خبرگزاری کار ایران

رنه ایگوئیتا؛ دیوانه‌ای که واقعاً دیوانه نبود

asdasd
کد خبر : ۸۵۷۹۹۱

اسطوره فوتبال کلمبیا در پاسخ به انهایی که او را دیوانه می‌خواندند گفت: من دیوانه نــیستم فقــط گاهی تصمیماتی می‌گیرم که نصف جهان آن‌ را ناصحیح می‌پندارند .

به گزارش ایلنا، بازیکنی با موهای بلند و آشفته، سبیل‌های پُرپشت و دسته دوچرخه‌ای، قد 175 سانتیمتری و شکمی فربه که  پشت ضربات آزاد می‌ایستد،  بازیکنان حریف را دریبل می‌زند و علاقه دارد حرکات عجیب و غریب از خودش نشان بدهد. می‌تواند در هر جای زمین بازی کند، به جز درون دروازه! اما «رنه ایگوئیتا» با همین رفتارها توانست خودش را به دنیای فوتبال چنان تحمیل کند که در همه جای دنیا او را بشناسند. در زمین مسابقه رنه بارها با ریسک‌های بـی‌مـورد تـیـمش را به دردسر انداخت که در مشهورترین موارد در جام جهانی 1990 مقابل کامرون وقتی می‌خواست روژه میلا را دریبل بزند،  ستاره باتجربه شیرهای رام ناشدنی توپ را از لابه‌لای پاهای او ربود و با به ثمر رساندن گلی سرنوشت‌ساز از راهیابی کلمبیا به مرحله یک چهارم نهایی جلوگیری کرد.

رسانه‌ها و هواداران در کلمبیا به او لقب دیوانه (El coco) داده بودند. خودش می‌گوید: من دیوانه نــیستم فقــط گاهی تصمیماتی می‌گیرم که نصف جهان آن‌ را ناصحیح می‌پندارند که دلیل بر دیوانگی من نیست!

این دروازه‌بان که همه او را به دلیل ضربه عقرب‌وارش مقابل توپ ارسالی جیمی ردنپ در خلال بازی مقابل انگلستان به خاطر می‌آورند زندگی پرماجرایی داشت که او را از  هم‌نشینی با توپ گرد به ویلاهای پنهانی کشاند، جایی که پدرخوانده کوکائین «پابلو اسکوبار» امپراتوری خودش را داشت. دوستی و رفاقتی که به موجب آن ایگوئیتا را در 1993 به جـــرم مـشارکت در یک فقره آدم‌ربایی و دریافت 64 هزار دلار به مدت 7 ماه زندانی کرد. در یک رسوایی دیگر در 23 نـوامبر 2004 تست دوپینگ وجود کوکائین را در خون هیگوئتا نشان داد.

خوزه رنه سال 1966 در مدئین کلمبیا  و در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد، جایی که آدم‌ربایی، تجاوز و قاچاق مواد مخدر امری عادی و پذیرفته شده قلمداد می‌شد. رنه به جای انتخاب یکی از این سه شغل! فوتبال را برگزید. بازی با پایش آنقدر خوب بود که به عنوان یک مدافع هم می‌توانست بازی کند اما جسارت و تیزچنگی‌اش باعث شد به عنوان دروازه‌بان به عضویت تیم میلوناریوس و سپس اتلتیکو ناسیونال در بیاید. او جزو معدود دروازه‌بانانی است که به عنوان یک سوئیپر هم ایفای نقش کرده است.  ایگوئیتا  در سال 1988 به تیم ملی دعوت شد اما اوج درخشش‌اش زمانی بود که سال  ۱۹۸۹ به همراه اتلتیکو ناسیونال به عنوان قهرمانی باشگاه‌های آمریکای جنوبی دست یافت و عضویتش را در تیم ملی تثبیت کرد. جایی که در کنار کارلوس والدراما با آن موهای زرد و بلند و فرفری به دو چهره شاخص تبدیل شدند. خودش می‌گوید: «مردم همیشه من را به خاطر دو اتفاق به خاطر می‌آورند، یکی به خاطر گلی که از روژه میلا خوردم و به عنوان بزرگ یک خانواده اشتباه بدی انجام دادم و دیگری آن ضربه‌ای است که سال 1995 در ویمبلی با پشت پا به توپ زدم.»

رنه ایگوئیتای 24 ساله به واسطه بازی‌های جسورانه‌اش در جام جهانی 1990 ایتالیا به شهرتی جهانی دست یافت اما درست زمانی که به نظر می‌رسید می‌تواند به سطح اول فوتبال در اروپا منتقل شود دچار اشتباهی وحشتناک شد که مسیر ورزشی او را برای همیشه تغییر داد. او که عضو تیم «آلتیکو ناسیونال» بود به دلیل کتک زدن یک گزارشگر  به مشکل برخورد و برای حل این مشکل به ملاقات «اسکوبار‌» سلطان کوکائین در زندان رفت.  ایگوئیتا همچنین با برادر محبوس «اسکوبار» نیز تماس گرفت و این ملاقات‌ها باعث شکل گرفتن نطفه نابودی ایگوئیتا شد. «فرناندو رودریگز موندراگون» کسی که خانواده‌‌اش یکی از کارتل‌های مواد مخدر بودند و آخرین کتابش پیرامون مواد مخدر و فوتبال در کلمبیا است می‌گوید: «اسکوبار‌» برای «ایگوئیتا» مانند یک پدر بود. او همه‌کار برای وی کرد. «ایگوئیتا» پس از آن در همه زندگی‌اش مدیون اسکوبار شد، چرا که پابلو به ایگوئیتا خانه، ماشین، مسافرت و آنچه آرزویش را داشت، داد.

