خبرگزاری کار ایران

نگاهی به کارگاه سه روزه مصطفی میرزاییان در گالری پردیسان؛

هنر فاخر و گران ارزانی خودشان

در کارگاه سه روزه نگارخانه پردیسان باعنوان مهارت خلاق؛ میرزاییان برخی از تجارب چندین ساله‌اش که معتقد است خیلی برای ارایه‌اش تلاش کرده و بی‌مهری‌ها دیده را ارایه می‌دهد.

"هنر" در اشکال متنوع در حال بسط و گسترش است. همه نیروهای موجود در ساختارهای اجتماعی به فراخور نگاه و باورشان "هنر" را تعریف کرده و مصداق‌هایی برایش عرضه نموده‌اند. براساس تنوع لایه‌های اجتماعی طبقات ساختارهای سیاسی و اقتصادی، اشکال متنوع و متضادی از نمودهای هنر درحال تولید است و همین اشکال هنری است که مرزبندی اجتماعی را بازتاب می‌دهد.

چرا ساده شدن مواد ومصالح هنری مهم است؟

تجارب هنری عاری ازسمت و سوی معنایی و محتوایشان دارای بخش اساسی‌تری است به نام "مواد ومصالح". مواد و مصالح هنری اگرچه به ظاهر از محتوا و پیام اثر جداست و کمتر به آن به عنوان عنصری تعیین‌کننده نگاه شده است اما بخش لازم و لاینفک تجربه هنری است. گاه ابزار و چیستی آن چنان مرموزانه بر هنر تاثیرگذار است که با یک ارزیابی دقیق درخواهیم یافت مواد وابزار دارای زبان وروحی پنهان شده است که کار مهم هنرمند یافتن و همزبانی کردن با آن ابزار است. هنرمند کافی‌ست زبان ابزار و ندای درونی‌شان را بشناسد، همدلی کند تا اثری روان و پراحساس خلق شود.

آیا می‌توان با ابزار و مواد خارجی که هیچ شناختی از پایه و شاکله‌اش نداریم و برای وارداتش باید از جیب ملت کلی هزینه نمود، آثاری بومی و ملی و بااحساس ساخت؟ به مصداقی ساده‌تر حکایت ما در هنر وابسته به مواد و مصالح وارداتی حکایت قربانی دادن با گوشت مردم نیست؟ آیا اینکه هنر معاصر نتوانسته با همه هیاهواش در دل مردم و بر دلشان وارد و هم‌سخنی کند ناشی از مواد وارداتی و بیگانگی ما با آنها نیست؟

در تجربه هنری میرزاییان اگر مواد و مصالح هنری نباشد و کیفیت و چیستی‌شان را در ارزیابی هنر مدنظر نگیریم، اگر مواد رنگی بوم مدیوم‌ها و پارچه و ملزومات هنری نباشد بی‌شک هیچ تصور و برداشت ذهنی هنری  نمود ملموس ومشهود هنری نمی‌یابد. پس مواد و مصالح هنری مهم است حتی مهمتر از خود اثر. و این بسته به تولید و شناخت از موادی دارد که داخلی و با امکانات موجود صورت گرفته باشد.

نسبت مواد و مصالح و عمومیت‌یافتگی تجربه هنری

هنر در خلا رخ نمی‌دهد. هنرمند بخشی از جامعه و زمانه‌ای‌ست که در آن رشد کرده. اگر هنرمند به هر جهت از زمان و مکان تاریخی تولد خودش جدا و استحاله شود؛ هنرمندی‌ست به زعم میرزاییان درخلا و هیاهوی موسسات و بخش تجاری جهان هنر. او در خلا می‌کشد و در محافل هنری خاص برایش هورا می‌کشند. بیگانه از اجتماعش یا واپس‌مانده است. اما هرچه هست هنرش نسبتی معنادار با  مردم برقرار نمی‌کند و نمی‌تواند با آنها همزبانی کند. هنر در این شکل فقط تماشاچی دارد نه همدل و هم‌تجربه.

