طرح «نظام صنفی هنر» در گفتوگو با احمد مازنی؛
جرقه تشکیل نظام صنفی هنر از دیدار با جمشید مشایخی زده شد/ نمیشود صفر تا صد نظام صنفی دست خود هنرمندان باشد/ بخشی از حاکمیت مشارکت مردمی را موی دماغ تلقی میکند
«نظام صنفی هنر» که قرار است به زودی در مجلس بررسی شود، طرحی است که «احمد مازنی» نماینده مجلس و رئیس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس خود را ایدهپردازش میداند و معتقد است میتواند به اتحاد و قدرت صنوف هنری کمک کند. اما برخی هنرمندان آن را گامی در راستای دولتیسازی هرچه بیشتر هنر و از جمله تئاتر میدانند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «نظام صنفی هنر» که قرار است به زودی در مجلس بررسی شود، طرحی است که «احمد مازنی» نماینده مجلس و رئیس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس خود را ایدهپردازش میداند و معتقد است میتواند به اتحاد و قدرت صنوف هنری کمک کند. هرچند برخی از هنرمندان نسبت به ساختار این نظام صنفی و شائبه دولتی شدن هنر با تصویب آن، ایراداتی وارد میکنند. با این همه، احمد مازنی میگوید این نظام صنفی قرار است همچون سازمان نظام پزشکی و مهندسی عمل کرده و حکم رئیس شورای مرکزی آن را رئیسجمهور صادر کند. با مازنی پیرامون این طرح و انتقادات برخی از هنرمندان به ساختارش گفتگو کردیم که مشروح این گفتگو را میتوانید در ادامه بخوانید:
شما بارها در گفتگوهایتان به این موضوع اشاره کردهاید که نظام صنفی هنر قرار است تجربه موفق نظامهای صنفی دیگر همچون پزشکی، پرستاری و مهندسی را تکرار و رئیسجمهور حکم رئیس شورای مرکزی آن را صادر کند. با این همه نگرانیهایی نسبت به این نظام صنفی وجود دارد؛ برخی از دولتیسازی هرچه بیشتر ساختار تئاتر با راهاندازی چنین نظام صنفیای میگویند و برخی دیگر معتقدند آنچه شما بهعنوان تجربهای موفق از نظام صنفی پزشکی و مهندسی یاد میکنید، دارای زمینههای مفسدهزایی است که میتواند هنر را دچار مشکل کند.
ببینید، ما در حال حاضر در صنوف مختلف هنر در کشور، با یک عدم انسجام مواجهیم. اولین بار که جرقه این مساله به ذهن من زده شد در پی دیداری بود که با مرحوم جمشید مشایخی داشتم؛ ایشان فرمود همه صنفها در کشور حساب و کتابی دارند اما در صنف ما، افرادی که نه درس این رشته را خواندهاند و نه سابقه و تجربه کاری دارند، ناگهان بهعنوان آرتیست مطرح میشوند. پس از آن بود که با مرحوم عزتالله انتظامی و خیلی از بزرگان این حوزه جلساتی برپا کرده و به این جمعبندی رسیدیم که هنر نیازمند یک نظام صنفی همچون سازمان صنفی هنرمندان است. در این راستا جلساتی هم با خانه هنرمندان، صنوف مختلف هنری و کارشناسانی از طیفهای گوناگون هنری داشتیم و در اصل مساله و کلیات به یک جمعبندی رسیدیم که هنوز بررسی جزئیات آن ادامه دارد و به صحن کمیسیون فرهنگی هم نرفته است. این طرح فعلا در کمیته کارشناسی و تخصصی قرار دارد. بنابراین ما آمادگی داریم نظر همه صنوف و رشتههای مختلف هنری را چه به صورت مکتوب و چه حضوری بشنویم و جلساتی با علاقهمندان داشته باشیم. در مورد آنچه که به نظامهای سایر صنوف مانند پزشکی و مهندسی داشتید هم باید بگویم این قضاوتها مستلزم داشتن اطلاعات دقیق است و باید آسیبشناسی شود. سوال من این است که در شرایط امروز، داشتن نظام صنفی برای هنر بیشتر ضرر دارد یا نداشتن آن؟ ما اصلی دینی و عقلی داریم مبنی بر اینکه «نظم بهتر از آنارشیسم است.» وضع فعلی ما در صنوف مختلف هنری مطلوب نیست؛ در پاسخ به پرسش که وضعیت مطلوب چیست؟ باید بگویم هر اندازه که بتوانیم باید تلاش کنیم تا به مطلوبیت نزدیک شویم. اینکه در صحبتهایم به این اشاره کردهام که رئیس شورای مرکزی را رئیسجمهور انتخاب میکند هم معتقدم حسن چنین اقدامی به این است که رئیس شورای مرکزی نظام صنفی هنر از این طریق، جایگاه محکمی پیدا میکند.