این اتفاقات باعث شد ایگوئیتا تمرکزش بر روی فوتبال را از دست بدهد. اما کابوس بزرگتر در راه بود. در سال 1993 در شهر مدئین یک دختر 11 ساله ربوده شد، پدر دختر از رنه ایگوئیتا خواست تا از ارتباطش با باندهایی که عملاً کنترل شهر را در اختیار داشتند برای آزادی دخترش استفاده کند. ایگوئیتا پذیرفت. او در یک رستوران به عنوان واسطه قرار گذاشت و مبلغ ۳۰۰ هزار دلار به عنوان خون‌بها به دست آدم‌ربایان داد و دختر را تحویل گرفت. خانواده دختر به عنوان رشوه 64 هزار دلار به او دادند و «ایگوئیتا» پول را قبول کرد. این موضوع فاش شد و دروازه‌بان مشهور تیم ملی به دلیل واسطه‌گری در جریان آدم‌ربایی و دریافت رشوه به هفت ماه زندان محکوم شد.  در همان سال «اسکوبار» به دست پلیس و ارتش کلمبیا کشته شد و ایگوئیتا بدون حامی باقی ماند. روزهای پر آشوبی که دیگر دوست ندارد در مورد آنها حرف بزند اما همچنان سرسختانه می‌گوید: «من یک فوتبالیست بودم و چیز زیادی در مورد قوانین آدم‌ربایی نمی‌دانستم.»

این اتفاقات او را از فوتبال ملی دور کرد، گرچه تا سال 2010 جسته و گریخته به بازی کردن در چند تیم باشگاهی پرداخت. ایگوئیتا در دوران حرفه‌ای‌اش به عنوان بازیکن لباس 13 تیم باشگاهی را به تن کرد و سرانجام با تیم دیپورتیوو پریرا از زمین فوتبال خداحافظی کرد.

او این روزها یک مزرعه گاوداری دارد و به کلی تغییر کرده است. به شکلی که باید تصویر قدیمی دروازه‌بانی با موهای بلند و آشفته سیاه، پوست تیره، شکم چاق و... را از ذهن‌تان بیرون بریزید. ایگوئیتا صورت خود را جراحی پلاستیک کرده و دندان‌های زرد حاصل از مصــرف سیــگار جای خـود را بـه دندان‌های سفید داده‌اند! تزریق سیـلیــکن فـرم چانــه او را نیز تغیـیـر داده و چربــی‌های اضافی شکم او نیز زدوده شده‌اند! او گرچه از این تغییرات راضی به نظر می‌رسد اما می‌گوید: «من عادت کردم همواره بـه عنوان یک انسان زشت زندگی کنم و به این جهت نمی‌توانم تغییری در زندگی خود ایجاد کنم!»

ال لوکو که به موهایش تعصب داشت در مقابل این پرسش که چطور رضایت داد آنها را کوتاه کند می‌گوید: «15 ســال بود که مــــوهایم را اصــــلاح نـــکــرده بودم! احتمالاً دیگر وقتش رسیده بود.»

ایگوئیتا از دوستان نزدیک مارادونا به شمار می‌رود و در بازی خداحافظی دیه‌گو آرماندو نیز حاضر شد. او همچنین با خوزه چیلاورت دروازه‌بان مشهور پاراگوئه دوست است. بعد از پوست‌اندازی ال کوکو، چیلاورت گفته بود: «در حال حاضر من زشت‌ترین دروازه‌بان دنیا هستم و رنه از برد پیت هم خوش‌قیافه‌تر است!»

ایگوئیتا که آرزوی مربیگری تیم ملی کلمبیا را در سر دارد، به عنوان مربی دروازه‌بانان در باشگاه سابق خود رئال وایادولید و همچنین النصر عربستان سعودی فعالیت کرده است و در برنامه‌های تلویزیونی نیز حاضر می‌شود. او البته هدف دیگری هم در سر دارد و می‌خواهد در فعالیت‌های سیاسی نیز مشارکتی فعال داشته باشد.

ال کوکو زندگی خانوادگی آرامی را با همسرش ماگنولیا و دو فرزندش آندرس و پاملا دارد. ایگوئیتا همچنین دارای یک دختر، کارولینای سیندی از ازدواج قبلی‌اش است. بسیاری بر این باورند که اگر خوزه رنه ایگوئیتا زاپاتا به پابلو اسکوبار نزدیک نمی‌شد و در دام کارتل‌های قاچاق نمی‌افتاد دنیا می‌توانست از ماجراجویی‌های او با توپ گرد بیش از این لذت ببرد.

 

*کریستوفر وییر- نوید صراف

 

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز