خبرگزاری کار ایران

گفت‌وگوی ایلنا با حجت‌الله ایوبی:

برای انتشار اسناد فسادهای مالی به نتیجه نرسیده‌ام/ فایده پروانه نمایش را برای نظام نمی‌دانم/ پایان کار برای بنیاد سینمایی فارابی

برخی محورهایی که در این گفت‌وگو با آنها برخورد خواهید کرد: مراودات معاون سینمایی با رییس‌جمهور در دولت قبل نادرست بوده/ آقای جنتی برای مدیران‌شان حق اشتباه قائل‌اند/ هنرمندی که فیلمش اکران نشده؛ انتقاد می‌کند/ vod برای همه فیلمسازان شغل ایجاد می‌کند/ شرکت توسعه هنر 500 میلیارد تومان پول دارد و اینکه برخی مراجع می‌توانند جلوی اکران را بگیرند.

حجت‌الله ایوبی این روزها مشغله‌های زیادی دارد که مهمترینش سرنوشت جشنواره فیلم فجر است اما گفت‌وگو از روابط حاکم بر سینما؛ پرونده‌های مالی که قرار بود تکلیف‌شان مدت‌ها پیش روشن شود؛ حذف سازمان‌هایی که امروز دیگر ضرورتی برای بقا ندارند ازجمله فارابی و بلاتکیفی برخی سینماگرانی که پروانه ساخت و نمایش در دست دارند هم در ردیف همان مشغله‌های مهمی‌ست که مرد شماره یک سینمای ایران نمی‌تواند مواضع خود را درقبال آنها اعلام نکند. از همین رو درست چند روز مانده به بزرگترین اتفاق سینمایی کشور؛ او را در دفترش ملاقات کردیم.

آقای ایوبی گمان می‌کنید که شما در بدنه دولت تدبیر و امید و به‌ویژه نزد شخص رییس‌جمهور چه میزان برش دارید و از چه میزان مقبولیت برخوردارید و چه اندازه به رییس دولت نزدیک هستید؟ گویا ایشان درمیان مشغله‌های سیاسی و اقتصادی البته جز در ابتدای دولت که قرار بود تصویری از فرهنگ و هنردوستی دولت به جامعه نشان داده شود، در دیگر مواقع باب گفتگو با اهل هنر و حتی مدیران فرهنگی خود را بازنگذاشته است. آیا شما تا امروز جلسه‌ای درباره اوضاع سینما با ایشان داشته‌اید؟ آنهم در شرایطی که مثلا وزیر امورخارجه برای تماشای تئاتر و رفتن به برنامه کنسرت و حضور در نمایش‌های سینمایی وقت دارند و چهره‌ای فرهنگی از خود بروز می‌دهند؛ اما رییس دولت تا امروز که نزدیک به سه سال از تشکیل دولت یازدهم می‌گذرد؛ کمترین حضوری در عرصه‌های هنری نداشته‌اند جز در افتتاحیه یا اختتامیه چند مراسم که از دیرباز رسم بوده رییس‌جمهور در آن شرکت داشته باشد. اصولا آیا شما با رییس دولت روابط نزدیکی دارید؟

از روز اولی که دکتر روحانی روی کار آمدند؛ پرونده بحران‌زده اقتصاد، پرونده انرژی هسته‌ای و مسائلی که از دولت گذشته به ارث مانده بود؛ جلوی رویشان باز بود. مسائلی که حل نشدن‌شان می‌توانست همه جوانب زندگی مردم را تحت‌الشعاع قرار دهد. در چنین شرایطی انتظار نمایش داشتن از ایشان نادرست است. ما نظامی هستیم که در آستانه چهل ساله شدن است. در نظامی با این قدمت باید همه سمت‌ها، مناسبات و پست‌ها تعریف شده باشد و هرکسی وظیفه خودش را بداند. واگذاری وظایف به اهالی هر حوزه اتفاقی‌ست که در این دولت هم در سطح کلان ـ آقای روحانی ـ و هم در سطح خرد ـ آقای جنتی ـ افتاده است. آقای روحانی وظایف را در وزارتخانه به آقای جنتی واگذار کرده‌اند و ایشان هم امور سینما را برعهده بنده گذاشته‌اند.

مراودات معاون سینمایی با رییس‌جمهور در دولت قبل نادرست بوده

 اینکه ما برای حل مسائل سینما دائما با آقای رییس‌جمهور جلسه بگذاریم و وقت ایشان که می‌تواند صرف حل مسائل کلان‌تر شود را بگیریم نه شدنی‌ست نه معقول و نه درست. اگر در گذشته هم شاهد چنین مراوداتی بودیم؛ صحیح نبود. آقای روحانی بارها و بارها گفته‌اند که به وزیر اعتماد کامل دارند و وزیر هم با صدای بلند اعتمادشان را به معاونین خود ازجمله بنده اعلام کرده‌اند. این بنده هستم که باید امور را تمشیت کنم و البته گزارش کار به وزیر بدهم. سینما تنها حوزه عرصه هنر نیست. موسیقی، تئاتر و تجسمی نیز در حوزه هنر هستند. اگر انتظار داشته باشیم که رییس‌جمهور غیر از ملاقات ‌با وزیر با اهالی، مدیران و هنرمندان هر عرصه هنری هم جلساتی جداگانه داشته باشد؛ خواسته معقولی نیست. اگر هم در گذشته اتفاق می‌افتاد؛ حتما نادرست بوده. همان‌طور که در هیچ کشور پیشرفته‌ای چنین اتفاقاتی نمی‌افتد که مدیر سینمایی دائما درِ دفتر رییس‌جمهور را بزند و مسائل سینما را با او در میان بگذارد. اما معنایش این نیست که آقای روحانی از جریاناتی که در سینما رخ می‌دهد؛ بی‌خبرند. من دائما از طریق مشاور فرهنگی ایشان ـ آقای جنتی ـ و دفترشان گزارشات مختلفی را تقدیم حضورشان کردم. ایشان هم با دقت این گزارشات را مطالعه کرده‌اند و در جریان برنامه‌های ما هستند. بنابراین این‌که من به عنوان معاون آقای جنتی با رییس‌جمهور برای حل مشکلات سینما جلسه داشته باشم یا ایشان دائما در همه نمایش‌ها، مراسم و برنامه‌ها حضور داشته باشند؛ به‌نظرم انتظار درستی از رییس‌جمهوری که در حال حل کردن پرونده بزرگ اقتصادی‌، سیاسی، اجتماعی، سیاسی و مسائل منطقه‌ای کشور است؛ نیست.

جلسات شورای عالی سینما هم درست به همین دلیل تشکیل نمی‌شود؟  

بله. واقعا به همین دلیل است و این تنها مختص به سینما نیست. ایشان در این مدت کمترین حضور را در شوراهای عالی همه حوزه‌ها داشته‌اند زیرا معتقدند وزرا و دبیران شوراها خودشان می‌توانند جلسات‌شان را مستقلا یا با حضور معاون اول برگزار کنند.

درحال حاضر این شورا کاملا متوقف است و به‌جز جلساتی در دولت گذشته؛ جلسه‌ای در این دولت نداشته. حال که قرار نیست وقت رییس‌جمهور گرفته شود؛ چرا شورای عالی سینما بدون حضور رییس‌جمهور برگزار نمی‌شود؟

اگر این قصه قطعی می‌شد حتما این جلسه را برگزار می‌کردیم؛ همان‌طور که پیش‌تر جلسه‌ای با وزیر و اعضای حقیقی شورای عالی سینما داشتیم.

رییس‌جمهور دلش می‌خواهد در یک جلسه شورای عالی سینما باشد

طبق خبری که آقای جنتی به ما دادند؛ آقای رییس‌جمهور دلشان می‌خواهد برای احترام به سینما حتی در یک جلسه این شورا حضور داشته باشند؛ برای همین این جلسه به تعویق افتاد. اگر مطمئن شویم که ایشان نمی‌توانند حضور داشته باشند احتمال دارد جلسات با حضور آقای جنتی و معاون اول برگزار شوند. اما به‌نظر من نهاد شورای عالی سینما به بررسی نیاز دارد. در دولت قبل هم که جلسات متعددی برگزار شد متاسفانه هیچ‌کدام از مصوبات قبلی هم اجرا نشد. رتق و فتق امور سینمای کشور وابسته به برگزاری جلسات شورای عالی سینما نیست و ما کار را پیش می‌بریم. البته دلمان می‌خواهد که به آقای رییس‌جمهور گزارش بدهیم و ایشان از نزدیک در جریان باشند. البته من به شما این اطمینان را می‌دهم که ایشان در جریان هستند.

 میزان نزدیکی و همدلی موجود میان شما و وزیر ارشاد چه اندازه است؟ آیا ایشان دفاع تمام قد از تصمیمات شما به عمل آورده‌اند؟ در این‌صورت چرا گاه میان آنچه از منظر ایشان اعلام می‌شود با چیزی که از زبان شما شنیده می‌شود؛ اختلاف وجود دارد مثلا درباره فیلم رستاخیز؟

بنده از روزی که وارد حیطه مدیریت شدم که اولین‌اش مدیریت آموزشی بود؛ این شانس را داشتم که مدیران بالادستی‌ام آدم‌های بزرگی بودند. اما در بین همه کسانی که با آن‌‌ها کار کرده‌ام و  همگی آدم‌های برجسته‌ای بودند؛ آقای جنتی را بدون هیچ تعارفی یکی از مدیران برجسته کشور می‌دانم. به این دلیل که ایشان بسیار نظام‌مند، درست و منطقی عمل می‌کنند. ما در ارتباطات شخصی‌مان رابطه بسیار خوبی داریم.

حتی یک روز هم نگران نبوده‌ام

من در این دو سال و نیمی که با ایشان کار می‌کنم؛ حتی یک روز احساس عدم اعتماد یا نگرانی نسبت به مدیریتی که در سازمان سینمایی اعمال می‌شود را نداشتم. معنایش این نیست که ایشان انتقادی ندارند و همه کارهای ما را قبول دارند. طبیعی است به عنوان رییس برای انجام برخی امور طلب شتاب بیشتری داشته باشند یا تشخیص‌شان توقف برخی کارها باشد ولی رابطه و نگاه‌شان کاملا اعتمادآمیز بوده و همان‌طور که اعلام کردند همیشه از امور سینمایی کشور اعلام رضایت کرده‌اند و به آینده سینمای کشور هم بسیار امیدوار هستند. نکته دوم این است که مشی آقای جنتی مداخله در مسائل جزیی و ریز در کارها نیست گرچه در جریان امور هستند. فضای مجازی را کنترل می‌کنند. با اهالی هنر در ارتباط هستند. نقدها را با دقت می‌خوانند. اهل خواندن نامه‌ها و مطالب هستند. کاملا از مسائل سینما با اطلاع‌اند.

آقای جنتی برای مدیران‌شان حق اشتباه قائل‌اند

آقای جنتی به این دلیل که جهان‌دیده هستند و سال‌ها در رده‌های بالا مدیر بودند؛ متوجه می‌شوند انجام هر پروژه‌ای حاشیه دارد و برای مدیران‌شان حق اشتباه و خطا قائل‌اند. همانطور که من برای مدیران پایین‌دستی خودم قائل هستم و بر این اعتقادم که هر مدیری مانند انسان‌های دیگر جایزالخطاست. این سال‌ها جزء سال‌های خوب کاری بنده‌ست بدون نگرانی و استرس خیلی خوب باهم کار می‌کنیم.

چقدر ممکن است که ایشان تصمیماتی را از بالا به شما منتقل کنند و بخواهند حتما آن را انجام دهید مثلا در موضوع توقف نمایش برخی فیلم‌های خاص؟

به هر حال بنده مسائل را در حد معاون وزیر و سطح سینمای کشور می‌بینم و رصد می‌کنم. گاهی ممکن است تصمیمات ما در چارچوب ضوابط و مقررات و مناسبات سینما باشد اما ایشان از یک پله بالاتر نگاه می‌کنند و مناسبات دیگری را هم لحاظ می‌کنند و ممکن است بنابر تصمیمات هیات دولت و مراجع؛ تصمیمی خلاف نظر ما اتخاذ کنند و حق‌شان هم هست که تصمیم ما را نقض کنند. این را شما تعارض نبینید. این؛ دیدن مصالح دیگری که ما نسبت به آن‌ها غفلت کرده‌ایم؛ است. کمااینکه این اتفاق درمورد برخی ماجراها ازجمله فیلم "رستاخیز" افتاده است.

‌ سه شاخصه کاریزماتیک بودن، تسلط داشتن و برخورداری از پشتوانه آحاد سینما برای موفقیت یک مدیر نیاز است که دولت قبل تقریبا هیچکدام از این‌ها را نداشت. برای سنجیدن موفقیت آقای ایوبی هم باید این سه شاخصه را از زمان قبول مسئولیت ایشان تا امروز باهم مقایسه کرد و دید رو به جلو بوده یا عقب؟ بخشی از سینما که اتفاقا تعدادشان هم کم نیست؛ معتقدند این شاخصه‌ها در دوران شما از دست رفته و اگرچه شما در آغاز کار این معیارها را داشتید اما در ادامه کار رو به افول رفته و ما امروز شاهدیم که شما در تصمیمات‌تان از ترفندی که دیگر مدیران از آن بسیار استفاده می‌کنند؛ بهره می‌برید مثلا اینکه برخی کارها را باید به زمان خاص و مناسب خودش موکول کرد و البته همه می‌دانیم که این زمان مناسب هیچ‌وقت فرانمی‌رسد یا استفاده از ترفند جلسه‌درمانی؛ شام‌درمانی و گفتاردرمانی. شما چه پاسخی برای این بخش از سینما که معتقدند شاخصه‌های مدیریتی‌تان عقب‌گرد داشته؛ دارید؟

آن عده که فکر می‌کنند این شاخصه‌ها رو به افول نیست و رو به صعود است؛ اما درکل بنده به دلیل رشته تحصیلی‌ام که جامعه‌شناسی سیاسی‌ست شاید مقداری نگاه‌ها، صحبت‌ها، ارتباطات و مطالب را متوجه می‌شوم. جایگاه خودم را هم می‌توانم حدس بزنم. من نمی‌خواهم درمورد خودم قضاوت کنم. ضمن اینکه می‌دانم جایگاهم چیست. من اگر احساس نمی‌کرم که مشروعیت کافی وجود دارد؛ بعید می‌دانم الان در خدمت شما بودم. این عهد من با خودم بود. این مطلبی نیست که بتوان درباره‌اش شفاف و روشن صحبت کرد. ما می‌توانیم درباره شاخصه‌های سینما صحبت کنیم. روابط مدیریت سینمای کشور با اهالی سینما در این دوره اگر بی‌نطیر یا کم نظیر نباشد جزء دوره‌های خوب است. مناسبات شخصی با اهالی سینما و اعتمادی متقابل با بزرگان و جوانان در حد مطلوب است.

هیچ توضیحی درباره رابطه شما با بدنه سینما وجود ندارد که پاسخگوی منتقدان‌تان باشد مثلا بخواهید از محدودیت‌ها و امکانات محدود سینما یاد کنید تا سینماگران ناراضی را راضی به خانه بفرستد؟

هنرمندی که فیلمش اکران نشده؛ انتقاد می‌کند

حداقل دو گونه نقد در سینما وجود دارد. یک نوع نقدهای شخصی‌ست مثلا هنرمندی که فیلمش اکران نشده؛ انتقاد می‌کند. نقدهایی هم به جریان سینما کشور وجود دارد و این‌که سینما درحال پیشرفت و توسعه ا‌ست یا پسرفت؟ درباره نقدهای شخصی مانند اکران، فروش و  پرداخت وام؛ مسائل همیشگی سینما وجود دارند. اما بخش دوم مهم‌تر است. این‌که ببینیم افق و چشم‌انداز جریان سینمای کشور در مقایسه با گذشته چیست؟ این‌ها مسائل اساسی ما هستند. با دلایل و شواهد می‌توانم به شما اطمینان بدهم که دوران جدیدی در سینما آغاز شده. اتفاقاتی که شروع شده و ثمر خواهد داد؛ جریان سینما را به نفع فرهنگ، هنر و سینما به کلی دگرگون خواهد کرد که در طول بحث درباره‌اش صحبت خواهیم کرد.

 می‌دانیم بودجه سینما برای یک سینمای پایدار و دارای برنامه‌های درازمدت بسیار کم است و این را همه می‌فهمند. حتی در گردش‌های مالی رایج کشور رقم آن خنده‌دار ا‌ست. اما شما با نگاه به همین کمبودها و کاستی‌های مالی قرار بود و قصد داشتید پای وام‌های دولتی و پول‌های بیت‌المال را از سینمای ایران ببرید. قرار بود صف‌های دریافت وام را بشکنید و اسامی فیلمسازان و میزان وام‌های گرفته شده را منتشر کنید ولی از این تصمیم عقب‌نشینی کردید. چرا در تصمیم‌تان دو دل شدید؟ آیا بنا ندارید فهرستی که خودتان مصر به اعلام آن بودید را منتشر کنید؟

 من اساسا با انتشار هر فهرستی برای این‌کـه بخواهم به کسی آسیبی بزنم؛ مخالفم. در دو سالی که گذشت من فهرست‌های بلندبالای زیادی درباره مسائلی دارم که در گذشته اتفاق افتاده است و عاملان این کارها ما را بسیار اذیت کردند.

 به این جمع‌بندی‌ نرسیدم که اسناد فسادهای مالی را منتشر کنم

من هنوز به این جمع‌بندی‌ نرسیدم که بخواهم مسائل مالی و فسادهای مالی که وجود داشته را منتشر کنم برای اینکه دل خودم را خنک کنم. بسیار سعی می‌کنم حرمت انسان‌ها را رعایت کنم. فهرستی که شما می‌فرمایید؛ ویژگی‌اش فرق دارد. به هرحال بخشی از جامعه سینما احساس عدم شفافیت و تبعیض می‌کند و همین موجب نارضایتی می‌شود. معتقدم که ما باید لیست حمایت‌هایمان را منتشر کنیم و دستورش را هم به آقای تابش دادم و چندین بار هم پیگیری کردم. آخرین پیگیری من هفته گذشته بود. در این مورد بین من، آقای جنتی و تابش اتفاق نظر وجود دارد. این فهرست درحال آماده شدن است که هم حمایت‌های خودمان در دو سال گذشته و هم حمایت‌ها در موسسه رسانه‌های تصویری با عدد و رقم کامل اعلام شود. گاهی احساس تبعیض از خود تبعیض رنج‌آورتر است. بنده عقب‌نشینی نکردم. دستورش را هم دادم و منتظرم این لیست آماده شود.

درمورد بخش دولتی و خصوصی هم باید بگویم. خیلی نمی‌توان در کشوری که این همه مشکل وجود دارد؛ بودجه سینما را صد برابر کرد. این رقم‌ها دربرابر بودجه‌ای که مدنظر ماست؛ بسیار ناچیزند. منتهی اتفاقی که باید بیفتد؛ بردن سینما به سمت سینمای غیرنفتی، غیردولتی و سینمای بخش خصوصی و مردمی‌ست. به این معنا که هزینه سینما را مردم بپردازند. ما به این سمت با شتاب حرکت می‌کنیم. هم در کلیت وزارت فرهنگ و ارشاد و هم در سازمان سینمایی. سال گذشته سهم فارابی ناچیز بود. و درحال نزدیک شدن به سهمی هستیم که دولت‌های کشورهای اروپایی مثل فرانسه، ایتالیا و انگلستان در تولید فیلم دارند. در همه جای دنیا دولت‌ها بخشی از سینما را حمایت می‌کنند. منظورم سینمای غیرتجاری، فرهنگی، ارزشی را حمایت معقول و درست می‌کنند. بنابراین قرار نیست دولت حمایت نکند از سینمایی که خودش نمی‌تواند در سیستم عرضه و تقاضا روی پای خودش بایستد. اما حضور دولت نباید جریان عرضه و تقاضا را مختل کند و به سینمای تجاری لطمه بزند. کاری که ما در گروه هنروتجربه کردیم؛ حمایت معقولی بود و کل کمک ما به اندازه یکی، دو فیلم در سال بیشتر نیست. در تولید فیلم دخالت نداریم و در عرضه کمک می‌کنیم. کاری که برای سینمای کودک و نوجوان خواهیم کرد.

vod همه مشکلات مالی را حل می‌کند

هزینه‌ای که برای vod کردیم که البته مراحل vod را به پایان رساندیم. این دولت همان‌طور آقای رییس‌جمهور گفتند دنبال شو نیست. دو سال است که ما آرام آرام مراحل vod را پیش می‌بریم و این اتفاق می‌تواند انقلابی را در تولید فیلم در ایران ایجاد کرده و مشکلات مالی را حل کند و حضور بخش خصوصی را تقویت کند. درصورت عملی شدن آن؛ ثمره این اتفاقات را کل سینمای کشور در آینده می‌بیند.

 حال که بودجه به مجلس رفته؛ اولویت‌هایتان در تخصیص بودجه سال آینده چیست؟ چه اندازه حمایت از فیلم‌ها در برنامه آینده شما نقش دارد؟ چه کسانی و چه فیلم‌هایی را در اولویت وام قرار می‌دهید؟ سهم فیلم‌ اولی‌ها از وام دولت چیست؟ پس از یک سال و نیم از تشکیل گروه هنروتجربه آیا در حمایت‌هایتان از این گروه و نحوه اداره آن تغییری خواهید داشت؟

مدیریت سینمای کشور برای بنده از روز اولی که سر کار آمدم؛ روشن بود و به عنوان یک پروژه آن را می‌بینم. شاید شما اولین کسی باشید که آنقدر شفاف در این‌باره با او صحبت می‌کنم. من چند پروژه برای سینما دارم. امیدوارم در مدت باقیمانده بتوانم این‌ها را سامان دهم. فکر می‌کنم با این کار؛ کاری برای برای سینما انجام داده‌ام وگرنه جشنواره فیلم فجر همیشه برگزار شده و می‌شود. فیلم‌ها همیشه ساخته و اکران شده و می‌شوند. اولین پروژه ما زیرساخت‌ها بود و هست. دیجیتال کردن سینماها، افزایش ۱۰۰ پرده سینما به ناوگان سینمایی کشور ازجمله کارهای زیرساختی‌ست. بعداز انقلاب ما همیشه در سراشیبی سقوط بودیم. همچنین حدود ۹۰ سالن توسط بخش خصوصی درحال ساخت‌وساز است. ما به هیچ‌وجه از وضع موجود سینما راضی نیستیم. این مسیر تحول باید ادامه پیدا کند. البته نرخ رشد و حضور بخش خصوصی بسیار امیدوارکننده است و اگر همین‌طور ادامه پیدا کند امیدواریم مسئله زیرساخت‌ها حل شود. مسئله دوم آشتی مردم با سینماست که با سلام سینما آغاز شد و بعد با افزایش مخاطبان ادامه پیدا کرد. ما شیوه‌های مختلف را برای افزایش تماشاگر به‌کار گرفیتم و امسال فروش سینما را به رقم بیش از ۶۰ میلیارد تومان رساندیم. این رقم در سال گذشته ۵۴ میلیارد تومان و در سال‌های قبل‌تر ۳۰ و ۲۰ میلیارد تومان بود. این جهش ما را امیدوار کرده. سوم اینکه ما در عرصه تولید از فیلم‌های سفارشی دست کشیدیم. مدیران سینمایی همیشه محکوم بودند فقط برای اینکه گزارش کار دهند یکسری فیلم‌ها را می‌سازند.    

تولید فیلم‌های دینی، دفاع مقدس و فیلم‌هایی با مفاهیم بلند اجتماعی خواسته ماست اما اجازه ندادیم که به این بهانه فیلم‌های غیرهنری و غیرحرفه‌ای تولید شود و سعی‌مان بر کنترل این رویه‌ی غلط بوده است. هنروتجربه را یک پروژه بزرگ برای کشور می‌دانیم و به نظرم سینمای فرهیخته و فرهنگی به حمایت دولت نیاز دارد و این نهال کوچک با حمایت‌های حداقلی دولت درحال تبدیل به درختی تنومند است. تلاش برای نجاتِ سینمای کودک و نوجوان که به ورطه‌ی نابودی رفته؛ پروژه دیگر ماست. برنامه‌هایی نیز داریم که شورای سیاستگذاری سینمای کودک و نوجوان به ترتیب آنها را اعلام می‌کنند. پروژه دیگر ما؛ طرح سینما سیار و بردن سینما به شهرهای کوچک با نام سلام سینماست. کاری که در کشور چین هم اجرا شده و ما امیدواریم در این دولت افتتاح شود.

انیمیشن امسال و سال آینده اولویت ماست

ما اگر بخواهیم به‌عنوان دولت به بخشی از سینما کمک کنیم؛ بخشی از آن انیمیشن است. انیمیشن امسال و سال آینده اولویت ماست. سعی می‌کنیم با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و بنیاد سینمایی فارابی و بودجه محدودمان؛ انیمیشن را قوام ببخشیم.

vod برای همه فیلمسازان شغل ایجاد می‌کند

 فکر می‌کنیم vod بزرگ‌ترین پروژه‌ای‌ست که ما در دست اقدام داریم. تغییر معنای بازارِ سینما، از بین رفتن قاچاق، گردش مالی غیرقابل تصور، احیای فیلم‌های تاریخ سینمای ایران، درآمد دائمی برای تهیه‌کنندگان، از بین رفتن دغدغه دیده شدن برای فیلم‌سازان فیلم کوتاه و مستند ازجمله محسنات این طرح است. vod تا آن اندازه می‌تواند در کشور شغل ایجاد کند که همه کسانی‌که قدرت تولید دارند با خیال راحت و بدون دغدغه مشتری فیلم بسازند. بین‌الملل بخش دیگری‌ست که خودم از تحولاتش راضی نیستم. امیداوارم با واگذاری مدیریت آن به موسسه رسانه‌های تصویری؛ زمینه تحول در این بخش فراهم شود و در دو سال باقیمانده بخشی از اهداف‌مان را پیش ببریم و بخشی از آرزوهایمان در این بخش را تحقق ببخشیم. اجرایی کردن گسترده سی‌جی‌آی که درحال حاضر توسط برخی کارشناسان به‌صورت ناقص و جسته، گریخته انجام می‌شود از دیگر برنامه‌های ماست. با اجرا شدن سی‌جی‌آی؛ ساخت فیلم در ایران تحول اساسی پیدا می‌کند و بسیاری از قصه‌هایی که آرزوی ماست بهتر و راحت‌تر ساخته می‌شوند. کارهای ما برای سینما پازلی‌ست که آرام آرام پیش خواهیم ‌برد. 

در جلساتی که با رییس بانک مرکزی، مدیرعاملان بانک‌ها و فعالان اقتصادی داشتید چه درخواست‌های مشخصی مطرح شد و قرار است این بخش‌ها برای سینما چه‌کار کنند؟

در گردهمایی خانه همایش اتفاقی بزرگ برای فرهنگ و هنر کشور به‌ویژه سینما افتاد و آن تاسیس شرکت توسعه هنر بود. بعداز آن؛ چند جلسه در دفتر آقای جنتی با سرمایه‌گذاران داشتیم.

شرکت توسعه هنر 500 میلیارد تومان پول دارد

بخش خصوصی چیزی در حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در این شرکت سرمایه‌گذاری کرده. کاملا مشخص است که سهام متعلق به چه شخص و بانکی‌ست. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم حدود ۲۰۰ میلیارد تومان که بیشتر املاک است نه پول نقد؛ سرمایه‌گذاری کرده است. بنابراین درحال حاضر وزارتخانه دارای شرکتی با ۵۰۰ میلیارد تومان سرمایه برای توسعه هنر است که سینما در آن برجسته و فعال است.

ریاست شرکت توسعه هنر به عهده کیست و این شرکت دقیقا قرار است چه کاری انجام دهد؟

هنوز هیات امنا تشکیل نشده است. بنده و چندین معاون دیگر جز موسسان هستیم و هم‌‌اکنون درحال طی کردن کارهای اداری و اجرایی‌ست. جزییات این شرکت را آقایون توضیح می‌دهند. اما کاری که قرار است شرکت انجام دهد و آرزوی دیرینه عرصه فرهنگ و هنر کشور بوده؛ پدید آمدن پشتوانه‌ بزرگ خصوصی برای سینما و هنر است. این شرکت با سرمایه‌ی ۵۰۰  میلیاردی فقط در عرصه اقتصاد هنر ازجمله ساخت فیلم، vod، هنرتجسمی و هنر نمایشی کار می‌کند.

می‌گویید ارشاد 200 میلیارد تومان در این موسسه سرمایه‌گذاری کرده؛ پس بخش مهمی از این شرکت متعلق به دولت است یا صاحبان بانک‌ها بنابراین دیگر خصوصی محسوب نمی‌شود؟

برای دولت نیست. برای موسسات خصوصی وابسته به ارشاد است. ارشاد برای اینکه پیش‌قدم شود ۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری می‌کند. اما باتوجه به استقبالی که صورت گرفته؛ قرار بر این شد با هریک قدمی که ازسوی بخش خصوصی برداشته شود؛ ارشاد سهمش را کم کند. ارشاد تنها می‌خواست حسن نیتش را نشان دهد که در سود و زیان شریک است. اما با آورده ۱۰۰ میلیاردی؛ ارشاد سهمش را بیرون می‌کشد که احتمال بسیار زیاد می‌دهیم این اتفاق بیفتد.

ما تجربه‌ مشابهی در موسسه توسعه هنر در حوزه معاونت هنری داریم که هنوز نمی‌دانیم چه می‌کند؟ مسائل مالی آن چگونه است؟ ورودی و خروجی سرمایه‌های آن چگونه و برچه اساس است؟ یک شرکت با یک پشتوانه مبهم‌ و افراد مبهم‌تر و عملکرد بازهم مبهم‌تر. ازطرفی دولتی بودن سینما مساله اصلی‌ست. در شرایطی که همه چیز سینما از مجوز تا اکران بلکه پروسه تولید دولتی‌ست؛ زمانی هم که فیلمی روی پرده می‌رود مشخص نیست روی پرده می‌ماند یا خیر؛ سرمایه‌گذاران چنین موسسه‌ای چگونه آورده‌های خود را در سینما هزینه می‌کنند؟ چه اطمینانی به آنها داده شده؟

نکته اول اینکه؛ این شرکت قابل قیاس با موسسه توسعه هنر، فارابی و موسسات وابسته ما نیست. موسسه‌ای‌ست که با پشتوانه و سرمایه‌گذاری بیست، سی میلیاردی بانک‌ها تاسیس شده و کاملا خصوصی و با نگاهی کاملا اقتصادی‌ست. این افراد به هیچ وجه حاضر نیستند با سرمایه‌شان بازی شود.

موسسه توسعه هنر «خصولتی!» نیست

 بسیار از اتفاقاتی که در شرکت‌های «خصولتی!» شاهد آن هستیم هرگز اینجا رخ نمی‌دهد. کسانی که در این موسسه پیش‌قدم شده‌اند سابقه‌های برجسته و درخشان در فعالیت‌های اقتصادی دارند و حتی برخی از روسای بانک‌های فرهنگی هستند. بنابراین مطمئن باشید اگر این شرکت راه بیفتد و مشکلاتش حل شود؛ شاهد چنین مشکلاتی در آن نخواهیم بود. نکته دوم اینکه؛ صحبت درباره صددرصد دولتی بودن سینما درست نیست. زیرا سینمای دولتی شاخص‌هایی دارد. امسال از ۱۹۵ فیلم بلندی که به جشنواره آمده؛ ۳۷ فیلم با حمایت فارابی در قالب وام ساخته شده. یعنی سهم حدود بیست درصدی دولت که سهم بالایی نیست و باید وجود داشته باشد. این میزان کمک حتی در کشورهایی که سینمای خصوصی دارند؛ وجود دارد. اما درباره صدور مجور برای پروانه نمایش و ساخت همه جای دنیا این‌گونه است. کجای دنیا هر فیلمی را می‌توان نمایش داد؟ بالاخره هر کشوری دارای ضوابطی‌ست. منتهی نظارت‌ها و کنترل‌ها با شیوه‌های به ظاهر دموکراتیک صورت می‌گیرد. به‌عنوان مثال در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ هفت یا هشت نفر بیشتر نمی‌توانند کاندیدا شوند زیرا ضوابط بسیار سختی وجود دارد. در سینمای این کشور نیز همین‌گونه است شما اگر فیلمی تولید کنید که قابل تایید نباشد هیچ پخش‌کننده‌ای آن را قبول نمی‌کند. صدور پروانه ساخت و نمایش به معنای صددرصد دولتی بودن سینما نیست. سینمای مستقل روی پای خودش ‌ایستاده و آرام آرام درحال تقویت است. همچنین ساخت و اداره سالن‌هایی مثل کوروش و کوروش‌هایی که به وسیله مردم درحال ساخته شدن هستند؛ سینمای خصوصی را تقویت می‌کند. از آن طرف با تحولی که در vod، اتفاق می‌افتد به سمت سینمای مردمی خواهیم رفت.

از اینکه قرار است موسسه‌ای دیگر به‌صورت موازی و هم‌سو با سازمان سینمایی شکل‌ بگیرد و فعالیت کند؛ هنوز گیج هستم. چیزی مانند بیناد سینمایی فارابی که امروز بنیان‌گذاران اصلی آن و افرادی همچون مهندس سیدمحمد بهشتی اعتقاد دارند دیگر نیازی به آن نیست و باید تعطیل شود. به نظر شما فارابی دقیقا می‌کند؟ واسطه میان سازمان سینمایی و سینماگران است؟ منتقل کننده پول دولت به تهیه‌کنندگان و کارگردانان است؟ بررس فیلم‌نامه‌ها برای آنکه تصمیم گرفته شود به آنها پول داده شود یا خیر؛ است؟ کارش برگزاری جشنواره سینمای کودک و نوجوان که شاید برای اینکه فارابی شغل‌هایی داشته باشد؛ به غلط دوپاره شد؛ است؟ به‌نظر می‌رسد سازمان سینمایی به‌جای کنار آمدن با این واقعیت که این بنیاد امروز هیچگونه کارایی ندارد؛ سعی دارد برایش کار بتراشد؟

صحبت کردن درباره موسسه توسعه هنر هنوز خیلی زود است. باید اجازه دهیم موسسه شکل بگیرد؛ اساس‌نامه و آیین‌نامه‌ها نوشته شود. ضمن این‌که این موسسه متعلق به سازمان سینمایی نیست و به کل فرهنگ و هنر تعلق دارد.

آرام آرام تکیلف فارابی روشن می‌شود

اما درباره فارابی...! من نگاه شما را نه تنها درباره فارابی بلکه درباره بسیاری موسسات و سازمان‌ها قبول دارم. ما یادمان می‌رود که موسسات را تشکیل دادیم برای یک کارویژ‌ه‌ها، اهداف و کارکردهایی. موسسات تشکیل می‌شوند به‌عنوان وسیله اما به مرور زمان خود این موسسات تبدیل به هدف می‌شوند. منظورم فارابی تنها نیست و در این کشور؛ موسسات این چنینی بسیار وجود دارد. سازمان‌ها پس از به‌وجود آمدن آرام آرام شخصیت حقوقی پیدا می‌کنند و همه تلاش می‌کنند با هزینه‌های فراوان آن‌ها را حفظ کنند. واقعا به اعتقاد من؛ بعداز سه دهه که از عمر این موسسات ازجمله فارابی می‌گذرد؛ باید ماموریت‌ها، ساختارها، سازمان‌ها، اندازه، ابعاد و کارکردهای آن‌ها بررسی مجدد شود. سینمای ایران باید نو و به‌روز شود. این دوران را باید دوران نوگرایی و نوزایی سینمای ایران بدانیم. خیلی مسائل باید تغییر کنند. از خود بنده به‌عنوان مدیر نیاز به تغییر داریم تا اندیشه و نوع نگاه به مسائل. هنوز ما مدیرانی داریم که در نگاتیو و شیوه‌های قدیم مانده‌اند.

مشخصا بگویید برای فارابی چه کاری می‌خواهید انجام دهید؟ آیا تکلیف آن را به زودی مشخص می‌کنید؟

اجازه دهید آرام آرام.

مدرسه ملی سینما مدتی‌ست که به دغدغه ذهنی خیلی‌ها تبدیل شده؛ این مدرسه را چرا سازمان سینمایی باید راه‌اندازی و حمایت کند؟ آیا وظیفه سازمان؛ آموزش است یا سالن‌سازی و مجوز دادن به ساخت و نمایش فیلم‌ها؟ وزارت علوم در این میان چه نقشی دارد؟ چرا مسیری را که فرانسه و آلمان سه دهه قبل پیمودند و امروز متوجه شدند دولت نباید نقشی در آموزش سینما داشته باشد؛ سازمان سینمایی از سر نو تجربه می‌کند؟ آیا دولت وظیفه آموزش فیلمسازان حرفه‌ای سینما را دارد؟ آیا فیلمسازان حرفه‌ای حاضرند سر کلاس فلان کارگردان که بسیاری از هم‌قطارانشان آنها را تاریخ مصرف گذشته تلقی می‌کنند یا به آثارش نقدهای جدی وارد می‌دانند؛ بنشینند؟ آیا این مدرسه قرار است به جوانان فیلمسازی بیاموزد پس انجمن سینمای جوان و مرکز گسترش سینمای تجربی چه می‌کنند؟ بر فرض هم که دولت دایه مهربان‌تر از مادر شده؛ آیا سینمای ما گرفتار آموزش تکنیک‌های سینمایی‌ست یا باید سراغ نظریه‌پردازی‌های اجتماعی؛ سیاسی؛ ادبی و روان‌شناسانه رفت؟  

همه کشورهایی که مانند ایتالیا، لهستان، فرانسه و انگلستان که سینما دارند درکنار دانشکده‌ها، آموزشگاه‌ها و کلاس‌های خصوصی دارند که اتفاقا وابسته به وزارت علوم آنهاست. یک مدرسه عالی سینما که وابسته به وزارت فرهنگ آنهاست. این تجربه جهانی است و من همه آن‌ها را دیدم و مطالعه کردم. اگر قرار است ما به تجربه جهانی احترام بگذاریم؛ این تجربه می‌گوید وزارت فرهنگ که در عمل و نه تئوریک متولی امر سینماست؛ جایی را درست کرده برای استانداردسازی و به‌روزرسانی سینما که در آنجا چالش‌های واقعی سینما بررسی می‌کند. کارکرد مدرسه ملی پرورش بیست جوان علاقه‌مند به سینما نیست. این مدرسه در درجه اول مکانی برای بزرگان، جوانان و کارگردان‌های سینماست. مدرسه‌های ملی که من بسیاری از آن‌ها را بازدید کردم در درجه اول صنعت سینما و سینماگرها را به‌روز می‌کنند و مطابق با استانداردهای امروز تعدادی سینماگر در اندازه محدود تربیت می‌کنند. مهمترین حرف‌ها و سخن‌هایی که باید درباره سینما گفته شود؛ در این مدرسه با استاندارهای رو به بالا مطرح می‌شود. چنین مرکزی در ایران وجود خارجی ندارد. دانشگاه‌های ما در همه رشته‌ها با واقعیت‌های جامعه و مسائل روز فاصله دارند.

چرا به نحوه تدریس و آموزش سینما در دانشگاه‌ها کمک نمی‌کنید؟ چرا سراغ موسسات خصوصی موجود مثلا همین «پرسش» نمی‌روید و به تقویت‌شان کمک نمی‌کنید؟

به دانشگاه‌ها هم باید کمک کرد اما دو ماموریت کاملا جداست. دو مقوله کاملا متفاوت.

تصویر کنید برخی خانم‌ها و آقایان که نامشان در شمار هیات امنا و مدرسان این مدرسه آمده.... قرار است چه نظریه، تفکر و اندیشه‌ای را به سینماگران حرفه‌ای آموزش دهند؟ موسسات و آموزشگاه‌های خصوصی هم که کار خودشان را می‌کنند و دولت می‌تواند اتفاقا در بهبود کیفی مسایل آموزشی آنها کمک کند؟

ما در سینما هم نظریه‌پرداز داریم و هم آدم‌های اجرایی و عملی. اتفاقا بخشی از مدرسه ملی پژوهش و نظریه‌‌پردازی‌ست. ما کارگاه سه روزه‌ای را با حضور همه سینماگران از اصغر فرهادی تا محمد بهشتی و فیلمسازان جوان برگزار کردیم و در آن‌جا مدرسه را به بحث جدی گذاشتیم. در آن سه روز با سه موضوع مختلف همه اهالی سینما حرف‌هایشان را مطرح کردند و آن جمع متقاعد شد که جای چنین حلقه گفتگویی در سینمای ایران خالی‌ست.

قبول اما نه در بدنه سازمان سینمایی. موسسه‌ای بیرون از سازمان یا با دانشگاه‌ها صحبت شود. 

 ما در این مدرسه شش دپارتمان داریم که هرکدام دو عضو دارند. مدیران دپارتمان‌ها و اعضا مشخص هستند. و حدود ده استاد معرفی می‌شود. من نگاهی مدرن به مدرسه ملی سینما دارم. به اعتقاد بنده؛ صرف‌نظر از اهداف آموزشی و به‌روز کردن سینما ما نیاز به کارگاهی برای به شور گذاشتن و پختن مباحثی مثل رابطه دولت و سینما، بودن یا نبودن فارابی و مسایلی از این دست داریم. ما یک کارگاه درست و حسابی که به چنین اموری بپردازد؛ نداریم. هرگز این مباحث در دانشگاه‌ها قابلیت طرح ندارند. در مدرسه سینما از همه نسل‌ها حضور دارند و می‌توانند درباره امور سینما تصمیم بگیرند و مشورت دهند.

برای دیجیتال کردن سینما ده بار به مجلس رفتیم

ما برای دیجیتال کردن سینما ده بار به مجلس رفتیم که چرا می‌خواهیم چنین کاری انجام دهیم. وقتی هنروتجربه را راه انداختیم نیز همین حرف‌ها درباره‌اش مطرح بود. نباید محافظه‌کاری کرد. باید کمی شجاعت به خرج داد و چند طرح جدید ارائه کرد.

سوالی دارم درباره وضعیت موسسه رسانه‌های تصویری. آقا قرار است این موسسه در بخش بین‌الملل فعالیت کند یا در شبکه نمایش خانگی به‌صورت حرفه‌ای فعال باشد یا تبدیل به موسسه امور جشنواره‌ها شود؟

همه این اهداف برای این موسسه تعریف شده و قرار بر این است که به همه این ماموریت‌ها رسیدگی کند. درهمین مدت کوتاهی که آقای ابطحی به موسسه‌های رسانه‌های تصویری آمدند؛ طرح vod را به سرانجام رساندند. بزرگان این صنعت را به‌کار گرفتند و جلسات متعددی برگزار کردند. آخرین جلسه‌شان هم هفته گذشته با آقای وزیر بود. ما امیدوار هستیم در ایام دهه فجر از پروژه vod رونمایی کنیم. براساس حکمی که وزیر دادند؛ موسسه رسانه‌های تصویری به اداره انحصاری رسیدگی به امور vod تبدیل شده. شرکت‌ها نیز درحال ثبت‌نام هستند. همین یک پروژه برای وجود این موسسه کافی‌ست. علاوه بر این حمایت از فیلم‌های ویدئویی در آن انجام می‌شود. همه کارهای بین‌الملل سینمای ایران در آنجا شکل پیدا کرده و امور بین‌الملل بنده در این موسسه پیگیری می‌شود. شورایی هم با حضور همه فعالان بین‌الملل سینما از آقای شجاع‌نوری و اسفندیاری تا دیگران در آن‌جا شکل گرفته. ستاد هماهنگی‌های جشنواره‌ها نیز که ماموریتش با این موسسه است؛ شورایش به زودی تشکیل خواهد شد و همچنین ستاد مبارزه با قاچاق. بنابراین موسسه رسانه‌های تصویری را باید از موسسات مهم سازمان سینمایی تلقی کرد.

آقای ایوبی آیا از همه مدیرانی که انتخاب کرده‌اید؛ راضی هستید؟ می‌دانم برخی از آنها که قصد انتصاب‌شان را داشتید همچون محمد آفریده و جعفر صانعی‌مقدم تاییدیه اطلاعاتی نگرفتند و از خیر برخی هم به دلیل فشار رسانه‌های تندرو گذشتید؟ 

همه این‌ها نسبی است. این‌که بخواهم بگویم مدیران انتخابی من بهترین هستند به هیچ وجه درست نیست. من از انتخاب‌هایی که کردم راضی هستم و دفاع می‌کنم. حتما بهتر از این هم می‌توانست باشد. مدیران‌مان هم تلاش خود را می‌کنند و ثمره این تلاش‌ها فضای آرامِ حاکم بر سینماست.

اتفاقاتی که برای فیلم‌هایی همچون خانه دختر، خانه پدری، رستاخیز، عصبانی نیستم و مستند من ناصر حجازی هستم پیش آمد، نشان داد مجوزهای صادر شده به راحتی قابل ابطال است و فیلمسازان نمی‌توانند به مجوزهای صادر شده به‌خصوص پروانه نمایش اعتماد کنند. آیا این موضوع را تایید می‌کنید؟

با صدای بلند می‌گویم فایده پروانه نمایش را برای نظام نمی‌دانم

راستش من به‌عنوان سازمان سینمایی فلسفه وجودی پروانه ساخت را نمی‌فهمم و این را با صدای بلند اعلام می‌کنم. نه فایده‌اش را برای نظام جمهوری اسلامی ایران، نه ممیزی و نه اهالی سینما متوجه نمی‌شوم. بنابراین بحث کنید که چرا سازمان سینمایی پروانه ساخت می‌دهد؟ من از این پروانه‌مان نمی‌خواهم به هیچ عنوان دفاع کنم ضمن این‌که بنابر اعلام بازرسی کل کشور اعضای پروانه ساخت جزء بهترین اعضای شوراهای وزارت ارشاد هستند. البته من می‌گویم یکی از بهترین‌ها که به بقیه شوراها برنخورد. آدم‌های فرهیخته و با انگیزه‌ای هستند اما شما واقعا بررسی کنید تا اگر پروانه ساخت ضرورتی ندارد؛ حذفش کنیم. من هیچ تعصبی در این‌باره ندارم.

