دهقانیفیروآبادی در گفتوگو با ایلنا:
باید گزینه تسلیم را به گزینه توافق تبدیل کنیم

اروپا به دنبال دلالی مذاکره بین ایران و آمریکا/ فرمت « ۳+۴» یا «۳+۱» قابل پیگیری است
یک استاد روابط بینالملل گفت: استراتژی و اولویت اول ما باید از بین بردن درک نادرست اروپاییها و آمریکاییها در تسلیم ایران باشد و گزینه تسلیم را به گزینه توافق تبدیل کنیم. یعنی آنها از تسلیم عدول کنند و به گزینه توافق رضایت دهند و این به نظر من در یک مثلث قابل پیگیری است: یکی تابآوری و مقاومت ملی فعال، دوم تقویت توان دفاعی و قدرت بازدارندهمان، سوم مذاکره فعال و هوشمند و در نهایت، بازنگری در راهبردی که تاکنون داشتهایم.
سیدجلال دهقانی فیروزآبادی استاد تمام روابط بینالملل و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با ایلنا، در رابطه ارزیابی خود از عملکرد اروپا در پرونده هستهای ایران و دلایل سرسختی تروئیکای اروپایی با وجود امضای توافق قاهره و اعلام آمادگی ایران برای مذاکره، گفت: به نظرم اروپا تحت فشار ایالات متحده، اسنپ بک را فعال کرد. شاید اگر خود اروپا تصمیمگیرنده اصلی بود، حداقل آن را تمدید میکرد. بهطور کلی در پرونده هستهای، اروپا تابعی از ایالات متحده است و خود ایالات متحده نیز حاضر به مذاکره با شرایط ایران نشده است.
غرب اقدامات ایران برای رسیدن به توافق را کافی نمیداند
وی ادامه داد: اینگونه نیست که فقط ایالات متحده حاضر به مذاکره باشد و اروپاییها مخالف باشند؛ بلکه همانطور که سخنگوی دولت هم اشاره کرد، آمریکاییها علیرغم اقدامات همکاریجویانهای که ایران انجام داده، حاضر به مذاکره نبودهاند. دلیل آن هم این است که ایالات متحده و اروپا، این اقدامات ایران را ناکافی میدانند و حتی همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را هم کافی نمیدانند.
دهقانی فیروزآبادی عنوان کرد: سه شرطی که تعیین کرده بودند شامل همکاری کامل با آژانس، گزارشی از مواد غنیشده ۶۰ درصدی و مذاکره مستقیم با ایالات متحده بود. اما یکی از دلایل سرسختی اروپا این است که این اقدامات را کافی نمیدانند و ایالات متحده نیز آن را کافی نمیداند.
آمریکاییها مذاکره جامعی میخواهند که موضوع آن فقط پرونده هستهای نباشد
این استاد برجسته سیاست خارجی با بیان اینکه اروپا و ایالات متحده مذاکره را تنها در موضوع هستهای کافی نمیدانند و صراحتاً اعلام کردهاند که مذاکره جامع را میخواهند، اظهار کرد: همانگونه که اخیراً در گمانهزنیهایی که وجود داشت ایالات متحده و به تبع آن اروپا شروطی را برای مذاکره دارند، گفته شده آمریکاییها چهار شرط را برای مذاکره لازم میدانند.
وی گفت: آنها خواستار مذاکره مستقیم هستند و از ایران میخواهند که غنیسازی صفر درصد را بپذیرد و همچنین محدودیتهای موشکی را قبول کند و روابطش را با گروههای مقاومت محدود یا قطع کند. به نظرم این شروطی است که هم ایالات متحده و هم به نیابت از آن، اروپاییها دارند. اینکه چرا علیرغم این توافق قاهره واقعاً راضی نشدهاند، به این دلایل است.
اروپا دلالی مذاکره بین ایران و آمریکا را انجام میدهد
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در خصوص نقش و جایگاه اروپا در پرونده هستهای ایران پس از فعال شدن اسنپ بک عنوان کرد: به نظر من، اکنون اروپا به نمایندگی و نیابت از ایالات متحده در حال مذاکره با ایران است و پیگیری مطالبات ایالات متحده از ایران را بر عهده دارد. در واقع میتوان گفت که اروپا دلالی مذاکره بین ایران و آمریکا را انجام میدهد. البته باید توجه داشت که این به معنای این نیست که اروپا کاملاً بیربط شده و هیچ نقشی نمیتواند در پرونده هستهای ایران ایفا کند، شاید تا کنون نخواسته یا نتوانسته باشد.
