هایکوهای مایکل کِنا؛ عکاسی که هنوز به «نگاتیو» وفادار است+فریمهایی بدیع از طبیعت در غیاب انسان

مایکل کنا را باید یکی از عکاسانی دانست که هنوز به شیوه آنالوگ و استفاده از نگاتیو پایبند است. او با نوردهیهای طولانی و ایجاز آثاری بدیع خلق کرده که میتوان آنها را هایکوهایی بصری دانست. این گزارش درباره یک نمایشگاه مهم از مایکل کِنا است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، « A form of meditation’: a photographic haiku to Japan » یا «شکلی از مراقبه هایکوی عکاسانه برای ژاپن»، عنوان نمایشگاهی است که آوریل امسال در گالری «H Queens» واقع در هنگ کنگ برگزار شده است. این نمایشگاه به عکسهای آنالوگ مینیمالیستی مایکل کنا (عکاس بریتانیایی) اختصاص دارد که «گاردین» طی گزارشی به آن پرداخته است.
نمایشگاهی که شما را به مراقبه دعوت میکند
او طی این روند، تلاش داشته زیباییها و مناظر تامل برانگیز کشور ژاپن را به تصویر بکشد. کنا برای خلق این مجموعه چهار دهه با فرهنگ و طبیعت ژاپن ارتباط عمیق داشته است. سکوت و سادگی در این آثار مولفههای مهمی به شمار میآیند. این آثار به دلیل ایجازی که دارند هایکوهای ژاپنی را به یاد میآورند و منتقدان نیز بر این امر اذعان داشتهاند.
گفتنی است، هایکو نوعی شعر ژاپنی است که ریشههای تاریخی دارد. این شیوه ساده، رسا و موجز است و در یک کلام میتوان آنرا نوشتاری با محتوا؛ اما مینیمالیستی دانست که به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
نمایشگاه شکلی از مراقبه هایکوی عکاسانه برای ژاپن» فرصتی است برای تجربه تأمل و اتصال با زیباییهای نهفته در جزئیات طبیعت و فرهنگ ژاپن. مایکل کنا با استفاده از نور طبیعی، ترکیببندی مینیمالیستی و زمانهای نوردهی طولانی تصاویری خلق کرده که آرامش سکوت و زیبایی طبیعت ژاپن را به صورت شاعرانه به تصویر میکشند. اصلا دلیل شهرت این عکاس بهرهگیری از نور طبیعی و نوردهیهای طولانی است که حاصلشان عکسهایی سیاه و سفید و مینیمال است این آثار همچون هایکوهای تصویری لحظاتی از تأمل و ارتباط عمیق با محیط را به بیننده منتقل میکنند.
در این نمایشگاه تصاویری از دریاچههای مهآلود درختان خمیده دروازههای توریی تنها و مناظر زمستانی هوکایدو به نمایش درآمدهاند. کنا درباره آثارش میگوید «الهام خلاقانه حداقل برای من در نور، جو و هر موضوعی که واکنش احساسی درونی را برانگیزد؛ یافت میشود.
«Michael Kenna» کیست؟
مایکل کنا (Michael Kenna) عکاس بریتانیایی است که در سال ۱۹۵۳ در ویدنس لانکاشر انگلستان به دنیا آمد. او به به دلیل پرداختن به مناظر سیاه و سفید مینیمالیستی و شاعرانهاش شناخته میشود. مایکل کنا در خانوادهای ایرلندی - کاتولیک و طبقه کارگر بزرگ شد. در ابتدا قصد داشت کشیش شود و از ده سالگی در مدرسه دینی سنت جوزف در آپ هالند تحصیل کرد اما علاقهاش به هنر او را به سمت تحصیل در مدرسه هنر بنبری و سپس کالج چاپ لندن هدایت کرد جایی که در رشته عکاسی تحصیل کرد و با درجه ممتاز فارغ التحصیل شد.
