۲۰۰محوطه باستانی در جنوب استان کرمان شناسایی شد
بیش از ۲۰۰ محوطه باستانی به طور روشمند طی ۴فصل توسط هیات مشترک ایران و دانشگاه توبینگن آلمان در منطقه جنوب شرق ایران (جنوب استان کرمان) مورد بررسی و مستندنگاری دقیق قرار گرفت.
به گزارش ایلنا، کارگاه آموزشی «فعالیتهای میدانی باستانشناسی و اقدامات پس از آن (اسناد و یافتههای باستانشناسی)» به همت پژوهشکده باستان شناسی با همکاری دانشگاه توبینگن و با حضور کارشناسان ایرانی و آلمانی برگزار شد.
بخشی از روز نخست کارگاه آموزشی فعالیتهای میدانی و پسا میدانی؛ به شیوههای مستندنگاری یک محوطه باستانی اختصاص داشت.
در این بخش محمد کرمی (دانشآموخته دانشگاه توبینگن آلمان) به معرفی یک شیوه بررسی روشمند پرداخت که با در نظر گرفتن محدودیت زمانی، در نظر دارد تا با بیشترین دقت ممکن ثبت وضبط میدانی یک محوطه باستانی را به انجام برساند.
او گفت: این شیوه طی سالیان متمادی در مناطق سوریه و بینالنهرین به کار گرفته شده و با توجه به نتایج درخور میتواند جایگزین بسیار مناسبی برای روشهای پیشین در بررسیهای باستانشناسی باشد.
کرمی تصریح کرد: در حال حاضر این متدولوژی توسط هیات مشترک ایران و دانشگاه توبینگن آلمان در منطقه جنوب شرق ایران در جنوب استان کرمان به مدت ۴ فصل به کار گرفته شده و از این رهگذر بیش از ۲۰۰ محوطه باستانی به طور روشمند مورد بررسی و مستندنگاری دقیق قرار گرفتهاند.
به گفته او، این شیوه بر پایه برداشت کنترل شده از سطح محوطههای باستانی بنا شده و نظر به برداشت عکسهای هوایی از محوطه که تهیه نقشههای توپوگرافی با دقت بسیار بالا را میسر میسازد، میتواند به ثبت محوطههای باستانی کمک شایانی کند که این از مهمترین دغدغههای باستانشناسان است.
داده پردازی سفال
کرمی در دومین سخنرانی خود به بیان گوشهای از داده پردازی سفال پرداخت و گفت: پس از برداشت روشمند و کنترل شده از سطح محوطه باستانی، دادهپردازی مواد فرهنگی با دقت بالا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است چراکه بنیان تجزیه و تحلیل محوطههای باستانی را تشکیل میدهد.
او تصریح کرد: متدولوژی به کار گرفته شده در مستندنگاری مواد فرهنگی، به ویژه سفال توسط هیات مشترک ایران و دانشگاه توبینگن تلاش میکند تا در یک پروسه منظم بیشترین حجم اطلاعات را از سفال برداشت کند.
کرمی افزود: در این راستا یک کتابچه راهنما به زبانهای انگلیسی و فارسی تهیه شده که تمامی جنبههای فیزیکی یک قطعه سفال را در بر میگیرد. این کتابچه در اختیار گروه دادهپردازی سفال قرار میگیرد تا با استفاده از آن بتوانند فرمهای مرتبط با سفال را تکمیل کند.
به گفته وی، این روش کُد-پایه و این به آن علت است که بتوان کدهای مرتبط را به آسانی به بانک اطلاعاتی پروژه منتقل کرد از سوی دیگر دادهپردازی کرد و عدد در بانک اطلاعاتی با دقت بالاتری نسبت به توصیف نوشتاری به انجام میرسد.
باستانشناسان باید نسبت به مستندنگاری مسئولیتپذیر باشند
در ادامه پرفسور پیتر فلزنر (استاد گروه باستانشناسی دانشگاه توبینگن آلمان) به معرفی کارگاه پرداخت و گفت: در این کارگاه در مورد روشهایی که در فعالیتهای میدانی و فعالیتهای مستندنگاری پس از میدان در رابطه با مواد فرهنگی به دست آمده بحث میشود.
او با اشاره به شیوهها و تئوریهای قدیم و جدید مستندنگاری تصریح کرد: ما هیچ یک از روشها را کنار نمیگذاریم و سعی میکنیم با ترکیب تئوریهای قدیمی و جدید بهترین نتیجه را به دست آوریم.
وی با بیان اینکه شیوههایی که در میدان و پسا میدان در مستندنگاریها به کار میگیریم هیچ یک جدا از یکدیگر نیستند و میتوانند بهم پیوند بخورند تصریح کرد: هدف ما در این کارگاه ایجاد رابطه بین روشهای میدانی و روشهای ثبت و ضبط مواد فرهنگی است.
فلزنر با تأکید بر اهمیت فعالیتهای مستندنگاری دادههای فرهنگی گفت: اینکه فعالیتهای مستندنگاری در چه کشوری صورت میگیرد مهم نیست بلکه تمامی باستانشناسان باید نسبت به انجام این کار مسئولیتپذیر باشند.
استاد گروه باستانشناسی دانشگاه توبینگن آلمان هدف از به کار بردن واژه پسا میدان را بررسی فعالیتهایی دانست که بعد از کارهای میدانی در آزمایشگاه یا پایگاه روی اشیای بهدست آمده صورت میگیرد.