اروپا در اجرای تحریمها نقش موثری دارد
وی یادآور شد: باید توجه داشته باشیم که دو کشور اروپایی فرانسه و انگلستان از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند و هرگونه تصمیمی در شورای امنیت در مورد برنامه هستهای ایران نیازمند موافقت یا دستکم عدم مخالفت این دو کشور است، بنابراین این نکته را باید مدنظر قرار دهیم. همچنین، پس از اجرای اسنپ بک، اروپا اعلام کرد که تحریمهای مربوط به بند ۳۶ برجام را مجدداً احیا کرده است و در اجرای تحریمها نقش مؤثری دارد.
دهقانی فروزآبادی خاطرنشان کرد: اگرچه اروپا ممکن است نتواند نقش ایجابی و مثبتی در پرونده هستهای ایران ایفا کند، اما بهطور قطع میتواند نقش مخرب را ایفا کند. کما اینکه در مذاکرات برجام هم معمولاً فرانسویها این نقش را ایفا میکردند. بنابراین، هم بهصورت ایجابی و هم بهصورت سلبی، اروپا میتواند در پرونده هستهای ایران نقش ایفا کند.
نیاز به تغییر در راهبرد دیپلماسی هستهای وجود دارد
نویسنده کتاب سیاست خارجی ایران در پاسخ به این سوال که آیا راهبرد ایران میتواند پاسخگوی حل و فصل بحرانهای موجود باشد، تصریح کرد: به نظر من، ادامه راهبردی که تاکنون داشتهایم، راهگشا نیست. در طول بیست سال گذشته، این راهبرد نتوانسته مشکل و پرونده هستهای را حل کند. به نظرم نیاز به تغییر در راهبرد دیپلماسی هستهای وجود دارد. در اینکه چه اقداماتی باید انجام شود، اختلافنظرهایی وجود دارد.
وی یادآور شد: برخی پیشنهاد میدهند که ایران ابهام حداکثری را در پیش بگیرد و روابطش را به طور کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی قطع کند و همکاری نکند یا حتی از انپیتی خارج شود. این پیشنهاد با دو هدف انجام میشود؛ یک اینکه با این ابهام برای مذاکرات در آینده اهرمسازی کند یا اینکه برخی پیشنهاد میدهند که ایران به سمت تولید سلاح هستهای برود. اینها گزینههایی است در مقابل گزینه ادامه وضع موجود قرار دارد.
باید گزینه تسلیم را به گزینه توافق تبدیل کنیم
وی اضافه کرد: شخصاً اعتقاد دارم که اروپاییها و آمریکاییها به این ادعا رسیدهاند که ایران در شرف تسلیم است. استراتژی و اولویت اول ما باید از بین بردن درک نادرست اروپاییها و آمریکاییها در تسلیم ایران باشد و گزینه تسلیم را به گزینه توافق تبدیل کنیم. یعنی آنها از تسلیم عدول کنند و به گزینه توافق رضایت دهند و این به نظر من در یک مثلث قابل پیگیری است: یکی تابآوری و مقاومت ملی فعال، دوم تقویت توان دفاعی و قدرت بازدارندهمان، سوم مذاکره فعال و هوشمند و در نهایت، بازنگری در راهبردی که تاکنون داشتهایم.
غرب به دنبال اعمال محدودیتهای موشکی و منطقهای برای ایران است
این استاد برجسته روابط بینالملل درباره معنا و مفهوم بازگشت قطعنامه های شورای امنیت تشریح کرد: به نظر من، واقعیتها نشان میدهد که ایالات متحده و اروپا از پرونده هستهای و امتیازات هستهای عبور کردهاند. اکنون اروپاییها و آمریکاییها خواهان مذاکره و توافق جامع هستند و این توافق را بر اساس چهار شرطی که اخیراً اعلام کردند، یعنی مذاکره مستقیم و معنادار، مهمتر از همه پذیرش غنیسازی صفر، محدودیتهای موشکی و قطع روابط با گروههای مقاومت، میخواهند.
وی گفت: بنابراین، این شروط بیانگر این است که اروپا و آمریکا به توافق صرف هستهای قانع و راضی نیستند. حتی اگر ایران غنیسازی صفر درصد هم بپذیرد، باز هم اینها رضایت نخواهند داد. آنها به دنبال اعمال محدودیتهای موشکی و منطقهای هم هستند. در موضوع هستهای نیز ایالات متحده و اروپا پیش شرط غنیسازی صفر را دارند.
اروپا و آمریکا میخواهند غنیسازی صفر درصد و محدودیت برنامه موشکی ایران را قانونی کنند
دهقانی فیروزآبادی با طرح این پرسش که این قطعنامههای شورای امنیت به چه درد غربیها می خورد، توضیح داد: ایالات متحده و اروپا در صدد بینالمللی کردن، قانونی کردن و دائمی کردن غنیسازی صفر با سازوکار سازمان ملل هستند و حتی میخواهند بندی از قطعنامه ۱۹۲۹ که ناظر بر محدودیتها و ممنوعیتهای موشکی و تسلیحاتی است، نیز دائمی و قانونی شود.
وی خاطرنشان کرد: این قطعنامهها به نظر آنها لازم است تا ایران را تحت فشار قرار دهند تا این شروطشان را بپذیرد. بنابراین، بازگشت قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علاوه بر تبعات اقتصادی، یک اهرم فشاری نیز ایجاد میکند که آمریکا و اروپا برای زیادهخواهی علیه ایران به کار ببرند.
در شرایط فعلی دیپلماسی تعطیل نخواهد شد
این کارشناس ارشد سیاست بین الملل در رابطه با برخی تحلیلها مبنی بر اینکه ایران به ساعت صفر دیپلماسی رسیده است، اظهار کرد: من معتقدم که دیپلماسی تحت هیچ شرایطی حتی در زمان جنگ هم تعطیل نمیشود، البته دیپلماسی در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری پیچیده و سخت شده است، اما دیپلماسی صرفاً به معنای مذاکره با غرب نیست. دیپلماسی به معنای استفاده از اهرمهای سیاسی در روابط با سایر بازیگران بینالمللی است که تنها یک بعد آن مذاکره با غرب است.
وی افزود: مثلا دیپلماسی می تواند در رایزنی، مشورت نزدیک و هماهنگی با سایر کشورها در جلوگیری از اجرای تحریمها بسیار مؤثر باشد، مانند چین و روسیه که مشروعیت اسنپ بک را زیر سوال بردهاند. دیپلماسی فعال ما میتواند بر اینکه از اجرای قطعنامهها جلوگیری کند یا حداقل در اجرای آن اختلال ایجاد کند، متمرکز شود و این کار را با کمک سایر کشورها مانند چین، روسیه و سازمانهای بینالمللی انجام دهد.
با توجه به پیش شرطهای آمریکا مذاکره برای ایران ثمربخش نخواهد بود
دهقانی فیروزآبادی با تاکید بر اینکه دیپلماسی به ساعت صفر خود نرسیده است، بیان کرد: یکی از وظایف و کارکردهای دیپلماسی یافتن راهحل برای چنین شرایط سختی است یعنی خود دیپلماسی باید تلاش کند که تعطیل نشود و راههایی برای اقدام پیدا کند. ولی در شرایط حاضر، با توجه به پیششرطهایی که ایالات متحده برای مذاکره اعلام کرده است، به نظر میرسد که مذاکره برای ایران معنادار و ثمربخش نیست.
وی تاکید کرد: به نظرم با توجه به شرایط موجود، ایران نباید خود را بهطور افراطی مشتاق مذاکره به هر قیمت نشان دهد. شاید لازم باشد که ایران نیز به نوعی شرایطی را اعلام کند که اروپا و ایالات متحده احساس نکنند که ایران حاضر به مذاکره به هر قیمت است. فکر میکنم مذاکره مستقیم ایران و ایالات متحده فعلاً ممکن و محتمل و مطلوب نیست و میتوان شواهدی از آن را مشاهده کرد.
راهکارهای شروع مذاکرات ایران با غرب چیست؟
دهقانی فیروزآبادی در تشریح راهحلهای موجود برای از سرگیری مذاکرات گفت: شاید یک راهحل این باشد که مذاکره در قالب سازوکارهای چندجانبه پیگیری شود. بهعنوان مثال، مذاکره در قالب« ۳+۴»، یعنی روسیه، ایران و چین یک طرف و سه کشور اروپایی و ایالات متحده یک طرف دیگر. یک سازوکار دیگر «۳+۱» است، یعنی سه کشور اروپایی بهاضافهی ایالات متحده با ایران مذاکره کنند. یا به بیان دیگر، ایران با سه بعلاوه یک مذاکره کند. اینها میتواند راهحلهایی باشد که نظر طرفین را بهگونهای در آغاز مذاکرات تأمین کند.
روسیه نیاز به همکاری با ایران دارد
این استاد حوزه بینالملل در خصوص حمایت روسیه و چین از ایران در دوران پسا اسنپ بک عنوان کرد: بین روسیه و چین باید کمی تفکیک قائل شد. روسیه اکنون چون تحت تحریم است و در جنگ اوکراین در طرف اروپا و ایالات متحده قرار دارد، به نظر میرسد هم تمایل بیشتری دارد و هم نیاز بیشتری به همکاری با ایران دارد.
دهقانی فیروزآبادی یادآور شد: حتی قبل از این نامه تروئیکای اروپا برای فعال کردن مکانیسم ماشه و پس از اجرای اسنپ بک، روسها مواضع قاطعی را در مخالفت با آن اتخاذ کردهاند. من فکر میکنم با توجه به اینکه دیروز هم آن معاهده مشارکت جامع راهبردی بین ایران و روسیه رسماً اجرا شد، زمینههای همکاری ایران و روسیه برای خنثی کردن تحریمها بیشتر است.
روسیه و چین میتوانند در احیای کمیته تحریمها و هیئت کارشناسی شورای امنیت اخلال ایجاد کنند
وی بیان کرد: سیاست کلی چینیها مواجهه ژئوپلیتیکی با ایالات متحده نیست. حداقل در حوزه ژئوپلیتیک نمیخواهند رویارویی با آمریکاییها داشته باشند، بنابراین آنها محتاطتر هستند ولی با این وجود، من فکر میکنم بهعنوان یک عضو دائم شورای امنیت، حداقل میتوانند با کمک روسیه در احیای کارکرد کمیته تحریم و هیئت کارشناسی شورای امنیت اختلال ایجاد کنند. البته این نیازمند یک دیپلماسی فعال از سوی ایران است که با آنها وارد مذاکره جدی شود.
دهقانی فیروزآبادی گفت: بنابراین روسیه و چین میتوانند در احیای کمیته تحریم در قطعنامه ۱۷۳۷، هچنین هیئت کارشناسی قطعنامه ۱۹۲۹ که وظیفه نظارت بر اجرای تحریمها را بر عهده دارد و تصمیم بهصورت اجماعی اتخاذ میشود، به ایران کمک کنند یا حداقل اختلالی در اجرای تحریمها ایجاد کنند.
چینیها باید در هزینه مقابله ایران با آمریکا سهیم باشند
وی با بیان اینکه ما باید به چین یک واقعیت را گوشزد کنیم، گفت: چینیها باید متوجه شوند که ایران هزینهی رویارویی با غرب را میپردازد که به نفع چین است و چینیها باید در پرداخت این هزینه با ایران سهیم باشند؛ اینگونه نیست که همه هزینه را ما بپردازیم. تقریبا همه اتفاق نظر دارند که بخشی از مقابله ایالات متحده با ایران به روابطی که با چین داریم برمیگردد.
دهقانی فیروزآبادی گفت: یکی از اهداف سیاست آمریکا در قبال ایران دور کردن آن از این دو کشور است. آمریکا اگر از ناحیه خاورمیانه و ایران خیالش راحت شود، به آسیا-پاسیفیک یا هند و پاسیفیک میپردازد و مقابله با چین را فعالانه پیگیری و اعمال میکند. چون اولویت اول آمریکا مهار چین است.
چین باید متعهد به خرید نفت از ایران باشد
این استاد دانشگاه تاکید کرد: ما در تعاملاتی که با چینیها داریم باید این را برای آنها تبیین کنیم که به هر حال دست کم بخشی از هزینهای که ایران در مقابله با ایالات متحده میپردازد به نفع چین است؛ لذا هزینهاش را باید چینیها بپردازند. در شرایط فعلی، بیشترین نقشی که چین میتواند ایفا کند، این است که متعهد به خرید نفت از ایران باشد. به نظر میرسد اگر همین یک کار را انجام دهد، خدشه بزرگی در اعمال تحریمها ایجاد میشود.
با تغییرات راهبردی گام به گام می توانیم بهانه جویی را از دست غربیها بگیریم
دهقانیفیروزآبادی در پاسخ به این سوال که به نظر شما ایران با تصویب CFT و عدم اتخاذ رویکرد تقابلی میتواند طرفهای مقابل را به مذاکره و گفتوگو ترقیب کند، تصریح کرد: من فکر میکنم نفس این سیاست عاقلانه است. ما باید بهصورت گامبهگام پیش برویم. بازنگری در راهبرد هستهای لازم است ولی بهصورت گامبهگام، کاملاً با احتیاط و بدون دادن بهانه به طرف مقابل که همه اینها میتواند بهانهجویی کشورهای غربی را از دستشان بگیرد. این موضوع لازم است، ولی به نظرم کافی نیست. باید ما تمهیدات بیشتری را در آینده مدنظر قرار دهیم.
تصویب CFT شکلدهی به یک اجماع بینالمللی علیه ما را با مشکل بیشتری مواجه میکند
وی در خصوص تاثیر تصویب CFT در تغییر نگرش غرب به ایران خاطرنشان کرد: از منظر غربیها تاثیر چندانی ندارد، آنها که به حداکثرها هم راضی نیستند، چه برسد به این اقدامات. ولی حداقل تأثیرش این است که بهانه را از دست آنها میگیرد و اینها موارد غرب را در شکلدهی به یک اجماع بینالمللی علیه ما را با مشکل بیشتری مواجه میکند. در واقع اجماعسازی بینالمللی علیه ما را سختتر میکند.