خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد؛

«کیش» چهره دوگانه دارد/ زندگی سخت کارگران مهاجر بلوچ با نان و ماست خالی!

«کیش» چهره دوگانه دارد/ زندگی سخت کارگران مهاجر بلوچ با نان و ماست خالی!

در مجموع کیش، دو چهره متضاد دارد؛ مصرف و لوکس‌گرایی در پوسته شهر و فقر کارگران مهاجر و بومیان در زیر پوست شهر. این تضاد میان پوسته و بدنه، به نظر می‌رسد در سایر مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور نیز به شکلی کاملاً برجسته و عیان وجود دارد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، کیش عمدتاً به عنوان یک جزیره زیبا و آرام شناخته می‌شود که انباشت ثروت ناشی از تقاضای گردشگری و خرید، و آزادی ورود و خروج بسیاری از کالاهای لوکس از خودرو گرفته تا محصولات مصرفی کم دوام، باعث متمایز شدن چهره آن از سایر شهرها و حتی دیگر مناطق آزاد کشور شده است؛ اما زیر پوست این شهر به دلیل ممنوعیت ورود کارگران اتباع، انبوه کارگران مهاجر عمدتاً سیستانی و بلوچ دیده می‌شوند که چهره متفاوتی از این جزیره زیبا را نشان می‌دهند؛ چهره‌ای که البته در سایر شهرهای بندری و جزایر استان هرمزگان نیز به شکل دیگر دیده می‌شود. 

کیش حوادث کار بسیار اندکی دارد؛ اما عمده حوادث کار مربوط به کار ساختمانی می‌شود؛ روالی که در کل کشور نیز وجود دارد، اما دو سال قبل انتشار خبری روشن کرد که بخش قابل توجهی از کارگران کل این جزیره را کارگران مهاجر تشکیل می‌دهند. 

مرگ افشین ۱۸ساله در یک کارگاه ساختمانی در جزیره کیش آن هم زمستان سال ۱۴۰۲، گویای رشد ورود این کارگران در این منطقه بود.

 از آنجا که کارگران خارجی برخلاف بسیاری از شهرهای لوکس حاشیه خلیج فارس مانند دوبی، شارجه و دوحه و مسقط در جزایر ایران حضور ندارند، لذا کارگران مناطق محروم به خصوص از سیستان و بلوچستان به طور گسترده وارد این جزیره شده‌اند و در شرایط سخت، کار و زندگی می‌کنند.

همسایگی استان سیستان و بلوچستان با هرمزگان و بیکاری در مناطق بومی، موجب شده تا تعداد قابل ملاحظه‌ای از کارگران بلوچ جوان در جزایر و بنادر استان هرمزگان حضور داشته باشند و به شرایط کاری دشوار مناطق ویژه و آزاد اقتصادی تن بدهند.

حضور کارگران بلوچ؛ از دیرباز...

نعیم، کارگر بومی اهل کیش، حضور کارگران بلوچ در کیش را مسئله‌ای قدیمی عنوان کرده و می‌گوید: کارگران بلوچ همیشه در کیش حضور داشتند، اما تعدادشان در سال‌های اخیر بیشتر شده است. 

وی می‌افزاید: بیشتر آن‌ها مشاغل خدماتی شهری و کار ساختمانی انجام می‌دهند. معمولا به دلیل کم بودن تخصص، شغل‌های پیچیده‌تر و با مزد بیشتر را به آن‌ها نمی‌دهند. اخیرا برخی پاساژها و مراکز خرید کیش نیز کارگر و فروشندگان بلوچ را که چندسال در جزیره مانده و با فضا آشنا هستند، استخدام می‌کنند.

نعیم می‌گوید: بخش زیادی از کارگران بلوچ ساکن استان هرمزگان و به ویژه کیش، اهل ایرانشهر سیستان و بلوچستان هستند.

وقتی از او درباره اینکه چرا در شهرشان مشغول به کار نیستند و از مواهب ارتباط مرزی و تجاری ایرانشهر با پاکستان استفاده نمی‌کنند، گفت: آن طور که خودشان می‌گویند، در ایرانشهر تنها شغل فروشندگی وجود دارد که ماهی ۷ میلیون تومان حقوق می‌دهند و بیمه نمی‌شوند. در این شرایط به منطقه آزاد کیش می‌آیند و باوجود اینکه بیمه نمی‌گیرند، حداقل حقوق بهتری دریافت می‌کنند. اما باز هم بخش قابل توجهی از آن را برای خانواده‌های محروم خود در جنوب سیستان و بلوچستان می‌فرستند‌. هرچند در اینجا هم حقوق‌شان کمتر از بقیه کارگران است. 

