خبرگزاری کار ایران

مکی در گفت‌وگو با ایلنا:

روسیه و اروپا توان و تمایل باز کردن جبهه‌ جدید را ندارند/ چرایی استقرار نیروهای ناتو در لهستان

روسیه و اروپا توان و تمایل باز کردن جبهه‌ جدید را ندارند/ چرایی استقرار نیروهای ناتو در لهستان

کارشناس مسائل اروپا گفت: بحران اوکراین اکنون وارد مرحله‌ای از تقابل روانی و نظامی شده است که بیشتر بر پایه نمایش قدرت و ایجاد بازدارندگی استوار است تا آغاز یک جنگ فراگیر تازه.

مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا با اشاره به موافقت لهستان با استقرار نیروهای ناتو در این کشور در گفت‌وگو با ایلنا اظهار کرد: بحران اوکراین از ابتدای شکل‌گیری در فوریه ۲۰۲۲ به صحنه‌ای از نزاع میان جریان‌های طرفدار غرب و طرفداران روسیه در داخل اوکراین بدل شد. ریشه اصلی این بحران، رقابت میان این دو طیف بود که هر یک با پشتوانه قدرت‌های خارجی، به سمت محور خود گرایش پیدا کردند. پس از تحرکات سیاسی اخیر در یک ماه گذشته، که با هدف پایان دادن به جنگ اوکراین و ابتکاراتی از سوی ناتو و برخی رهبران جهانی شکل گرفت، نشست‌هایی میان ترامپ و پوتین در آلاسکا برگزار شد و سپس دیدار رهبران چند کشور اروپایی با ترامپ و زلنسکی در کاخ سفید، تلاش دیگری برای یافتن راهی به منظور مصالحه میان اوکراین و روسیه به شمار آمد.

وی گفت: با این حال، بحران اوکراین بسیار ریشه‌دارتر و عمیق‌تر از آن بود که بتوان با ابتکار عمل‌های سیاسی ترامپ به نتیجه‌ای ملموس دست یافت. وعده‌های ترامپ مبنی بر حل فوری بحران بیش از آنکه در عمل مؤثر باشند، نشان دادند که مسئله پیچیده‌تر از تصورات او به شماره می‌رود. این تحرکات سیاسی به بن‌بست رسید و در همین شرایط، روسیه و ارتش آن شدت حملات میدانی خود را افزایش دادند و حملاتی گسترده به عمق خاک اوکراین انجام گرفت. در مقابل، ارتش اوکراین نیز برخی اهداف مهم در خاک روسیه را مورد هدف قرار داد.

مکی ادامه داد: یکی از پیامدهای این وضعیت، ورود پهپادهای روسی به خاک لهستان و رومانی بود؛ رخدادی که هنوز مشخص نیست عمدی بوده یا خیر، اما به هر حال این تحولات نشان داد که هر یک از طرف‌های درگیر می‌کوشند طرف مقابل را وارد حوزه‌های جدیدی از تقابل کنند و میزان اراده و انگیزه خود برای تحقق اهدافشان را به نمایش بگذارند. گزارش‌ها حاکی است که دست‌کم ۱۹ تا ۲۰ پهپاد روسی حریم هوایی لهستان را نقض کرده‌اند که برخی از آن‌ها نیز سرنگون شدند. در واکنش، لهستان به سرعت سامانه‌های پدافندی خود را فعال کرده و موضوع نقض حریم هوایی را ذیل ماده ۵ ناتو مطرح کرد؛ ماده‌ای که کشورهای عضو را موظف می‌کند در صورت تهدید یک عضو، اقدامات دفاعی جمعی انجام دهند. در همین چارچوب، کشورهای آلمان، ایتالیا و فرانسه مأمور شدند اقدامات دفاعی لازم را برای مقابله با تهدیدات احتمالی روسیه در منطقه طراحی و اجرا کنند. با این حال، در سوی مقابل، آمریکا سیاستی محتاطانه و محافظه‌کارانه در پیش گرفت. 

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: مقام‌های آمریکایی این رخداد را «احتمالاً سهوی» دانستند و ترجیح دادند آن را به سطح یک بحران مستقیم میان ناتو و روسیه ارتقا ندهند. ترامپ حتی بیش از آنکه بر واکنش نظامی تأکید داشته باشد، به اروپایی‌ها توصیه کرد خرید نفت از روسیه را متوقف کنند و این رویکرد نشان داد که ایالات متحده تمایل دارد بیشتر از ابزارهای اقتصادی و تجاری برای فشار بر روسیه استفاده کند  تا مواجهه نظامی مستقیم با این کشور. باید توجه کرد که شعار اصلی ترامپ پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین و جلوگیری از ادامه هزینه‌های نظامی آمریکا در این کشور بود، اما در عمل نه این شعار تحقق یافت و نه سیاست او توانست بحران را خاتمه دهد. از سوی دیگر، او تمایلی نداشت نقض حریم هوایی لهستان را به رویارویی مستقیم میان ناتو و روسیه بدل کند، اما اروپایی‌ها سیاستی متفاوت در پیش گرفتند. آن‌ها بر افزایش اقدام‌های دفاعی و نظامی علیه روسیه تأکید دارند، هرچند قصد ندارند این تقابل را از مرزهای اوکراین فراتر ببرند.

وی افزود: اروپا هم‌اکنون به شدت درگیر جنگ اوکراین است و نمی‌خواهد جبهه‌ای جدید در برابر روسیه بگشاید. با این حال، نمی‌توانند نقض حریم هوایی لهستان را نیز بی‌پاسخ بگذارند و به همین دلیل، رزمایش‌ها و تحرکات اخیر ناتو در منطقه بیشتر واکنشی به اقدامات روسیه بوده است تا اقدامی برای آغاز یک جبهه تازه. از سوی دیگر، روسیه نیز با برگزاری رزمایش‌های مشترک با بلاروس از دوشنبه تا جمعه هفته جاری و استقرار موشک‌های اسکندر در کالینینگراد، به دنبال نمایش قدرت است. این اقدامات نشان می‌دهد مسکو تمایل دارد همزمان با فشارهای سیاسی ناتو، از نظر میدانی نیز قدرت خود را به رخ بکشد. با وجود این، نه روسیه و نه اروپا توان و تمایل باز کردن جبهه‌ای تازه را ندارند. روسیه به لحاظ اقتصادی و نظامی در وضعیت فرسایشی قرار گرفته و اروپا نیز پس از سه سال جنگ، از نظر مالی و سیاسی درگیر مشکلات داخلی و شکاف‌های عمیق در سیاست خارجی است. بنابراین، بیشتر از آنکه این تحرکات نشانه آمادگی برای آغاز یک جنگ جدید باشد، نوعی صف‌آرایی و قدرت‌نمایی برای سنجش اراده طرف مقابل به شمار می‌رود.

مکی در پایان خاطرنشان کرد: اروپایی‌ها می‌خواهند نشان دهند که در قبال اوکراین حاضر به عقب‌نشینی نیستند و روسیه نیز تأکید دارد که از اهداف خود صرف‌نظر نخواهد کرد. این وضعیت چشم‌انداز روابط را تیره‌تر از گذشته کرده و هرچند احتمال بروز جنگی دیگر به طور قطعی وجود ندارد، اما سطح تنش‌ها را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. در عرصه سیاست نمی‌توان با قطعیت سخن گفت؛ اما شرایط اقتصادی، سیاسی و امنیتی نشان می‌دهد که طرفین فعلاً در پی حفظ توازن قوا هستند و این توازن شاید در نهایت به سازش یا مصالحه‌ای محدود منتهی شود. با این حال، شکاف‌ها و بی‌اعتمادی میان آمریکا و اروپا (به‌ویژه در خصوص میزان تعهد واشنگتن به حمایت از متحدانش در صورت گسترش جنگ) موجب می‌شود که هم اروپا و هم روسیه با نگاهی محتاطانه‌تر و محافظه‌کارانه‌تر به آینده بنگرند. در مجموع، می‌توان گفت که بحران اوکراین اکنون وارد مرحله‌ای از تقابل روانی و نظامی شده است که بیشتر بر پایه نمایش قدرت و ایجاد بازدارندگی استوار است تا آغاز یک جنگ فراگیر تازه.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز