خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد:

معاونتی برای زنان اما ناشناخته و بی‌اثر

معاونتی برای زنان اما ناشناخته و بی‌اثر

یک زن خانه‌دار معتقد است، زنانی که سکان اداره معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری را در دوره‌های مختلف به دست گرفتند، هرگز صدای زنان نبوده‌اند، راه ارتباطی با این معاونت را هم کسی نمی‌داند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری» که قرار بود صدای زنان در دولت و پیگیر نیازها و مطالبات آن‌ها در ساختار قدرت باشد، اما برای بسیاری از زنان ناشناخته است، آنهم بعد از گذشت ۲۰ سال از تاسیس این نهاد. هرقدر مناطق دورافتاده‌تر و کم‌برخوردارتر، نام این معاونت هم به همان میزان برای زنان ناشناخته‌تر. 

آن‌ها که تحصیل‌کرده‌ترند یا در مناطق برخوردارتر زندگی می‌کنند، اما با این معاونت آشنایی کمی دارند با این حال بسیاری از آن‌ها این معاونت را نه صدای خود می‌دانند و نه نماینده خود. معاونتی که هر بار بر اساس اقتضائات و رویکرد سیاسی دولت سمت و سویش نسبت به مطالبات زنان تغییر می‌کند. گاه نگاهی متصلبانه نسبت به خواسته‌ها و نیازهای زنان و گاه رویکردی تقریبا همسو با این نیازها، همسو اما منفعل. 

زنان می‌گویند اگر در جامعه ما زنان با انواع تبعیض‌ها و مانع‌تراشی‌ها مواجه نبودند، به وجود چنین معاونتی اختصاصی هم نیاز نبود، «مگر برای مردان معاونتی اختصاصی داریم؟» بنابراین آنچه مهم است رفع ریشه‌ای تبعیض‌ها و موانع بر سر احقاق مطالبات زنان است. مطالباتی که به نظر آن‌ها مشخص نیست، چه زمانی معاونت زنان از عهده برآورده کردن آن برخواهد آمد. برخی دیگر از زنان اما معتقدند حتی نام این معاونت هم یادآور حقوق و هویت مستقل زنان نیست، گویا زنان تنها در خانواده هویت و معنا می‌یابند.

تا به حال اسم معاونت زنان را نشنیده‌ام

سارا اهل یکی از روستاهای دورافتاده استان ایلام است. از روستای محل زندگی او تا روستای بعدی چند ساعتی مسیر است. بعد مسافت، مردم روستا را مهجور کرده زنان اما مهجورتر، زنانی که معاونتی در ریاست‌جمهوری به آن‌ها اختصاص داده شده تا صدای آن‌ها در دولت و پیگیر مطالباتَشان در تصمیم‌گیری‌ها باشد. با این حال سارا تا به حال اسم این معاونت را هم نشنیده: «نه تنها خودم که از اقوام، همسایه و آشنا هم نشنیده‌ام درباره این سازمان حرفی بزنند. 

اگر قرار است این معاونت مسائل زنان را پیگیری کند، چرا تا به حال مسیر ارتباطی به ما معرفی نکرده یا یک مربی‌ای، مددکاری یا نماینده‌ای را به روستای ما اعزام نکرده که در جریان مشکلات و مسائل زنان روستای ما قرار بگیرد. بخصوص زنانی مانند من که نه امکان ازدواج دارند و نه اشتغال. من تا امروز که ۴۰ سال سن دارم شرایط ازدواج برایم فراهم نشده، اشتغال و درآمد ثابت هم ندارم.

در روستای ما تعداد زنان مجرد کم نیست. برخی مثل من دیپلمه هستند اما لیسانسه هم داریم. همه ما دغدغه شغل داریم و از آینده می‌ترسیم. از روزی که پدر و مادرم هر دو فوت کنند و تنها بمانم می‌ترسم. تنهایی عاطفی به کنار، از نبود درآمد و پشتوانه مالی می‌ترسم. پدرم نه بیمه و حقوق بازنشستگی دارد و نه مال و منالی. من اما خیاطی می‌کنم آنهم در یک منطقه روستایی کم رفت و آمد. درآمدم در ماه گاهی یک میلیون تومان است و گاهی هیچ، در موارد انگشت‌شمار به سه میلیون تومان می‌رسد.»

چرا معاونت زنان به مسئله خودکشی زنان رسیدگی نمی‌کند؟

سارا در ناحیه فک و دندان دچار یک ناهنجاری خاص مادرزادی است: «از عهده هزینه‌های درمانم بر نمی‌آیم و هر روز رنج بیشتری تحمل می‌کنم. جدا از این موضوع به عنوان یک زن حتی نمی‌دانستم که باید از سنی به بعد چکاب‌های خاصی داشته باشم تا اینکه مدتی پیش مسئول خانه بهداشت روستایمان گفت. تا به حال نشنیده‌ام که از معاونت زنان بیایند و درباره مسائل درمانی ما بپرسند.

آیا این معاونت می‌تواند درباره مسائل درمانی زنان در مناطق دورافتاده با وزارت بهداشت همکاری کند؟ اگر قرار است معاونت زنان مسائل ما را پیگیری کند، چرا در همه این سال‌ها هیچ رد و نشانی از او نداشته‌ایم. 

