بابک خواجه پاشا مطرح کرد؛
سینماگران از نمایش باورهای دینی ترس دارند
باید سراغ حقالناس رفت
کارگردان فیلم سینمایی «آبی روشن» با تاکید بر اینکه این اثر یک ملودرام اجتماعی با مضمون اخلاقی است، گفت: فیلم حاوی شعارهای گل درشت نیست و صرفا اعتقادات مردم را به تصویر میکشد.
بابک خواجه پاشا، کارگردان فیلم سینمایی «آبی روشن» با اشاره به مضامینی که در این اثر سینمایی مطرح میشود در گفتگو با خبرنگار ایلنا، گفت: فیلم سینمایی «آبی روشن» یک ملودرام اجتماعی با مضامین اخلاقی است که تلاش میکند باورهای مردم و اعتقادات زیبای آنها را به تصویر بکشد.
وی افزود: «آبی روشن» یک مضمون اخلاقی و انسانی دارد و اگر در یک سکانس یادآور ضامن آهو بودن میشود، به این علت است که این بخشی از هویت و باورهای مردم ایران است و ما نیز به عنوان سینماگر این واقعیتها را در مقابل دوربین قرار میدهیم. پرداختن به هویت و باورهای دینی که در کتب دینی، تاریخ و فرهنگ ما قرار دارد، دیگر مضمون اخلاقی نیست بلکه نشان دادن اعتقاد جامعه ایران است.
کارگردان «آبی روشن» خاطرنشان کرد: من تلاش کردم تا این باورها و اعتقادات را لطیف بیان کنم و امیدوارم این اتفاق رخ داده باشد. در حال حاضر از نسخهای که در جشنواره اکران شد راضی هستم اما این احتمال وجود دارد که در اکران عمومی یکسری تغییراتی در فیلم ایجاد شود. روی فیلم کار خواهیم کرد تا مخاطب بهترین تلاش ما را مشاهده کند.
خواجه پاشا در پاسخ به این انتقاد که برخی لحظههای فیلم شعاری و کلیشهای میشود، تاکید کرد: فیلم من محتوای گل درشتی ندارد و کلیشهای نمیشود. من در تمام مراحل تولید مراقب بودم تا به این فضا نزدیک نشوم. زمانی که فیلم «آبی روشن» را با نمونههای بینالمللی که به معرفت و باورهای مردم میپردازند، مقایسه میکنیم، مشاهده میکنیم که آنها به مراتب احساسیتر به موضوعات دینی پرداختهاند. گویا یک ترسی در سینما به وجود آمده که نمیخواهد مسائل دینی را رویپرده سینما نشان دهد. فرو رفتن تیغ در پیشانی کاراکتر حضرت مسیح (علیه السلام) در فیلم «مصائب مسیح» هم گل درشت نیست و نمیتوان آن را کلیشهای دانست بلکه صرفاً باورهای مردم است که به وسیله سینما نشان داده میشود.
این کارگردان سینما در پاسخ به پرسشی درباره استثنا بودن آثار سینمایی که مستقیماً باورها و نشانههای دینی را به تصویر میکشند، گفت: نمایش باورهای دینی در سینمای جهان به ندرت صورت نمیپذیرد و این مقوله در فیلمهای زیادی دیده میشود. در «آبی روشن» نیز ما باورهایی که در دین و مذهب ما وجود دارد را به نمایش در آوردهایم. قصه آبی روشن یک روایت هویتی است و اخلاق نیز زیرمجموعه آن است. باید با زبان سینما و قصه گویی این مباحث را ترویج کنیم. این موارد ممکن است ریشه دینی داشته باشد و یا ممکن است بخشی از هویت ما باشند که بعضا هم پوشانی هم دارند مانند احترام به والدین و بزرگترها که در هر دو مقوله دین و فرهنگ وجود دارد.
بابک خواجهپاشا، کارگردان این اثر درباره شخصیتپردازی و پایان این فیلم و به یکباره چادری شدن شخصیت خانم گفت: دلیل چادری شدن شخصیت خانم در پایان داستان این است که وارد حرم امام رضا (علیهالسلام) شد و میدانیم که در آن فضا افراد با چادر وارد میشوند.
وی افزود: داستان «آبی روشن» روایتگر اتفاقی تحت عنوان معرفت و حق است. ما حقهایی بر گردن هم داریم که گاهی فراموششان میکنیم. مهمترین حقی که بر گردن یک انسان وجود دارد، حق نزدیکان او است. در طول داستان کاراکتر یونس باور ندارد که حقی بر گردنش است تا جایی که با برادرش مواجه میشود و متوجه میشود که پیش از این که خادم امام رضا (علیهالسلام) شود باید حقالناس را ادا کند که به نظر من نشان دادن این امر در جامعه امروز ما بسیار حیاتی است و به همین علت میگویم حتی همین مردم میتوانند از من سوال بپرسند که تو با پول مردم فیلم میسازی و باید فیلم خوبی بسازی و مردم این حق را دارند که چنین سوالی از من بپرسند.