خبرگزاری کار ایران

یادداشتی در پاسخ به اظهارات لنکرانی؛

بر سر دوراهی انتخاب‌های سخت، حفظ شرافت بر همه مصلحت‌های ساختگی اولویت دارد

آرزومندم با تاسی از سنت اهل بیت، فرهنگ گفت‌و‌گو را پاس بداریم و همه با هر گرایشی، پاسدار فضای آزاد نه برای دوستانمان، که برای مخالفان فکرمان هم باشیم.

به گزارش ایلنا، پس از حادثه شیراز و حمله به علی مطهری، کامران لنکرانی در یادداشتی که نیمی از آن انتقاد به مطهری بود، این سوال را طرح کرد که آیا مطهری طعمه‌ای برای برخی از اقدامات بعدی نشده است؟ و به خاطر پاسخ مطهری به امام جمعه شیراز، وی را مورد انتقاد قرار داد. این یادداشت که در اختیار ایلنا قرار گرفته، یادداشتی از رضا یوسفیان در پاسخ به نوشته‌های کامران باقری لنکرانی است که در قسمتی از آن با اشاره به مفاسد مالی مختلف این سوال از وزیر دولت احمدی نژاد پرسیده شده که چرا هنگام افشای فسادهای هول برانگیز در احمدی‌نژاد، رگ گردن شما برجسته نشد و در قسمت دیگر این توضیح داده شده که نقد و پاسخگوئی به امام جمعه با «توهین» و «هتاکی» تفاوت دارد.

متن کامل این یادداشت به این شرح است:

به نام خداوند یکتا

بیــــــــدار شو‌‌ای دیـــده که ایمن نتـــــــــــــــــوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است

جناب آقای دکتر کامران لنکرانی
با سلام

سبب نگارش این نامه یادآوری برخی وقایع و پرسش‌های مهمی است که اهمیتی بیشتر از «حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز» دارد: در آغاز از اینکه در نامه خود به آقای مطهری تلاش نمودید از خشونت فاصله بگیرید و اندیشه خود را محتاج چنین رجاله‌ها و داعشی‌های وطنی ندانسته‌اید، به شما تبریک می‌گویم و از آن استقبال می‌کنم. این تغییر را در سال جدید به فال نیک گرفته و گامی مثبت جهت محکومیت و زدودن خشونت از جامعه تلقی می‌کنم.

 هر چند مجموع مفاد نامه شما نشان می‌دهد، اگر آقای مطهری در برابر تضیع حقوق خویش و دیگر شهروندان و گسترش خشونت سکوت نموده، یا به امام جمعه شیراز پاسخ نداده بود، بعید می‌نمود شما نسبت به محکومیت این واقعه که اولین آن هم در شیراز نیست، دست به نگارش نامه سرگشاده می‌زدید.

به زمان‌های دور از جمله لشکرکشی به مسجد آتشی‌ها (قبا) و هجمه به خانه و خانواده آیت الله دستغیب اشاره نمی‌نمایم، بلکه مقصود من ممانعت از سخنرانی دکتر کولایی، تلاش برای بر هم زدن سخنرانی دکتر عارف، تهدید خانم ابتکار، هیاهو و تهدید تند در هنگام سخنرانی حجج اسلام یونسی و غفاری در همین یکی دو سال در شیراز و نادیده گرفتن آن‌ها می‌باشد. آن هم در زمانی که معجزه رای مردم در انتخابات ۹۲، باطل‌السحر تلاش‌هائی بود که در دوران وزارت شما و دیگر وزرای دولت محمود احمدی‌نژاد، بساط هر تشکل دانشجویی منتقد و از جمله انجمن‌های اسلامی دانشجویان را برچیده بود.

جناب آقای دکتر لنکرانی

آزادی در اندیشه اصلاح طلبان، یعنی آزادی مخالف. اصلاح‌طلبی یعنی تحمل عقیده مخالف، گفت‌و‌گو، تساهل و تسامح. اصلاح‌طلبی یعنی امکان انتقاد بی‌رحمانه. آنگونه که در جریان سخنرانی‌های مرحوم سحابی و شمس‌الواعظین از یک سو، و آقایان مهدی نصیری و مرتضی نبوی از سوی دیگر، در بستری که انجمن اسلامی دانشجویان آماده کرده بود، دیدگاه‌های مختلف مطرح می‌شد.

امروز با یاداوری آن تلاش‌های افتخارآفرین جهت تضارب آراء، بر خود می‌بالیم و خداوند را برای آن توفیق‌ گران شکرگزاریم. اصلاح‌طلبی یعنی در اوج قدرت، مخالف خود را از حقوق شهروندی نظیر تحصیل، شغل، آزادی بیان و انتخاب محروم ننماییم.

اینکه عده‌ای در کشور در پی تغییر جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی و حذف جمهور مردم بودند، علاوه بر ریشه‌های عقیدتی در ذهن ایشان، ناشی از ناتوانی در استدلال و منطق در مناظرات رو در روی فکری- عقیدتی و سیاسی است.

رای «نه» مردم به این اندیشه از انتخابات انجمن اسلامی دانشجویان در صحن دانشکده محل تحصیل من و شما، و شکست‌های پی در پی انتخابات، نظیر ریاست جمهوری، مجلس و شورای شهر باعث شد عرصه سیاست به کسانی که تخصصی در آن نداشتند، سپرده شود.

آیا می‌دانید در زمان وزارت شما، برخی از پزشکان صرفا به علت اتهام به دگراندیشی از اشتغال به حرفه طبابت، حتی در مناطق دور افتاده نیز محروم شدند، تا فشار معیشت و زندگی، آنان را به زانو در آورد.

براستی کاش شما که قسمت عمده نامه‌تان در باب فضائل امام جمعه شیراز است، در این اتفاق اخیر، روشن می‌نمودید آیا پاسخ قلمی به مخالف، قبیح‌تر است یا اقدام به آزار، اذیت و حتی جرح و ضرب مخالف، که به اشکال مختلف می‌کوشید موضوع را کوچک و کم اهمیت جلوه دهید.

اگر واقعا کلام امام خمینی (ره) هنگام نصب امام جمعه حجت بلا منازع در باب علو شأن ایشان است، چگونه تعداد معتنابهی از اشخاص که بار‌ها و کرارا مورد لطف صریح و کتبی امام (ره) قرار گرفته‌اند، با یک حرکت قلم از حق طبیعی کاندیداتوری محروم می‌شوند.

 بماند که آنچه از سیره علوی آموخته‌ایم این است که همه شهروندان، اعم از دارا و ندار، کارگر و والی و رعیت، حتی دیندار و بی‌دین، دارای حقوق برابرند و امام جمعه بودن یا نبودن هیچ تفاوتی در حقوق آنان ایجاد نمی‌کند. چنانچه مولا در محکمه حاضر می‌شد و در ‌‌‌‌نهایت حکم به نفع او صادر نمی‌گشت و آن بزرگوار هیچگاه نامی از عصمت، امامت و خلافت خود در میان نیاورد و به آن متوسل نشد. هیهات که از آن آموزه‌ها چنان دور شده‌ایم، که گویا داستان‌هایی است که فقط در کتاب‌ها سراغش را می‌توان گرفت.

برادر عزیز

پوستین وارونه پوشاندن با شیوه اهل بیت تفاوت اساسی دارد. چنانکه تفاوت فراوانی میان جملات شما مبنی بر «لغو سخنرانی توسط شورای تامین استان» با واقعیت «نامه‌ای توسط معاونت سیاسی و انتظامی فرمانداری شیراز» وجود دارد.

در جای دیگر تهدید به لشکرکشی خیابانی از سوی آقای مطهری را عنوان کردید. در حالیکه جمله ایشان «اگر مایل به زور آزمایی اجتماعی هستید، مخالفان این داعشی‌های وطنی را آزاد بگذارید تا ببیند چه برسر این اراذل می‌اورند» است.

جالب آنکه نقد صریح و پاسخگوئی به امام جمعه را «توهین» و «هتاکی» نامیده‌اید. گمان نمی‌کنم برای هیچ امام جمعه‌ای مقام عصمت قائل باشید. شان و شئونات سازی‌های جعلی از عوامل مهمی است که پیامدهای خوبی به همراه ندارد.

بر سر دو راهی انتخاب‌های سخت، حفظ شرافت کسوت پزشکی بر تمامی مصلحت‌های ساختگی دیگر اولویت دارد. خداوند را شکرگزارم که سردار احمدی مقدم با مسئولیت پذیری از بی‌توجهی خویش عذرخواهی کرد. روز حساب دهی نزدیک است.

برادر گرامی

اقدام رئیس دانشگاه در برگزاری سخنرانی، دفاع از استقلال دانشگاه است و انتظار می‌رود شما که خود در کسوت استاد دانشگاه هستید، از این عملکرد شجاعانه برخود ببالید، نه آنکه انتظار داشته باشید رئیس دانشگاه شیراز، صرفا توصیه یک مقام درجه دوم انتظامی- امنیتی را بپذیرد. یادتان باشد به همت انجمن اسلامی دانشجویان بیش از ۴۰ سال پیش در اوج حکومت ستمشاهی و دست‌اندازی ساواک، استاد شهید مطهری در دانشگاه شیراز سلسله سخنرانی برگزار کرد. ریاست وقت دانشگاه طی سخنرانی استاد به عنوان مستمع در تمام مدت حضور داشت و پس از سخنرانی تا پای اتومبیل، ایشان را بدرقه نمود و درب اتومبیل را شخصا برای استاد باز کرد.

اگر شیراز و دانشگاه شیراز مفتخر به پرچمداری آزادی بیان و آزاداندیشی است، ناشی از تلاش تشکل‌های مستقل دانشجویی نظیر انجمن فرهنگ و سیاست است.

هجمه به سخنرانی حجت الاسلام سیدهادی خامنه‌ای توسط اعضای تشکل نزدیک به شما نیز مثال دیگری این اتفاقات است. متاسفانه اما در سال‌های اخیر این جریان یکه‌تاز عرصه سیاست در استان فارس گردیده، چنان که مسئولان استانی هم مرعوب آنان گردیده‌اند.

به راستی اگر اعتقاد دارید این رفتار‌ها ارتباطی به جریان منصوب به امام جمعه ندارد و نگران سوءاستفاده غربیان هستید، و چنین رفتاری را دور از شان شیرازیان عزیز می‌دانید، اعلام فرمایید که خواستار محاکمه علنی همه کسانی هستید که در وقایع اخیر و از جمله در لشکرکشی به مسجد آتشی‌ها (قبا) حدود قانون را زیر پا گذاشته‌اند.

البته برادر محترم

نمی‌دانم چرا هنگام افشای فسادهای هول برانگیز با ارقام محیرالعقول در دولت محمود احمدی‌نژاد، دولتی که عهده‌دار وزارت در آن بودید، نه خون شما و نه خون جوانان احساساتی به جوش نیامد، رگ گردنی برجسته نشد و اطلاعیه‌ای از سر غیرت به رویت کسی نرسید؟ اما پاسخ آقای مطهری به امام جمعه شیراز یا سخنرانی ایشان در باب آزادی در اسلام، خون را در رگ‌ها به جوش آورد. بعید می‌دانم حتی در برداشت طالبانی و داعشی از اسلام، مفاد سخنرانی آقای دکتر مطهری بیشتر از آن فسادهای کلان و نجومی به اسلام و کشور ضربه بزند.

انتظار داریم برای مقابله با خشونت‌ورزان و افراط‌گرایان این بار نه چون سال‌های جنگ تحمیلی در پشت جبهه، بلکه چون اصلاح طلبان شهید و زنده در صف مقدم، مقابل کسانی بایستید که به نام دین، تیشه بر ریشه اعتقادات زده، بر سر شاخ، بن می‌برند

امروز از آزاد اندیشی و فرهنگ گفت‌و‌گوی ائمه اطهار با زندیقان و خداناپرستان به جائی رسیده‌ایم که برای امکان یا امتناع نقد امام جمعه، نیازمند اقامه برهان می‌باشیم. فاین تذهبون...

آرزومندم بتوانیم با تاسی از سنت اهل بیت، فرهنگ گفت‌و‌گو را پاس بداریم و همگان با هر گرایشی، پاسدار فضای آزاد نه برای دوستانمان، که برای مخالفان فکرمان هم باشیم. روزگاری می‌توانیم به خود ببالیم که در مقابل حق کشی و ظلم بر مخالفمان سکوت نکنیم.

با آرزوی خیر و برکت در سال جدید
رضا یوسفیان

کد خبر : ۲۶۲۲۲۹