مؤمنی در گفتوگو با ایلنا:
اسرائیل با چراغ سبز آمریکا سامانه پاتریوت را وارد اوکراین کرد/ نگاه مسکو به حمایت تلآویو از کییف

کارشناس مسائل بینالملل گفت: ترکیب ارسال سامانههای دفاعی مانند پاتریوت و درخواست موشکهای دوربرد از طرف اوکراین، تصویر پیچیدهای از تغییر موازنهٔ نظامی و استراتژیک را نشان میدهد.
قاسم مؤمنی، کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به تحویل سامانه پدافند هوایی پاتریوت به اوکراین از سوی اسرائیل در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: اخبار منتشرشده درباره تحویل سامانههای پدافند هوایی پاتریوت به اوکراین از سوی اسرائیل دارای ابهامات و نکات قابل تأمل است. باید در نظر داشت که سامانههای پاتریوت در سراسر جهان متعلق به دولت آمریکا هستند و در عمل برخی کشورها این تجهیزات را بهصورت امانت یا تحت شرایط خاصی دریافت میکنند، اما مالکیت اصلی همچنان با آمریکا است. مثلاً آمریکاییها قبلاً این سامانهها را به کشورهایی واگذار کردهاند و در مواقع لزوم آنها را بازپس گرفتهاند. بنابراین اگر قرار باشد پاتریوتهایی از اسرائیل به اوکراین منتقل شود، این اقدام بدون موافقت و خواست آمریکاییها امکانپذیر نیست. از سوی دیگر، این اقدام را باید در چارچوب مناسبات سیاسی و نظامی کنونی تحلیل کرد.
وی ادامه داد: اوکراین اکنون در فضایی قرار دارد که روابط و تعاملات سیاسی—نظامی آن با قدرتهای بزرگ تغییر یافته است؛ برخی سخنان و واکنشهای اخیر مقامات غربی نشان میدهد که استفاده از سلاحهای غربی برای اهداف دوربرد علیه روسیه تا حدی مشروع شمرده شده، اما باید توجه شود که سیستم پاتریوت ذاتاً سامانهای دفاعی (نه تهاجمی) است و برای جلوگیری از اصابت موشکها و پهپادها طراحی شده، نه برای حمله به مراکز شهری یا ایجاد تلفات جمعی در داخل روسیه. به همین دلیل، اسرائیل برای توجیه هرگونه کمک نظامی به اوکراین احتمالاً بر همین نکته تکیه میکند که این کمک ماهیت دفاعی دارد و هدف آن حفاظت از زیرساختها و کارکنان غیرنظامی است؛ همچنین باید توجه کنیم که انتقال چنین سامانههایی معمولاً بنا به درخواست آمریکا و با هماهنگی کامل با واشنگتن انجام میپذیرد. اسرائیل بهخاطر ضرورت حفظ رابطهٔ استراتژیک با آمریکا و نیز پیچیدگیهای منطقهای، بدون موافقت آمریکاییها چنین تصمیمات حساسی را بهتنهایی اتخاذ نمیکند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در جریان همین درگیریها، آمریکا سامانهها و تسهیلات دفاعی متعددی را به همپیمانان خود داده است؛ این کمکها غالباً با عنوان «کمک موقتی» یا «در چارچوب امانت» انجام شده و این کشورها موظفاند در صورت درخواست، آنها را بازگردانند. مثلاً هواپیماها و تجهیزات هوایی که برخی کشورهای اروپایی به اوکراین تحویل دادند، بدون هماهنگی و اجازهٔ آمریکاییها قابل ارسال نبودند؛ این مسأله نشاندهندهٔ نقش تعیینکنندهٔ ایالات متحده در مدیریت انتقال تسلیحات حساس است. همچنین از منظر روابط روسیه و اسرائیل، نگرانیهایی مطرح شده است؛ برخی میپرسند آیا ارسال پاتریوت به اوکراین میتواند منجر به تنش میان مسکو و تلآویو شود؟ در پاسخ باید گفت که احتمال ایجاد شکاف جدی دیپلماتیک یا قطع کامل روابط بهخاطر یک سامانهٔ دفاعی کم است.
وی افزود: اسرائیل همزمان با حفظ ارتباطات با آمریکا و اوکراین، سعی میکند توجیهی منطقی برای اقدامات خود ارائه دهد؛ از این رو احتمال دارد که توافقات پنهانی یا هماهنگیهایی میان طرفها انجام شده باشد تا از تبعات منفی برای روابط دوجانبه جلوگیری شود. این در حالیست که رئیسجمهوری اوکراین در حاشیهٔ مجمع عمومی سازمان ملل دیداری با همتای آمریکایی داشته و دربارهٔ ارسال موشکهای کروز دوربرد از جمله تاماهاوک (با بردهای چندهزار کیلومتری و سر جنگی قابل توجه) مذاکره کرده است. چنین تسلیحاتی، در صورت تحویل، میتواند امکان هدفگیری در عمق خاک روسیه را فراهم کند و بههمین خاطر واکنش قاطع روسیه را برانگیخته است. ترکیب ارسال سامانههای دفاعی مانند پاتریوت و درخواست موشکهای دوربرد از طرف اوکراین، تصویر پیچیدهای از تغییر موازنهٔ نظامی و استراتژیک را نشان میدهد. همچنین گزارشهایی از پرواز پهپادها در حریم برخی کشورهای اروپایی مطرح شده و واکنش مقامات غربی نیز صریح بوده است و اعلام کردند هر پهپادی که وارد خاک ناتو شود، باید هدف قرار گیرد.
مومنی در پایان خاطرنشان کرد: این موضعگیریها نشان میدهد که غرب و بهویژه آمریکا میکوشند محدودیتهای رفتاری روسیه را افزایش داده و هزینهٔ اقدامات آن را بالا ببرند؛ اقدامات سیاسی و انتخاباتی در کشورهای منطقه (مانند مولداوی) نیز بهنحوی دنبال میشود که نفوذ روسیه کاهش یابد. به هر ترتیب انتقال یا استفاده از سامانههای پدافندی مانند پاتریوت در چارچوب تصمیمگیریهای پیچیدهٔ بینالمللی قرار دارد که میان مالکیت تکنیکیِ تجهیزات (آمریکا)، ملاحظات امنیتی اسرائیل و منافع استراتژیک اوکراین توازن برقرار میکنند. هدف نهایی بازیگران غربی روشن است و به دنبال افزایش هزینههای راهبردی برای روسیه هستند تا از یکسو فشار بر تصمیمگیران مسکو افزایش یابد و از سوی دیگر نارضایتی و اختلال در داخل جامعهٔ روسیه تشدید شود. نتیجهٔ نهایی این تلاشها بستگی به تحولات میدانی و واکنشهای سیاسی آتی خواهد داشت.