تهیهکننده نمایش «نقطهی عطف» در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
قرار نیست به هر قیمتی برای اهل بیت (ع) نمایش تولید کنیم/ برخی نمایشهای مذهبی را اصلا تئاتر نمیدانند
حمایت ارگانهای دولتی مالی نیست چون نقدینگی ندارند
نمایش مذهبی باید در حدی باشد که هنرمندان تئاتر و مخاطبانی که در رشته هنر تحصیل کردهاند و تئاتر خواندهاند نیز بیایند و آن را ببینند و لذت خودشان را ببرند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تئاتر سبکهای مختلفی دارد و این نویسنده و کارگردان و دیگر عوامل هستند که بر اساس جهانبینی و فضای جامعه، آنها را سمت و سو میبخشند. در همین نقطه است که خلاقیت یا عدم خلاقیت رخ میدهد. به هر روی این رویه همواره وجود داشته، اما اینکه آیا تمام سبکها توسط جامعه هنری کشور پذیرفته شدهاند یا خیر، خود سوال دیگری است.
در میان سبکهای مورد توجه در ایران، نمایشهای آیینیمذهبی بیش از بقیه مظلوم واقع شدهاند؛ که این انزوا دلایل واضحی دارد. موضوع نخست این است که کلا تئاتر مذهبی در ایران به عنوان ژانر، واجد تعریفی مشخص و معین نیست. این دسته از آثار گاه در دسته نمایشهای آیینی قرار میگیرند و گاه در فضای جبهه و جنگ به عنوان اثری دفاع مقدسی تولید و اجرا میشوند. در نهایت اینکه مخاطبان و هنرمندان، این دسته از آثار را مناسبتی میدانند. معمولا زمانی که از یک اثر مناسبتی نام برده میشود، خواهناخواه موضوع سفارشی بودن مطرح میشود.
موضوع این است که در کشورهای صاحب هنر و اندیشه اینگونه تعاریف و دستهبندیها منسوخ و مطرود است. معمولا نمایشهای مذهبی که در دسته آثار کلیسایی و آیینی قرار میگیرند توسط منتقدان، هنرمندان و مخاطبان برچسب سفارشی نمیخورند، حتی اگر سفارشی باشند. اما اینجا اینگونه است که هنرمندان آکادمیک و روشنفکر خود را از افرادی که با اعتقادات جدی مذهبی در عرصه تئاتر فعالیت میکنند، جدا میدانند که درست نیست. به هرحال دین، مذهب و مناسبات و اتفاقاتی که در این گستره رخ داده، بخشی جداییناپذیر و مهم از تاریخ سرزمین ماست. مطمئنا عدم پرداختن به قصص قرآنی، احادیث، روایات و وقایع مهم تاریخی در عرصه هنر، ابتداییترین قدمها در تحریف حقایق محسوب میشوند.
یکی از نمایشهای مذهبی این روزها که در تالار اندیشه حوزه هنری روی صحنه رفته، «نقطه عطف» نام دارد که به آستان مقدس فاطمی تقدیم شده است.
سیدمرتضی هاشمی گلپایگانی و امیرحسین آلادپوش نویسنده این اثر هستند و علیرضا و محمدجواد صادقی کارگردانی آن را به عهده داشتهاند.
محمد طاهری، سعید بحرالعلومی، امیرحسین صفری، مصطفی جوادیفام، محمد نصراوی، سبحان سرپولکی و محسن انصاری به ترتیب حروف الفبا بازیگرانی هستند که در نمایش «نقطه عطف» ایفای نقش کردهاند. از دیگر عوامل این اثر میتوان به علی علیایی و بهزاد ابراهیمی (طراح فرم و مجری گروه فرم و حرکت)، مصطفی آقایی و علیرضا ماضیاننژاد (سرپرست گروه فرم و حرکت)، نوید فرحمرزی (طراح گریم)، کمیل ارجمندی (طراح نور و تنظیم نور) اشاره کرد.