اقتصاد مردم وهنر نکته دیگری‌ست که مورد توجه تجربه هنری میرزاییان است. او معتقد است اگر مواد و مصالح تجربه هنری در یک جامعه با قدرت خرید و توان نسبی جامعه همخوانی نداشته باشد خودبخود هنر و تجربه هنری به لایه‌های بالاتر اجتماع رفته محدود و بسته‌تر می‌شود. دایره مخاطبینش را روزبه‌روز سانتی‌مانتال‌تر و اشرافی‌تر می‌شود و در درازمدت مجری خواست و فرامین خریدارانش می‌شود نه ندای درونی خود و مردمش. او می‌گوید متاسفانه این کم‌توجهی ده‌هاست که از آسیب و بیماری تحمیل شده  برهنرهای تجسمی در ایران وارد شده و مدیران هنری و مسولان هم به این مهم یا کم‌توجهند یا گاه سر ستیز دارند و مانع  تجربه‌یافتگی هنر در اجتماع می‌شوند.

میرزاییان با کارگاه سه روزه‌اش تاکیدی دارد برعمومی و اجتماعی شدن تجربه هنری. او بر این باور است که یکی ازعوامل بازدارنده درعمومی نشدن هنر، همین گرانی مواد و ابزار هنری‌ست. کافی‌ست سری به فروشگاه‌های هنری بزنیم. نه تنها مبالغ هنگفتی برای یکبار تجربه هنری باید پرداخت بلکه برندهای موجود نیز اغلب غیرایرانی وغیرملی‌ست. از ابزار درجه یک آمریکایی انگلیسی گرفته تا ابزار بنجل با برندهای تقلبی وبی‌کیفیت چینی و... همین امر به ظاهر بی‌ربط  بخشی از مردم را به واسطه گرانی و عدم هماهنگی دخل وخرج‌شان با قیمت ابزار هنری از آثار هنری گریزان کرده و درنهایت تبدیل صرف به تماشا کنندگان هنری می‌کند.

میرزاییان بر این باوراست اقتصاد واقعی هنر بردن هنر به سطوح وسیع اجتماع است نه فروش میلیاردی یک یا چند اثر در فلان حراجی. مردم نیروی اصلی دفاع و صیانت از هنر راستین محسوب می‌شوند که شوربختانه از آن غفلت شده است. تجربه هنری یک ضرورت بشری‌ و نیازی‌ست که نباید به هر دلیل از داشتن‌اش خود و مردم را محروم ساخت.

او معتقد است؛ هنر تجربه‌ای‌ست لذتبخش و فرح‌آمیز که می‌تواند در بسط اجتماعی‌اش بسیاری از ناهنجاری‌های فردی اجتماعی را نیز درمان یا کاهش دهد. سازمان‌های نظارتی و امنیتی اجتماعی زندان‌ها نیروهای بازدارنده می‌توانند از تجربه هنر برای درمان و تربیت استفاده کنند. درمانی که اگر هزینه‌بر نباشد می‌تواند کارکردهای پنهان هنر و تجربه آن را به ما نشان دهد و در مدیریت‌های کلان اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. نکته‌ای که کمتر به آن توجه شده وهنر را امری فردی و تزیینی وسانتی‌مال دراجتماع ساخته است.

بی‌شک با محدود شدن تجربه هنری برای یک گروه الیت‌ خاص و دورسازی نابخردانه عامه مردم از این تجربه انسانی و واجب؛ نتایج ناگوار اقتصادی اجتماعی فرهنگی نیز به دنبال خواهد داشت که بررسی همه‌جانبه آن ضروری‌ست.

نگاهی به تجربه ودغدغه چندین ساله یک هنرمند

میرزاییان از هنرمندان چندان شناخته شده نیست. او چندان درپی برپایی نمایشگاه در گالری‌ها و مراکز مهم و شناخته شده نبوده. لذا در هیچ مسابقه و بیینال و همایش هنری شرکت نمی‌کند. می‌گوید مسابقه هنری و بیینال‌ها و موزه و سالن‌ها هنر را بیشتر از کف زندگی و از میان مردم جدا می‌سازند بیشتر وجه رقابت و مسابقه می‌یابند تا وجه اجتماعی. شاید به همین دلیل علی‌رغم تنوع کارهایش و تایید برخی اساتید از کارهایش تنها پس از اندکی از عضویت در یک انجمن هنری تخصصی وعلمی  کنار می‌کشد. نامش درهیچ  لیست و فهرستی از برگزیدگان و برنامه‌های هنری دیده نمی‌شود. و به واسطه نوع نقد و زاویه دیدش به تجربه هنری گویا این پیوند با مجامع هنری تخصصی و شناخته شده ازهم گسسته است.

میرزاییان می‌گوید سال‌هاست روی مواد و مصالح با رویکرد ارزان شدن تجربه هنری کار کرده است. شاید یکی از دلایلی که رابطه او را با بخش تخصصی و تجاری هنر می‌گسلد همین شکل ساده و ارزان کار او با ابزار مواد ارزان  داخلی‌ست. از روغن‌های ته‌ماهتابه  تا روغن سوخته ماشین  چربی‌های گیاهی تا حیوانی تینر روغن‌های ارزان مصرف در کار نقاشی ساختمانی و... نفت، قیر، کاغذهای دورریختنی، رنگ‌های صنعتی داخلی،  لوله آنتن برای ساختن دسته قلمو، احیا کردن دوباره مواد کهنه شده هنری، بومی‌سازی ارزان، زیرسازی‌های ارزان شده و راحت برای محکم شدن روح هنری، استفاده از مواد و مصالح ارزان ایرانی و...همه وهمه بخشی از تجربه ودغدغه هنری او محسوب می‌شود.

او می‌گوید برای یافتن زاویه دید ناب درهنر تجربه مدام لازم است. تجربه مدام و مکرر و اگر مواد و مصالح ارزان در دسترس‌مان نباشد هنرجو محدود و ترسو می‌شود. یا باید پشتش و چپ مالی‌اش پرباشد به جیب پدر و موسسات و... بخرد و بسازد و ویران کند یا با احتیاط و ترس پیش می‌رود و این با رسیدن به خلاقیت و آفرینش آثار ناب و ماندگار سر سازگاری ندارد.

میرزاییان معتقد است ما اتود کم داریم. باید موادی ساخت که صدها اتود را ممکن سازد. روی مقوا و کاغذ وقتی بتوان اتود زد با موادی که نترسید خشک و بی‌مصرف شود. وقتی مواد را خودت ساخته و ترکیب کنی زبانش را می‌فهمی و راه احیایش را آموخته‌ای. با موادی که نترسی از بین برود قلموهایی که هریک دانه‌اش باید هزینه هنگفتی پرداخت تا رنگ و بوم و.. وقتی اینها ارزان شد ترس‌مان از نمود و نشان دادن دریافت‌های‌مان می‌ریزد. تکرار می‌کنیم برداشتی که در ذهن‌مان است را. عینی می‌بینیم و اگر ایراد داشت تجربه و تجربه بعدی تا برسیم به دستانی قوی ودلی نترس و نگاهی عالم به موضوع وعارف به حس و شهود هنری.

در کارگاه سه روزه میرزاییان در نگارخانه پردیسان باعنوان مهارت خلاق؛ او برخی از تجارب چندین ساله‌اش که معتقد است خیلی برای ارایه‌اش تلاش کرده و بی‌مهری‌ها دیده را ارایه می‌دهد. تجربه‌های رنگی روی کاغذهای دورریختنی برگ‌های ساده اطراف‌مان. زغال منقل‌های پارک‌ها دوده ماشین و رنگ‌هایی که با چربی مرغ و روغن‌های ارزان احیا و ساخته شده است؛ نوعی ترکیب مواد با هر عنصری با پایه‌های همسو. مقواهای جعبه شیرینی دورریختنی‌ها بوم‌ها و مواد ارزان. آثاری که با انگشت و کف دست و پارچه‌ها کشیده شده است و....

این برنامه سه روزه از تاریخِ16 آبان تا 19 آبان در گالری پردیسان واقع در بلوار فردوس منطقه پنج فرهنگسرای فرودس برپاست.

کد خبر : ۳۱۹۷۲۶