البته عیب همزمانی هم دارد؛ این ساختار دولتی میتواند منجر به این شود که جایگاه و قدرت صنفی را هم متزلزل کند...
عیبی ندارد، قرار نیست رئیس شورای مرکزی از سوی رئیس جمهور عزل شود. در سطحی دیگر، مثل این است که رئیسجمهور منتخب مردم توسط ولی فقیه تنفیذ شود؛ یعنی یک مبنای شرعی به آن میدهد که علاوه بر داشتن مقبولیت مردمی، مشروعیت دینی هم پیدا کند. اما باز هم اگر خود هنرمندان به این جمعبندی برسند که صفر تا صد صنف ما باید دست خودمان باشد این باید در قانون مرتببط با سازمان نظام صنفی هنر درج شود. اما در نظر داشته باشید که این طرح در خود مجلس و با حضور و مشورت خود هنرمندان آماده شده است. اینکه هنرمندانی بیایند و بگویند صفر تا صد نظام صنفی ما جوری باشد که هیچ مقام اجرایی در آن نباشد؛ که نمیشود. هر دو سوی ماجرا ایراد دارد؛ هم اینکه یک وقتی همه چیز را دولتی میکنیم و هم اینکه زمانی میگوییم دولت اصلا هیچ نقشی نداشته باشد. ما ناچاریم همه باهم در ارتباط و هماهنگ باشیم. در مورد نگرانیتان هم باید بگویم که انتخابات نظام صنفی بر اساس یک پیشنویس و در خود صنف انجام میشود و شورای مرکزی را خود صنف تعیین میکنند و همین شورای مرکزی، رئیس یا دبیرکلشان را تعیین میکنند. اما اینکه صنوف هنرمندان برخلاف نظام روانشناسی و پزشکی و سایر صنوف که رئیس جمهور حکم رئیس شورای مرکزی را بعد از انتخابش میدهد، بگویند صنف ما نیاز به حکم رئیس جمهور دارد یا ندارد؛ این بحث را میتوان بعدا پیگیری کرد و دربارهاش حرف زد و در نهایت آنچه تبدیل به قانون شد را اجرا کرد. اما این را بهعنوان مثال میگویم که در صنفهای دیگر، بعد از تشکیل نظام صنفی، عالیترین مقام اجرایی و سیاسی کشور بعد از مقام معظم رهبری، یعنی رئیس جمهور حکم میدهد. در واقع این حکم به آن شورا و رئیساش، یک اعتبار قانونی هم میدهد. یعنی فکر نکنید حکمی است که یک رئیس به کارمندش میدهد. بگذارید مثال دیگری بزنم؛ وقتی مردم به نماینده مجلسی رای میدهند و شورای نگهبان هم آن فرد را تائیدش میکند، در مرحله بعدی خود نمایندگان هم باید اعتبارنامهاش را تصویب کنند. اما وقتی نماینده شد، دیگر مصونیت پیدا میکند و هیچ مقامی نمیتواند عزلش کند. اینجا هم همان روند است؛ وقتی رئیس جمهور برای کسی که منتخب صنف است، حکمی میدهد در حقیقت میخواهد پشتوانهای قانونی برای آرای مردمی و انتخاب صنفی ایجاد کند. اما در عین حال همه اینها هنوز در مرحله گفتگو و تعامل است و فرصت وجود دارد تا رسانهها هم به تحقق این امر کمک کنند. متاسفانه از زمان مطرح شدن این طرح، دو نگاه منفی نسبت به آن شکل گرفته است؛ یکی از سوی کسانی که از وضع بلبشوی فعلی منتفع هستند و منافعشان در این است که نظامی برای هنر نداشته باشد؛ در همین راستا هیاتمدیرههایی میشناسم که خبر ندارند مدیرعاملشان چقدر حقوق میگیرد. نگاه دوم از کسانی است که دچار سوءتفاهم هستند؛ یعنی فکر میکنند کاری که قرار است به خودشان سپرده شود و خودشان باید سازماندهیاش کنند و قانونی برایش بنویسند، از دستشان خارج شده است. یعنی این ذهنیت برای برخی از هنرمندان ایجاد شده که به جای اینکه خودشان دنبال این باشند که مسائلشان را با دولت و نظام در تعامل رفع کنند، حکومت آمده و میخواهد این کار را از آنها بگیرد. برای رفع چنین سوءتفاهمی، به نظر من یک گفتگوی چهره به چهره و گفتمان تعاملی میتواند کمک کند تا بحث را همچنان پویا نگه داریم. من همیشه به ویژه در یک سالی که مسئول کمیسیون فرهنگی مجلس بودم گفتهام که این نظام صنفی هنر یک فرصت است؛ من نگاهم به نگاه هنرمندان و اهالی فرهنگ نزدیک است و معتقدم میتوانیم کاری بکنیم. حالا بعضیها هم فکر کردند من میخواهم با این طرح برای خودم گزارش کار بدهم. اما الان هم میگویم من تا ۶ خرداد نماینده مردم در مجلس هستم پس این فرصت را غنیمت بدانیم و تلاش کنیم طرح نظام صنفی هنر در این مدت به صحن مجلس برسد چون معلوم نیست که بعدها و در دورههای بعدی مجلس هم این اتفاق بیفتد یا نه.
