خبرگزاری کار ایران

ایلنا از مرکز نگهداری کودکان معلول بی‌سرپرست زاهدان گزارش می‌دهد ؛

فرزندان انتظار / اگر خدا نبود کم می‌آوردیم

asdasd
کد خبر : ۶۸۲۵۷۳

وارد راهروی خانه‌ای می‌شوم که صدای خنده کودکان آن ، تپش‌های قلبم را تندتر می‌کند. هفته گذشته چند جوان داوطلب مهربانی با حضور یک‌روزه خود در این خانه شادی را برای این کودکان به ارمغان بردند. اینجا خانه « مهر آوران » زاهدان است با یک سالن و 2 اتاق و 60 کودک که چشم انتظار مهربانی‌اند.

ایلنا ؛ وارد خیابان شهید مدنی زاهدان که می‌شوم ، به دنبال جایی می‌گردم که قرار است روزم را جور دیگری رقم بزند. کمی جلوتر  از یک ایستگاه تاکسی ، کنار یک میوه فروشی خانه‌ای  است با یک سالن ، دو اتاق18 متری  و یک حیاط کوچک که نامش « مرکز نگهداری کودکان معلول ذهنی‌ و‌ جسمی  مهرآوران  زاهدان » است؛ ‌سرپناهی  برای کودکان بی‌سرپرست  معلول ذهنی و جسمی.

تاب ،سرسره و چرخ و فلک کوچکی که در گوشه حیاط است نگاهم را به خود جلب می‌کند.‌این وسایل بازی نه چندان‌تر وتازه سالها ست که  با صلابت پای کودکان «خانه مهر» ایستاده‌اند.  اینجا خانه مهر است.  جایی که با ورود  به آن می توان محبت‌ را تمنا کرد.

از راهرو که وارد شوی چشم‌ات ‌به کودکان معلولی می‌افتد که از یک‌روزگی‌شان در این مرکز نگهداری می‌شوند. دختران و پسرانی که زبانی برای گفتن ندارند و دستان‌شان تا ابد برای در آغوش گرفتن مهربانی باز است، بعضی‌ ‌دیگر  نیز تنها با نگاه‌شان مهربانی را دنبال  می‌کنند.

تخت‌های به هم چسبیده با نرده‌های رنگی، دیوارهای صورتی و کودکانی که بعضی خیلی شاد و بعضی بی‌رمق و خوابیده در تخت هایشان بودند همه آن تصویری است  که از جلوی چشمانم می گذرد. گوشه سمت راست سالن، اتاق «فیزیوتراپی کودکان معلول و گفتار درمانی » بود ، جایی که هفته‌ای یکبار این کودکان به امید بهبود گفتار درمانی می‌شوند و برای تمرین‌های حرکتی به این اتاق می روند.

کنار هر چند تخت یک پرستار با لبخندی گرم از ما استقبال می کند و مراقب کودکان است و کمک‌مان می کند تا اسم و علت معلولیت کودکان را بفهمیم.

« باباجان» سلام

انتهایِ سالن سمت چپ، مردی حدودا 80  ساله با قامتی بلند و موهای سپید با لبخند  مراقب کودکانی بود که «بابا‌جان‌»‌صدایش می کردند.« سرهنگ محمد شریف شهیدی» ، کسی  که 18 سال از عمرش را پای  کودکانی گذاشته است که سرپناهی غیر از« مرکز نگهداری مهرآوران » ندارند. مرکزی که شریف  شهیدی  سال‌ها پیش آن را بنیان نهاد و اکنون سرپرستی 60 کودک معلول را برعهده دارد.

با لبخندی پدرانه به استقبالم می‌آید شروع به صحبت می‌کند و تک تک بچه‌هایش را معرفی می کند : « این مرکز را 18 سال پیش راه اندازی کردم ، تمام روزهای عمرم را در این  سال‌ها با این بچه‌ها گذراندم ، در اینجا  محدودیت سنی نداریم  و  هر نوع بچه معلول را پذیرش و نگه‌داری می‌کنیم.‌نمی‌گذاریم هیچ کودک معلولی شب را در خیابان‌های زاهدان و یا هر جای دیگر استان ‌بگذراند . اینجا 60 کودک در 3 شیفت صبح ، عصر و شب نگهداری می شوند .  22 پرستار نیز کار مراقبت از این بچه‌ها را بر عهده دارند.» 

به سمت سالن می‌رود و اشاره می‌کند همراهی‌اش کنم: « این بچه‌ها برایم عزیزند ،همیشه باید تمیز و مرتب باشند.محل نگهداری شان نیز مدام ضدعفونی و تمیز می‌شود ، بعد از پذیرش موهایشان را کچل کرده و حمام‌شان می‌کنیم، بعد که  لباس‌ تمیز تن‌شان کردیم آن ها را وارد مرکز می‌کنیم.   این بچه ها ضعیف هستند و باید نظافت و  مراقبت از آنان با دقت و حساسیت باشد تا خدای  نکرده  مریض نشوند .»

 برق تمیزی روی سرامیک ها ، عطر و بوی اسپند ، لباس‌ها و جای خواب تمیز کودکان حرف‌های جناب سرهنگ را که به گفته خودش فقط برای رضای خدا این مرکز را تاسیس کرده، تایید می کند.

همراه سرهنگ نزدیک تخت پسر بچه تقریبا ۹ ساله‌ای  می‌رسیم : « این بچه را می‌بینی ؟ اسمش بابک است انگشت ندارد ، یک روزه بود که پیدایش کردم هنوز بند نافش را  نزده بودند با جان و دل ازش نگهداری کردیم ،مدارس قبولش نمی‌کردند . با پافشاری من ثبت نامش کردند  و امسال در کلاس سوم استثنایی درس می‌خواند  بسیارهم معاشرتی وخوش صحبت است .»

 محمد شریف شهیدی می گوید :« حتی پرستارانی که از این کودکان نگهداری می کنند شرایط سختی دارند و حتی دو نفر از آنان کارتن خواب بودند و حالا به لطف خدا در این مرکز سرپناه دارند و خدا روزی‌شان را می رساند.» 

به گفته شهیدی بهزیستی ماهیانه مبلغی به عنوان کمک هزینه برای این کودکان واریز می کند که شاید یک دهم هزینه های لازم برای این کودکان هم نباشد :« هزینه درمان و نگهداری این کودکان خیلی خیلی بالاست و اگر نگاه خدا و  حمایت های مردم را نداشته باشیم بی شک کم می‌آوردیم .  »

او می گوید :« من هیچوقت از مردم کمک‌  مالی نخواسته‌ام چون می‌دانم هرکس روزی رسان این بچه‌ها باشد خودش پیدایش می شود ، اما می خواهم که مردم ماهی یکبار هم که شده به این مرکز سر بزنند و با بچه ها بازی کنند، اینجا بچه‌هایی نگهداری می‌شوند که خانواده هایشان با وجود گذشت 18 سال از نگهداری‌شان حتی یک‌بار هم بهشان سر نزدند.  احساس نیاز به محبت در چشمان این بچه‌ها موج می‌زند.»

مهمان بعدی شما باشید

سراغ جوانانی می‌روم که ا‌ز روی مهرورزی به هم‌نوع خود  به این مرکز آمدند تا یک روز خود را با این کودکان تقسیم کنند. سجاد جفایی می گوید : « ما هر هفته برنامه های تفریحی و فرهنگی مختلفی داریم و این هفته تصمیم گرفتیم حضور در جمع این کودکان را تجربه کنیم تا هم قدمی خیر برای شادی این کودکان برداشته باشیم و هم این حرکت را در بین جوانان این استان نهادینه کنیم .»

« شما هم می‌توانید مهمان بعدی خانه مهر باشید. » این جمله‌ای است که یکی از مسئولان خانه مهرآوران در آخر به ما گفت. این مددکار اجتماعی ضمن اعلام آمادگی برای میزبانی از همه کسانی که علاقمند به مهربانی هستند گفت: در این خانه به روی همه باز است.یادمان نرود چشمان این کودکان همیشه در انتظار دستان گرم و پر مهر ماست.

 گزارش : فائقه راغی

****

 خبرگزاری ایلنا دست همه کسانی که تمایل کمک به این مرکز را دارند به گرمی‌می‌فشارد. شما می‌توانید کمک‌های خود را از طریق  « گروه استان‌ها‌ی » خبرگزاری ایلنا _ به دست کودکان مهر‌آوران برسانید.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز