خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با آزیتا افراشی مطرح شد؛

نقطه‌ی اتصال فلسفه و زبان‌شناسی کجاست؟ / کمک وافر زبان‌شناسی در توسعه آگاهی عمومی جامعه

نقطه‌ی اتصال فلسفه و زبان‌شناسی کجاست؟ / کمک وافر زبان‌شناسی در توسعه آگاهی عمومی جامعه
کد خبر : ۱۱۱۲۵۰۰

در بین رشته‌های مختلف علوم انسانی بدون اغراق زبان‌شناسی یکی از بسط یافته‌ترین و با ثبات‌ترین و به‌روز‌ترین رشته‌های علمی در ایران است. این امر دلایل مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به پیشینه مطالعات زبانی و دستوری نزد ایرانیان و مسلمانان اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، علم زبان‌شناسی در کشورهای پیشرفته دارای جایگاه ویژه‌ای جهت بررسی مسائل مربوط به زبان است. در همین راستا آزیتا افراشی (زبان‌شناس و رییس پژوهشکده دانشنامه‌نگاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) ضمن اشاره به اهمیت علم زبان‌شناسی گفت: "در بین رشته‌های مختلف علوم انسانی بدون اغراق زبان‌شناسی یکی از بسط یافته‌ترین و با ثبات‌ترین و به‌روز‌ترین رشته‌های علمی در ایران است. این امر دلایل مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به پیشینه مطالعات زبانی و دستوری نزد ایرانیان و مسلمانان اشاره کرد." وی در مورد ترویج زبان‌شناسی شناختی تصریح کرد: "توسعه و ترویج زبان‌شناسی شناختی در ایران موجب شده بسیاری از حوزه‌های مطالعاتی، از این رشته، روش‌های تحلیل و پژوهش را کسب نمایند." افراشی در خصوص رابطه فلسفه با زبان‌شناسی می‌گوید: "در طول تاریخ، ارتباط فلسفه و زبان‌شناسی به حدی منسجم بوده که با تحول در نگرش‌های فلسفی، جریان‌های زبان‌شناسی نیز دچار تغییر شده‌اند. البته من به رابطه یکسویه از سمت فلسفه به زبان‌شناسی باور ندارم و معتقدم زبان‌شناسی و فلسفه به طور متعامل و برهم‌کنشی پیش خواهندرفت." متن کامل این گفتگو در حیطه زبان‌شناسی و فلسفه را بخوانید.

هر رشته‌ی علمی جایگاه خاصی در جامعه بشری دارد. شما به عنوان متخصص علم زبان‌شناسی، در تعریف این علم، چه ویژگی‌هایی  قید می‌کنید؟

زبان‌شناسی علم مطالعه زبان است. مقصود از زبان، در این تعریف زبانی طبیعی است که از سوی انسان برای برقراری ارتباط به‌کار می‌رود. این رفع ابهام از واژه‌ی زبان از آن رو ارائه شد که واژه‌ی زبان در معانی استعاری مثل زبان هنر یا مانند آن نیز به‌کار می‌رود و نیز به برخی نظام‌های ارتباطی ساختگی نیز به تسامح، زبان اطلاق می‌گردد؛ ولی زبان‌شناسی به مطالعه زبانی مثل فارسی معاصر یا فارسی باستان یا حتی یکی از گویش‌های این زبان‌ها گفته می‌شود.

با توجه به هویت علم زبان‌شناسی، تاریخ شکل‌گیری‌اش هم می‌تواند به نوبه‌ی خود جالب باشد.

سرآغاز شکل‌گیری علم جدید زبان‌شناسی به انتشار اندیشه‌های فردینان دو سوسور و اوایل قرن بیستم بازمی‌گردد. ولی مطالعه زبان، تاریخچه‌ای طولانی و قدیمی دارد که مسیر آن را در فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف می‌توان یافت. یکی از قدیمی‌ترین جریان‌های مستقل  مطالعه زبان، به هند باستان و نگارش کتاب اشتادیایی یا هشت کتاب از سوی دستورنویس هندی به نام پانینی بازمی‌گردد. در یونان باستان، مطالعه زبان به عنوان بخشی از پرسش‌های کهن فلسفی آغاز شد و نیز در کنار پژوهش‌های ادبی و ترجمه مورد توجه قرار گرفت. مطالعه زبان نزد مسلمانان به هدف قرائت و فهم و ترجمه قرآن و احادیث مورد توجه قرار گرفت و دستورنویسی به یکی از حوزه‌های مطالعه مهم نزد آنان مبدل شد. همچنین ترجمه آثار افلاطون و ارسطو از سوی مسلمانان و شرح و بسط بر آنها موجد اندیشه‌های مهمی در ارتباط با زبان بود. از قرن اول هجری به بعد مطالعات زبانی نزد مسلمانان اهمیت بسیار یافت. از جمله یکی از دستورنویسان به‌نام، در میان مسلمانان سیبویه است که اثر وی به نام "الکتاب" یکی از آثار بی‌نظیر در دستور زبان محسوب می‌شود.