نعیم، با اشاره به اینکه بخش قابل‌توجهی از کارگران بلوچ کیش و قشم در اسکله و بندر کار می‌کنند، گفت: زندگی سخت در کانکس و در اتاق‌های کوچک با فشردگی زیاد، خصیصه زندگی کارگر مهاجر در جزیره است. وضعیت کارگران اسکله و بنادر در قشم بدتر از کیش و در بندرعباس به مراتب بدتر از هر دو است. در جزیره‌ها اسکان کارگران بلوچ سخت است، اما در بندرعباس کار سخت‌تر بوده و کارگر در فضای سبز و کنار خیابان و بندر می‌خوابد! لذا کارگران تلاش می‌کنند پس از مدتی کار بسیار سخت و کمی پس‌انداز از بندرعباس فرار کرده و به کیش و نقاط بهتر بروند. 

وی‌ با تاکید بر اینکه کارگران بلوچ در صنایع و واحد‌های صنعتی‌تر هرمزگان و بوشهر جذب نمی‌شوند، گفت: حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد کارگران جزیره بلوچ و مابقی بومی و اصطلاحا بندری هستند‌. عمده کارگران بومی و بندری تامین‌کننده‌های نیروی هتل‌ها و شرکت‌های تولیدی هستند که مانند کیش چوب و چسب کیش و.‌. بیمه و حقوق متناسب با قانون کار می‌دهند. اما تعداد شرکت‌های تولیدی در جزیره بسیار اندک است و از این نظر مشکل اشتغال صنعتی نیز وجود دارد. اقتصاد منطقه آزاد در اینجا بیشتر با واردات و گردشگری تعریف می‌شود.

او می‌گوید: محل اسکان کارگران بلوچ که علاوه بر اهالی ایرانشهر، اهالی سراوان و چابهار هم در بین آن‌ها هستند، عمدتا در کنار مراکز خرید بزرگ و لوکس مانند پاندا و درخت سبز است که این مجاورت، چهره‌ای عجیب از فقر و ثروت را در کنار هم به نمایش می‌گذارد.

روایت خود کارگران...

البته همه اهالی بلوچ ساکن کیش،‌ کارگران فقیر نیستند!  افرادی با خودروهای گران‌قیمت، ساعت رولکس بر مچ دست و تلفن همراه آیفون در جیب لباس‌ محلی بلوچی، از مشخصه‌های ظاهری این ثروتمندان است که غالباً در کیش صاحب سرمایه هستند.

در مقابل، چهره اکثریت بلوچستانی‌ها که کارگر ساده هستند، کاملا متفاوت است. لاغری مفرط، مشخصه اغلب آنان محسوب می‌شود. 

دهه اول آبان ماه امسال، نمایشگاه بین‌المللی فولاد کیش مملو از کارگران بلوچ باربر بود.  با دو تن از آن‌ها به صحبت نشستیم. میلاد که جوانی ۱۷ ساله بود، از روزمزد بودن اغلب کارگران بلوچ گفت و افزود: بلوچ‌هایی که اینجا می‌شناسم همه روزمزد هستند. البته برخی که کارگر باربر مثل من هستند،  تا روزی دو‌ میلیون تومان حقوق می‌گیرند، ولی ما اگر شانس بیاوریم، در ماه یک هفته کار داشته باشیم، اکثراً کار نیست. اسکله هم همیشه از کارگر پُر است. 

احمد، کارگر ۲۲ ساله دیگر،  از آسیب‌های اجتماعی اقامت کارگران در کیش و استان هرمزگان می‌گوید: در میان دوستانم کم نیستند کارگرانی که برای فرار از کمبودهای زندگی، به اعتیاد روی آورده‌اند. آن‌ها تغذیه درستی هم ندارند. ناهار، نان و رب رقیق شده با آب و شام اغلب ماست است و دیگر هیچ...

در مجموع کیش، دو چهره متضاد دارد؛  مصرف و لوکس‌گرایی در پوسته شهر و فقر کارگران مهاجر و بومیان در زیر پوست شهر. این تضاد میان پوسته و بدنه، به نظر می‌رسد در سایر مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور نیز به شکلی کاملاً برجسته و عیان وجود دارد. الگوهای توسعه‌ای که قرار بود موجبات کاهش فقر در مناطق پیرامونی را فراهم آورد، به نظر نمی‌رسد به هیچ سطحی از موفقیت دست یافته باشند.  فعلاً مناطق آزاد، محل خرید و تفریحِ ثروتمندان و بخش بالای طبقه متوسط مرفه شهری و همچنان استثمار آسان‌ نیروی کار مناطق پیرامونی است.

گزارش: رضا اسدآبادی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز