چرا تیم ملی و شاگردان کارلوس کیروش نگرانمان میکند؟ (نقد روز)
تیم ملی در مسیر آماده سازی جام جهانی تا به اینجا نمایش امیدوارکنندهای از خود به جا نگذاشته است.
یک)درست است کریم انصاری فرد پیراهن شماره10 را میپوشد اما باور کنید بازیکن پست 10 نیست. گزینه این پست یک بازیکن همه فن حریف باید باشد؛ پاسور، گلزن و تا حدودی هم لیدر. کیروش غالبا با سیستم 3-3-4 بازی میکند که در خط میانی سه نفرهاش راس مثلث جلو و نزدیکتر به خط حمله است اما کریم خیلی کم به خط حمله نزدیک میشود و بیشتر پوزیشن یک هافبک دفاعی را به خود میگیرد. این مساله جدا از اینکه بشدت علیه خود انصاری فرد کار میکند باعث خواهد شد خط هافبک تیم ملی عملا یک خط سه نفره دفاعی و نفراتی در امتداد هم باشند که در فاز حمله کارایی ندارند و ارتباطی بین این خط و مهاجمان شکل نمیگیرد. به نظرم قدوس بالاتر از اشکان دژاگه و مسعود شجاعی گزینه مناسبی است برای پست 10 اما همچنان نظر نهایی کیروش در این باره را نمیدانیم و این سرگردانی احتمالا تا روز مسابقه با مراکش ادامه خواهد داشت. البته باید اعتراف کنم سامان قدوس هم در استانبول خوب نبود. درست مثل کریم، مسعود و اشکان ناآماده. داشتن این تعداد بازیکن ناآماده نگران کننده نیست؟
دو)سرعت انتقال از دفاع به حمله قابل قبول بود. جمع شدن از حمله به حالت دفاعی هم بد نبود اما انگار یک حفره بزرگ آن وسط همه چیز را خراب میکرد. حفرهای که ناشی از سرگردانی کیروش در انتخاب نفرات نهایی برای ترکیب اصلی است. تصور میکنم کیروش هم مثل ما نمیداند حداقل در دو پست حساس گزینه نهاییاش کیست؛ هافبک دفاعی و دفاع وسط، زوج پورعلی گنجی. آنچه مشخص بود اینکه کانال وسط زمین تیم ملی برعکس پنجره پرسپولیس کاملا باز بود و شاید اگر در دقایق پایانی کمک داور اشتباه نمیکرد به جای 2 بر یک بازی را سه هیچ تمام میکردیم که با وجود دوستانه بودن مسابقه میتوانست در آستانه مسابقات برای کیروش و بازیکنانش تبعات منفی داشته باشد. این سردرگمی تا کی ادامه خواهد داشت؟ آزمون و خطای سرمربی تیم ملی در فاصله 18 روزه تا بازی با مراکش را باید به حساب پنهانکاری تاکتیکی کیروش بدانیم یا همان سردرگمی است که فکرش را میکنیم؟
سه)سر توپ خوردن روزبه چشمی با آن شکل مضحک برای بار هزارم ثابت کرد او مدافع میانی خوب و مناسبی نیست هر چند تصور میکنم حداقل در تیم ملی و برای تورنمنتی مثل جام جهانی هافبک دفاعی خوبی هم نمیتواند باشد. واکنش چشمی مقابل مهاجمان سریع میتواند فجایعی به بار بیاورد که بدبینها بدون اینکه به ضعف این بازیکن در خط دفاع فکر کنند هر روز – از روز قرعهکشی تا الان - پیش بینیاش میکنند. شاید مجید حسینی و خانزاده گزینه بهتری باشند اما فقدان عنصر تجربه در هر سه مورد میتواند خطرناک باشد. این خلا با حضور منتظری برطرف میشود اما پژمان مثل چهار سال قبل آماده نیست. کی روش این نگرانیمان را چطور برطرف میکند؟
چهار)هر چقدر هم سعی کنید از تیم ملی ناامید شوید یکی نمیگذارد؛ علیرضا جهانبخش احتمالا ستاره ایران در روسیه خواهد بود هر چند بعد از فصل رویایی در ژوپیلرلیگ باید هم اینگونه باشد. البته این را 4 سال قبل هم میشد حدس زد؛ از آن پاس طلایی بازی با آرژانتین در لحظات کوتاهی که در زمین بود. همچنین تصور میکنم احسان حاجی صفی دومین آس تیم ملی بعد از جهانبخش در مسابقات پیش رو باشد اما انگار یک چیزی آن وسط زمین کم داریم. یک چیزی بیشتر از عزتاللهی محروم در بازی اول. از همان دقیقه 5 بازی با ترکیه همه روی چشمی و بیرانوند زوم شدهاند اما باور کنید مشکل اول در خط میانی است. جایی که جانشین عزتاللهی مشخص نشده و فقدان یک هافبک دفاعی تخریبچی باعث فشار حریف روی خط دفاعی میشود. امید ابراهیمی هم زیاد اهل خراب کردن بازی حریف نیست اما شاید بهترین گزینه برای بازی اول باشد هرچند نمیدانیم کیروش به امید چقدر امید بسته است. تازه اگر ابراهیمی بازی کند و بالاترین کارایی را ارائه دهد همچنان به زنجیره خط میانی اعتماد نداریم. درست مثل خط دفاعیمان که چهار سال قبل نقطه اتکای تیم ملی بود و حالا ضعفهای کوچک و بزرگش بیشتر از همیشه نگرانمان کرده است. بسیاری به «کیروش تورنمنت» دل بستهاند و امیدوارند. آنها بازی درخشان مقابل آرژانتین را مثال میزنند اما یادم نمیآید قبل از آن مسابقات هم این تعداد دلنگرانی و مورد برای دلواپسی داشتیم یا نه؟
یادداشت: محمد قراگزلو