صفاتاج در گفتوگو با ایلنا:
پاسخ قاطع ایران افسانه شکستناپذیری اسرائیل را در هم شکست/تهران قواعد بازی در منطقه را باز تعریف کرد

کارشناس مسائل بینالملل گفت: واکنش نظامی ایران اثبات کرد که ساختارها و پدافند دفاعی وابسته به اسرائیل و آمریکا برای کشورهای منطقه امنیتآور نیست.
مجید صفاتاج، کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به ناکارآمدی پدافند هوایی چند لایه رژیم صهیونسیتی در مقابل موشکها و پهپادهای ایران در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: رژیم صهیونیستی در پی یک توهم راهبردی و غرور کاذب، تصمیم به آغاز جنگی نابرابر علیه جمهوری اسلامی ایران گرفت. این توهم از حوادث سالهای اخیر در فلسطین، لبنان و سوریه نشأت میگرفت و اسرائیل را به این نتیجه رسانده بود که ایران در صورت یک حمله پیشدستانه و برقآسا، توان پاسخگویی نخواهد داشت. برنامه آنها شامل نفوذ سایبری به سامانههای دفاع هوایی ایران، بمباران برخی مناطق حساس، ترور فرماندهان سیاسی و نظامی و ایجاد آشوب داخلی از طریق عوامل نفوذی بود، اما تمام این سناریوها با واکنش سریع، حسابشده و دقیق جمهوری اسلامی ایران با شکست مواجه شد. در ساعات نخست تهاجم، برخی از تحلیلگران نیز تحت تأثیر عملیات اسرائیل، گمان میکردند که ایران توان مقابله ندارد، اما در همان روز با ترمیم سریع سامانههای پدافند هوایی، رفع اختلالات الکترونیکی و بازسازی سریع شبکههای ارتباطی، شرایط به نفع ایران تغییر کرد. غروب همان روز، پاسخ ایران با پرتاب موشکهای بالستیک به سمت سرزمینهای اشغالی آغاز شد. این اقدام نه تنها نشانهای از توان نظامی ایران بود، بلکه نقطه عطفی در سیاست بازدارندگی ایران به شمار رفت.
وی افزود: ادامه حملات موشکی ایران به زیرساختها، مراکز نظامی و تأسیسات حیاتی در تلآویو، حیفا و سایر مناطق، قدرت تهاجمی رژیم صهیونیستی را بهشدت کاهش داد. برخلاف پیشبینی مقامات اسرائیلی، حملات متقابل ایران نه تنها محدود و احساسی نبود، بلکه با دقت، قدرت و برنامهریزی دقیق انجام شد. بسیاری از مراکز حساس اسرائیل از جمله پالایشگاهها، پادگانها، مراکز تحقیقاتی و نظامی آسیب جدی دیدند؛ تا جایی که منابع صهیونیستی اذعان داشتند که تنها در دو مرحله، حدود سی موشک ایرانی به مراکز حیاتی اصابت کرده است. از روز سوم به بعد، روند تحولات کاملاً به نفع ایران برگشت. نه تنها سامانههای دفاعی اسرائیل، از جمله گنبد آهنین، نتوانستند کارایی مؤثری از خود نشان دهند، بلکه شکاف و اختلافات سیاسی در درون ساختار سیاسی اسرائیل نیز عمیقتر شد. وزرای تندرو مانند ایتمار بنگویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل آشکارا علیه ستاد ارتش و وزیر جنگ اعتراض کردند که چرا حملهای ترتیب دادهاند که باعث واکنش سنگین ایران شده است. پاسخ این مقامات نیز قابل توجه بود و آنها اعلام کردند که اطلاعات دقیقی از سطح توانمندی ایران نداشتیم. این اعتراف خود، گواهی بر شکست اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی بود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: این وضعیت، به تدریج اسرائیل را در یک چرخه فرسایشی قرار داده که بر اساس ارزیابیها، توان ادامه جنگ برای بیش از ده تا دوازده روز دیگر را ندارد. جمهوری اسلامی ایران اکنون بر آسمان سرزمینهای اشغالی تسلط پیدا کرده و ابتکار عمل را در دست گرفته است. در همین راستا، لابیهای صهیونیستی در آمریکا با نگرانی، از شورای امنیت ملی آمریکا درخواست دخالت کردند. این امر خود تأییدی بر ناتوانی اسرائیل در ادامه نبرد با ایران به صورت مستقل است؛ چراکه اگر اسرائیل توان ادامه این روند را داشت، نیازی به مداخله آمریکا احساس نمیکرد. در این میان، عملیات دقیق و قدرتمند ایران باعث شد افسانه شکستناپذیری گنبد آهنین از بین برود. ایران پیش از انجام حملات، به صراحت اعلام کرد که کدام نقاط در تلآویو را هدف قرار خواهد داد و سپس همان اهداف را با موفقیت مورد اصابت قرار داد. این اقدام نه تنها نشانهای از توان عملیاتی ایران بود، بلکه اعتماد به نفس نظامی جمهوری اسلامی را نیز به نمایش گذاشت. تخریب زیرساختهای کلیدی در تلآویو، حیفا و دیگر مناطق، رژیم صهیونیستی را در موضعی دفاعی، بیثبات و شکننده قرار داد.
وی ادامه داد: آمریکا نیز مطابق رویههای گذشته، کوشید با ابزار جنگ روانی، ایران را در موضع انفعال قرار دهد. اما این تلاشها نیز راه به جایی نبرد. آنچه در عمل رخ داد، اثبات این نکته بود که توازن قوا در منطقه بهطور اساسی تغییر کرده است. اکنون رژیم صهیونیستی دیگر قدرتی یکهتاز در منطقه نیست و جمهوری اسلامی ایران توانسته توازن نظامی را به نفع خود تغییر دهد. در سطح منطقهای نیز این تحولات پیامهایی روشن برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به همراه داشت. برخلاف خواست اسرائیل که میکوشید با ایرانهراسی، این کشورها را به سمت خود جلب کند، واکنش نظامی ایران اثبات کرد که ساختارها و پدافند دفاعی وابسته به اسرائیل و آمریکا برای این کشورها امنیتآور نیست. به همین دلیل، طی روزهای اخیر شاهد تغییر گفتمان برخی از این کشورها بودهایم. کشورهایی مانند مصر، عربستان سعودی، امارات، بحرین، کویت و قطر صراحتاً تجاوز اسرائیل را محکوم کرده و از حق دفاع مشروع ایران حمایت کردهاند. این رویکرد کشورهای عربی، حاکی از آن است که آنان در حال بازنگری در مناسبات خود با رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند. افسانه قدرت شکستناپذیر اسرائیل فروپاشیده و بسیاری از کشورهای منطقه دریافتند که وابستگی امنیتی به رژیمی که توان دفاع از خود را ندارد، نمیتواند آینده پایداری برای آنها رقم بزند.
صفاتاج گفت: یکی از نتایج استراتژیک عملیات ایران، بازسازی توازن منطقهای و بازتعریف روابط میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی منطقه است. این تحولات همچنین از جنبه روانی، نظامی و سیاسی اثری شگرف بر افکار عمومی در داخل سرزمینهای اشغالی گذاشته است. اعتماد عمومی نسبت به نهادهای نظامی و سیاسی اسرائیل بهشدت کاهش یافته و موجی از انتقاد و نارضایتی میان مردم بهوجود آمده است. وضعیت بحرانی دولت اسرائیل به گونهای است که برخی کارشناسان داخلی آن، از احتمال سقوط کابینه و شکلگیری انتخابات زودهنگام خبر دادهاند. در نهایت، عملیات دفاعی جمهوری اسلامی ایران علیه تجاوز اسرائیل نهتنها یک پاسخ نظامی بود، بلکه یک اقدام راهبردی برای بازتعریف قواعد بازی در منطقه قلمداد میشود. این عملیات ثابت کرد که عصر حملات یکجانبه، عملیاتهای غافلگیرانه و تجاوزهای بیپاسخ پایان یافته است. جمهوری اسلامی ایران اکنون نه تنها در موضع دفاعی نیست، بلکه در موقعیتی قرار گرفته که میتواند نقش فعال و تعیینکنندهای در ساختار امنیتی و سیاسی منطقه ایفا کند. این دگرگونی، پیام روشنی برای همه بازیگران منطقهای و بینالمللی دارد و معنای آن این است که معادلات قدرت در خاورمیانه دیگر آنگونه نیست که اسرائیل میپنداشت.