پوریا عالمی به غار رفت

به گزارش ایلنا، این طنزپرداز مطبوعاتی در شماره امروز شرق نوشت: آقای خودم که شما باشی، خانم خودم که شما باشی... (ببخشید خانم محترم. منظوری نداشتم. اصطلاح است دیگر. به خودتان نگیرید. فردا نگویید فلانی به من قول ازدواج داد‌ها. چی؟ خانم خودم؟ شما نمی‌شناسیدش. درست است حریم خصوصی شوخی است، اما خودمان رعایت کنیم دیگر. اوکی؟ پس برگردیم اول پاراگراف.) آقای خودم که شما باشی، خانم خودم که شما نباشی (بهتر شد؟) جانم برایتان بگوید مثل این فیلم‌های کره‌ای که طرف اول فیلم ول می‌کند می‌رود توی غار و تمرین می‌کند، بعد آخر فیلم می‌آید و می‌زند پدر همه را درمی‌آورد، من هم می‌خواهم یک مدت بروم تمرین، آرنولد یا حسین رضازاده بشوم برگردم.حالا روده‌درازی نکنم، یک مدت این ستون را، که از هر نظر بی‌ضرر است، تعطیل می‌کنم و کرکره‌اش را می‌کشم پایین. از قدیم هم گفتند جلوی ضرر را از هر جا بگیری بی‌ضرر است. البته از روزنامه شرق نمی‌روم، می‌آیم هر روز چایی‌ا‌م را می‌خورم و همین کاری را که الان می‌کنم می‌کنم، یعنی کاری نمی‌کنم و چایی می‌خورم! (البته شما همه‌جا بگویید عالمی خیلی کار می‌کند، تا چشم نخورم. ممنون) خلاصه قرار است گزارش‌های اجتماعی برایتان بنویسم به‌زودی در همین روزنامه. اولیش را که خواستم بنویسم، خبرش را همین‌جا بهتان می‌دهم. البته ستون طنزم را هم با یک رویکرد جدید به‌زودی همین‌جا از سر می‌گیرم. بعد هم، حالا که رسیدیم به تحت ستون، جانم برایتان بگوید که دارم یک کار بلند می‌نویسم، که اگر مجوز بگیرد تقدیمتان می کنم. به قول شاعر رفتم که رفتن من عین رفتن من باشد/ و فرق داشته باشد با رفتن آن دیگران. پس فعلا، تا اولین گزارش اجتماعی، از خودتان به‌دقت مراقبت بفرمایید.