نظر به تاریخچه‌ی کوتاهی که بدان اشاره داشتید، مشخصا زبان‌شناسی باید کاربردهایی هم در زندگی ما انسان‌ها داشته باشد. در این خصوص توضیح می‌دهید؟

از آنجا که تمام جنبه‌های زندگی، تفکر و ارتباط با حضور زبان شکل می‌گیرد تصور زندگی بدون زبان بسیار دشوار و ناممکن است. از اواسط قرن بیستم به تدریج همانقدر که جنبه‌های نظری مطالعات زبانی مهم تلقی می‌شد جنبه‌های کاربردی آن نیز اهمیت پیدا کرد. از جمله کاربرد‌های زبان‌شناسی می‌توان به ارائه روش‌های آموزش زبان‌های دیگر، آموزش زبان مادری مانند فارسی به سخنگویان سایر زبان‌ها، سواد آموزی و آموزش نوشتار، مطالعه گویش‌ها، فرهنگ‌نگاری، مطالعات اختلالات شناختی -زبانی در کودکان، ترجمه ماشینی، زبان‌شناسی حقوقی، تحلیل زبان‌شناختی متون دینی، به ویژه قرآن کریم در کنار بسیاری کاربردهای دیگر اشاره کرد.

وضعیت زبان‌شناسی در ایران چگونه است؟ چه استفاده‌ای از این علم می‌کنیم؟

در بین رشته‌های مختلف علوم انسانی بدون اغراق زبان‌شناسی یکی از بسط یافته‌ترین و با ثبات‌ترین و به‌روز‌ترین رشته‌های علمی در ایران است. این امر دلایل مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به پیشینه مطالعات زبانی و دستوری نزد ایرانیان و مسلمانان اشاره کرد. همچنین تنوعات گویشی در ایران که گنجینه داده‌های مهمی را فراهم آورده‌اند و نیز اساتید مبرز و بزرگ رشته زبان‌شناسی مانند اساتید فقید دکتر یدالله ثمره، دکتر محمدرضا باطنی و دکتر علی‌محمد حق‌شناس و دکتر هرمز میلانیان و آثار و شاگردان آنها، تعدد و تکثر گروه‌های زبان‌شناسی در دانشگاه‌‌های سراسر ایران و نیز پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مجلات زبان‌شناسی و نیز فعالیت‌های انجمن زبان‌شناسی ایران همه در زمره دلایلی است که موجب شده زبان‌شناسی در ایران علمی پیشرو، حتی در مقیاس بین المللی باشد.

در ایران زبان‌شناسان در عرصه‌های پژوهش، نظریه‌پردازی، ویرایش، ترجمه، تالیف متون درسی، همکاری با گفتاردرمانگر‌ها و متخصصان اختلالات شنوایی و اختلالات شناختی، واژه گزینی، فرهنگ نگاری، تبلیغات، همکاری با سازمان استاندارد، همکاری با متخصصان رایانه به فعالیت می‌پردازند. تفکر میان‌رشته‌ای و کاربردی در زبان‌شناسی موجب شده متخصصان این رشته در نتیجه تعامل با سایر رشته‌ها همچون مطالعات قرآنی، ادبیات، علوم رایانه، علوم شناختی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و عصب‌شناسی دستاوردهای حائز اهمیتی ارائه دهند.

شما از متخصصان "زبان‌شناسی شناختی" در ایران هستید. در مورد زبان شناسی‌شناختی و اینکه توسعه زبان‌شناسی‌شناختی در ایران چه استفاده‌هایی دارد، توضیح می‌دهید؟

زبان‌شناسی‌شناختی، به مطالعه رابطه ذهن و زبان می‌پردازد. به بیان دیگر در زبان‌شناسی‌شناختی، از طریق مطالعه زبان، سازو کارهای شناختی و ذهنی کشف و دریافت می‌گردند. زبان‌شناسی‌شناختی از دهه 1980 میلادی به بعد، به جریان پیشتاز و مهم در زبان‌شناسی در جهان مبدل شده است. نزدیک بیست سال است که زبان‌شناسی‌شناختی در ایران رشد و توسعه قابل توجهی یافته است و کتاب‌ها و مقالات متعددی در این حوزه به نگارش درآمده یا ترجمه شده‌اند و نیز کنفرانس‌های ارزشمندی برگزار شده‌اند. امروزه زبان‌شناسی‌شناختی یکی از جریان‌های غالب این علم در جهان محسوب می‌شود و نادیده گرفتن دستاوردهای آن در زبان‌شناسی امکان‌پذیر نیست. زبان‌شناسی‌شناختی یکی از علوم سازنده علم بین‌رشته‌ای شناخت است؛ این موقعیت موجب می‌شود زبان‌شناسی با بسیاری از علوم وارد ارتباط میان‌رشتگی شود. توسعه و ترویج زبان‌شناسی‌شناختی در ایران موجب شده بسیاری از حوزه‌های مطالعاتی، از این رشته روش‌های تحلیل و پژوهش را  کسب نمایند. یکی از مهمترین الگوهای نظری در زبان‌شناسی‌شناختی، نظریه استعاره مفهومی است که در ایران، در عرصه علوم مختلف به کار گرفته شده و اهداف پژوهشی گوناگونی را به وجود آورده است. برای نمونه، استخراج استعاره‌های مفاهیم مختلف در قرآن کریم که رساله‌های فراوانی حول این موضوع در رشته علوم قرآن و حدیث به نگارش درآمده است؛ استخراج استعاره‌های مفاهیم گوناگون از پیکره‌های زبانی، که مجموعه گسترده‌ای  از متون متنوع هستند که دسترسی رایانشی به آنها میسر است. مطالعه استعاره‌های مفهومی به هدف دریافت مبانی روان شناختی برخی مفهوم‌سازی‌ها،  تحلیل گفتمان مطبوعات بر مبنای استعاره‌های مفهومی و جزآن.

با توجه به ویژگی‌هایی که از زبان‌شناسی‌شناختی قید کردید، باید رابطه‌ی نزدیکی بین آن و فلسفه وجود داشته باشد. با این اوصاف آیا ارتباطی بین زبان‌شناس‌ها و مدرسین فلسفه در ایران وجود دارد؟

همانطور که می‌دانیم ماهیت ذهن و چگونگی عملکرد آن از مسایل بنیادین فلسفه است. این مساله در کانون توجه علم شناخت و نیز زبان‌شناسی‌شناختی قرار دارد. در اوایل دهه 1950 میلادی اندیشمندان از حوزه‌های مطالعاتی مختلف دریافتند که مسایل مشابهی پیش رو دارند که این مسایل در هر حوزه علمی متناسب با روش‌ها و اهداف آن علم پاسخ پیدا می‌کند. برای نمونه، فلاسفه، زبان‌شناسان، روان‌شناسان و متخصصان هوش مصنوعی دریافتند که ماهیت و عملکرد ذهن برای همه این رشته‌های علمی جزء مسایل اصلی است. این‌گونه بود که علم میان‌رشته‌ای شناخت شکل گرفت. به این ترتیب از همان ابتدای شکل‌گیری علم شناخت و زبان‌شناسی‌شناختی، میان زبان‌شناسی و فلسفه پیوند برقرار شد. یکی از موضوعات مهم دیگر، رابطه ذهن / مغز و بدن بود که در فلسفه مورد پرسش قرار داشت و بر اساس همین پرسش، فیلسوفی به نام مارک جانسون در کنار یک زبان‌شناس به نام جورج لیکاف مبانی اندیشگانی زبان‌شناسی‌شناختی را شکل دادند. این همگامی فلسفه و زبان‌شناسی در حوزه‌های دیگر و در ارتباط با پرسش‌ها و مسایل دیگر مثل دوگانی عقل و احساس نیز تداوم یافت و هرگز فلسفه و زبان‌شناسی در این همکاری بین رشته‌ای جدید از هم جدا نبوده‌اند.

از سوی دیگر بخش مهمی از تاریخ زبان‌شناسی همان تاریخ فلسفه نیز هست و این دو در بخش تاریخی از هم قابل تفکیک نیستند. همچنین یکی از شاخه‌های اصلی زبان‌شناسی که اتفاقا موضوع فعالیت پژوهشی اینجانب نیز هست، به نام معناشناسی، در نقاط مختلف تاریخ علم به فلسفه پیوند می‌خورد. 

از دلایل لزوم ارتباط بین فلسفه و زبان‌شناسی بگویید. چه پیشنهادی برای مستحکم شدن ارتباط بین زبان‌شناسان و مدرسین فلسفه دارید؟

بسیاری از پرسش‌های فلسفه پرسش‌های زبان‌شناسی نیز هستند. البته زبان‌شناسی به عنوان یک علم به این پرسش‌ها با تحلیل روشمند و بر مبنای داده‌های زبانی پاسخ می‌دهد. در طول تاریخ، ارتباط فلسفه و زبان‌شناسی به حدی منسجم بوده که با تحول در نگرش‌های فلسفی، جریان‌های زبان‌شناسی نیز دچار تغییر شده‌اند. البته من به رابطه یکسویه از سمت فلسفه به زبان‌شناسی باور ندارم و معتقدم زبان‌شناسی و فلسفه به طور متعامل و برهم‌کنشی پیش خواهند رفت. استحکام رابطه بین فلسفه و زبان‌شناسی از سوی هر کدام از این دو حوزه مطالعه، دلایل متفاوتی می‌تواند داشته باشد. برای نمونه، توجه به داده‌های زبانی از سوی فلاسفه آن هم نه به طور شمی و گسسته، از یکسو و طرح پرسش‌های بنیادین در زبان‌شناسی، بر مبنای نگرش‌های فلسفی یکی از این روش‌ها است. شواهد زبانی به حدی متعدد و متنوع و جالب هستند که گاه پژوهشگران زبان‌شناس آنچنان سرگرم این شواهد می‌شوند از طرح پرسش‌های اساسی‌تر و اندیشیدن به تعمیم‌ها و علل بنیادین غافل می‌شوند، اینجاست که بر‌هم‌کنش فلسفه و زبان‌شناسی می‌تواند کارآمد باشد. همچنین نباید غافل شد که زبانی‌کردن اندیشه‌های فلسفی امری زبان‌شناختی است از این‌رو تحلیل گفتمان زبان‌شناختی متون فلسفی، خود می‌تواند به تحلیل‌های جدید وجرقه‌های فکری تازه بیانجامد.     

آیا نکته‌ای هست که بخواهید به آن اشاره کنید؟

نکته‌ای که در اینجا به نظرم ارزش اشاره دارد این است که متخصصان هر رشته، همزمان با تلاش برای توسعه و روزآمدسازی و آینده‌پژوهشی در حوزه تخصصی، باید به عمومی‌سازی دانش در سطح جامعه نیز توجه داشته باشند. به بیان دیگر، گفتمان علمی نباید به یک گفتگوی بسته و محدود میان متخصصان منحصر شود، بلکه باید بر مبنای مسایل جامعه شکل بگیرد و نیز به توسعه آگاهی عمومی در سطح جامعه کمک کند. به طور کلی علوم انسانی، به‌ویژه زبان‌شناسی وظیفه مهمی در این خصوص برعهده دارند. مسایل زبانی، معانی واژه‌ها، تحولات زبان در طول تاریخ، گویش‌ها و به طور کلی بسیاری از پرسش‌ها درباره زبان، برای عموم مردم موضوعاتی جالب محسوب می‌شوند و چه خوب است که زبان‌شناسان از این موقعیت استفاده کنند تا به پرسش‌هایی درباره زبان که ممکن است برای عموم مردم جالب و مهم باشند پاسخ‌هایی علمی و دقیق و نیز قابل فهم ارائه دهند و از این طریق به عمومی‌سازی دانش زبان‌شناسی در سطح جامعه کمک نمایند. 

گفتگو: سید مسعود آریادوست

منبع ایلنا
انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز