خبرگزاری کار ایران

روایت راکعی از شرایط حاکم بر وزارت علوم دولت اصلاحات و مقایسه آن با دولت‌ مهرورزی؛

پویایی دانشگاه‌ها با شعار «زنده باد دشمن من» تا بازنشستگی‌های اجباری اساتید

راکعی بر این باور است که در اثر جایگاه ویژه‌ای که در دوران اصلاحات برای اساتید ایجاد شده بود، کنکاش علمی در محیط‌های علمی جریان داشت؛ موضوعی که در ۸ سال دولت احمدی‌نژاد با کیفیت پایین، مقاله محوری و بازنشستگی‌های اجباری و خانه نشین شدن برخی اساتید همراه بود.

به گزارش ایلنا، فضای حاکم بر آموزش عالی کشور همواره و در همه دوره‌ها محل منازعات مختلف سیاسی و اجتماعی بوده است. این موضوع در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی نیز مشاهده شد, به طوری که وزارت علوم دولت یازدهم به پربحث‌ترین بخش دولت تا پیش از روی کار آمدن فرهادی تبدیل شده بود. اما شاید به یادماندنی ترین فضای آموزش عالی کشور در دوران اصلاحات است. در بررسی شرایط حاکم بر فضای آموزش عالی آن دوران، بدون تردید اساتید دانشگاه موجه‌ترین چهره برای قضاوت هستند. در حقیقت لازمه نقد آموزش عالی نظرخواهی از افراد همجنس با محیط‌های دانشگاهی است. فاطمه راکعی استاد دانشگاه است و از جمله فعالیت‌های وی می‌توان به معاونت پژوهشی دانشگاه الزهرا، معاون آموزشی و پژوهشی دانشکده الهیات و ادبیات دانشگاه الزهرا، نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم اشاره کرد.

به اعتقاد راکعی فضای کار برای اساتید در دوران اصلاحات کاملا باز بوده و به فعالیت‌های پژوهش محور بها داده می‌شد. آنطور که راکعی روایت می‌کند در اثر جایگاه ویژه‌ای که در دوران اصلاحات برای اساتید ایجاد شده بود، کنکاش علمی نیز در محیط‌های علمی جریان داشت؛ موضوعی که در ۸ سال دولت احمدی‌نژاد با کیفیت پایین، مقاله محوری و بازنشستگی‌های اجباری و خانه نشین شدن برخی اساتید همراه بود. آنچه که در ادامه می‌آید؛ روایت فاطمه راکعی از شرایط حاکم بر وزارت علوم دولت اصلاحات و مقایسه اجمالی آن با دولت‌های نهم و دهم است:

- از سال ۶۵ به دانشگاه الزهرا رفتم. در آن زمان هم انجمن اسلامی و هم جهاد دانشگاهی در دانشگاه دفتر  داشت. انجمن اسلامی و جهاد دانشگاهی نهادهای خودجوشی بودند و گروه‌های پیرو خط امام نیز به سفارش حضرت امام شکل گرفته بود؛ این نهاد‌ها جزو سالم‌ترین نهاد‌ها بودند و تفکر نقدگرایی و نقدپذیری و تحمل دیگران در آن‌ها مستولی بود.

- در دوران اصلاحات فضا برای فعالیت اساتید در حوزه‌های پژوهشی و آموزشی در دانشگاه‌ها کاملا باز بود؛ برای پژوهش‌ها تشویق می‌شدند، مخصوصا به پژوهش‌های بین رشته‌ای که در واقع رویکرد جهانی در آموزش عالی تقریبا به این سمت است، بها داده می‌شد.

- در آن دوران یک نوع شکوفایی علمی، کنکاش، کاوش علمی و پژوهش‌های گسترده در دانشگاه‌ها در جریان بود. اساتید بسیار مورد احترام بودند و به لحاظ ارتقای علمی و مدارج علمی که باید طی کنند، اینطور نبود که سخت گیری‌های بی‌جا داشته باشند. در واقع با دیسیپلن یا معیارهای علمی با وضعیت ارتقا و ترفیع استادان برخورد می‌شد و یک نوع تشویق خاص برای پژوهش‌های برتری که اساتید انجام می‌دادند, وجود داشت.

