در نقد و بررسی کتاب « اینجا کسی مُرده؟» مطرح شد؛
ادغام دنیای رئال با غیررئال با فرم جدید/ واسپاری قضاوتشخصیتهای داستان به خوانندگان
ضحی کاظمی نویسنده اثر درمورد ایده این کتاب گفت: معتقدم ایده ها در اطراف ما وجود دارند و برای من ، معمولا بیشتر ایده ها در خواب و بیداری به ذهنم میرسند
به گزارش ایلنا، عصر روز گذشته (یکشنبه بیستوششم دیماه) کتاب « اینجا کسی مُرده » اثر ضحی کاظمی توسط فرحناز علیزاده منتقد ادبی و با حضور اکرم نادری معاون اداره کل کتابخانه های استان تهران و جمع کثیری از علاقهمندان حوزه کتاب در کتابخانه پیروزی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست ضحی کاظمی نویسنده اثر درمورد ایده این کتاب گفت: معتقدم ایده ها در اطراف ما وجود دارند و برای من ، معمولا بیشتر ایده ها در خواب و بیداری به ذهنم میرسند و هنگامی که در خواب هستم انگار یک ایدهای را میبینم به گونهای که حتی صحنههایش را هم به صورت کامل برای من دیده میشود. لذا این یک ایده بود که من به آن کلنجار رفتم و میخواستم بدانم مخاطب در این وضعیت چه تصمیمی میگیرد؟
کتاب ساختار پیچیدهای دارد
وی در مورد فرم کتاب افزود: این کتاب ساختار پیچیده ای دارد و در آوردن فرم کتاب ؛ خیلی مشکل بود و دوستان نویسنده من که این کتاب را مطالعه کردند تایید کردند که فرم کتاب راحت نبوده است. لذا من از قبل نقشه کامل کتاب را در ذهنم داشتم و میدانستم کجا چه چیزی را میخواهم بیان کنم و البته سعی کردم این پرسش بدون قضاوت مطرح شود و مایل بودم خوانندگان تصمیم بگیرند که کدام شخصیت نجات پیدا میکند.
شخصیتها بتدریج معرفی میشوند
نویسنده کتاب « کفش هاتو جفت کن» با بیان اینکه انتخاب شخصیتها خیلی طول کشید و ما در این کتاب ، شش زوج داریم اظهار داشت: هر چقدر تلاش کردم این شخصیتها را قدری کاهش دهم دیدم از قضاوت خارج میشود ضمن اینکه این کتاب یک ساختار مارپیچی دارد و باید به دلیل تعداد شخصیتها این معرفی بتدریج بیان شوند. اگر چه ممکن است درابتدا، خواننده قدری گیچ بشود اما چند فصل که جلوتر برود میتواند با آنان همراهی کند.
کتاب از درونمایه خوبی برخوردار است
فرحنازعلیزاده منتقد جلسه نیز در ابتدا با اشاره به محاسن کتاب یادآورشد: مشخص است که نویسنده خط طرح کامل و مشخصی را از قبل داشته و فی البداهه شروع به نگارش کتاب نکرده است ضمن اینکه نویسنده درونمایه خوبی را برای کتابش انتخاب کرده است چرا که همه آدمها درگیر آن هستند تا بدانند کدام عشقها کاذب و کدام حقیقی هستند؟ از سوی دیگر، نویسنده یک موضوع عام را با یک نگاه جدید به یک موضوع خاص تبدیل کرده است.
ادغام دنیای رئال با غیررئال با فرم جدید
این منتقد ادبی با بیان اینکه معتقدم این کتاب یک متن کاملا رئال نیست اضافه کرد: نویسنده توانسته دنیای رئال را با دنیای غیررئال در هم آویزد و یک فرم جدیدتر را که اتفاقا برای مخاطب آشناتر است در اختیار او بگذارد.
وی ادامه داد: ما در این کتاب با نویسندهای روبرو هستیم که تکنیکهای نویسندگی را میشناسد ، آشنا به زبان روایت است ، از نثرروانی برخوردار است و هم اینکه میتواند از موضوعات عام با کمک سورئال به یک متن مخاطب پسند برسد.
کتاب همچون یک فیلمنامه دارای تصاویر است
تصویری بودن کتاب یکی دیگر از حُسن های کتاب«اینجا کسی مُرده » است ؛که علیزاده به عنوان منتقد برنامه به آن اشاره کرد و گفت: داستان این کتاب خیلی تصویری ارائه میشود و اگر فیلمنامه نویسی بخواهد این کتاب را به فیلمنامه تبدیل کند کار برایش آسان خواهد بود.
قصد قضاوت کردن شخصیت ها را نداشتم
در بخش دیگری از این برنامه ، نویسنده در پاسخ به سوال یکی از حاضرین که پرسید چرا این زاویه دید را انتخاب کردید ؟ گفت: زاویه دید به نوعی سوم شخص است ولی وارد ذهن نمیشود چون نمیخواستم قضاوت شخصیتها را داشته باشم و دوست داشتم قضاوت را به خوانندگان بسپارم. ضمن اینکه احساس کردم بیشترین امکانات در این داستان را زاویه دید سینمایی به من میدهد
علیزاده نیز در این لحظه ادامه داد: به نظرمن زاویه دید کتاب یک دانای کُلی است که سعی می کند خیلی خونسرد روایت کند و اگر وارد ذهن و خواب کسی می شود خیلی مفسر نباشد و البته یک جاهایی تفسیر و تکرار هم دارد.
