گفتگوی پرویز یحیوی با علی رهبری در وین؛
با جان و دل پیشقدم ایران هستم
علی رهبری با علاقهای كه به ایران و ایرانی دارد؛ میگوید: اینجانب به عنوان یک ایرانی به وطنم علاقمندم برای ایران و ایرانیان با جان و دل پیش قدم بوده و هستم.
ایلنا: پرویز یحیوی؛ دانشجوی رهبری اركستر و از شاگردان علی رهبری در وین؛ كه سابقه تحصیل در ایران و دو کشور اروپایی در زمینه موسیقی کلاسیک و بطور خاص رهبری ارکستر را در سابقه كاریاش دارد، در گفتگویی با علی رهبری درباره برخی برنامههای كاری و نظرات این رهبر باسابقه اركستر در ایران و جهان گفتگویی انجام داده كه در ادامه میآید.
یحیوی در ابتدای مصاحبه خود مینویسد: افتخار حضور اینجانب در محضر استاد رهبری که پایانی بر تمام آرزوهای نوجوانی و جوانیام بود در منزل ایشان حاصل شد که واقع در منطقه ای که در نزدیکی وین، پایتخت اتریش بود(پایتخت موسیقی دنیا). خانهای با تلفیقی از طراحی مدرن اروپائی در کنار طرح و نقشی دلنشین و رنگین از سمبلهای ایران زمین و همچنین تابلوهایی که بوسیلهی شخص استاد رهبری نقاشی شده بود و همه نشانی از نبوغ و ذوق هنری ایشان، نه تنها در موسیقی بلکه در هنر نقاشی و طراحی بود. زندگی شخصی استاد رهبری، جلوهگر و گویای محیطی آرام و پرامید، مملو از محبت و شادی در کنار خانوادهای بسیار با اخلاق و هنرمند بود.
شاگردی در محضر استاد رهبری و حضور و همراهی ایشان در اجراهای مختلف و آشنائی با نحوه کار این یگانه استاد بزرگ، باعث شناختی بسیار کاملتر از آنچه که در گذشته از طریق خبرگذاریها درمورد ایشان جمعآوری کرده بودم شد، اما این شناخت چالشی شد با انبوه سوالاتی در ذهنم و بر این بارو شدم که به طور قطع پاسخ این سوالات، کلید تمامی موفقیتهای ایشان است که در حدود 40 (چهل) سال کار مستمر همراه با نام ایشان در دنیا بوده است، که این انبوه سوالات انگیزهای شد برای تحریر بخش کوتاهی از این مجموعه که در مورد که صرفا در مورد خاطرات ایشان است.
* آقای رهبری، در طول دوران کار حرفهای با چه عناوینی مشغول بودهاید و بهترین فعالیتهای هنری شما؛ چه بوده است؟
__ در سالهای 1976- 1973 (ایران) رهبر اصلی ارکستر کنسراتوار و ژونس موزیکال و 1980- 1978(آلمان) مسئولیت مسئولیت هنری ارکستر نورنبرگ و
1980(برلین- سامرنوبرگ) دستیاری رهبر نامدار دستیاری رهبر نامدار هربرت فون کارایان همراه با ارکسترفیلارمونیک برلین، در سالهای 1985- 1979 دعوت منظم برای همکاری با آقای کارایان در رهبری ارکستر فیلارمونیک برلین و 1988- 1984 رهبر اصلی میهمان ارکستر فیلار مونیک B.R.T بروکسل و ارکستر فیلارمونیک چک و سالهای 1996-1988 مدیر موسیقی و رهبر اصلی ارکستر B.R.T در بروکسل را داشتهام. در سالهای 1999-1997 مدیر موسیقی و رهبر اصلی ارکستر فیلارمونیک زاگرب و ارکستر پراگ و در سالهای 2007- 1999 (اسپانیا) مدیر موسیقی و رهبر اصلی ارکستر فیلارمونیک مالاگا بودهام. تاكنون جوایزی هم دریافت كردهام كه عبارتند از: 1971- جایزه مخصوص آکادمی وین 1974- جایزه اول در رقابتهای آهنگسازی حقوق بشر شد. در سال 1975- مدال طلای حقوق بشر(آفریقای گرسنه) از طرف سازمان ملل متحد 1977- مدال طلا در رقابتهای بینالمللی رهبری در فرانسه 1978- مدال نقره در رقابتهای بینالمللی رهبری در سوئیس 1978- نامزد شدن در جوایز ویژه آثار ضبط شده آلمانی 1985-دریافت مدال دورژاک به دلیل موفقیتهای برجسته از کشور چک 1994-نشان افتخار برای 10 سال موفقیتهای هنری در بلژیک 2003 و جایزه افتخاری شهر بالاگا در اسپانیا به دلیل موفقیتهای درخشان را در كارنامهام دارم.
* مهمترین قطعاتی كه آهنگسازی آنها را برعهده داشتهاید، چه بوده است؟
__ خون ایرانی برای ارکستر بزرگ و اولین اجرا در وین- نوحه خوان برای ویلن و ارکستر، اجرا در وین بیروت برای 9 فلوت. اولین اجرای آن در آلمان بوده است. قطعه Halfmoon in 2ulu&sut برای ارکستر دو قطعه بزرگ 2 ساعته بنام Extasy و بصورت موزیکال و ضبط شده در بروکسل- forza flamenco forza اولین اجرا در مالاگا بوده است و 145 ترانه روی سوناتهای شکسپیر قطعه مادرم ایران و قطعه عنتری برای 3 ویلن.
* شما بهعنوان تنها نماینده فرهنگ و هنر ایران، با داشتن افتخار2 بار حضور در مسابقات بینالمللی که باحضور 35 کشور پیشرفته در موسیقی کلاسیک برگزار شد، موفق به کسب چه مقامها و افتخاراتی شدهاید؟
__ از مهمترین آنها به عنوان یک ایرانی، حضور در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در فرانسه که در سال 1977 میلادی برگزار شد و کسب مدال طلا در این دوره از مسابقات بود و دیگر، حضور در مسابقات جهانی رهبری ارکستر ژنو در سوئیس که در سال 1978 میلادی برگزار شد که موفق به کسب مدال نقره در این مسابقات نیز شدم. البته در این دوره از مسابقات مدال طلا به شخصی تعلق نگرفت.
در حقیقت این مسابقات باعث شدند که من به ارکستر فیلارمونیک برلین دعوت شدم و متعاقبا برای دستیاری آقای کارایان انتخاب شدم. ولی بسیار برایم باعث تاسف شد که از طرف ایران، نه تنها مسئولین بلکه حتی هنرمندان هم حتی از ارسال پیام تبریک دریغ نمودند و این مسالهایست که همیشه برایم سوال بوده است.
* نقش و حضور چه اشخاصی را در کسب موفقیتهای خود تاثیرگذار و مهم میدانید؟
__ درمرحله اول مادرم- ایشان بیش از هر شخصی برای اینجانب زحمت کشید و با پشتیبانی بیوقفه همیشه و در همه حال زمینه را برای پیشرفت و شکوفائی استعدادهایم فراهم کرد.
استاد حسین دهلوی که با تشخیص به موقع، زمینه آموزش و پیشرفت را به طور خاص و از سنین کودکی برای اینجانب فراهم نمودند. خانم لاله جوادی پور(همسر اولم) که بیش از هر شخصی با همدلی و محبتهای بیدریغ، مرا از بدو دوران دانشجویی همراهی كرد.
شخص دیگری که وجودشان درهمه دورانها برای اینجانب بسیار حائز اهمیت بوده، استاد رحمت الله بدیعی است. زحمتها و تلاشهایی که ایشان متحمل شدند همچنان امروزه در کار اینجانب نمایان است. ایشان دائم مرا مجبور به حفظ تمامی آوازهای ردیف دستگاهی ایرانی میکرد و در هر جلسه آموزش برای بنده مینوشتند و این کار باعث بدست آوردن قابلیتی شد که امروزه به راحتی میتوانم سخترین قطعات کلاسیک را حفظ کنم.
* فصل جدید را با چه پستی آغاز خواهید نمود و برنامه فصل جدید شامل چه اجراهایی خواهد بود؟
__ اولین فصل هنری در اروپا و در سال 1974 میلادی معادل با 1353 شمسی بود که با رهبری قطعاتی از بتهوون مندلسون و کنسرتو ویولن نوحه خوان، آهنگسازی من در شهر وین، پایتخت اتریش اجرا شد و این دوره که سی و نهمین فصل اجراهای اینجانب است؛ با پست جدید و به عنوان رهبری میهمان دائم با حداقل 7 کنسرت در بلگراد و با ارکسترفیلارمونیک بلگراد شروع خواهد شد و بسیار باعث افتخار من خواهد بود که فصل جدید را با این پست و عنوان جدید در کنار آقای زوبین مهتا که رهبر افتخاری ارکستر فیلارمونیک بلگراد است، شروع خواهم کرد.
برای علاقمندان لازم به توضیح است که آقای زوبین مهتا از معروفترین رهبران ارکستر در دنیا هستند که ریشه و اصلی پارسی و زرتشتی دارند.
برنامه اجراها به این صورت است:
در تاریخ 20 سپتامبر 2012 اجرای سمفونی شماره 1 برن اشتاین و سمفونی شماره یک ماهلر در بلگراد با ارکستر فیلارمونیک بلگراد.
در تاریخ 4 اکتبر 2012 اجرای سمفونی شماره 1 پروکوفی یو و قطعه تریونفو دی افرودیته از کارل ارف که این اجرا با ارکستر فیلار مونیک اسلواکی خواهد بود.
در تاریخ 20 اکتبر 2012 کنسرت افتتاحیه فصل هنری جدید در ترکیه- آنتالیا که با اجرای کنسرتو پیانو شماره ۱ برامس و سمفونی شماره 8 دورژاک خواهد بود.
در تاریخ 30 نوامبر 2012 اجرای قطعه شب دگرگون از ارنولد شونبرگ و پتروشکا از استراوینسکی در براتیسلارا و با ارکستر فیلار موزیک اسلواکی خواهد بود.
در تاریخ 7 دسامبر 2012 اجرای سمفونی شماره 9 دورژاک با ارکستر فیلارمونیک بلگراد در بلگراد خواهد بود.
در ژانویه 2013 تور زمستانی زوریخ كه با اجرای سمفونی شماره ۶ چایکوسکی و سمفونی شماره ۲ از ارتور هونه گر خواهد بود.
* شما به تمام کشورهای بزرگ دنیا دعوت شدهاید؛ دلیل عدم حضور شما درایران چیست؟
__ من به بیش از 180 شهر دنیا دعوت شدهام، شهرهایی بزرگ از کشورهای آلمان، انگلیس، سوئیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، ژاپن، روسیه، کانادا، افریقای جنوبی، اتریش و... و در حقیقت تنها کشوری که برای 30 سال هیچ وقت به طور رسمی دعوت نشدهام ایران است. البته لازم به توضیح است که هیچ ارگان و شورای دولتی و یا دوستان دیگری در اولین حضوم در ایران بعداز یک غیبت ۳۰ ساله دخیل نبودهاند.
سرکار خانم قصری طی سفری که به ایران داشتند، مقدمات سفر اینجانب را تدارک دیدند و در راستای این تدارک و دعوت، آقای ناصری برای سفر اینجانب، برنامهریزی لازم را انجام دادند و برای من جای تاسف بود که خبر فوت خانم قمری همزمان در حین تدارک برای اجرای سمفونی شماره 9 بتهون در تهران، برایم ارسال شد.
* آیا مجدد مایل به حضور و همکاری در تهران هستید؟
__ بعداز بررسی در مورد رضایت و سطح کیفی نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران که به نظرم سطحی بود که با یک کار برنامهریزی شده تنظیم شده قابل بازسازی بود، باتوجه به ترافیک اجراهای پیش رو با لغو قراردادهای جدیدی که از سوی چند ارکستر اروپایی تنظیم شده بود، برنامهای آزاد به ارکستر سمفونیک تهران اختصاص دادم و با یک برنامهریزی برای بازسازی و یک کار پایهای و در حقیقت که قصد کمک و خدمت به ارکستر سمفونیک تهران عازم ایران شدم. ولی متاسفانه بعد از حضورم متوجه مشکلات و مسائل اساسی و بنیادین در حاشیه ارکستر شدم که باعث عدم پیشرفت این ارکستر بود. مشکلاتی اعم از پرداخت حقوق نامناسب، عدم تامین بیمه برای نوازندگان و برنامهریزیهایی که از روی دوستی یا دشمنی و متناسب با منافع و خواستههای مسئولینی بود که برنامهریزان و تصمیمگیران ارکستر بودند و بسیاری مسائل حاشیهای دیگر که در آن زمان ادامه حضورم را وابسته به حل این مشکلات اعلام کردم که بعدها نه تنها این مشکلات اصلاح نشد بلکه فرم کار از آنچه که توسط اینجانب برنامهریزی شده بود به دلایلی که هیچ وقت متوجه آن نشدم، خارج شد.
و همچنین در مورد حضور و همکاری مجدد در تهران باید بگویم که اینجانب به عنوان یک ایرانی به وطنم علاقمندم و همیشه برایم عزیز و قابل توجه بودهاند و به هر شکلی که در توانم بوده و باشد برای ایران و ایرانیان با جان و دل پیش قدم بوده و هستم. به طور مثال حدود 3 سال یش با دعوتی که از طرف ارکستر پارسیان از اینجانب برای اجرای کنسرت در تهران بود، موافقت کردم که متاسفانه این کنسرت از طرف معاون هنری وزارت ارشاد بدون اعلام هیچ دلیلی لغو شده.
* رهبری حرفهای به چه شخصی عنوان میشود و با توجه به وجود انبوهی از رهبران ارکستر که ضمن آشنایی با تئوری موسیقی این امکان را داشتهاند که با اجرای یک حرکت سمفونیک از رهبری ارکستر، گروهی را رهبری کند، معیار صحیح انتخاب برای یک رهبر ارکستر حرفهای چیست؟
__ بطور خلاصه شما از هر رهبری بپرسید که آخرین اپرایی که اجرا کرده؛ چه بوده و یا تاریخ آخرین دعوت رسمی به یک کنسرت آبونمان کی بوده، فورا متوجه خواهید شد که رهبری مورد نظر حرفهای مشغول به کار است و یا تشریفاتی.