او افزود: فعالیتهای میدانی و پسا میدانی موازی هم هستند و افرادی که هر یک از این مراحل را انجام میدهند هر دو آموزش دیده و دارای تجربه هستند.
وی با اشاره به شمار زیاد افراد متخصصی که در گروههای مستندنگاری (پس از میدان ) کار میکنند تصریح کرد: فعالیتهای پسامیدان به دلیل گستردگی نیازمند حضور گروههای کارشناسی اعم از متخصص جی.آی.اس، متخصص بانک اطلاعاتی، متخصص پردازش سفال، متخصص ریزیافتهها و... است و نمیتوانند تنها توسط یک فرد انجام گیرد.
او تعداد افرادی که در بخش مستند نگاری فعالیت میکنند را بیشتر از افرادی دانست که در میدان کار میکنند و تصریح کرد: البته این شرایط در ایران برعکس بوده و تعداد متخصصینی که در کاوشها شرکت میکنند به مراتب بیشتر از کارشناسان مستندنگاری است.
وی با اشاره به شیوه بررسی روشمند که در جنوب شرق ایران توسط هیأت مشترک از ایران و دانشگاه توبینگن آلمان در حال انجام است گفت: این روش از یک رویکرد معرفتشناختی سرچشمه میگیرد و تلاش میکند با این رویکرد به شی فرهنگی نگریسته و جنبههای مختلف آن را با ریزنگری بررسی کند که البته این ریزنگری با مستندنگاری بهتر اتفاق میافتد.
او در ادامه با تأکید بر اهمیت انتشار نتایج فعالیتهای باستانشناسی تصریح کرد: انتشارات باید به دور از انتخاب بوده و نه تنها به فعالیتهای میدانی و پسا میدانی منحصر نبوده بلکه تمامی فعالیتهای باستانی باید بصورت یکپارچه به انتشارات در خور منتهی شوند.
مستندسازی و تجزیه و تحلیل جی. آی.اس آثار سطحی در محوطههای باستانی
حجت ا... احمد پور (دانشجوی دکتری دانشگاه توبینگن آلمان و عضو هیأت بررسیهای جیرفت) نیز در ادامه به مواردی درباره مستندسازی محوطههای باستانشناسی و تجزیه و تحلیل جی.آی.اس آثار سطحی در محوطههای باستانی پرداخت و گفت: همواره در بررسیهای باستانشناسی نیاز به روشها و ابزارهای متفاوت در ثبت و ضبط دادههای کار میدانی احساس میشود.
او افزود: با پیشرفت تکنولوژی، تصاویر ماهوارهای و نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی باستانشناسان را در تحلیل و بازیابی دادههای باستانی و همچنین کنترل اطلاعات در بانک اطلاعاتی توانا ساخته است.
وی اظهار داشت: در باستانشناسی، چشمانداز و بررسیهای مربوط به آن نه تنها محوطههای استقراری مورد مطالعه قرار میگیرد بلکه به شناسایی رفتارها و تأثیرات فعالیتهای انسانی بر چشمانداز اطراف منطقه استقراری میپردازد.
احمدپور افزود: بنابر این در بررسیهای باستانشناسی حوزه جیرفت از سه مرحله آمادهسازی دادههای بررسی، بررسی میدانی و تحلیل و تفسیر دادههای یافت شده استفاده میشود.
او با اشاره به این که مرحله نخست با استفاده از تصاویر ماهوارهای و هوایی به شناسایی محوطههای باستانی به همراه راهها و کانالهای باستانی (در صورت وجود) میپردازد، تصریح کرد: تصویر ماهوارهای کرونا مهمترین این تصاویر است که به ابزاری قدرتمند در شناسایی محوطههای باستانی تبدیل شده است.
به گفته وی، مرحله دوم که آغاز کار میدانی است به شناسایی محوطههای باستانی در منطقه و شبکهبندی محوطهها به منظور جمع آوری دادههای فرهنگی میپردازد.
او افزود: در این مرحله تمامی توانایی گروه به منظور حداکثر مستندسازی از محوطههای باستانی به انجام میرسد که یکی از این موضوعات استفاده از تکنولوژی فتوگرامتری هوایی برد کوتاه به منظور تهیه تصاویر با کیفیت هوایی و توپوگرافی و سهبعدیسازی از محوطههای باستانی است.
او مرحله سوم را مهمترین بخش بررسی باستانشناسی دانست که مربوط به جمعآوری و تجمیع اطلاعات در داخل پایگاه اطلاعات زمینی در نرمافزار جی.اس.اس یا سیستم اطلاعات جغرافیایی است.
این باستانشناس افزود: در این مرحله تمامی اطلاعات بررسی شامل اطلاعات شبکهها، آثار فرهنگی مربوط به آن، طبقهبندی سفالها بر اساس دورهبندی فرهنگی، تحلیل و تفسیر هر محوطه بر اساس وسعت در دورههای فرهنگی متفاوت، تحلیل محوطههای باستانی در بستر منطقهای و تحلیل محوطههای باستانی در بستر جغرافیایی مورد مطالعه قرار میگیرد و با استفاده از نرمافزار یاد شده مورد تحلیل قرار میگیرد.
احمدپور در پایان تصریح کرد: مرحله نهایی بعد از این مرحله خروجیهای نقشه و مطالعات مورد نظر در باستانشناسی چشمانداز بصورت گزارش تهیه میشود.