معمولا برای نوشتن کتاب ، لوکیشنها را از قبل میبینم
کاظمی در ادامه اضافه کرد : من برای نوشتن این کتاب خیلی تحقیق کردم و معمولا برای نوشتن کتاب؛ لوکیشن های کتاب را میبینم و برای نوشتن این کتاب به دماوند رفتم و تک تک جاهایی را که در کتاب قید شده است را دیدم.
باید بر روی نامها و تعدد شخصیتها تمرکز بیشتری میشد
منتقد برنامه هم با اشاره به کتاب یادآور شد : معتقدم نویسنده باید روی نام ها و تعدد شخصیت ها تمرکز بیشتری می کرد تا مخاطب دچار سردرگمی نشود ؛ از سوی دیگر، کتاب دارای چندین شخصیت اضافی همچون حوریه ، دختر حوریه یا برادر هومن است که می توانند از دل متن خارج شوند بدون اینکه لطمه ای به متن وارد شود
داستان در برخی جاها دچار اطناب است
وی افزود: داستان در برخی از جاها دچار اطناب شده است و میتوان بخشهایی ازکتاب را حذف کرد بدون اینکه لطمه ای به درونمایه داستان وارد شود.
سعی کردم از کلیشه و شعار پرهیز کنم
نویسنده کتاب « اینجا کسی مُرده؟» در ادامه تصریح کرد: اگر رمان را یک رمان شخصیت در نظر بگیریم ، شخصیت اصلی داستان ؛عادل یا ادریس است که داستان با عادل شروع می شود و در آخر هم با عادل تمام می شود. من سعی کردم در نگارش این کتاب موجز نویسی کنم و اگر این موجز نویسی نبود شاید نمی شد داستان را به خوبی و با این تعداد صفحات تعریف کرد. این درحالی است که سعی کردم از کلیشه و شعاری بودن هم پرهیز کنم.
چون داستان دارای ضربآهنگ تند بود از دیالوگ نویسی دوری کردم
کاظمی در پاسخ به یکی دیگر از حاضرین که پرسید چرا کتاب فاقد دیالوگ است پاسخ داد: چون احساس کردم داستان به اندازه کافی دارای ضرباهنگ تند است و از سوی دیگر معتقدم آوردن دیالوگ میتواند این ضرباهنگ را افزایش دهد لذا از آوردن دیالوگ پرهیز کردم ضمن اینکه به دلیل تعدد شخصیت در داستان ، اگر میخواستم از دیالوگ استفاده کنم این کار سبب افزایش حجم کتاب میشد. البته معتقدم اگرشخصیتها تا چهار نفر باشند میشود از دیالوگ استفاده کرد اما بیشتر از آنان را باید نویسنده خیلی حرفهای باشید تا بتوانید از پس آن برآئید.
شخصیت ها دارای درد مشترک هستند
نویسنده کتاب« آغاز فصل سرد» ادامه داد: شخصیتهای رمان اینجا کسی مُرده ؟ دارای یک درد مشترک هستند که در فصل اول با همدیگر پیوند میخورند و هر کدام سلوک خاصی دارند.
نام اولیه رمان « پیوندگاه» بود که پذیرفته نشد
وی درمورد نام رمان هم خبر داد که نام اولیه رمان «پیوندگاه» بوده اما چون پذیرفته نشده این نام به « اینجا کسی مُرده » تغییر کرد.
کتاب از ساختار مارپیچی برخوردار است
ضجی کاظمی اظهار داشت: من قبل از اینکه کتابی بنویسم طرح آن و شناسنامه شخصیتها را برای خودم ترسیم میکنم و سپس به قصهها و خرده روایتها میپردازم که در این کتاب ما با خرده روایت روبرو هستیم و آنگاه به چیدمان شخصیتها می پردازم البته ساختار این کتاب ، ساختار پازل وار و مارپیچی داشت که خیلی سخت بود.
داشتن « خط طرح» از ضروریات نگارش داستان است
فرحناز علیزاده هم به عنوان نکته پایانی یادآور شد : اینکه نویسنده دارای طرح باشد بسیار خوب است ؛ ما باید برای نگارش هر داستانی «یک خط طرح » داشته باشیم چرا که با داشتن خط طرح ، کُل شخصیتها برای نویسنده باز میشود و متوجه خواهد شد که کدام شخصیت اصلیتر و کدامیک فرعیتر است. ضمن این که زمان و مکان داستان ، زمان تقویمی و جغرافیایی نیز برای نویسنده ، مشخص میشود. این درحالی است که خط طرح به نویسند کمک میکند تا بداند سوژه باید از کدام نقطه شروع شود تا جذابیت بیشتری برای مخاطب داشته باشد. علاوه بر آن ، خط طرح نشان میدهد که نویسنده کجاها دچار ایجاز و چه جاهایی درگیر اطناب شده است.