یادداشتی از رضا میرابیان:
آمریکا چگونه از قانون سزار علیه سوریه استفاده ابزاری میکند؟

هدفِ واقعی آمریکا در پی لغو قانون سزار، بازکردنِ مسیرِ شرکتهای آمریکایی برای بهرهبرداری از منابع طبیعی سوریه است.
رضا میرابیان، کارشناس مسائل منطقه طی یادداشتی برای ایلنا به تشریح دلایل لغو قانون سزار علیه سوریه توسط سنای آمریکا پرداخت که به شرح زیر از نظر میگذرد:
واقعیت غیرقابل انکار این است که تا چندی پیش، ابومحمد الجولانی را بهعنوان تروریست معرفی کرده بودند و جایزهای هم برای او تعیین شده بود اما پس از سقوط بشار اسد و به روی کار آمدن وی، جایزه لغو میشود و او از «ماهیتِ تروریستی» خارج میشود و اساساً قوانین مرتبط نیز کنار گذاشته شدند. در این خصوص باید توجه داشت که آمریکاییها معمولاً به اکثر مسائل بهصورت ابزاری نگاه میکنند و این برچسبها و اتهامات را برای ایجاد فشار اجرا میکنند و هرگاه اعمال فشار مؤثر و نتیجهبخش بود، از آن اتهامها صرفنظر میکنند.
در این راستا اگر سوریه تحت نفوذ و کنترل آنها قرار گیرد و ابومحمد الجولانی مطابق خواستشان عمل کند، طبیعتاً امتیازاتی به او خواهند داد که لغو قانون سزار (قانون اعمال تحریم علیه دمشق) نشان داد که هدف واقعی در پی این امتیازدهی، بازکردن مسیر شرکتهای آمریکایی (بهویژه شرکتهای نفتی) برای بهرهبرداری از منابع طبیعی سوریه است؛ چراکه سوریه منابع عظیمی از جمله معادن و فسفات و منابع نفتی دارد که هنوز اکتشافنشده و باز شدن مسیر سرمایهگذاری آمریکاییها برای منافع اقتصادیشان اهمیت دارد.
نگاهی به آنچه در سوریه رخ داده، گویای حدی از انفعال و تسلیم حاکمیت آن است؛ برای نمونه، مراسم سالروز پیروزی اعراب بر اسرائیل در جنگ اکتبر ۱۹۷۳ که سالها در سوریه برگزار میشد، امسال برای اولینبار لغو شد. این نشاندهندهٔ درجهٔ بالایی از وابستگی و التزام دولت تحت نفوذ است که حتی روز ملی و یادبودِ پیروزی عربی را حذف میکند. چنین وادادگیای پیام روشنی دارد و به نوعی گویای آن است که کشورهایی که با آمریکا همکاری کنند، درهای ارائه امتیازات و رفع تحریمها و افزایش مراودات تجاری و اقتصادی را بهروی خود باز خواهند دید.
پیامِ این روند نهفقط به سوریه که به دیگر کشورهای منطقه نیز خواهد بود و این معنا را برجسته میکند که همکاری با آمریکا به معنای تضمین منافع و دریافت امتیاز است. در ادامهٔ این مسیر، زمینهها برای حضور دائم آمریکا در سوریه فراهم میشود و از ایجاد پایگاههای دریایی و زمینی تا هوایی، همگی ممکن است گامبهگام دنبال شوند، مگر اینکه تحولات داخلی و مقاومت مسلحانهٔ جبههٔ مقاومت در سوریه گسترش یابد و آمریکا را با مشکل روبهرو کند.
این سیاست آمریکا همان سازوکاری است که پیشتر در عراق نیز دیده شد؛ به صورتی که استفاده از نیروهای محلی مانند کردها را بهعنوان اهرمِ فشار علیه دولت مرکزی به کار گرفتند. آمریکاییها در عراق هم پایگاهی در اربیل دارند و از چنین ساختارهایی بهرهبرداری میکنند و حالا قصد دارند همین الگو را در سوریه پیاده کنند تا حفظ نیروها و ساختارهای محلی مستقل جلوه کنند اما در حکم اهرم نفوذ علیه حاکمیت مرکزی عمل کنند.