در خلاصه داستان این اثر نمایشی آمده است: در ساختار داستان، نقطه عطف رویدادی است غیرمنتظره که جهت ماجراها را تغییر میدهد. شخصیت اصلی در نقطه عطف با یک مشکل یا معضل بزرگ روبهرو میشود و بر سر دوراهی قرار میگیرد. او با تصمیمی که اتخاذ میکند، سفری سخت و دشوار را در پیش میگیرد. سفری که از چارچوب داستان بیرون میزند و از دل تاریخ به زمان حال میرسد.
سعید محمدی (تهیهکننده اثر) درباره نمایش «نقطه عطف» با ایلنا گفتگو کرد.

اجرای نمایش «نقطه عطف» چه زمانی آغاز شد و به پایان رسید؟
نمایش ما قرار بود از روز چهارشنبه بیست و یکم آبانماه روی صحنه برود، اما خب تاخیر در تحویل سالن و برخی موارد باعث شد از روز پنجشنبه بیست و دوم آبانماه اجرای خود را آغاز کنیم که تا بیست و هفتم آبانماه ادامه یافت.
اصولا تعداد گروههای تئاتر مذهبی معدود است و وجود گروههای ثابتی که سالیان سال صرفا در این بستر فعالیت کنند، معدودتر. با این حساب کمی از گروه فرهنگیهنری «نینوا» بگویید. چه زمانی و چگونه تاسیس شد و تا به امروز چه مسیری را دنبال کرده است؟
گروه فرهنگیهنری نینوا، از سال ۱۳۹۶ فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت ما در همان ابتدا از مسجد رضایی، واقع در محله خاوران با همان برو بچههای مسجد، آغاز شد. در این زمینه ما از پتانسیل داخلی بنای مسجد بهره بردیم. به این شکل که حیاط مسجد را به آمفیتئاتر تبدیل نمودیم. این فضا کامل و رسمی بود و نور و صدا و صحنه و دیگر امکانات را شامل میشد. ما حتی فضای پشت صحنه و اتاق گریم هم داشتیم. جالب اینکه این اتفاق در آن مقطع بسیار مورد استقبال قرار گرفت. البته در آن دوران تبلیغات مانند امروز گسترده نبود و ما هم تبلیغات محدودی داشتیم که در حد منطقه بود. این اتفاق در آن دوران برای برخی از خبرگزاریها هم جالب توجه بود، به دلیل اینکه مکانی که تاسیس کرده بودیم مسجد بود.
در ادامه، تا چه زمانی در مسجد اجرا میرفتید؟
ما تا یکی، دو سال بعد، یعنی سالهای نود و هفت و نود و هشت در مسجد فعالیت داشتیم. فضاسازی خیلی دقیقی انجام داده بودیم و کارها به خوبی انجام شده بود تا جایی که اگر کسی وارد میشد متوجه نمیشد، آمفیتئاتر ما حیاط مسجد است.
سپس چگونه و بر چه اساس به فعالیتهای حرفهای ادامه دادید؟
ما پس از مدتی دریافته بودیم که از اماکن و مناطق مختلف مخاطب داریم و موضوع این بود که مسجد برای پذیرش بیشتر، ظرفیت نداشت. در ادامه بود که سمت فرهنگسرای خاوران رفتیم و چند سالی در این مکان فعالیتهای تئاتری خود را ادامه دادیم.
فعالیتهای گروه «نینوا» طی این سالها مستمر بوده یا در مقاطعی کار را تعطیل کردهاید؟
فعالیتهایمان در تمام این سالها ادامه داشته است. سال گذشته بود که به پردیس تئاتر تهران رفتیم و اجرایمان با استقبالی دههزارنفری مواجه شد.
این اثر چه نام داشت؟
آن نمایش «وقتی همه رفتند» نام داشت. رضا بهرامی و علیرضا صادقی این اثر را نوشته بودند. رهام کاظمی و محسن انصاری نیز کارگردانی آن را به عهده داشتند و خودم هم تهیهکننده بودم. ما این نمایش را دو سال کار کردیم و از استقبال صورت گرفته بسیار راضی بودیم.
نمایش «وقتی همه رفتند» چه مضمونی داشت؟
این اثر روایتی از زندگی عاشقانه حضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. در واقع داستان از زبان زندهترین بیجانهای تاریخ یعنی «در» و «دیوار» و «نخل» روایت میشد. ما با جانبخشی به این ۳ بیجان روایت خود را ارایه دادهایم. در این اثر همچنین به داستان ازدواج حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها)، داستان غدیر، وقایع بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و در نهایت داستان شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پرداختیم. به طور کلی در این اثر بر این باور بودیم که خانواده مهمترین مامن آرامش است.
اساس و محوریت آثار توسط شما و دیگر اعضای گروه بر اساس قاعده خاصی انتخاب میشود؟
در تمام دوران فعالیت گروه فرهنگیهنری «نینوا» سعیمان این بوده هر سال روی یک موضوع کار کنیم. به طور مثال نمایشی که سال ۱۳۹۶ اجرا کردیم، پاسخ به برخی شبهات بود. «حیدرآباد» نمایشی بود که سال ۱۳۹۷ تمرین کردیم و آن را به مرحله اجرا رسانیدم. این اثر به خطبه فدکیه نگاهی داشت و بحث شیعیان عربستان را مطرح کرده بود. در واقع این تئاتر، جریان تفکر ناب شیعی را در برابر تفکرات انحرافی وهابیت و سلفیگری در معرض بررسی و دید مخاطب میگذاشت. داستانش روایتگر زندگی جوانی به نام عارف است که پدرش پیرو آیین وهابیت است و بسیار متعصب و افراطی است. این پدر وهابی در دستگاه امنیتی کشور عربستان مشغول به کار است. در ادامه است که عارف به دلیل حب مادرش به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسیر تحقیق و تحلیل مذهب شیعه قرار میگیرد و نهایتا شیعه میشود.
با این حساب گروه «نینوا» روی اجراهای سالانه متمرکز است.
همینطور است. در ادامه درباره آثاری که طی سالهای گذشته روی صحنه بردهایم، توضیح خواهم داد. «مرثیه غیرت» نمایش دیگری از گروه «نینوا» بود که در سال ۱۳۹۸ اجرا شد. نویسندگی این نمایش را علیرضا صادقی به عهده داشت و محسن انصاری آن را کارگردانی کرده بود. در توضیح این نمایش آورده بودیم؛ این اثر نگاه ویژهای به مقوله عفاف و حجاب در جامعه داشته و در این برهه که هجمههای بسیار زیادی توسط رسانههای مخالف علیه این حکم الهی وجود دارد و از طرفی کار زیادی هم در این حوزه انجام نگرفته است.
نمایش «مرثیه غیرت» چه مقطعی از تاریخ را دربرمیگرفت؟ یا شاید زمان منطقی آن، معاصر بوده است.
بازه زمانی این نمایش در روزهای کشف حجاب رضاخانی است و داستان چند جوان لات تهرانی را روایت میکند که از سوی شهربانی دستور انجام کشف حجاب میگیرند؛ اما آنها با خوش غیرتی خود را در مسیر هدایت قرار میدهند. ما میخواستیم با این کار قدمی در حوزه حجاب، برداشته باشیم. در سال ۱۴۰۱ هم نمایشی را اجرا کردیم که «بدون شرط» نام داشت. نویسنده این اثر نیز رضا بهرامی بود و تهیهکنندگیاش را خودم به عهده داشتم. این نمایش داستان زندگی ابوراجح حمامی بود. پیرمردی در شهر حله که با وجود ناتوانیاش، در مقابل طاغوت زمانهاش ایستاد و به مزدِ مجاهدتهایش، دیدارِ رویِ مهدی فاطمه (عج) نصیبش شد.
یکی از موضوعاتی که نمایشهای مذهبی را با معضل کمبود مخاطب مواجه کرده، پرداختن نویسندگان و کارگردانها به سوژههای مذهبیِ تکراری است. یا در نهایت کلیشه شدن یکسری اصول و موارد، این دلزدگی را شدت بخشیده است. دوری از چنین آفتهایی چقدر برای شما، کارگردان اثر و بازیگران، دغدغه است؟
بر اساس تلاشهایی که در این زمینه داشتهایم، باید بگویم چنین تحولی سال ۱۴۰۱ در گروه فرهنگیهنری «نینوا» اتفاق افتاد. اثری که قرار بود اجرا کنیم، رشد کرده بود. بچهها فعالیتها و تحلیلهای قابل قبولتری داشتند و از طرفی افراد جدید هم به کار اضافه شده بودند. این دسته از دوستان بیشتر روی مقوله بازیگری کار کرده بودند. در همان سال ایدهمان جان بخشی به همان شخصیتهایی بود که گفتم؛ یعنی «نخل» و «در» و «دیوار»! بر همین اساس تلاش کردیم که این سه شخصیت بیجان فضای عاشقانه زندگی حضرت امیر (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را روایت کنند. در این زمینه تلاشمان این بود کار نویی انجام دهیم. این اثر از ازدواج امام و حضرت زهرا (سلام الله علیها) آغاز میشد و با شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به پایان میرسید. نمایش مذکور اپیزودیک بود و در سه بخش اجرا میشد.
با این تفاسیر نمایش «نقطه عطف» باید قدمی رو به جلو باشد. البته در این زمینه باید استقبال مخاطبان و رضایت آنها را مدنظر قرار داد.
ما امسال تلاش کردیم کاری متفاوتتر و البته به روزتر اجرا کنیم و از استقبال صورت گرفته نیز رضایت داریم. در پاسخ به بخش اول سوالتان هم باید بگویم؛ سعیمان این بوده اثرمان نسبت به دیگر نمایشها واجد تفاوتهای فاحشی باشد. «نقطه عطف» یک نمایش مفهمومی است و قرار است به مخاطبان تلنگر بزند. داستان «نقطه عطف» اینگونه است که ما روی صحنه، ذهن یک نویسنده را میبیینم. یکسری سوژهها به ذهن این نویسنده خطور میکند. او میخواهد راجع به یکی از شخصیتهایی که در ذهن دارد، شروع به نوشتن کند.
آن شخصیتها چه کسانی هستند؟
یکی از این شخصیتها سربازی در جنگ جهانی دوم است. محمدعلیشاه یکی دیگر از شخصیتهاست. نویسنده شخصیت دیگری در ذهن دارد که عباسابن ابیشاکر نام دارد. او طی نمایش به درب خانه نویسنده میرود و خب درب خانه نویسنده، همان ذهن اوست. عباس ابن ابیشاکر میگوید در طول تاریخ همه مرا لعن و نفرین میکنند و این در حالی است که کاری نکردهام. نویسنده میپرسد که ماجرا از چه قرار بوده است؟ ابیشاکر میگوید یک روز یزید مرا دعوت کرد و گفت تو تاجر هستی و ما جنگی در پیش داریم و میخواهیم پشتیبانی لشگر با تو باشد. ابیشاکر میگوید من نمیدانستم یزید قرار است با امام حسین (علیه السلام) بجنگد و زمانی که این موضوع را فهمیدم، فرار کردم. نویسنده طی گفتگویی که با ابیشاکر دارد، با او وارد نوعی چالش میشود. نویسنده میگوید تو چه کردهای که کارت به اینجا رسید و مورد لعن قرار گرفتی؟! ماجرا کمی عقبتر میرود و به اینجا میرسد که ابیشاکر در مقطعی خاص موضع مشخصی اتخاذ نکرده است. اینگونه بوده که بعد شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) هم دیگران و هم یاران امیرالمومنین برای بیعت به خانه عباس ابن ابیشاکر میروند؛ اما او موضعی بیطرف اتخاذ کرده است. او در چنین شرایطی، فردی منفعل است که به دلیل ترس نتوانسته تصمیمات درستی بگیرد. ابیشاکر برای اینکه در موقعیت بدی قرار نگیرد، اینجا هم از شهر فرار میکند. وجهه هنری اثر این است که در انتهای نمایش متوجه میشویم که عباسابن ابیشاکر، همان نویسنده است. با این توضیح که گفتگوی بین نویسنده و عباس ابن ابیشاکر در طول کار خیلی جدی میشود و نویسنده او را مورد انتقادهایاش قرار میدهد و اصطلاحا خیلی توی سرش میزند. میگوید تو ترسو بودهای و نتوانستی تصمیمی درست اتخاذ کنی. نویسنده در بخش دیگری از این مباحثه میگوید اگر بین امیرالمومنین (علیه السلام) و زندگی و آسایشت تصمیمی درست بگیری، مرد هستی.
انتخاب عنوان نمایش هم بر اساس همین مضمون بوده است؟
بله. «نقطهی عطف» به این معناست که همه ما در زندگیمان نقاط عطفی داریم. در چنین نقطهای است که باید تصمیم درست بگیریم.
معمولا همه آدمها در مقاطعی از زندگی به یک دو راهی مهم میرسند که بزنگاه تمام عمرشان محسوب میشود. منظورتان چنین چیزی است؟
بله دقیقا. چنین مواجههای ادامه زندگی را فرد را تعیین میکند. گرفتن تصمیم در چنین نقطهای در واقع ادامه زندگی فرد را میسازد.
موضوع مهمی که میتوان آن با اهمیت دانست؛ تعریف هنرمندان و مخاطبان از تئاتر مذهبی است. این تعاریف یا عدم تعریفها چقدر کمیت تولید و اجرای آثار مذهبی را تحت تاثیر قرار داده است؟
اگر اجرای نمایشهای میدانی در چند سال گذشته را هم مدنظر قرار دهیم، تعداد آثار اجرا شده مذهبی در طول سال نه تنها کم نیست، بلکه افزایش هم داشته است، بخصوص در ایام فاطمیه شاهد اجرای تعدادی اثر مذهبی هستیم. میتوانم بگویم حداقل به لحاظ کمی اوضاع بهتر شده است. اگر بخواهیم به مقوله کیفی آثار مذهبی بپردازیم، موضوع کمی متفاوت میشود.
تفاوت از چه نظر و دلایلتان چیست؟
کلا آنچه که بین اهالی هنر و فعالان تئاتر آیینی وجود دارد، این است که برخی اینگونه آثار را (نمایشهای مذهبی) را اصلا تئاتر نمیدانند خیلیها تصور میکنند اینگونه آثار تعزیهاند و در قالب تئاتر نمیگنجند! از سویی دیگر این دسته از آثار مخاطبان خاص خودشان را دارند.
اینکه گفتید آثار مذهبی مخاطبان خاص دارد، به چه معناست؟
طبیعتا آن افرادی که در طول سال به تئاتر شهر و دیگر مجموعهها و سالنها میروند، مخاطب آثار مذهبی نیستند. و خب مخاطبان آثار مذهبی را افرادی تشکیل میدهند که تا حدودی مذهبی هستند. کاملا قبول دارم که کیفیت در آثار نمایشی مذهبی پایین است.
یکی از دلایل پایین بودن کیفیت نمایشهای مذهبی ما همین فاصلهای است که برخی عوامل که در دو حوزه دانشگاه و اجراهای صحنهای فعال هستند، ایجاد کردهاند. در چنین فضایی برخی از همکاری با بچههای مذهبی سر باز میزنند.
بله موافقم.
تئاتر مذهبی در همه جای دنیا رسمیت دارد. تئاتر مذهبی تعاریف و چهارچوبها و مخاطبان خود را دارد، اما در نهایت زیرمجموعه تئاتر و بخشی از همین بدنه محسوب میشود. خودتان و دیگر عوامل گروه برای ارتقای کیفیت نمایشهای سالانه چه تمهیداتی را اتخاذ کردهاید؟
شخصا رویکردم این است که قرار نیست به هر قیمتی برای اهل بیت (علیهم السلام) نمایش تولید کنیم و کار روی صحنه ببریم. اتفاقا از آنجایی که کار برای اهل بیت (علیهم السلام) است، پس باید در هنرمندانهترین حالت، واجد بالاترین کیفیت باشد و در بهترین زمان و مکان ممکن روی صحنه برود. امسال هم بیشتر به این سمت و سو رفتهایم و در همین راستا دو، سه بازیگر حرفهای به گروه، افزودهایم. امسال آقای سعید بحرالعلومی را داریم که بازیگر اصلی نمایش «نقطهی عطف» هستند. محمد طاهری و محمد نصراوی هم دیگر بازیگرانی هستند که امسال به گروهمان اضافه شدهاند. تلاش کردهایم بازیها هم یکدست باشد. شخصا قائل به این موضوع هستم که نمایش برای اهل بیت نباید ضعیف باشد. در کل نمایش مذهبی باید در حدی باشد که هنرمندان تئاتر و مخاطبانی که در رشته هنر تحصیل کردهاند و تئاتر خواندهاند نیز، بیایند و آن را ببینند و حظ خودشان را ببرند.
بله باید همینطور باشد؛ یعنی آثار مذهبی باید برای کارشناسان و اهالی فن و هنرمندان قابل نقد و تحلیل باشد.
همینطور است و اینکه ما بخش فرم و اجراهای فرم را نیز در نمایش «نقطهی عطف» لحاظ کردهایم. الان دو، سه سال است که این مقوله را نیز مد نظر قرار دادهایم. تلاشمان این است که معارف را در قالب اثری هنری به مخاطب ارائه دهیم. این دسته از آثار باید با زبان هنر روایت شوند و اساسا موضوع و مطلب نباید عریان بیان شود.
آیا حواستان به مقولات کلیشهای و شعارزده هم هست؟
بله تلاش کردهایم سمت تکرار و کلیشه نرویم. واضحتر اینکه، هم سعی کردهایم موضوع را عریان بیان نکنیم، و هم اینکه روایت و اجرایمان نامفهوم نباشد. نمیخواستیم یکسری از مخاطبان در پایان متوجه نشوند که چه اتفاقی افتاده است. از طرفی حواسمان بوده که چیزی به کسی بر نخورد؛ زیرا به هر حال تئاتر منبر نیست. قرار نیست با نمایشمان به موعظه مخاطبان بپردازیم. از طرف دیگر باید ملاحظات دیگری را هم در نظر داشته باشیم. مثلا اینکه شاید هفتاد درصد مخاطبان آنهایی نباشند که در طول سال تئاترهای گوناگونی را میبینند. از دید من موضوع اثر به هیچوجه نباید نامفهوم باشد. داستان نباید تا آن حد گره داشته باشد که مخاطبان عام ما سر در گم شوند؛ به هرحال بخش بیشتر مخاطبان ما را عامه مردم دربرمیگیرند و به همین دلیل است که موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند. این دسته از مخاطبان نباید دست خالی از سالن بیرون بروند.
آیا نمایشهایتان مورد حمایتهای مالی دولتی روی صحنه میروند؟ همینطور درباره میزان حمایتها از نمایش «نقطه عطف» بگویید.
در ابتدا بگویم که تهیهکنندگی در تئاتر بخصوص آثار مذهبی هنوز در کشورمان جا نیفتاده است. دلیلش این است که خیلی از دوستان فعال در این حوزه کلا کار را دلی میبییند. به هرحال انگیزههایی وجود دارند که معنوی و شخصی هستند و دوستان را به تهیهکنندگی و فعالیت در این عرصه ترغیب میکنند. حتی آنهایی که تهیهکنندگی شغل آنهاست، زمانی که با چنین فعالیتهایی مواجه میشوند، با چشم بیرونی به آن نگاه نمیکنند. اصلا شاید مبلغی را هم تعیین نکنند. ما هم که طی این چند سال فعالیت داریم، برای اجرای آثارمان بلیتفروشی نداشتهایم. طی این چند سال اسپانسر مالی نداشتهایم و به هرحال کار کردن در چنین شرایطی دشوار است. من امسال این شرایط دشوار را کاملا حس کردهام.
پس حمایتهای دولتی که وظایف ارگانهای فرهنگی است، چه؟
معمولا مجموعهها و ارگانها که رسالتشان انجام امور فرهنگی و هنری است، نقدینگی در اختیار گروهها قرار نمیدهند.
اما در دهه نود و هشتاد شرایط طور دیگری بود. به طور مثال حوزه هنری برای همکاری با گروهها با آنها قراردادهای خوبی منعقد میکرد. لااقل اینکه رضایت گروهها با تعامل حل میشد.
بله اما حال اینطور نیست. به طور مثال حوزه هنری برای اجرای نمایش «نقطهی عطف» با ما همکاری کرده است. مسئولان مربوطه سالن را در اختیار ما قرار دادهاند و از این بابت هزینهای پرداخت نکردهایم. حالا دیگر همکاریها و حمایتهای دولتی ارگانهای فرهنگی به این شکل است. یا مثلا فرد یا ارگانی میگوید تبلیغات محیطی اثر شما را انجام میدهم. در چنین شرایطی اگر بخواهم مثلا به گریمور یا دیگر عوامل پول بدهم کمکی از ارگانها بر نمیآید چون حمایتها نقدی نیست و بر اساس امکانات است.
با توجه به اینکه بلیت فروشی ندارید برای حل این معضل چه تمهیدی را اتخاد نمودهاید؟
ما بخشی را تعبیه کردهایم که «نذر فرهنگی» عنوان دارد. با وجود چنین بخشی در پایان هر اجرا به مخاطبان اعلام میکنیم که این نمایش به صورت دلی روی صحنه رفته و عوامل مربوطه انگیزه مالی ندارند و از طرفی هم به ارگان یا بخشی متصل نیستیم. مخاطبان میتوانند به واسطه «نذر فرهنگی» کمکهای خود را عرضه کنند. برای جبران دستمزدها و موارد دیگر نیز خودمان مبالغی را وسط میگذاریم یا قرض میکنیم. این مبالغ معمولا توسط بانیانِ دغدغهمند تامین میشود؛ چراکه هرکسی هم حاضر نیست در چنین آثاری حضور یابد و سهیم شود.
آیا گروه فرهنگیهنری «نینوا» خدمات دیگری را نیز در دستور کار دارد؟
بله ما در زمینه آموزش هم فعال هستیم. ما در زمینه آموزش همان دوستانی که در مسجد با ما بودند و تا امروز کنارمان بودهاند، کارهایی انجام دادهایم تا آموزش ببیند. به هرحال، در میان این افراد، دوستانی را داریم که اصلا کلاس بازیگری نرفتهاند. جز این اتفاق، صحبتهایی داشتهایم تا بعد از اجرای نمایشمان، کلاسهایی با موضوع بازیگری، نمایشنامهنویسی و حتی بدن و بیان برای اعضای گروه برگزار شود
اگر ناگفتهای مانده دربارهاش توضیح دهید.
از شما بابت این گفتگو و توجه به نمایش مذهبی و آثاری با محوریت اهل بیت (علیهم السلام)، ممنونم و از رسانهتان بابت این اهمیت، تشکر میکنم.