ما باید یک شورای پروانه نمایش حرفه‌ای متشکل از افرادی جدی، فعال و علاقه‌مند طراحی کنیم و ضوابط‌مان را برای ساخت فیلم اعلام کنیم. به‌عنوان مثال بگوییم فیلم‌هایی که می‌توانند اکران شوند باید این ۱۵۰۰ شرط را داشته باشند. هرکس فیلمش این ضوابط را داشت پروانه نمایش می‌گیرد و هر کدام که نداشت؛ مسلما نمی‌تواند پروانه را اخذ کند. فیلم‌هایی که از ما حمایت می‌خواهند هم فیلم‌نامه‌هایشان را بیاورند تا در شوراها بررسی کنیم و به‌جای پروانه ساخت پروانه حمایت به آن‌ها دهیم درست مثل تلویزیون. کسی که می‌خواهد سریال بسازد مجبور به رعایت ضوابط تلویزیون است. اما کسی که از ما پول نمی‌خواهد؛ فیلمش را بسازد؛ اگر خوب بود نمایش می‌دهیم و اگر نبود؛ نمی‌دهیم. پروانه ساخت چه کمکی می‌کند؟

درباره اعتبار پروانه نمایش نیز باید بگویم ما واقعا پای فیلم‌ها ایستاده‌ایم. ما بسیاری از فیلم‌ها چه پروانه نمایش داشتند و چه نداشتند را در جاهای مختلف ازجمله هنروتجربه نمایش دادیم. اما شما تنها روی چندفیلم انگشت می‌گذارید.

انتقاد من از فلسفه کلی پروانه نمایش است. زمانی که پروانه نمایش قابل دفاع صفر تا صدی نیست و هرلحظه و با هر تلفن و دستور و حکم قابلیت ابطال دارد؛ سینماگر چگونه دلش گرم باشد؟ زمانی که فیلم دارای پروانه نمایش و از پرده پایین می‌آید بدین معناست که این پروانه پشتوانه‌ای ندارد و این خطر در کمین هر فیلمی به این دلیل که به مذاق برخی خوش نمی‌آید؛ می‌تواند باشد؟

چه چیز قابل دفاع صددرصدی‌ست؟ شما کتاب می‌نویسید ممکن است قوه قضاییه ورود پیدا کند یا شاکیان خصوصی شکایت کنند.

برخی مراجع می‌توانند جلوی اکران را بگیرند

ما مراجعی داریم که اگر ورود پیدا کنند؛ می‌توانند جلوی اکران را بگیرند. این جزء قوانین کشور است و ما باید به آن احترام بگذاریم. اما باید درصدی صحبت کرد. آیا کسانی که در زمینه‌های اقتصادی سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ سرمایه‌هایشان صددرصد گارانتی است؟ باید این‌گونه نگاه کرد که در یک پروسه‌ی دوساله چند پروانه نمایش صادر شده و پای چند تا نتوانسته‌ایم بیایستیم؟

سه یا چهار فیلم کفایت می‌کند؟  

کمتر از این است که شما می‌فرمایید. ما در سال حدود ۱۰۰ پروانه نمایش صادر می‌کنیم که شاید دو فیلم دچار مشکل شود که می‌شود دو درصد. باید دید در این دو درصد گناه ما چند درصد است؟ که البته این میزان هم نباید وجود داشته باشد.

آقای ایوبی خانه سینما تا قبل از بازگشایی توسط شما یک ارگان صنفی و مطالبه‌گر بود اما بعداز بازگشایی به‌نظر می‌رسد در مرحله بازگشایی متوقف مانده و دیگر مطالبه‌گری نمی‌کند و به یک نهاد صنفی با فضای مبهم تبدیل شده حتی در ارتباط با رسانه‌ها. به‌نظر مسئول این وضعیت شما نیستید پس فقط می‌توانم ارزیابی شما را جویا شوم. به‌نظرتان زمانی‌که مطالبه‌گری‌ خانه را در دوران آقای شمقدری و قبل از بسته شدن با امروز مقایسه می‌کنیم؛ به ابهامی برخورد نمی‌کنیم؟ نکند سفارش کرده‌اید مطالبه‌گری را کنار بگذارد؟

(با خنده) شاید دلیل کاهش مطالبه‌گری؛ حال خوب سینما باشد یا رییس سازمان سینمایی گوش شنوایی دارد و به مشکلاتشان گوش می‌دهد!

البته شنیده‌ایم گوش شما همه چیز را همه وقت نمی‌شنود مثلا وقتی دوستان سینماگر ساعت‌ها پشت در اتاق‌تان معطل می‌مانند و کارشان به شکوه و شکایت می‌کشد؟!

این‌ها مورد به مورد قابل بررسی است. اما شما این احتمال را هم بدهید که گوش شنوایی پیدا شده. ما چندین بار به هیات مدیره رفتیم. جلسه گذاشتیم. صحبت کردیم. به هر حال وقتی اهالی سینما می‌بینند مطالباتشان با روش معقول و بی‌هیاهو پیگیری می‌شود؛ چه نیازی به جنجال است؟!

این یعنی حال سینما خیلی خوب است و نیازی نیست که خانه سینما مطالبه داشته باشد؟

حالِ سینما به اندازه حالِ همه مردم ایران خوب است. حال خوب فقط این نیست که ما جیب‌مان پر از پول باشد و مشکلی نداشته باشیم. حال خوب زمانی‌ست که ما آینده را روشن می‌بینیم و امور به سمت بهتر شدن پیش می‌روند. من فکر می‌کنم اگر حال سینماگران خوب است به این دلیل است که آینده را روشن می‌بینند و صداقت و یکرنگی می‌بینند. بله اگر ما مدیری بودیم که در برابر خانه سینما می‌ایستادیم؛ خانه سینما بیشتر دیده می‌شد.

گفت‌وگو: زهرا حاج محمدی

        ایوبی تکی

ایوبی تکی

کد خبر : ۳۴۲۰۷۴