- در دولت اصلاحات به گسترش دوره‌های تحصیلات تکمیلی و ایجاد پژوهشکده‌های تخصصی در دانشگاه‌ها و گرایش‌های بین رشته‌ای بسیار اهمیت داده می‌شد که البته متاسفانه در ۸ سال گذشته کاملا این روند تغییر یافت.

- شاهد بودم؛ در دانشگاه الزهرا استادانی که به سن بازنشستگی می‌رسیدند، اولین سوال از خود استاد بود که آیا می‌خواهد بازنشسته شود یا نه و اینکه چقدر وقت برای کسب امتیازات لازم و ارتقا لازم دارند؛ هرگز کسی را در دانشگاه الزهرا ندیدم که کسی را اجبارا یا مخصوصا پیش از موعد بازنشسته کنند و حتی بعد از موعد هم با احترام برخورد می‌کردند و اگر استادی تمایل داشت به کارش ادامه می‌داد؛ استادان به ویژه پیشکسوتانی که سنی از آن‌ها گذاشته بود، خیلی احترام زیادی داشتند و مورد تکریم قرار می‌گرفتند. اما این شرایط در ۸ سال بعد با تغییراتی همراه شد.

- در دولت احمدی‌نژاد اما در بخش پژوهش بیشتر بر روی مقاله‌ها تاکید شد؛ البته مقاله‌هایی که معلوم نبود با چه کیفیتی تهیه و تدوین می‌شود. در این دوران برخی اساتید به صورت ضربتی قبل از موعد بازنشسته می‌شدند و آن‌هایی که مثل آقایان فکر نمی‌کردند به هر شکلی در دانشگاه انگار نباید حضور می‌داشتند و بازنشستگی‌های اجباری عاقبت آن‌ها بود.

- در این دوران نه تنها پژوهش‌های بین رشته‌ای ادامه پیدا نکرد, بلکه به نوعی تضعیف شد. و گاهی پیش می آمد که نیرو‌ها و همفکران خود در حد فوق لیسانس و کسانی که دانشجوی دکتری بودند و یا تازه فارغ التحصیل شده بودند را جایگزین اساتیدی می‌کردند که ۳۰ سال بیشتر سابقه تدریس داشته و از استادان مبرز رشته‌های خودشان بودند؛ اصلا برایشان مهم نبود, این افراد سرمایه‌های علمی کشور هستند.

- اما در دوره پس از اصلاحات خیلی از همین اساتید حتی نمی‌دانستند چگونه باید ارتقا بگیرند و اینکه چگونه پروسه آن را طی کنند. برخی گروه‌ها به جای اینکه استادان را در این مسیر کمک کنند و آن‌ها را تشویق به ارتقا کنند، برخی از اساتید را سریعا بازنشسته می‌کردند.

- در دوره خاتمی با محوریت شعار سیاسی «زنده باد دشمن من» دانشگاه‌ها زنده و فعال بودند؛ دانشجویان مثل هم فکر نمی‌کردند, اما زمینه برای اینکه طیف‌های مختلف حرفشان را آزادانه بزنند و برای افکارشان تبلیغ کنند، وجود داشت. آنقدر فرهنگ سیاسی در این دوران بالا بود که دانشجو آزادانه حرفش را می‌زد اگر چالشی هم وجود داشت، چالش فکری و نقد علمی و منطقی بود؛ به جای اینکه دیگری را نقد کنند به اثبات عقاید پرداخته می‌شد و به نوعی شور و هیجان سیاسی در دانشگاه‌ها حکومت می‌کرد.

- در دولت احمدی‌نژاد اما همه شاهد بودند چه اتفاق‌هایی افتاد، از وضعیت دانشجویان ستاره دار گرفته تا برخی دانشجویانی که به راحتی به هم تهمت می‌زدند. کسانی ظهور و بروز کردند که اصلا توجه نمی‌کردند که طرف مقابل چه چیزی می‌گوید و بر این باور بودند که هرچه طرف مقابل و مخالف من بگوید, محکوم است، این در حالی است که از دیرباز بزرگان و مسئولان تراز اول کشور بر عدم بداخلاقی سیاسی تاکید می‌کردند؛ همواره گفته می‌شود که دانشگاه‌ها باید فضا و شور سیاسی داشته باشد نه اینکه به طور کل دانشگاه در دست یک تفکر سیاسی باشد.

کد خبر : ۲۷۸۹۶۳