هانی زاده در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
نقد عملکرد نهادهای بینالمللی در قبال تجاوز اسرائیل به ایران/ابزار نهادهای جهانی در مشروعیتبخشی به استفاده از زور/لزوم استفاده ایران از رسانههای جهانی علیه جنایات رژیم صهیونسیتی

کارشناس مسائل منطقه گفت: واقعیت تلخ این است که سازمانها و نهادهای بینالمللی نه برای برقراری عدالت و حفظ صلح، بلکه برای مشروعیتبخشی به قانون جنگل تشکیل شدهاند.
حسن هانی زاده، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به استاندارهای دوگانه نظام بینالملل در قبال تجاوز اسرائیل به ایران در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: اتفاقاتی که در چند دهه گذشته رخ داده، بهروشنی نشان میدهد که قدرتهایی که دارای ابزارهای کشتار جمعی هستند، بهراحتی سایر کشورها را هدف حمله قرار میدهند. آنچه در عراق، لبنان، لیبی و افغانستان رخ داد و حملاتی که ناتو در این مناطق انجام داد، گویای این واقعیت تلخ است که سازمانها و نهادهای بینالمللی نه برای برقراری عدالت و حفظ صلح، بلکه برای مشروعیتبخشی به قانون جنگل تشکیل شدهاند. در این منطق، هر کسی که قدرت بیشتری دارد، حق نابود کردن ضعیفتر را نیز برای خود محفوظ میداند، و این قاعده ناعادلانه در نظام بینالملل بهطور آشکار جریان دارد. نمونه بارز آن، وضعیت غزه است؛ شهری که نزدیک به بیست ماه است زیر آتش بیوقفه ارتش رژیم صهیونیستی قرار دارد. در این مدت بیش از ۵۵ هزار زن و کودک جان باختند، ۲۸ بیمارستان بهطور کامل تخریب شده و نزدیک به ۲۶۰ خبرنگار که برای پوشش اخبار این فاجعه انسانی به غزه رفته بودند، توسط ارتش صهیونیستی کشته شدهاند. همه اینها در حالی رخ داده که رژیم صهیونیستی آشکارا تمام مبانی حقوق بینالملل و اصول حقوق بشر را نادیده گرفته است. با وجود همه این فجایع، نه تنها محکومیتی در سطح جهانی نسبت به این رژیم اعمال نشده، بلکه در مواردی حتی بهطور ضمنی حمایتهایی نیز صورت گرفته است.
وی ادامه داد: در حمله اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، بار دیگر همین نگاه دوگانه نهادهای بینالمللی نمایان شد. قوانین بینالمللی در این زمینه کاملاً روشن و صریح هستند، اما در مرحله اجرا، جامعه جهانی و سازمانهای بینالمللی بهگونهای دیگر عمل کردند. اگر فرض را بر آن بگذاریم که چنین حملهای از سوی ایران به اسرائیل انجام میشد، بهطور قطع دهها قطعنامه علیه ایران صادر میگردید. پیشتر نیز در جریان حمله رژیم بعث عراق به ایران در طول هشت سال جنگ، تنها هشت قطعنامه از سوی سازمان ملل صادر شد؛ آن هم با ادبیاتی مبهم، پرهیز از محکومیت صریح عراق و بهکارگیری اصطلاحات دوپهلو. اما در جریان اشغال کویت توسط عراق، در مدت فقط هشت ماه، شورای امنیت سازمان ملل هجده قطعنامه علیه رژیم صدام صادر کرد. این تفاوت فاحش، بهروشنی نشان میدهد که عملکرد این نهادها تحت تأثیر لابی صهیونیست و قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا، بریتانیا و فرانسه، قرار دارد؛ کشورهایی که خود از دارندگان حق وتو هستند و میتوانند روند تصمیمگیری بینالمللی را به نفع منافع خود تغییر دهند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: اتحادیه اروپا و آمریکا نقش کلیدی در شکلگیری و هدایت این نهادها داشتهاند و توانستهاند آنها را به ابزاری برای تأمین منافع خود بدل کنند. حمله اخیر رژیم صهیونیستی به ایران نیز نتیجه مستقیم همین ساختار و نگاه تبعیضآمیز است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی که طبق توافقنامه NPT و پروتکلهای مربوطه، موظف به تأمین امنیت تاسیسات هستهای ایران است، نه تنها در انجام این وظیفه کوتاهی کرد، بلکه تنها سه روز پیش از حمله، در حالی که از برنامه حمله آگاهی داشت، قطعنامهای علیه ایران صادر کرد؛ اقدامی که در عمل دست رژیم صهیونیستی را برای حمله به تأسیسات و برنامه صلحآمیز هستهای ایران باز گذاشت. در کنار این، تهدید رئیسجمهور آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران نیز نقض آشکار قوانین بینالمللی به شمار میرود و بار دیگر نقش ابزاری نهادهای جهانی در مشروعیتبخشی به زور و سلطه را نمایان میسازد.
وی افزود: واقعیت آن است که این نهادها نه بر پایه عدالت، بلکه برای تأمین منافع قدرتها طراحی و اداره میشوند. آنها عناصر قدرت جهانی را در اختیار دارند و جهان را بر اساس اهداف و منافع خود بازتعریف میکنند. هر نظامی که بخواهد مانعی در برابر این منافع نامشروع ایجاد کند، بهسرعت به هدف حمله تبدیل میشود. در این شرایط، ایران چه در حوزه نظامی و چه در عرصه سیاسی و حقوقی با چالشهای جدی روبهرو است. متأسفانه در نهادهای بینالمللی گوش شنوایی برای صدای حق وجود ندارد. انتظار این بود که پس از حمله رژیم صهیونیستی به ایران، شورای امنیت قطعنامهای در محکومیت این اقدام صادر کند، اما این اتفاق رخ نداد، چرا که آمریکا مانع آن شد.
هانی زاده در پایان خاطرنشان کرد: اساساً شاکله نهادهای بینالمللی، شاکلهای ناعادلانه و متناسب با شرایط قرن بیستویکم نیست. با این حال، ایران باید از تمام ظرفیتهای موجود برای رساندن پیام خود استفاده کند. یکی از ابزارهای مهم در این مسیر، رسانهها هستند. ایران باید از طریق رسانههای جهانی، واقعیت جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مناطق مسکونی و مردم غیرنظامی را به گوش جهانیان برساند. مردم، بهویژه در جوامع آزاد، بسیار منصفتر از دولتهای خود داوری میکنند و میتوانند نقشی جدی در تغییر افکار عمومی جهان داشته باشند. اگرچه نهادهای بینالمللی هیچ اقدام عملی برای دفاع از حقوق ایران انجام نمیدهند، اما این بدان معنا نیست که ایران نباید تلاش کند. بالعکس، ایران باید با قدرت و استمرار، سیاست روشنگری و اطلاعرسانی خود را ادامه دهد تا چهره واقعی رژیم صهیونیستی و نظام بینالملل مبتنی بر تبعیض و قدرت را افشا کند. تنها از این طریق میتوان بخشی از توازن را به معادلات جهانی بازگرداند و افکار عمومی جهان را نسبت به ظلمهایی که در حق مردم ایران و فلسطین روا داشته شده، آگاه کرد.