«اگزیستانسیالیسم در آیینهی نگاه بنتالهدی صدر و صادق هدایت» رونمایی شد

به همت انجمن ادبی خانه مولانا، کتابخانهی عمومی فردوسی و با همکاری خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در شهر مزارشریف ویژهبرنامهای به منظور رونمایی از کتاب «اگزیستانسیالیسم در آینه نگاه صادق هدایت و بنت الهدی صدر» برگزار شد.
به گزارش ایلنا، این ویژه برنامه در کتابخانهی عمومی فردوسی مزارشریف و با حضور جمعی از پژوهشگران، شاعران، نویسندگان و علاقهمندان به مباحث فلسفی و ادبی صورت گرفت.
سید روح الله حسینی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و نویسندهی کتاب «اگزیستانسیالیسم در آیینه نگاه صادق هدایت و بنت الهدی صدر» به بیان انگیزههای نگارش این اثر پرداخت و افزود: ایدهی نگارش این اثر از چند سال پیش در ذهنم شکل گرفت. در جریان مطالعه آثار فلسفی و ادبی، به این نکته برخوردم که اندیشههای وجودی و فلسفه اگزیستانسیالیستی، در شرق و غرب با جلوههایی متفاوت ولی ریشههایی مشترک ظاهر شدهاند.
وی افزود: در غرب، این اندیشه بیشتر با نیهلیسم و پوچگرایی همراه است، حالآنکه در جهان اسلام، نویسندگان و متفکرانی پیدا میشوند که مفهوم «وجود» را با نگاه معنوی و الهی تفسیر کردهاند.
حسینی همچنین گفت: همین تفاوت بنیادین میان دو رویکرد، انگیزهای شد تا دو چهره شاخص از دو جغرافیای فکری متفاوت ــ یعنی صادق هدایت و بنتالهدی صدر ــ را در یک میدان تطبیقی بررسی کنم.
وی با اشاره به اینکه در این پژوهش از روش توصیفی–تحلیلی و تطبیقی استفاده کرده است بیان کرد: در قدم نخست مفهوم اگزیستانسیالیسم را از نگاه فیلسوفان غربی چون کیرکگور، هایدگر، سارتر، کامو و مارسل واکاوی کردهام و سپس در فصل دوم، دیدگاههای اندیشمندان اسلامی مانند ابنسینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی را در پرتو مفهوم وجود تحلیل کردهام. در بخش سوم، به تحلیل تطبیقی آثار دو نویسنده پرداختهام؛ حدود بیست اثر از صادق هدایت و نزدیک به ده کتاب از بنتالهدی صدر بررسی و تحلیل شدهاند.
حسینی در ادامه ابراز کرد: در بررسی میان این دو نویسنده، به این نتیجه رسیدم که اگزیستانسیالیسم در دو مسیر متضاد قابلتفسیر است: یکی، راه نیهیلیسم و انکار (در آثار هدایت) و دیگری، راه معنویت و ایمان (در اندیشه بنتالهدی صدر). هدایت در پایان مسیر خود به نیستی میرسد، در حالیکه بنتالهدی در پایان سفر فکریاش به حضور خداوند میرسد. در واقع، هر دو از «وجود» آغاز میکنند، اما یکی به تاریکی میرسد و دیگری به روشنایی.
رایزن فرهنگی ایران در افغانستان به اهمیت پژوهش اشاره کرد و گفت: به باور من، یکی از کاستیهای بزرگ فضای علمی ما، کمبود پژوهشهای میانرشتهای است؛ پژوهشهایی که فلسفه، دین، و ادبیات را در پیوند با یکدیگر بررسی کنند. کتاب حاضر، تلاشی است در همین مسیر؛ تلاشی برای نزدیککردن دو جهان فکری و برای نشان دادن اینکه حتی در دل فلسفههای مدرن غربی، میتوان نشانههایی از معنا و امید یافت، اگر نگاه ما عمیقتر و انسانیتر باشد.
محمد فهیم کریمی استاد دانشگاه بلخ نیز به سه محور مروری بر تاریخچه روشنگری و روشنفکری در افغانستان، معرفی اجمالی مکتب اگزیستانسیالیسم و بررسی محتوای کتاب تازه منتشر شده از سید روح الله حسینی پرداخت.
وی با نگاه به تاریخچهی روشنفکری در افغانستان افزود: رگههای روشناندیشی و نوگرایی در افغانستان را میتوان از دههی چهل خورشیدی جستوجو کرد.
کریمی اندیشمندانی چون اسماعیل مبلغ و علامه صلاحالدین سلجوقی را از نخستین چهرههای روشنفکری افغانستان عنوان و بیان کرد: در دهه پنجاه خورشیدی، این جریان فکری با ورود مباحث نظری به محیطهای دانشگاهی ادامه یافت. برای نخستینبار در دانشگاه کابل مضمون «تئوریهای ادبی» تدریس میشد؛ اساتیدی چون قیامالدین راهی و استاد رحیم الهام این مبحث را پایهگذاری کردند. پس از آنان، استاد عالم نوید و سپس دکتر محمد صالح راسخ در بلخ تدریس نظریات ادبی را ادامه دادند.
وی افزود: ردپای اندیشه اگزیستانسیالیسم را در آثار ادبی بزرگان غرب مانند داستایوفسکی، آلبرکامو، کافکا و سارتر بهروشنی میتوان دید. وی در ادبیات فارسی صادق هدایت را چهره شاخص عنوان کرده گفت: در ادبیات معاصر افغانستان، نویسنده و روزنامهنگار بلخی، رفیق یحیایی، درونمایههایی نزدیک به این اندیشه را در داستانهایش بازتاب داده است.
این استاد دانشگاه، کتاب «اگزیستانسیالیسم در آیینه نگاه صادق هدایت و بنت الهدی صدر» را یک اثر پژوهشی، منسجم و خواندنی عنوان کرد که از 111 منبع معتبر فلسفی وادبی بهره گرفته بر روش توصیفی – تبیینی در سه فصل با نثر روان و بیان علمی و دلنشین انجام شده است.
کریمی در ادامه بیان کرد: حسینی در این اثر، مکتب اگزیستانسیالیسم را به سه شاخه اصلی الحادی، دینی و انسانی تقسیم کرده تا مرز میان دو رویکرد روشن شود. این تفکیک، راه را برای مقایسه دو اندیشهورز از دو جهان متفاوت ــ یکی دینگریز چون صادق هدایت و دیگری دینمدار و متعهد چون بنتالهدی صدر ــ هموار میسازد.
وی با ذکر برخی از ویژگیهای برجسته این اثر گفت: دقت در ساختار، استناد علمی و زبان شیرین و بلیغ نویسنده از مهمترین ویژگیهای این اثر است. بی تردید این کتاب، در حوزه فلسفه ادبی و تطبیقی افغانستان، یکی از پژوهشهای مستقل و کمنظیر به شمار میرود که میتواند دریچهای تازه بهسوی مباحث فلسفی در ادبیات بگشاید.