خبرگزاری کار ایران

نگاهی به جشنواره موسیقی فجرِ سی و یکم موسیقی فجر؛

کارنامه‌ای بی‌نظم؛ جوایزی پروپیمان

سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر را می‌توان پرمدعاترین جشنواره فجر تاریخ موسیقی ایران دانست. جشنواره‌ای که مدیر آن قصد داشت در کمتر از 6 ماه جادو کند اما یکی از بی نظم‌ترین جشنواره‌ها را رقم زد.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ حالا که یک هفته از پایان جشنواره موسیقی سی و یکم می‌گذرد می‌توانیم نگاهی منطقی‌تر به آن داشته باشیم. می‌توان گفت سرآغاز دردسرهای جدید برای این جشن ملی از زمانی بود که علی مرادخانی (معاون هنری وزیر ارشاد)‌ تصمیم گرفت برگزاری و مدیریت جشنواره را به خانه‌ی موسیقی بسپارد. این تصمیم منجر به برگزاری جلسات مختلف به همراه سیاست‌گذاران سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر شد اما دقیقا در همان زمان اعتراضات هنرمندان و رسانه‌ها به شائبه‌هایی که درباره عملکرد غیرقانونی خانه موسیقی وجود داشت؛ باعث شد تا معاون وزیر مدیریت جشنواره را به شخص حمیدرضا نوربخش واگذار کند. به همین دلیل هم در آن زمان گفته شد که نوربخش نه به عنوان مدیرعامل خانه موسیقی بلکه به عنوان یک شخصیت حقیقی مدیریت را پذیرفته است.

جشنواره موسیقی فجر مدت‌ها بود که توسط یک دبیر برگزار می‌شد و طی سال‌های اخیر انجمن موسیقی و علی ترابی مدیریت اجرایی آن را برعهده داشتند. هر ساله در پایان جشنواره و در مراسم اختتامیه؛ دبیر جشنواره معرفی می‌شد و او یکسال فرصت داشت تا جشنواره بعدی را برگزار کند اما اقدام حیرت‌آور معاونت هنری که به‌نظر می‌رسید حرکتی در استمرار استعفای نوربخش باشد، باعث شد مدیر جشنواره یعنی حمیدرضا نوربخش کمتر از شش ماه فرصت داشته باشد تا جشنواره سی و یکم را آماده کند. در این بین نکته‌‌ی قبل توجه؛ اظهارات ارجمند مبنی بر فشارهای نوربخش و خانه موسیقی بر استعفا دادن اوست.

اما 27 آذر ماه بود که جشنواره سی و یکم با حواشی متعدد گشایش یافت. برگزاری آیین گشایش جشنواره با معرفی بخش‌های مختلف، گروه‌های حاضر در جشنواره و جدول جشنواره سی و یکم همراه بود. در این مراسم به‌طور رسمی اعلام شد که بخش‌های رقابتی و نسلی دیگر از جشنواره حذف شدند  تعداد اجراها کم شده است و سالن‌های میزبان کاهش یافتند. این اقدامات با وجود مخالفت شدید بسیاری از هنرمندان و رسانه‌ها صورت گرفت اما نکته آنجاست که جدول اجراها در مدتی کمتر از سه ماه آماده شده بود و این نکته خود بسیار جای شگفتی داشت. آیا مدیر جشنواره سی و یکم توانسته بود در این مدت کوتاه جشنواره سی و یکم را سامان دهد؟

پاسخ این سوال خیر است. پس از برگزاری آیین گشایش؛ جدول اجراهای جشنواره سی و یکم نزدیک به 5 بار تغییر کرد. در این تغییرات سالن ارسباران به جشنواره اضافه شد، محل جرای گروه‌های تلفیقی تغییر کرد، بسیاری از کنسرت‌ها جابه‌جا یا حذف شدند و تعدادی از اجراهای پاپ دو اجرایی شدند. درواقع می‌توان گفت که نیمی از اطلاعات داده شده در مراسم آیین گشایش هیچ پایه‌ای نداشت و صرفا برای جلب‌ توجه مردم و رسانه گفته شد.

شاید نوربخش انتظار جادو یا شعبده داشت اما محصول اقدامات او تا اولین روز جشنواره؛ تنها و تنها بی‌برنامگی بود. او معتقد بود که جشنواره جای حرفه‌ای‌هاست اما پیش از هرچیز عملکرد غیرحرفه‌ای او باعث شد تا آغازی غیرحرفه‌ای برای جشنواره رقم خورد. سرانجام روز اول جشنواره با اجرای ارکستر سمفونیک آغاز شد که در همان روز اول حاشیه‌های دیگری گریبان گیر جشنواره شد.

علی رهبری خبر داد که تهمورس پورناظری اجازه پخش تصویر حسین علیزاده را نداده است اما سرانجام با تهدید توانسته آن را پخش کند. بر این اساس نگاه‌های سلیقه‌ای که در خانه موسیقی رواج داشت را می‌توانستیم در جشنواره سی و یکم هم دید. پس از این اتفاق علی رهبری به خبرنگار ایلنا گفت که اگر سال آینده نیز مسئولان جشنواره افراد کنونی باشند به هیچ وجه خودش و ارکستر در آن حضور پیدا نمی‌کنند.

روز سوم جشنواره بخش تازه تاسیس جشنواره یعنی گروه‌های تلفیقی اجراهای خود را روی صحنه آوردند. این بخش یکی از نکات مثبت جشنواره بود که به مشکل برخورد. مدتی پیش از اجراهای گروه‌های تلفیقی در ارسباران؛ ایلنا در گزارشی درباره شرایط صدابرداری سالن و کیفیت اجرا نوشت. اما نهایتا در این بخش فرصتی وجود داشت تا گروه‌هایی که چندان در محافل رسمی دیده نمی‌شوند؛ به اجرا بیایند.

اما از همان روز اول تاخیرهای چند ساعته، صدابرداری بسیار بد و اجراهای مخالف آنچه در بروشورها آمده؛ موجب شد تا این بخش نیز به بی‌نظمی‌های متعدد جشنواره موسیقی فجر اضافه شود. پیشتر نیز درباره صدابرداری اینگونه اجراها ابراز نگرانی شده بود اما کسی توجه نکرد. مشکلات بخش گروه‌های تلفیقی تا آخرین روز اجراهایشان ادامه داشت و تنها تاخیرهای چند ساعته به پایان رسید.

روز پنجم جشنواره یکی از سرنوشت‌سازترین روزهای جشنواره بود. در این روز دو تا از مهمترین کنسرت‌های جشنواره یعنی اجرای شجاعت حسین خان و کاوه یغمایی لغو شد. پس از آن نیز گروه تندر که قرار بود در ارسباران روی صحنه رود؛ کنسرتش لغو شد. علاوه بر این اجراها؛ کنسرت گاسپاریان و دو هنرمند افغان نیز پیش از جشنواره لغو شده بود. نکته قابل توجه اینجاست که دبیر جشنواره اعلام می‌کند؛ جشنواره رکورد زده و نزدیک به دو میلیارد درآمد داشته. اما این نظر مطرح می‌شود که با لغو این کنسرت‌ها خسارتی عجیبی به جشنواره وارد شده است که این موضوع با درآمدهای گشاده‌دستانه همخوانی چندانی ندارد.

در طول اجراهای جشنواره؛ وزیر ارشاد حتی یکبار هم به یکی از کنسرت‌ها نیامد درحالیکه سال‌های قبل وزیر به جشنواره می‌آمد. آخرین اجرای جشنواره هم به پایان رسید تا اختتامیه برگزار شود اما این اختتامیه بیشتر اختتامیه خانه موسیقی و دوستان بود تا اختتامیه جشنواره موسیقی فجر!

در مراسم اختتامیه وزیر ارشاد، معاون هنری وزیر و مدیر جشنواره با افتخار از تغییر ریل‌گذاری جشنواره سخن گفتند که البته به نظر می‌رسید بیشتر برای دلخوش کردن هنرمندان موسیقی چنین موضوعی مطرح می‌شود.

درحاشیه این جشنواره می‌توان سوالاتی از دبیر جشنواره پرسید. سوالاتی از این دست که:

1- چگونه جشنواره سی و یکم را یکی از موفق‌ترین جشنواره‌های برگزار شده‌ فجر می‌دانید وقتی اعتراض بسیاری از هنرمندان به آسمان رفته و یکی از بی‌نظم‌ترین جشنواره‌های موسیقی فجر با لغو کنسرت‌های روزانه رقم خورده است؟

2- چرا مدیر جشنواره با کنار زدن دبیر؛ در میانه راه جشنواره موسیقی فجر این سِمَت را تبدیل به یک سِمَت تشریفاتی کرد؟ آیا قرار نبود حمیدرضا نوربخش به عنوان یک شخصیت حقیقی مدیریت جشنواره را بپذیرد؟ پس چرا حتی کارت دعوت‌های اختتامیه جشنواره موسیقی فجر با سربرگ خانه موسیقی ارسال شد؟

3- برندگان جوایز جشنواره همگان را شگفت‌زده کردند. چرا معیارها و ملاک‌های انتخاب آثار برگزیده اعلام نمی‌شود؟

4- جوایز بهترین‌ آلبوم در تمامی بخش‌ها و جایزه ویژه به خواننده آلبوم یا آهنگساز آن رسید درحالیکه در همه جای دنیا؛ جایزه به تهیه‌کننده آن می‌رسد. این قانون برای 60 سکه‌ای که به آلبوم تهمورس پورناظری و همایون شجریان داده شده؛ صادق است و برای باقی آلبوم‌ها نیز باید اتفاقی مشابه بیفتد و جوایز آن به تهیه‌کننده برسد. چرا وقتی قرار است جشنواره موسیقی فجر به استانداردهای بین‌المللی نزدیک شود؛ حتی یکبار به شیوه برگزاری مراسم گرمی توجهی نمی‌شود؟

5-  بررسی آثار بخش رقابتی برای جایزه تازه تاسیس باربد؛ به آلبوم‌هایی که از مهرماه 92 تا مهر ماه 94 منتشر شده‌اند اختصاص داشت. چگونه ممکن است بهترین آلبوم در شاخه موسیقی کلاسیک به اثری که آبان ماه در خانه موسیقی رونمایی شده؛ برسد؟

6- هیئت داوران جشنواره همان کسانی هستند که جوایز بخش‌های مختلف را کسب کردند. چگونه ممکن است اعضای هیئت داوران مثل اردشیر کامکار، هوشنگ کامکار، همایون نصیری و بهروز صفاریان هم داور باشند هم برنده جایزه باربد؟

7- چرا سایتی که اولین تجربه بلیت‌فروشی خود را پشت سر می‌گذراند (میرسی) در جشنواره می‌تواند یک سایت جدید بلیت فروشی تبلیغ کند و به نوعی جشنواره هم اسپانسر آن شود؟

8- چرا تبلیغات جشنواره موسیقی فجر به افرادی خاص اختصاص داشت و به‌طور یکسان برای گروه‌ها در سطح شهر تبلیغ نشد؟ حتی تنها ارکستر سمفونیک حرفه‌ای ایران با رهبری جهانی هم تبلیغاتی برای اجرای جشنواره خود نداشت.

9- چه کسی مدیریت آینده جشنواره موسیقی فجر  را در دست خواهد داشت؟

کد خبر : ۳۵۱۱۴۴