احمدی در گفتوگو با ایلنا:
مهمترین چالش دستگاه دیپلماسی در سال جاری احیای برجام و حل مساله ایران با آژانس است/ یکی از مشکلات وزارت امور خارجه عدم تمرکز بر امور اجرایی است
تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: یکی از مشکلات حوزه سیاست خارجی کشور ما عدم تمرکز بر امور اجرایی مربوط به سیاست خارجی در وزارت خارجه است. در حالی که همه در خارج از دولت میتوانند و حق دارند در مورد سیاست خارجی اظهار نظر کنند، اما امور اجرایی باید منحصرا در دست وزارت خارجه و سلسله مراتبط رسمی مافوق وزیر خارجه باشد. بحث اجرا با بحث ابراز نظر فرق میکند. همین اصل باید در کشورهای خارجی نیز مبنای کار باشد.
کوروش احمدی تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که عملکرد وزارت امور خارجه در سالی که گذشت را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما نمره وزارت امور خارجه در سال ۱۴۰۱ چند بود، گفت: برای ارائه ارزیابی در این مورد، باید ببینیم موضوعات اصلی در دستور کار وزارت خارجه در سال گذشته چه بوده است. فکر میکنم اجماع حاصل است که برجام مهمترین موضوع بوده است. وزارت خارجه تاکنون توضیحی جامع و منطقی در مورد دلیل عدم حل این مشکل نداده است. این در حالی است که به طور مثال آقای کمال خرازی در ۲۸ آذر گفته بود تمام مسائل برجامی حل شده و تنها مسئله پادمانی باقی است. اینکه چرا بعد از ارائه "متن نهایی" جوزپ بورل در مرداد گذشته مسئله نهایی نشد و در مورد مسئله پادمانی چرا فرمولی مشابه با فرمول سال ۱۳۹۴ درباره ابعاد احتمالا نظامی یا PMD مورد استفاده قرار نگرفت، توضیحی ارائه نشده است.
وی افزود: بطور کلی، وزارت خارجه دولت سیزدهم تا کنون حدود یک سال و نه ماه فرصت داشته تا احیای برجام را رقم بزند. با توجه به اطلاعی که از استراتژی عمومی دولت بایدن داریم و انتصاب رابرت مالی که به لحاظ نظری به برنی سندرز، یعنی جناح چپ حزب دموکرات نزدیک است و صهیونیستها سخت با انتصاب او برای تصدی امور ایران مخالفت کردند، قاعدتا باید این کار تاکنون از پیش برده میشد که نشد. این در حالی است که مقامات وزارت خارجه طی این یک سال و ۹ ماه همواره از آمادگی برای احیا برجام و در دسترس بودن توافق و باز بودن پنجره و مانند اینها گفتهاند اما حاصلی را ندیدهایم.
احمدی تصریح کرد: تردیدی نیست که ایران طی این مدت منافع مادی عظیمی را به صورت حاصل نشدن درآمد نفت و گاز و دشواری بسیار زیاد تجارت دیگر اقلام و عدم سرمایهگذاریهای داخلی به دلیل بلاتکلیفی و سرمایهگذاری خارجی از دست داده است. موضوع زندانیان دو تابعیتی در ایران مساله دیگری است که نقش مهمی در تبلیغات بینالمللی و تاثیر سوء بر وجهه ایران داشته است. این مسئله نیز همچنان لاینحل باقی مانده است. جنگ اوکراین نیز باید مسئله مهم دیگر در دستور کار بوده باشد. اما میبینیم که به رغم مواضع اعلامی وزارت خارجه مبنی بر مخالفت ایران با جنگ و درخواست از طرفین برای آتشبس، همچنان ادعاهای مبنی بر استفاده از پهپادهای ایرانی در اوکراین لطمه بزرگی به موقعیت سیاست خارجی کشور زده است. وزارت خارجه همچنین توفیقی در خنثی کردن تبلیغات گستردهای که در جریان اعتراضات در بسیاری از کشورها به راه افتاد، نداشت.
وی در پاسخ به این سوال مهمترین نقطه ضعف و مهمترین نطقه قوت وزارت خارجه در سال قبل چه بود و وزارت امور خارجه سال جاری برای عدم تکرار ضعفها و حل مشکلات موجود چه اقداماتی را باید در دستور کار قرار دهد، گفت: درست است که وزارت خارجه مجری سیاست خارجی کشور با به کارگیری ابزارهای دیپلماتیک موجود و ممکن است. اما شخص وزیر خارجه در عین حال که یک مقام سیاسی مطرح است، نقش او تنها به یک نقش دیپلماتیک محدود نمیشود. منظور اینکه وزیر خارجه میتواند و باید در تعیین سیاست خارجی نیز نقش داشته باشد.
وی افزود: به این معنی که با توجه به علم و اطلاعی که از منافع ملی کشور و موقعیت کشور در سطح بینالمللی و مواردی که میتواند موجب بهبود یا تخریب وجهه کشور در جهان شود، تلاش لازم را برای جرح و تعدیل سیاست خارجی نزد مقامات سیاسی عالیرتبه کشور به عمل آورد. در کشورهای دیگر مرسوم است که وزیر خارجه به عنوان یک مقام سیاسی و نه صرفا یک دیپلمات اجرایی نقطه نظرات سیاسی خود را در هیات دولت و در سطح افکار عمومی مطرح میکند. بدیهی است که اگر یک وزیر خارجه با سیاستهایی موافق نباشد، قاعدتا نباید بپذیرد که بماند و مجری سیاستهایی باشد که مورد قبول او نیست. این در حالی است که یک دیپلمات در هر حال باید مجری سیاستهای دولت باشد و باید انجام وظیفه کند مگر اینکه به طور کلی از کار در وزارت خارجه استعفا دهد.
احمدی در پاسخ به این سوال که به نظر شما مهمترین چالش دستگاه دیپلماسی کشورمان برای سال جاری چیست و راهکار عبور از آن باید چگونه باشد، گفت: همچنان احیای برجام و حل مشکل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی مهمترین چالش پیش رو است. توفیق در این مهم میتواند تاثیر عمدهای بر سیاست خارجی و شرایط عمومی در کشور داشته باشد. البته به موازات این مهم، شفافسازی مواضع کشور بطور عینی در ارتباط با جنگ اوکراین نیز مهم است. اهمیت این موضع از این جهت است که به هر حال و صرف نظر از هر نظری که دولت ما داشته باشد، روسیه چندبار به عنوان متجاوز در مجمع عمومی سازمان ملل با آراء بسیار بالا محکوم شده است و غرب با استفاده از امکانات تبلیغی خود افکار عمومی بینالمللی را در این رابطه شکل داده است.
وی افزود: ضمن اینکه روسیه بر خلاف تصور نتوانست ظرف چند روز یا چند هفته اوکراین را به تسلیم وادارد و این جنگ به همراه ابعاد انسان دوستانه آن همچنان ادامه دارد. این امر حیثیت روسیه در داخل و خارج را به عنوان یک قدرت جهانی زیر سوال برده است. لذا اینکه دولت ما بتواند خود را از تیررس تبلیغات مرتبط با این جنگ دور کند، موضوع مهمی است که باید در زمره اولویتهای وزارت خارجه قرار گیرد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: یکی از مشکلات میتواند عدم تمرکز امور اجرایی مربوط به سیاست خارجی در وزارت خارجه باشد. در حالی که همه در خارج از دولت میتوانند و حق دارند در مورد سیاست خارجی اظهارنظر کنند، اما امور اجرایی باید منحصرا در دست وزارت خارجه و سلسله مراتب رسمی مافوق وزیر خارجه باشد. بحث اجرا با بحث ابراز نظر فرق میکند. همین اصل باید در نمایندگیهای ما در کشورهای خارجی نیز مبنای کار باشد. مثلا در داخل جمهوری آذربایجان یا عراق یا ... همه دوایر ایرانی رسمی و غیررسمی باید منحصرا تحت نظر سفیر و با اجازه او عمل کنند. در غیر این صورت مشکلاتی بوجود میآید.
احمدی در پاسخ به این سوال دولت تاکید داشت با همسایگان ارتباط خوب و عمیقی برقرار خواهیم کرد. ضمن آنکه با عربستان بعد از ۷ سال به توافق رسید، امروز مشاهده میکنیم جمهوری آذربایجان ارتباطش را با اسرائیل عمیقتر کرده و بحرین نیز زمانی که یکی از استانهای ما بود الان با تکیه به اسرائیل ما را تهدید میکند اشکال کار ما کجاست؟ آیا ایران در منطقه در جایگاه واقعی خود قرار دارد؟ گفت: دولت و وزارت خارجه کوشیدند تا با همسایگان رابطه خوبی داشته باشیم. اما این کوششها تنها در صورتی میتواند قرین به موفقیت شود که بستر و امور جنبی نیز مهیا باشد. در درجه اول روابط سیاسی ما با همسایگان تحت تاثیر روابط ما و آنها با قدرتهای بزرگ جهانی و قدرتهای بزرگ منطقهای است و روابط ما با آنها قابل تفکیک از روابط آنها با قدرتهای دیگر نیست.
وی افزود: ضمن اینکه عدم تمرکز کامل امور اجرایی سیاست خارجی ایران در وزارت خارجه معمولا منشاء سوءتفاهمهایی میشود که مخل کار جدی است. به علاوه، در شرایط تحریم کار با همسایگان یک سقفی دارد که فراتر از آن نمیتوان رفت. این کشورها تصوراتی در مورد فعالیتها و نقش آفرینی دوایر مختلف ایرانی دارند که حتی در صورت نبود تحریم نیز میتوانست مخل رابطه مبتنی بر اعتماد متقابل باشد. مشکل دیگر این است که همسایگان ما به هر حال ظرفیت محدودی دارند. کل اقتصاد همسایگان ما تنها چیزی در حدود ۶ درصد کل اقتصاد جهانی است. بعلاوه، مسئله مکمل بودن اقتصادها نیز مهم است.
احمدی تصریح کرد: اقتصاد ایران و اقتصاد تقریبا همه کشورهای همسایه مکمل یکدیگر نیستند و همگی از نظر تولیدات با ارزش افزوده بالا مشکل دارند و در نتیجه نمیتوانند تامینکننده نیازهای یکدیگر باشند و نیازمند کار گسترده با کشورهای صنعتی پیشرفته هستند. به همین دلیل است که مثلا سازمان اکو نقش چندانی ندارد و عملا به یک نهاد حاشیهای غیرموثر تبدیل شده است. اشکال دیگر کار ما قوت داشتن این نظریه در منطقه و در سطح بینالمللی است که ایران بر منافع ملی و امنیت ملی خود در سیاست خارجی متمرکز نیست.
وی در ادامه گفت: ادامه بحران در روابط ایران با آمریکا و اعراب و کارشکنیهای اسرائیل بستری فراهم کرده که کشورهای کوچک اطراف ما نیز برخورد خاصی را با ما پیشه کنند و احساس کنند که در چنین بستری میتوانند با دست باز عمل کنند. مجموعهای از حوادث موردی دست دولتها را در تبلیغ علیه ایران در سطح افکار عمومی باز گذاشته است و دشوار شدن موقعیت ایران در افکار عمومی به نوبه خود موجب بازتر شدن دست دولتها در مواجهههای غیر معقول با ایران میشود.
احمدی در پاسخ به این سوال سال ۱۴۰۰ در ماههای منتهی به انتهای سال همه مردم و جهان معتقد بودند برجام امضا میشود و حتی زمان امضا نیز مشخص شد ولی این اتفاق نیفتاد و ما پای امضای برجام نرفتیم. امروز که کشوهای غربی مطرح میکنند برجام اولویت ما نیست، به نظر میرسد ایران بیش از گذشته پیگیر مذاکره درباره احیای برجام است. آیا در این مدت اتفاق خاصی رخ داده یا آیا امتیاز خاصی به دست آوردهایم، گفت: شکی نیست که انجام کاری از موضع قدرت با انجام همان کار از موضع ضعف بسیار متفاوت است. واقعیت این است که اکنون غربیها برای بازگشت به برجام با دشواریهایی مواجه هستند و اشتیاق قبلی را ندارند. تصور آنها این است که در صورت احیای برجام ایران منافعی به دست خواهد آورد که تناسبی با منافعی که یک سال و نیم پیش به دست میآورد، نخواهد داشت.
وی افزود: دلیل دیگر اکراه غربیها این است که جریانهای سیاسی، پارلمانی و رسانهای در کشورهای غربی در پی اعتراضات اخیر در ایران موضعی خصمانهتر در قبال برجام اتخاذ کرده و بازگشت به برجام برای دولتهای غربی در افکار عمومیشان ممکن است خسارت سیاسی بیشتری داشته باشد. بعلاوه، تا تاریخ غروب موشکی در برجام ۷ ماه بیشتر فاصله نداریم. به این معنی که بازگشت به برجام و صرف حدود شش ماه برای اجرایی شدن آن تقریبا منطبق با زمان برداشتن تحریمهای موشکی ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ است و تاریخ غروب بعدی اکتبر ۲۰۲۵ است که در آن تحریم اقلام و تجهیزات هستهای نیز برداشته شده و قطعنامه ۲۲۳۱ لغو میشود و ایران از دستور کار شورای امنیت خارج میشود. این نیز ممکن است یکی از عوامل تردید غرب باشد.
احمدی تصریح کرد: میبینید که اگر بازگشت به برجام یک سال یا یک سال و نیم قبل انجام میشد، چه امتیازاتی برای ایران داشت. بعلاوه، اینکه فرض آمریکا بر این است که ایران تصمیم برای ساخت بمب ادعایی مخالفان کشورمان نگرفته و برای اینکار به زمانی حدود ۲ سال نیاز خواهد داشت، که این هم ممکن است عامل موثر دیگر باشد. به هر حال شکی نیست که آورده برجام برای مردم بسیار کمتر از قبل خواهد بود؛ چراکه با توجه به خروج ترامپ از برجام و ماجراهای اخیر و لطمههایی که طی شش ماه گذشته به سیاست خارجی ایران وارد شده، بازگشت به برجام حاصلی جز گشایشهایی در امور تجاری برای ایران نخواهد داشت.
وی در پاسخ به این سوال که امروز مشاهده میکنیم کشورهای اروپایی در کنفرانسها و نشستهای بینالمللی به جای دعوت از مسئولین جمهوری اسلامی ایران از مخالفان نظام و اپوزیسیون دعوت میکنند این اقدام غرب، پیام خوبی را به افکار عمومی منتقل نمیکند. به نظر شما در چه صورتی این اقدامات خصمانه متوقف خواهد شد؟ آیا کم کاری از وزارت خارجه ماست، گفت: کم کاری وزارت خارجه یک عامل فرعی است. اگر یک چشم انداز متناسب با شرایط داخلی و شرایط بینالمللی وجود داشت بسیاری از اتفاقاتی که در داخل افتاد، نباید میافتاد و بسیاری از ابعاد سیاست خارجی کشور باید به گونهای متفاوت میشد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که با توجه به توافق میان عربستان با ایران، چقدر احتمال دارد در سال آینده روابط ما با سایر کشورهای همسایه از جمله آذربایجان بهبود پیدا کند، گفت: توافق با عربستان اقدامی درست در مسیری درست است. در این رابطه باید دید که فشار از جانب چین تا چه حد مهم بوده و میل و رضایت طرفین تا چه حد. این امر از این جهت مهم است که اگر در ارتباط با جزئیات بین ایران و عربستان توافق نشده باشد، ممکن است دو طرف در این حوزه با مشکلاتی در دو ماه آینده مواجه شوند. عدم پیشرفت کار طی دو سال از طریق میانجیگری عراق از یک طرف و سرعت پیشرفت کار از کانال چین ظرف چند روز از سوی دیگر یکی از دلایلی است که این تردید را ایجاد میکند. با این ملاحظه میتوان گفت که نفع چین با توجه به نیازش به انرژی از مبداء خلیج فارس نقش مهمی در پیشرفت کار داشت. اما بعید است که چین دلیلی برای کاری مشابه در ارتباط با روابط ایران و جمهوری آذربایجان بتواند داشته باشد.