خبرگزاری کار ایران

جهان در سال ۲۰۲۵/ پرونده چهارم: یمن و لبنان

زنگنه: اصرار بر خلع سلاح مقاومت لبنان/ تغییر ساختار در بیروت/ تقابل ریاض و امارت در یمن/ پاتک انصارالله به تل‌آویو

زنگنه: اصرار بر خلع سلاح مقاومت لبنان/ تغییر ساختار در بیروت/ تقابل ریاض و امارت در یمن/ پاتک انصارالله به تل‌آویو

کارشناس مسائل منطقه گفت: اگرچه اسرائیل لبنان و یمن را مورد هدف قرار داد اما همچنان پیچیدگی‌ها در سال جدید میلادی ادامه دارد.

صباح زنگنه، کارشناس مسائل منطقه در تشریح مهمترین تحولات یمن و لبنان در سال ۲۰۲۵ در گفت‌وگو با ایلنا اظهار کرد: تحولات لبنان در سال گذشته، با شکل‌گیری ساختار جدید سیاسی این کشور وارد مرحله تازه‌ای شد. با روی کار آمدن جوزف عون به‌عنوان رئیس‌جمهور و انتخاب نواف سلام به‌عنوان نخست‌وزیر، و همچنین تغییر ترکیب نمایندگان پارلمان و اعضای کابینه، شاهد دگرگونی‌هایی در گرایش‌ها و جهت‌گیری‌های دولت لبنان بوده‌ایم. این تغییرات هم در قبال جریان مقاومت، به‌ویژه حزب‌الله، و هم در حوزه روابط منطقه‌ای لبنان با کشورهایی همچون ایران، سوریه، عربستان و عراق کاملاً مشهود است. در عمل، به نظر می‌رسد دولت جدید لبنان مأموریتی فراتر از مرزهای داخلی برای مهار جریان مقاومت بر عهده گرفته و تلاش کرده است موضوع خلع سلاح حزب‌الله را به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی خود مطرح کند؛ آن هم در شرایطی که همچنان بخش‌های مهمی از سرزمین لبنان در اشغال ارتش اسرائیل قرار دارد و حریم زمینی، هوایی و حتی دریایی این کشور بارها مورد تجاوز قرار گرفته است. با این حال، دولت لبنان یا نتوانسته، یا نخواسته، و یا امکان آن را نداشته که اقدام عملی و مؤثری در برابر این تجاوزها انجام دهد.

وی ادامه داد: این رویکرد که محدودسازی یا خلع سلاح نیروهای مقاومت را بدون ارائه یک راهبرد جامع امنیت ملی دنبال می‌کند، پرسش‌ها و ابهامات جدی ایجاد کرده است. لبنان، با وجود فشارهای گسترده آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی، همچنان نیازمند راهکاری است که بتواند امنیت و تمامیت ارضی خود را حفظ کند؛ امری که صرفاً از عهده دولت به‌تنهایی برنمی‌آید. ارتش لبنان نیز با وجود ظرفیت‌ها و نقاط قوتی که دارد، به‌تنهایی قادر به دفاع کامل از حاکمیت ملی کشور نیست. حتی حضور نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در جنوب لبنان نیز نتوانسته مانع تجاوزهای مکرر اسرائیل شود. این نیروها بارها خود هدف حملات قرار گرفته‌اند و نه آن‌ها و نه سازمان ملل، تاکنون موفق نشده‌اند رژیم اشغالگر را وادار به عقب‌نشینی یا حتی پاسخ‌گویی مؤثر کنند. در چنین شرایطی، فشار بر حزب‌الله نه‌تنها گره‌ای از مشکلات لبنان باز نمی‌کند، بلکه بحران را پیچیده‌تر می‌سازد؛ چراکه تأمین امنیت واقعی لبنان، همچنان نیازمند نقشی است که عملاً تنها از عهده حزب‌الله برمی‌آید.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در سوی دیگر، اسرائیل تلاش می‌کند از این وضعیت به نفع خود در موضوع تعیین مرزهای آبی و خاکی و چه در پرونده‌هایی همچون مزارع شبعا و ترسیم خطوط مرزی در دریای مدیترانه استفاده کند؛ چراکه نه کشورهای عربی اقدامی جدی برای جلوگیری از این سوءاستفاده‌ها انجام داده‌اند و نه سازمان ملل توانسته از حقوق مردم لبنان در زمینه سرزمین و منابع دریایی و زیرسطحی دفاع کند. در حوزه یمن نیز، از اوایل سال ۲۰۲۵ شاهد تحولاتی قابل توجه بوده‌ایم. پس از عملیات‌های انصارالله در حمایت از غزه، اسرائیل با پشتیبانی آمریکا و انگلیس حملاتی را علیه خاک یمن انجام داد. پس از آن، درگیری‌هایی میان نیروهای موسوم به «شورای انتقالی جنوب» رخ داد؛ نیروهایی که مورد حمایت امارات هستند. با وجود کاهش نسبی حملات یمن علیه اسرائیل پس از تحولات غزه، به نظر می‌رسد برخی کشورهای منطقه در حال اعمال فشارهای تازه‌ای علیه انصارالله هستند. این فشارها در قالب نوعی «محاسبه جدید» و از طریق حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌ها و قبایل محلی در استان‌های حضرموت و المهره بروز یافته است. در این مناطق، نیرویی تازه در حال شکل‌گیری است که نه‌تنها خارج از کنترل دولت مستعفی مستقر در عدن قرار دارد، بلکه خارج از حوزه نفوذ انصارالله نیز عمل می‌کند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: این مناطق که از نظر وسعت جغرافیایی و منابع نفتی اهمیت بالایی دارند، عملاً در حال جدا شدن از ساختار حاکمیتی یمن هستند. این روند با حمایت و تجهیز نیروهای محلی توسط یکی از کشورهای همسایه و با مشارکت نیروهای نظامی رسمی آن کشور دنبال می‌شود. پرسش اساسی این است که آیا این روند به تقابل میان نیروهای وابسته به عربستان و نیروهای وابسته به امارات منجر خواهد شد، یا آن‌که نوعی تقسیم کار پنهان میان این دو بازیگر در حال شکل‌گیری است؟ در هر صورت، نتیجه نهایی این تحولات چیزی جز زیان برای مردم یمن نخواهد بود. منابع و امکاناتی که باید در خدمت بهبود زندگی مردم قرار گیرد، عملاً از دسترس آنها خارج می‌شود. اکنون این پرسش‌های اساسی مطرح است که این روند تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ آیا قبایل و عشایر یمن در برابر این وضعیت ایستادگی خواهند کرد؟ آیا سازمان ملل نقشی مؤثر در توقف این درگیری‌ها ایفا خواهد کرد؟ و آیا دیگر کشورهای عربی مسئولیتی در قبال جلوگیری از اشغال، تجزیه و تصاحب سرزمین یمن بر عهده خواهند گرفت یا خیر. این‌ها پرسش‌های بزرگ و تعیین‌کننده‌ای هستند که پاسخ آن‌ها در سال جدید میلادی (۲۰۲۶) روشن خواهد شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز