خبرگزاری کار ایران

نویسنده و کارگردان نمایش «کوارتت تن در بافه‌های باد» مطرح کرد؛

دغدغه‌ای با عنوان زنان قالیبافِ اقوام مختلف/ «امید» رشته سمبولیک اپیزودهای اثرم است

دغدغه‌ای با عنوان زنان قالیبافِ اقوام مختلف/ «امید» رشته سمبولیک اپیزودهای اثرم است

مالمیر درباره تک‌اجرایی شدن سالن‌های مجموعه تئاترشهر می‌گوید: اصول کار تئاتر این است که آرامشی وجود داشته باشد. بازیگران و عوامل باید قبل از اجرا آرامش داشته باشند. به هرحال همه عوامل بخصوص بازیگران باید تمرکز داشته باشند. بازیگران قبل اجرا بدن و بیان کار می‌کنند و باید در فضایی آرام به تمرکز لازم برسد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه تئاترشهر طی چند سال گذشته در بخش مدیریت درگیر انتصاب‌ها و رویدادهای دوره‌ای خود بوده، با این حال اجرای نمایش‌ها در تمام طول سال تداوم داشته است.  آخرین خبر در رابطه با مجموعه تئاترشهر با مدیریت کوروش سلیمانی، تسریع انجام امور مربوط به حریم بیرونی آن است؛ پروژه‌ای چند ساله و نیمه‌تمام که همواره جای نقد و مناقشه داشته است. 

یک اجرایی شدن نمایش‌ها در تمام سالن‌های تئاترشهر اتفاق دیگری است که در مدیریت سه ماهه کوروش سلیمانی رخ داده. البته برنامه‌ای که در دوره مدیریت قبلی تئاتر شهر طراحی شده به قوت خود باقی است؛ یعنی برخی سالن‌ها دو اجرا دارند، اما در سال جدید رویه تک اجرایی بودن در سالن‌ها اجرایی خواهد شد. 

«کوارتت تن در بافه‌های باد» عنوان یکی از جدیدترین نمایش‌های تئاترشهر است که در کارگاه نمایش روی صحنه رفته است.  نویسندگی و کارگردانی این اثر نمایشی به عهده احسان مالمیر بوده و مریم حاج محمدی در آن ایفای نقش کرده است. این نمایش، اپیزودیک است و به مصائب زنان مناطق مختلف کشورمان می‌پردازد.  از دیگر عوامل این نمایش که از روز چهارشنبه دوازدهم آذرماه روی صحنه رفته،  می‌توان به نازنین منصوری و افسانه نادی (موسیقی و آواز)، محسن بنی‌اسدی (مدیر هنری) و کیوان ضیاپور (طراح نور) اشاره کرد. 

احسان مالمیر درباره جزییات نگارش و اجرای نمایش «کوارتت تن در بافه‌های باد» با ایلنا گفتگو کرد. 

دغدغه‌ای با عنوان زنان قالیبافِ اقوام مختلف/ «امید» رشته سمبولیک اپیزودهای اثرم است

 کمی درباره اهمیت و جایگاه «کارگاه» نمایش در مجموعه تئاترشهر صحبت کنیم. آیا «کارگاه نمایش» همچنان برای تئاتری‌های تجربه‌گرا، مکانی مهم و با اهمیت است؟ 

 تئاترشهر مامنی برای بچه‌های تئاتری و آن‌هایی است که داری تجربه و سابقه هستند. به هرحال اجرا در سالن‌های تئاتر شهر همواره برای تئاتری‌ها یک آرزو بوده است. کارگاه نمایش نیز از این اهمیت مستثنی نیست. هرچند تعداد صندلی‌های آن نسبت به سالن‌های دیگر مجموعه کمتر است. اتفاقا یکی از ضعف‌های بزرگ کارگاه نمایش همین مورد است. اما جز این مورد، سالن خیلی خوبی است. و امکانات نور خوبی دارد. 

 فضای «کارگاه نمایش» در خدمت نمایش و اجرای‌تان بوده است؟

بله  این سالن برای نمایش ما مناسب است. ما سالنی می‌خواستیم که باکس باشد و برای بازی بازیگر فضای مناسبی داشته باشد. 

بخصوص برای نمایش‌های کم‌بازیگر؟ 

نه اصلا اینطور نیست که فضای این سالن صرفا برای آثار کم‌بازیگر مناسب باشد. اتفاقا از این نظر هم خوب است. سالن فضای بزرگی دارد و صحنه اجرا حتی برای چهار تا پنج بازیگر هم مناسبت است. 

حتما مطلع هستید که اجراهای سالن‌های تئاترشهر با آمدن کوروش سلیمانی به عنوان رییس جدید مجموعه، قرار است دچار تغییراتی شود. یکی از اتفاقات تک‌اجرایی شدن نمایش‌ها در سالن‌های تئاترشهر است. آیا این روند، نمایش شما را هم شامل می‌شود و کلا نظرتان درباره این تغییر چیست؟ 

ابتدا بگویم که بله نمایش «کوارتت تن در بافه‌های باد» نیز بر همین اساس روی صحنه رفته است؛ اصطلاحا ما هم تک اجرا هستیم. من کاملا با این اتفاق و این رویه موافق هستم؛ چرا که در نهایت به نفع نمایش‌های روی صحنه است. اصول کار تئاتر این است که آرامشی وجود داشته باشد. بازیگران و عوامل باید قبل از اجرا آرامش داشته باشند. به هرحال همه عوامل بخصوص بازیگران باید تمرکز داشته باشند. بازیگران قبل اجرا بدن و بیان کار می‌کنند و باید در فضایی آرام به تمرکز لازم برسد. نباید عجله و شتابی وجود داشته باشد. مسلما دو اجرایی بودن سالن‌ها به نفع نمایش‌ها نیست.

 یکی از موضوعاتی که همواره حاشیه‌ساز بوده و بر کیفیت اجراها تاثیر می‌گذارد، تغییر دکور نمایش‌هایی است که به طور مشترک در یک سالن اجرا دارند. این روند دو حالت دارد؛  یا اینکه کارگردان و طراح صحنه باید از خیر دکور سنگین بگذرند یا درنهایت به حداقل‌ها رضایت دهند. درنهایت این عجله و تعویض‌ها کیفیت کار را تنزل خواهد داد. 

دقیقا همینطور است. بر اساس روند قبلی (دو اجرایی بودن سالن‌ها)، اولین سوال از سوی مسئولان مربوطه این است که دکور نمایشت به چه شکل است؟ آیا زود جمع می‌شود؟ و اینکه آیا گروه بعدی، سالن را زود تحویل خواهد گرفت؟! همه این موارد استرسزا هستند و نباید باشند.

 بر اساس کارنامه‌تان، این سوال مطرح می‌شود که تئاتر تجربی و فرم‌گرا برای‌تان تا چه حد اهمیت دارد؟ 

من اولین کارم را با نمایش «تاراج‌نامه» نوشته استاد بهرام بیضایی آغاز کردم. حدود یک سالی روی این اثر وقت گذاشتیم؛ چه روی متن، و چه روی بازی‌ها و فرم‌ها. البته در آن مقطع بیشتر روی متدهایی چون تئاتر بی‌چیز (از میرهولد گرفته تا گرتفسکی) کار می‌کردیم. در آن دوران کارهای تجربه‌گرا هنوز خیلی باب نشده بود. فرم‌هایی که طراحی می‌کردیم خیلی فیزیکال بود. 

 از نمایش «کوارتت تن در بافه‌های باد» بگویید؛ چه مولفه‌هایی را اساس این اثر می‌دانید؟

اثر فعلی بر پایه قراردهای نمایشی ایرانی و شرقی است. خودتان می‌دانید که توجه غرب از تاریخی به این قراردادها جلب شد و آن‌ها به سمت قراردادهای نمایشی ما رفتند. نمایش ما هم همین است و از اِلِمان‌های نمایش‌های شرقی، بخصوص ایرانی بهره برده‌ایم. در نمایش ما بازی در بازی، نقالی و موارد دیگر با رویکرد نو مورد توجه بوده است. 

شما در نمایش‌تان  به معضلات اجتماعی می‌پردازید. ظاهرا تئاتر اجتماعی ما نسبت به دهه‌های هفتاد و هشتاد روندی نزولی را پیموده است. اگر یادتان باشد در آن دوران هنرمندان جوانی چون محمد یعقوبی، علیرضا نادری و تعدادی دیگر این پرچم را بالا بردند. 

باید اینگونه پاسخ سوال‌تان را بدهم که نگاه ما در تئاتر از اجتماع گرفته می‌شود. دغدغه‌هایی که در زندگی داریم و مواردی که آزارمان می‌دهد یا خوشحال‌مان می‌کند. مرض‌ها و دردهایی که در اجتماع وجود دارد، باعث می‌شود ما به سمت هنر برویم. در ادامه است که هنرمند تغییر یا نمودی از آنچه در اجتماع شاهدش هستیم را در قالب یک اثر ارائه می‌کند. در رابطه با نمایش «کوارتت تن در بافه‌های باد» هم باید بگویم که این اثر یک کار آسیب‌شناسانه است؛ آن هم در حوزه زنان. 

دغدغه‌ای با عنوان زنان قالیبافِ اقوام مختلف/ «امید» رشته سمبولیک اپیزودهای اثرم است

بله این پرداختن به زندگی زنان معاصر هم اتفاقی است که در متن و اجرا روی آن تمرکز داشته‌اید. کمی درباره این مضمون، توضیح دهید. 

در رابطه با متن و اجرا، کاری که ما در حوزه زنان کردیم، آسیب‌شناسانه بوده است. پیش‌تر باید بگویم اساس کار ما پژوهشی بوده است، اینگونه که به سراغ قومیت‌های مختلف رفته‌ایم. به مناطق دوردست رفته‌ایم و از زنانی سراغ گرفته‌ایم که اسمی از آن‌ها نیست و کمتر به آن‌ها پرداخته می‌شود. این حوزه پر از مسئله است و این درحالی است که ما مدام به سراغ شهرهای بزرگ می‌رویم.

معمولا اینگونه است که نویسندگان و کارگردان‌ها چه در سینما و چه در تئاتر، صرفا طبقات اجتماعی خاص  را مورد توجه قرار می‌دهند. گویا مناطق دور افتاده و روستاهای دور دست و اهالی آن‌ها جزو آمار نیستند! 

درست است. و چقدر داستان‌های مهم و زیبایی در این مناطق وجود دارد. رنج‌هایی در زندگی این دسته از آدم‌ها، وجود دارد که می‌توان آن‌ها را دراماتیک کرد. موارد بسیاری وجود دارد که می‌توان به آن‌ها پرداخت. به طور مثال هر کدام از اقوام موسیقی مختص به خود را دارند. 

حتی لباس‌ها و رسم‌ها و آیین‌ها داری تفاوت و تنوع بسیار است. در نهایت همه این موارد را باید فرهنگ نامید. اینگونه به نظر می‌رسد که تئاتری‌های نسل‌های جدید خیلی به سراغ نمایشنامه‌های ایرانی نمی‌روند. یا حتی اغراق نیست اگر بگوییم در میان نسل‌های جدید نمایشنامه‌نویس درخور، نداریم. کافی است سری به سالن‌های خصوصی تئاتر بزنید تا با انبوه نمایش‌های خارجی مواجه شوید. 

مواردی که می‌گویید وجود دارد. شاید خودتان بهتر بدانید که سالن‌های خصوصی بیشتر به آثار غیر ایرانی گرایش دارند که دلیلش را نمی‌دانم. برایتان نمایش خودمان را مثال می‌زنم. ما اثر را به یکی از سالن‌های خصوصی (که اسمی از آن نمی‌برم)، بردیم. آن‌ها بی‌آنکه نمایش را بازبینی کنند، با اتکا با یک بخش کوچک از کار، که قبلا دیده بودند، اثر را نپذیرفتند! آنچه به من گفتند این بود؛ کار شما نزدیک به کار معیار است! آیا کار معیار، ضعف است؟! اگر نمایشی اینگونه باشد باید آن را روی سر بگذاریم و حلوا حلوا کنیم. آیا اهمیت دادن به فرهنگ و ارزش‌ها و معیارها، ضعف محسوب می‌شود؟! این مواجهه عجیب و غریب برایم خیلی جالب بود. 

 اگر با همین فرمان پیش برویم، روزی خواهد رسید که می‌گوییم چرا از نسل‌های جدید نویسنده نداریم و چرا نمایش ایرانی با دغدغه‌های اینجایی، روی صحنه نمی‌روند؟!

متاسفانه همینطور است. باید به این مورد توجه کنیم که آثار ایرانی چه رویکردی دارد و چگونه اجرا می‌شود و چه فرمی دارد؟ حتی این فرصت را نمی‌دهند که فرد کار خودش را ارائه دهد. 

نگارش متن «کوارتت تن در بافه‌های باد» چقدر طول کشید و چطور به فرم‌های جدید رسیدید، شاید هم به متن افزوده شده یا از آن کاسته‌اید. 

همانطور که گفتم نمایشنامه «کوراتت تن در بافه‌های باد» بر اساس پژوهش‌هایی که داشتم نوشته شده و شکل گرفته است. چند سالی بود که چنین دغدغه‌ای داشتم و مقوله فرش و قالی‌باف‌ها توجهم را جلب کرده بود. 

 فرش و قالیبافی یکی از مضامین مشترک تمام اپیزودهای نمایش‌تان است. 

 نسبت به هنر فرش قالی‌باف‌ها دینی به گردنم احساس می‌کردم و دوست داشتم در این حوزه کار کنم. قبلا هم در این زمینه پژوهش‌هایی کرده بودم. 

این پژوهش‌ها که روی آن تاکید دارید، بر چه اساس بوده است؟ 

تحقیقات من به صورت کتابخانه‌ای و میدانی بوده است. یعنی برای امر پژوهش به شهرستان‌ها می‌رفتم. مناطقی چون بوشهر و بلوچستان را مقداری گشته بودم. آبان‌ماه سال گذشته بود که استارت کار زده شد. خانم مریم حاج‌محمدی اتودهایی زده بودند و اصطلاحا بیس کار را داشتند. در ادامه بود که من به ایشان پیشنهاد همکاری دادم و سپس با هم شروع کردیم. در همان مقطع بود که نگارش متن را با اپیزود زن بوشهری شروع کردیم. تمرینات‌مان هم، هم‌ زمان شروع شد. در ادامه به سفرهایی رفتیم و تحقیقات لازم انجام شد. در نهایت به شهرهایی که می‌خواستیم سفر کردیم.

شخصیت های زن در نمایش شما نماینده اقوام هستند. نوشتن درباره کدامیک از آنها برایتان دشوارتر بود؟

نوشتن درباره ترکمن‌صحرا خیلی برایم سخت بود؛ تا اینکه به آنجا رفتم. اهالی ترکمن‌صحرا را دیدم و با آن‌ها مواجه شدم تا انعکاس فرهنگ و رفتارها و موارد دیگر، بهتر و درست‌تر باشد. مثلا اینکه می‌خواستیم ببینیم چه غذاهایی دارند؟ موسیقی زنده و اصیل آن‌ها به چه شکل است. و موارد دیگر. لازم بود هم من و هم بازیگرم با ترکمن‌ها و زندگی و فرهنگ آن‌ها، آشنا شویم. لازم بود بدانم چه مسائل و مشکلاتی دارند، تا ذهنم برای نوشتن باز شود. 

دغدغه‌ای با عنوان زنان قالیبافِ اقوام مختلف/ «امید» رشته سمبولیک اپیزودهای اثرم است

به لحاظ دراماتیک باید در یک اثر نمایشی رشته‌ای چون نخ تسبیح وجود داشته باشد تا درام شکل گیرد. در آثار اپیزودیک ایجاد چنین رشته‌ای دشوارتر است. در اثر شما نقطه مشترک بین اپیزودها چه مولفه‌ای است؟ مثلا پرداختن به مقوله فرش و قالی بافی می‌تواند چنین رشته‌ای باشد. باقی را شما بگویید. 

اگر بخواهیم سمبولیک به این سوال شما جواب بدهم، باید بگویم آن رشته‌ای که می‌گویید، امیدی است که در دل همه شخصیت‌ها به شکل‌های مختلف، وجود دارد.  این امید در دل یکی از شخصیت‌ها به شکل عروسی سپید است. این امید را دل یکی دیگر از زنان نمایش به شکل عروسکی با لباس سفید می‌بینیم. زنِ دیگر نمایش همین امید را به شکل کبوتر و دیگری آن را، مانند اسبی سپید می‌بیند. 

یعنی این امید بر اساس فرهنگ و جهان‌بینی شخصیت‌ها شکل و ظاهری متفاوت دارد. 

بله و این امید آن رشته نخی است که آن‌ها را به هم وصل می‌کند. 

فرهنگ‌ها و آیین‌ها هم تا جای ممکن پوشش داده‌اید. مثلا در اپیزود زن بوشهری «خیام‌خوانی» داریم که یکی از آیین‌های قدیمی مردم آن منطقه است. یا مثلا زن کرد را می‌بینیم که به عزای پسر کولبرش نشسته است. موسیقی و لباس‌ها نیز بر اساس فرهنگ مناطق طراحی شده‌اند؟ 

بله به لباس‌ها و البته موسیقی توجه داشته‌ایم تا اساس کار رعایت شود. البته حین اجراها، موسیقی نواحی را بیشتر به صورت ضبط شده داریم؛ چون اجرای زنده دشواری‌های خودش را دارد. برای انجام بهتر کارها در این بخش نوازنده و خواننده‌ای داریم که تا جای ممکن به اجرای آثار محلی می‌پردازد. ایشان به اجرای شروه‌خوانی و لالایی‌های محلی و آثاری از این دست می‌پردازد. تلاشم این بوده تا جای ممکن از موسیقی‌های اصیل هر منطقه بهره ببرم. اتفاقا زمانی که به ترکمن‌صحرا رفته بودم، شخصا به ضبط آثار موسیقایی همان منطقه پرداختم. 

با توجه به اجرایی که در تئاترشهر دارید و حضورهای قبلی‌تان در این مجموعه، مخاطبان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا اغلب آن‌ها دانشجویان و تئاتری‌های تهران و شهرستان‌ها هستند؟ 

خوشبختانه تئاترشهر علاوه بر تئاتری‌ها و دانشجویان، مخاطبان عمومی دارد. مردم عادی سالن‌های مجموعه را می‌شناسند. مردم حتی به صورت گذری هم تئاترشهر را می‌شناسند. حال دیگر در میان مردم عادی نیز می‌توان تئاتر بین‌های حرفه‌ای نیز وجود دارد. با اینکه آثار دیگرم نیز در سالن‌های دولتی روی صحنه رفته، اما تئاترشهر چیز دیگری است. 

با احترام به نمایش شما، کم و کیف انتخاب آثار و اجراهای تئاتر شهر، هنوز قابل دفاع نیست. شاهد بوده‌ایم که طی چند سال گذشته تئاتر شهر میزبان نمایش‌های منتخب جشنواره‌های نوپا بوده است. 

امید داریم با وجود آقای کوروش سلیمانی به عنوان رییس تئاترشهر، آن هم با نگاه مدرن و باز و آگاهی که دارند، شاهد اتفاقات بهتری باشیم. 

تئاترشهر در دهه هفتاد و هشتاد برای تئاتری‌های تهران و شهرستان‌ها، مکانی دست‌نیافتنی و با اهمیت بود. آیا مطلبی ناگفته مانده است؟ 

خیر گفتنی‌ها گفته شد. از شما بابت این گفتگو ممنونم. امیدوارم مجموعه تئاترشهر به آن جایگاه قبلی خود برسد.

گفتگو: وحید خانه‌ساز

انتهای پیام/
خبرنگار : وحید خانه‌ساز
ارسال نظر
پیشنهاد امروز