ظریفیان در گفتوگو با ایلنا:
سردار سلیمانی به منافع کل منطقه توجه داشت/ سلیمانی متفاوت از نظامیها و دیپلماتها یک سرمایه بزرگ بود/ باید دست حریف را بخوانیم
یک کنشگر سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه باید بتوانیم در روبرو شدن با ضایعه شهادت سردار سلیمانی با هوشمندی و نگاه راهبردی این تهدید را تبدیل به فرصت کنیم، گفت: سلیمانی متفاوت از نظامیها و دیپلماتها یک سرمایه بزرگ منطقهای بود.
غلامرضا ظریفیان کنشگر سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره مناسبات منطقه پس از شهادت سردار سلیمانی و همچنین روابط بین ایران و عراق گفت: به حوادث اینچنینی میگویند «حوادت استراتژیک»؛ گاهی یک منطقه استراتژیک داریم که مورد هجوم قرار میگیرد و مناسبات ویژه خودش را ایجاد میکند، اما گاهی اوقات یک انسان استراتژیک دارید که مورد هجوم قرار میگیرد و متهاجم نیز مسئولیت این هجوم را میپذیرد بنابراین مسئله را نباید در یک سطح تاکتیکی دید، بلکه باید در سطح استراتژیک آن را مورد بررسی قرار داد.
وی با بیان اینکه آنچه اکنون اتفاق افتاده از دست دادن یک نیروی بسیار کارآزموده منطقه است که مهمترین ویژگی او توجه به منافع کل منطقه بود، اظهار داشت: جریان افراطی چه به شکل تروریسم دولتی و چه به شکل جنبشی آنچه در چهره داعش خودش را نشان داد در حال در نوردیدن منطقه است و کل منطقه را به شدت مورد تهدید استراتژیک قرار داده است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: ابرقدرتها از جمله آمریکا با این جریان افراطی برخورد دوگانهای داشتهاند، از یک سو احساس میکرد که منافعش در منطقه مورد تهدید این جریان است و از سوی دیگر احساس میکرد این جریان میتواند استفادههای زیادی از جمله مهمترین آن یعنی «اسلامهراسی» را برای آنها به همراه داشته باشد.
وی با تاکید بر اینکه منطقه یک نیروی استراتژیک خود را از دست داده است، گفت: طبیعتا سطح رویکردهای راهبردی در منطقه آسیب میبیند، چرا که تربیت و تولید یک نیروی استراتژیک در همه جای دنیا یک امر طولانی است و به همین راحتی نمیشود آن نیروی استراتژیک را جبران کرد.
ظریفیان ادامه داد: طبیعی است که ما در نوع آسیبهای راهبردی که در منطقه داریم، با آسیب کارشناسی پیچیده روبرو شویم چرا که قاسم سلیمانی فقط کارشناس ایران نبود بلکه کارشناس مقاومت نیز بود، از سوی دیگر به واسطه آموزشهایی که دیده بود و تجربههای عظیمی که در مسائل دیپلماتیک و روابط بینالملل داشت تنها یک نیروی نظامی نبود، بلکه یک موجود متفاوت از نظامیها و متفاوت از دیپلماتها به عنوان یک سرمایه بزرگ منطقهای بود.
وی تصریحکرد: طبیعتا این آسیب در سطح مسائل راهبردی منطقه و نیز در سطح رابطه راهبردی ما با ابر قدرتها از جمله آمریکا تاثیر میگذارد.
این کنشگر سیاسی اصلاحطلب یادآور شد: در کوتاه مدت اگر نگاه و فهم دقیق از مسائل نباشد ممکن است شرایط منطقه دچار وضعیت خطیری شود، افرادی مثل قاسم سلیمانی این توانایی را داشتند که در شرایطهای خطیری که ایجاد میشد توان و تعادل ایجاد کند و مسائل پیچیده را تبدیل به مسائل راهبردی و در نهایت به نفع کل منطقه تصمیمگیری کنند.
وی اضافه کرد: در کوتاهمدت و تا اینکه به یک شرایط متعادلتر برسیم به دلیل فقدان چنین نیروهای استراتژیکی با فراز و فرودهای مقطعی روبرو هستیم هر چند به نظر میرسد در دراز مدت این ضایعهای که رخ داده است تبدیل به فرصت شده و سرمایههای جدید و آدمهای تراز قاسم سلیمانی را تولید کنیم تا اینکه منطقه به سمت تعادل بیشتر برود.
ظریفیان در پاسخ به اینکه هدف آمریکا از هدف قرار دادن چنین فرد استراتژیکی چه بوده است، گفت: وقتی گزارشها و نگاههای استراتژیک در پژوهشکدهها و مراکز استراتژیک و تحقیقاتی دنیا را میخوانیم، در مورد ترامپ دو نگاه دیده میشود، یک نگاه این است که او فردی قابل پیشبینی نیست و به دلایل عدیدهای خودشیفته، دارای شخصیت متعارض و دو قطبی است، اگر این نگاه درست باشد ما با پدیدههای نوظهوری روبرو می شویم که عوارض آن خیلی مورد سنجش قرار نمیگیرد و در این شرایط منطقه باید مراقب باشد که با چنین موجودی روبرو میشود که میتواند هر لحظه جهان را به سمت شرایط سخت ببرد.
وی بیان کرد: نگاه دیگر میگوید علیرغم ویژگیهای خاصی که ترامپ دارد، پشت آنچه که در حوادث رخ میدهد یک برنامه مشخص وجود دارد و نهایتا ترامپ به دنبال جنگ نیست بلکه بحرانهای منطقهای ایجاد میکند تا از یک موضع بالا نهایتا حریف و رقبایش را وادار به تمکین کند؛ ترامپ نهایتا به دنبال صلح است و نه جنگ؛
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: اما صلحی که در آن دست بالا و حرف اول را آمریکا بزند چرا که این موضوع هم برای انتخابات دور دوم آمریکا که ترامپ در آن حضور دارد و هم برای نگاههایی که میخواهد هزینه درگیریهای آمریکا را در منطقه کم کرده و این هزینهها را به عهده خود منطقه بگذارند مفید است و همچنین در عین حال همچنان نگرش بالا دستی که جهان فقط یک قطب و تدبیر کننده دارد و آن آمریکا است را اعمال کند.
وی با بیان اینکه این دو نگاه در همه بحثها و گفتوگوها گفته میشود، خاطرنشان کرد: مسئله میتواند ترکیبی از این دو باشد؛ طبیعتا نظام آمریکا یک نظام یله و رها نیست و تجربه نشان داده برای برنامههای کلانشان فقط یک نفر تصمیمگیرنده نیست.
این سیاستمدار اصلاحطلب با اشاره به شخصیت خاصی که ما در گذشته ایران هم داشتهایم، از جمله در میان ریاستهای جمهوری کشور، تاکید کرد: این افراد ویژگیهای شخصیتی خاصی داشتند که هر هفته، روز و ماه عرصهای را ایجاد میکردند، اما در عین حال نظام جمهوری اسلامی هم برای خودش برنامه داشت و نمیگذاشت آن عرصه تغییرات بنیادی در مسیر جمهوری ایجاد کند.
ظریفیان در پایان افزود: مهم این است که ما در این شرایط پیچیده دست حریف را بخوانیم و واکنشهایمان هیجانی و احساساتی نباشد و خدایی ناکرده در طراحی و برنامهای که آنها برای ما ترسیم کردهاند قرار نگیریم و بتوانیم در روبرو شدن با این ضایعه با هوشمندی و نگاه راهبردی این تهدید را تبدیل به فرصت کنیم.