هنرمندانی که میفرمایید طرف مشورت شما بودهاند و با حضور آنها طرح ابتدایی این نظام صنفی نوشته شده است، چه کسانی بودهاند؟
تعدادشان خیلی زیاد بوده است.
در حوزه تئاتر چه کسانی بودند؟
خیلیها. حتی یک جمعی را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان نمایندگان حوزههای مختلف هنری معرفی کرد. مثل اینکه شما ذهنیتی مقابل این مساله دارید و حرفهایی در جهت مخالفی درباره طرح نظام صنفی به گوشتان رسیده و میخواهید از آن منظر بحث کنید. ما بیش از یک سال است با طیفهای مختلف هنرمندان نشستهایم و جلسه گذاشتهایم و درباره این طرح گفتگو کردهایم و الان هم که طرح در کمیسیون فرهنگی بررسی میشود هنوز این فرصت هست تا هر کسی از هر صنفی میخواهد تشریف بیاورد و نظراتش را بگوید؛ ما هم استقبال میکنیم در خدمتشان باشیم.
طبق طبق دستورالعمل تشکیل تعاونیها در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با حضور ۵۰۰ عضو، شرکت تعاونی میتواند شکل بگیرد و از جمع شدن تعاونیها، اتحادیه. اتحادیهای که میتواند با گردهم آمدن اصناف هنری، همان کارکرد نظام صنفی هنر را داشته باشد اما هیچ وقت برای تشکیل چنین کمپانیهایی به شکل تعاونی، قدمی برداشته نشد و بهجای آن، تصمیم به راهاندازی نظامی صنفی از سوی مجلس و دولت گرفته شد...
بخشی از مساله مربوط به معیشت، بیمه و مسائلی از قبیل انجمنها و ... است. اما بخشهای مهمتری هم هست که مربوط میشود به حقوق معنوی اینها و اینکه خودشان بتوانند برای خودشان تصمیم بگیرند. این از آن چیزهایی بود که مقدمه و قدم اول را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برداشتهاند که همان تشکیل انجمنها را مطرح کردند. اما در نهایت، اگر ما نظام صنفی را در مجلس تصویب نکنیم این اصل قانون اساسی زمین میماند و آن مقدمهای که حتی در حد مصوبه دولت هم نبوده یعنی چیزی در اندازه توافق میان دو وزیر بوده هم، به ثمر نمیرسد. درواقع، نظام صنفی هنر، صدی است که بقیه اعداد پشت آن است؛ چون که صد آید نود هم پیش ماست.
اما به هرحال با آن تعاونی و بهعنوان بخش خصوصی هم میشد این کار را کرد...
در شکل تعاونی، فوق فوقاش این است که میگویند که هنرمندان ارزشمند کشور ما در ردیف کارگرها معرفی میشوند.
با طرح کنونی نظام صنفی هنر هم بخشی از جامعه هنری مخالفاند و در برابرش مقاومت میکنند...
من مقاومتی ندیدم؛ اما این سوءتفاهمها هم همانطور که گفتم از سر تعابیری است که بعضی از دوستان ایجاد کردهاند؛ حالا یا از سر منافعی که در حفظ وضع موجود دارند و یا سوءتفاهمی که برایشان ایجاد کردند. این منافع هم فقط در خود صنف هنر خلاصه نمیشود، بعضیها احساس میکنند اگر انتخاباتی در سطح کشور برگزار شود و نظامی صنفی در اختیار فعالان قرار بگیرد مشکلساز میشود. بهطور کلی بخشی از حاکمیت هستند که اصلا هر نوع مشارکت مردمی را موی دماغ تلقی میکنند و همیشه نگران هستند که چنین اتفاقهایی بیفتد. با این همه، ما دل به دریا زدیم و این کار را دنبال میکنیم و امیدواریم بقیه هم در این راه کمکمان کنند.