کنا به خاطر ترکیببندیهای ساده و مینیمالیستیاش شناخته میشود. او اغلب از دوربینهای فرمت متوسط مانند هاسلبلاد استفاده میکند که به او اجازه میدهد تصاویر مربعی با تعادل بصری بالا ثبت کند. نوردهیهای طولانی گاهی تا ۱۰ ساعت به او امکان میدهد تا جزئیاتی را ثبت کند که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند.
مایکل کنا در آثارش به تعامل بین مناظر طبیعی و ساختارهای انسانی میپردازد. او مناظر مختلفی از جمله ژاپن، فرانسه، چین آمریکا و امارات متحده عربی را به تصویر کشیده است. در مجموعههایش سکوت تأمل و زیباییهای ساده طبیعت به وضوح دیده میشود. او اغلب در ساعات دم صبح یا شب عکاسی میکند تا نورهای نرم و سایههای ملایم را به تصویر بکشد.
بزرگترین نمایشگاه کنا در هنگکنگ/ نمایشگاه «ژاپن/ بزرگترین نمایشگاه آثار مایکل کنا در هنگکنگ، از تاریخ ۲۵ آوریل تا ۱۸ مه در طبقه نهم ساختمان H Queens برگزار میشود. این مجموعه شامل ۱۰۰ عکس ژلاتین نقرهای خیرهکننده است که حاصل چهار دهه ارتباط عمیق او با مناظر، سنتها و فرهنگ ژاپن میباشد.
سبک شاعرانه/ مایکل کنا با ترکیبهای سیاهوسفید رویایی، حالوهوایی مینیمالیستی، آرام و عمیق را به تصویر میکشد؛ نوعی مراقبه بصری که در دنیای پرشتاب امروز نایاب است.
سالها زندگی در آسیا/ ارتباط دیرینه با آسیا که به گفته عکاس مملو از عناصر است/ کنا از سال ۲۰۰۶ بهطور گسترده در آسیا عکاسی کرده است.
عشق به آنالوگ و زیبایی در ندانستن/ کنا میگوید؛ بسیاری میپرسند چرا هنوز از عکاسی آنالوگ استفاده میکنم؟ یکی از دلایل من این است که نمیتوانم بهطور کامل نتیجه نهایی را پیشبینی کنم. این ندانستن، خود الهامبخش و محرک خلاقیت است.»
مینیمالیسم مانند شعر هایکو/ کنا تأکید میکند: «من به ایجاز علاقهمندم، مثل شعر هایکو که با چند واژه دنیایی از معنا میسازد. ترجیح میدهم تصویرم تخیل بیننده را برانگیزد تا آنکه همه چیز را توضیح دهد.»
درک طبیعت از درون/ او در مواجهه با درختان خود را بخشی از هستی میبیند و میگوید: «خودم را مانند درختی تنها تصور میکنم که در لحظه زندگی میکند، با فصلها در گردش است، و از یک آغاز دوردست تا پایانی ناشناخته در حرکت است.»
کشف، نه طراحی/ کنا میگوید: «من برنامهریزی خاصی برای عکاسی ندارم. تنها راه میروم، کشف میکنم، و عکاسی میکنم. فرآیند برایم مهمتر از نتیجه است.»
سیاهوسفید آرام و ماندگارتر از رنگ/ به باور او، سیاهوسفید قدرت تخیل را فعال میکند: «رنگ با دنیای بیرون رقابت میکند، اما سیاهوسفید آرامتر و عمیقتر در ذهن میماند.»
طبیعت بهمثابه معبد/ او درباره دروازههای توریی میگوید: «این نمادها ما را به تمرکز بر چیزهای مهم، فاصلهگیری از حواسپرتیها و اولویت دادن به زندگی واقعی دعوت میکنند.»
جاذبه سکوت پس از حضور انسان/ او میگوید: «جایی که انسان حضور داشته و دیگر نیست، مرا جذب میکند. کنارههای تأثیر بشر، جایی که طبیعت جایگزین شده است، برای من الهامبخشترین مکانها هستند.»