کارگردان «افقانصتان چند غلط املایی» مطرح کرد؛
بالا رفتن سطح سواد در افغانستان به نفع ایران است/ هیچ نظامِ سیاسی افغانستان را نجات نمیدهد چارهی کار فرهنگسازی و آموزش است

احسان کاریزی معتقد است در کشورهای خاورمیانه فرهنگ همزیستی با عقیده مخالف وجود ندارد و این نقطه ضعفی ایجاد کرده که قدرتهای جهان همواره از این ضعف در جهت ایجاد ناامنی در این کشورها سوءاستفاده میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم مستند «افقانصتان چند غلط املایی» به کارگردانی احسان کاریزی به تازگی از پلتفرم هاشور به صورت آنلاین عرضه شده است.
این مستند با نگاهی فرهنگی به معضلات مردم افغانستان روایتش را از دوران حاکمیت اشرف غنی آغاز میکند که تا زمان استقرار طالبان در این کشور ادامه پیدا میکند و سعی دارد به ریشه فقر فرهنگی در شکلگیری معضلات سیاسی و اجتماعی کشور افغانستان بپردازد و دلیل اتفاقاتی چون مهاجرت مردم این کشور به ایران را بررسی کند.
به بهانه پخش «افقانصتان چند غلط املایی» با احسان کاریزی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
ایده ساخت مستندی با نگاه فرهنگی به کشور افغانستان چگونه شکل گرفت؟
نزدیک به دو سال پیش مدام خبرهایی در فضای داخلی و جهانی مربوط به بمبگذاری در دوره جمهوریت کشور افغانستان مطرح میشد که در نهایت دیدیم که این وضعیت چگونه نظام سیاسی این کشور را بهم ریخت. این اتفاق در آن زمان در مدارس شیعی بیشتر رخ میداد و کاملاً مشخص بود کسانی که این اتفاقات را رقم میزنند هدفشان ایجاد تفرقه بین مذاهب بوده است.
ما در ابتدا به این مسئله توجه داشتیم که چرا این اتفاق رخ میدهد و هدف از این اتفاقات چیست. این رفتارها به قدری غیرمتمدنانه و بدوی بود که ما را علاقهمند کرد تا به این موضوع که فقط مربوط به افغانستان نمیشود و خاورمیانه همواره با این مسئله درگیر بوده، بپردازیم.
وقتی معضلات کشور افغانستان را دنبال کردیم به این نتیجه رسیدیم که این معضلات با تغییر نظام سیاسی این کشور از بین نخواهد رفت. زمانی که این مستند را میساختیم بحث مهاجرت در بین مردم افغانستان بسیار مطرح بود و آنها به دلیل ناامنی که برای بچههایشان وجود داشت سعی داشتند هر طور شده کشورشان را ترک کنند. مردم افغانستان پس از اینکه به کشور ما وارد میشوند نمیتوانند در مدارس دولتی تحصیل کنند و به همین دلیل خودِ جامعه افغانستانیان مدارس خودگردانی دایر کردهاند که سعی دارند از این طریق سطح سواد را در بین هموطنانشان بالا ببرند چراکه مطمئناً عامل اصلی اتفاقات تلخ در کشور افغانستان و وجود دعواهای مذهبی همین پایین بودن سطح سواد در جامعه است. در جامعهای که سطح سواد بالا باشد افراد جامعه میتوانند در کنار افرادی که دیدگاههای مخالف دارند، زندگی کنند و بپذیرند که ما در جهانی زندگی میکنیم که هر کس نظر و دیدگاهی متفاوت دارد.
یعنی در روند ساخت این مستند متوجه شدید که مشکل اصلی افغانستان پایین بودن سطح سواد در جامعه است؟
به نظر من مشکل اصلی بیسوادی و از طرفی عدم علاقه مردم به سواد است. من چند وقت در این کشور بودهام؛ وقتی شما وارد پایتخت افغانستان میشوید این معضل را به وضوح میبینید و دلیل عقبماندگی این کشور همین مسئله است. کسانی به مردم صدمه میزنند و حاضر به کشتن دیگران میشوند که از بینش و آگاهی کمی برخوردار هستند وگرنه کسی که درگیر ناآگاهی نباشد مطمئناً اقداماتی چون حملات انتحاری انجام نخواهد داد.
چرا فرهنگ و دغدغه سواد در افغانستان میتواند برای ما حائز اهمیت باشد؟
مردم افغانستان در طول تاریخ با ما ارتباطی نزدیک داشتهاند. این کشور در همسایگی ما قرار دارد و ما هرچقدر همسایه مترقی و آرامتری داشته باشیم به نفع ماست و از طرفی همجواری ما با این کشور تکالیفی را بر دوش ما قرار میدهد.
پس از سرنگونی اشرف غنی ما ساخت این مستند را ادامه دادیم و متوجه شدیم که حاکمیت فعلی افغانستان هم نگاه درستی به تحصیل ندارد و با تحصیل دختران مشکل دارد. ما سعی کردیم در جریان ساخت این مستند راهی پیدا کنیم تا به مردم افغانستان اطلاع دهیم که میتوان از این طریق به تحصیل ادامه داد. در تحقیقاتی که داشتیم متوجه شدیم افرادی که در دوره اول مهاجرت افغانستانیها (دهه 1360) به ایران آمده و بعد به افغانستان برگشته بودند توانستهاند اپلیکیشنی طراحی کنند که دختران این کشور بتوانند از طریق آن سوادآموزی را ادامه دهند.
مدتی است که در کشور افغانستان شاهد بمبگذاری در مدارس نیستیم، به نظر شما خطر بمبگذاری همچنان میتواند عاملی برای مهاجرت و دور ماندن کودکان افغانستان از تحصیل باشد یا معضل مطرح شده در فیلم کمی کهنه شده است؟
ما میتوانیم نگاهی خوشبینانه داشته باشیم اما واقعیت این است که وضعیت اندیشه در افغانستان تغییری نکرده و ما فقط زمانی میتوانیم این خطر را از بین رفته تصور کنیم که اندیشه جامعه افغانستان تغییر کرده باشد. بمبگذاریها و حملات انتحاری با وضعیت سیاسی افغانستان بیارتباط است و این اتفاقات ریشه در فرهنگ این کشور دارد.
در کشور افغانستان افرادی هستند که با علم روز، تحصیل و دانش دشمنی دارند و معضل دیگر این است که سطح فقر جامعه بالا است و وقتی افراد فقیر باشند به راحتی به انجام کارهای غیراخلاقی متقاعد میشوند. شاید با تغییر نظام سیاسی تغییراتی رخ دهد و در برخی موارد آرامش برپا شود اما ما همچنان اخباری مبنی بر انفجار و قتل افراد مختلف میشنویم که شاید مربوط به مدارس نباشند اما نشان میدهند که همچنان آن تفکر خطرناک هنوز زنده است.
اتفاقات رخ داده در افغانستان نشأت گرفته از یک پارادایم فرهنگی است و تنها راه نجات این کشور این است که مردم بتوانند با همزیستی آگاهی خود را بالا ببرند و بدانند که قرار نیست همه یک تفکر داشته باشند. شاید وضعیت کشور افغانستان در این مورد خیلی بد باشد اما اگر نگاهی کلی داشته باشیم این معضل مربوط به کل خاورمیانه است و ما در این فیلم هم به آن اشاره کردیم؛ معضلی که افراد نمیتوانند عقاید مخالف خود را بربتابند و قدرتهای جهان نیز از این اختلافات عقیده استفاده میکنند و همواره با دامن زدن به آن موجب شکلگیری معضلات فراوان میشوند؛ به نظر من این دردی است که باید خودمان آن را برطرف کنیم. تنها هدف من در این فیلم همین بود که قدمی در این راستا بردارم که مردم خاورمیانه بیاموزند در کنار هم با عقاید مختلف زندگی کنند.
در «افقانصتان چند غلط املایی» انتقادات چندانی به حاکمیت طالبان نمیشود و نقش طالبان در شکلگیری معضلات به نوعی کمرنگ جلوه میکند و بیش از هر چیز داعش خطرناک نشان داده میشود. آیا در پرداختن به این موضوع با محدودیت همراه بودید؟
تنها محدودیتی که شامل حال ما شد همان ملاحظات تولید بود. ما طالبان را نقد نکردیم چون بحث ما کلیتر است و ما در این مستند نشان میدهیم که هر تفکری در افغانستان حاکم شود این معضلات ادامه دارد. طالبان محدودیتهای بسیاری دارد ولی مثل داعش نگاه تکفیری به منطقه ندارد و با حذف فیزیکی مخالف است. هر نظامی برآمده از تفکر مردم همان کشور است و من همچنان معتقدم راه توسعه هر کشور آموزش است.
امروز در جامعه ما بحثی جدی درباره پذیرش مهاجران افغانستانی وجود دارد که مستند شما هم با نمایش در این زمان به نوعی میتواند در نظر مخاطبان خود تأثیرگذار باشد. در «افقانصتان چند غلط املایی» چه نگاهی به این مسئله داشتید؟
کشور ما هم درگیر معضلات بسیاری است و به همین دلیل ما هم کشور مهاجرپذیری نیستیم و اصلاً شرایط پذیرش مهاجر را نداریم اما با این حال در زمان مستقر شدن طالبان و مهاجرت مردم افغانستان به سمت ایران، مرزها را نبستیم و کار به جایی رسید که حتی روزی 5 میلیون افغانستانی وارد ایران میشد؛ به همین دلیل توجه به سطح سواد و فرهنگ مردم افغانستان برای ما بسیار مهم است و هرچقدر بتوانیم آنها را از فرهنگ و سواد بهرهمند کنیم برای خودمان بهتر است.
انتقاد به پذیرش مهاجران افغانستانی مربوط به امروز نیست ولی امروز حضور مردم افغانستان در کشورمان بسیار پررنگ شده و این برای ما تکلیفی ایجاد میکند که برای رشد فرهنگ و سواد و برقراری آرامش در خودِ افغانستان تلاش کنیم چراکه مطمئناً بیرون کردن مهاجران از کشور اقدامی کارآمد نیست. ما باید کاری کنیم که آنها به پرچم و خاک خودشان عرق و علاقه داشته باشند.
در ابتدای این مستند هم به این موضوع پرداختهام و کودکانی را مشاهده میکنید که در مقابل دوربین از آنها سوالاتی میشود اما آنها پاسخ سوالاتی که مربوط به کشور خودشان میشود را نمیدانند. حتی با جملات تلخی مواجه شدم که این جملات را از مستند حذف کردم اما برخی کودکان در مقابل دوربین میگفتند که به کشورشان هیچ علاقهای ندارند و کاملاً مشخص است حضور استعمار علاقه به آب و خاک را در این کشور از بین برده است.
از طرفی معضل مهاجرپذیری تنها مربوط به کشور ما نیست، کشور ترکیه، کشورهای عربی و حتی کشورهای توسعهیافتهای چون آلمان هم با این معضل روبرو هستند و سعی دارند در پذیرش مهاجران افغانستانی نوعی ساماندهی را در نظر داشته باشند اما از آنجا که ما دین، آیین و اشتراکات بسیاری با مردم افغانستان داریم میتوانیم نگاه واقعبینانهتری به معضلات آنها داشته باشیم و این برای ما ایجادِ تکلیف میکند.
اگر «افقانصتان چند غلط املایی» امروز ساخته میشد، باز هم مستندی تا این حد تلخ بود؟
ما دست روی موقعیتی گذاشتیم که واقعاً موقعیت تلخ و سیاه است. آیا وضعیتی سیاهتر از این وجود دارد که در مدارس عملیات انتحاری صورت میگیرد و مردم در خیابان با بدنهای متلاشی کودکان روبرو میشوند؟
وضعیتی که از آن صحبت کردیم اصلاً سفید نبود و «افقانصتان چند غلط املایی» یک غمنامه از مردم افغانستان است که در عین حال تلاش میکند یک آلترناتیو و فضای برون رفت را هم ارائه کند و با بغض کورسوی امیدی را نشان دهد. افغانستان همچنان روی مین است و فرقی ندارد که چه نظام سیاسی در این کشور حاکم باشد. من بیش از دو ماه در این کشور بودم و تحقیق کردم و میدانم که چالشهای قومیتی بسیار زیادی در این کشور وجود دارد که فقط راهکار حل آن فرهنگسازی است.
افغانستان به شدت نیازمند اقدامات فرهنگی است و امیدوارم فیلم «افقانصتان چند غلط املایی» شروعی برای این اتفاق باشد. اگر امروز آرامشی نسبی در این کشور وجود دارد به این دلیل است که مردم افغانستان از جنگیدن خسته شدهاند و ممکن است اگر خستگی برخی افراد تمام شود دوباره شاهد ناآرامیها و اتفاقات تلخ باشیم.
من با دغدغهای فرهنگی به سراغ ساخت این فیلم رفتم و هیچ حمایتی از ما صورت نگرفت. در این فیلم از کسانی که با فرهنگ افغانستان، معضلات این کشور و... آشنا بودند کمک گرفتم تا نگاه خودم در این فیلم حاکم نباشد و سلیقهای با این موضوع برخورد نکنم و نگاهی واقعبینانه داشته باشم. از مسئولان فرهنگی کشور انتظار دارم که از ساخت اینگونه آثار حمایت کنند.