او به شیوع بالای خودکشی در استان ایلام اشاره می‌کند، پدیده‌ای که به نظر او علت اصلی آن افسردگی شدید زنان و دختران در این استان است: در استان ما مردان متعصب کم نیستند که رفتار خوبی با زنان ندارند. به نظرم این یکی از علت‌های افسردگی زنان در استان ما است. چرا معاونت زنان به این موضوع رسیدگی نمی‌کند؟

اگر من معاون زنان بودم حتما تاسیس کلینیک سلامت روان در مناطق روستایی ایلام را به صورت جدی پیگیری می‌کردم. کلینیک‌هایی که به صورت رایگان یا با دریافت هزینه‌ای کم به زنان مشاوره بدهند. حتی با مردم صحبت کنند و به فرهنگ‌سازی و اصلاح رفتارهای اشتباه برخی از مردم در مناطقی مانند مناطق ما کمک کنند. به معاون زنان بگویید این موضوع را حتما پیگیری کند. »

زنان خانه‌دار از هیچ حمایتی برخوردار نیستند

سیما اهل نهاوند همدان است، خانه‌دار و مادر دو فرزند نوجوان. نام نهادی با عنوان «معاونت زنان» در اخبار به گوشش خورده اما هیچ تصوری از این سازمان و وظایف او ندارد: «همیشه حس کرده‌ام هر آنچه درباره این معاونت در خبرها گفته می‌شود بیشتر جنبه نمادین و حتی تبلیغات دارد. تنها تصورم از وظایف این معاونت ترویج سبک خاصی از زندگی است، نه حمایت از زنان. 

بسیاری از زنان خانه‌دار به دلایل مختلف ناچار شده‌اند رویای اشتغال و استقلال مالی را کنار بگذارند. خانه‌داری شغل شبانه‌روزی این گروه از زنان است اما رایگان و بدون برخورداری از هرگونه پوشش بیمه‌ای. به عنوان یک زن خانه‌دار که حالا ۴۳ ساله هستم، توقع دارم مانند بسیاری دیگر از کشورها از بیمه رایگان و مستمری برخوردار باشم و حتی در دوران سالمندی حقوق بازنشستگی دریافت کنم، زیرا کار خانه کمتر از کار بیرون از منزل نیست.

شنیده بودم زنان خانه‌دار بیمه می‌شوند موضوع را پیگیری کردم، ظاهرا باید حق بیمه پرداخت کنیم، زن خانه‌دار چه درآمدی دارد که حق بیمه بپردازد. بسیاری از شوهران به دلایل مختلف همسران خود را تامین مالی نمی‌کنند، برخی نمی‌خواهند، بسیاری هم نمی‌توانند. 

اینکه دولت برای حمایت از زنان خانه‌دار کاری نکرده، نشان می‌دهد معاونت مذکور وظیفه‌اش را خوب انجام نداده است، هرچند که شرایط برای زنان سالمندی که درآمد ندارند بدتر است. بارها در همین شهر خودمان شاهد صحنه‌هایی بوده‌ام که نه در شان یک زن بوده و از آن فراتر نه در شان یک انسان.

پیرزن‌هایی که جلوی در میوه‌فروشی می‌نشینند تا بتوانند ته‌مانده دور ریز جعبه میوه را با خودشان ببرند. اگر این زنان مورد حمایت دولت بودند و صدایی داشتند که مسائل‌شان را پیگیری می‌کرد و در این مسیر با سایر سازمان‌ها همکاری جدی داشت، شاید هرگز چنین صحنه‌هایی خلق نمی‌شد.»

اگر معاون زنان بودم بیشتر روی مسائل رفاه و سلامت زنان تمرکز می‌کردم. این را سیما می‌گوید و اضافه می‌کند: «بسیاری از مادران بخصوص آن‌ها که چند فرزند دارند، به دلیل تحمل شرایط دوران بارداری و زایمان به لحاظ جسمی به شدت تحلیل رفته‌اند. معاون زنان باید ارائه خدمات رایگان یا کم‌هزینه را برای مادران به صورت جدی پیگیری کند. به عنوان یک زن خانه‌دار و با توجه به تجربیاتی که پشت سرگذاشته‌ام معتقدم که یک زن خانه‌دار وقتی به ۴۰ سالگی می‌رسد، باید حتما از سوی دولت مورد حمایت ویژه قرار بگیرد.»

معاونت، وظایفش را خوب انجام نداده

سیما هرگز احساس نکرده که صدایش به گوش معاونت زنان می‌رسد و معتقد است زنانی که سکان اداره این معاونت را به دست گرفته‌اند، هرگز صدای زنان نبوده‌اند، راه ارتباطی با این معاونت را هم کسی نمی‌داند: «من که در یک شهر کوچک زندگی می‌کنم و تحصیلات دانشگاهی دارم نمی‌دانم چگونه باید با این سازمان ارتباط برقرار کنم. مطمئنم زنانی با تحصیلات پایین‌تر و آن‌ها که در مناطق کم‌برخوردارتر زندگی می‌کنند، هیچ آشنایی با معاونت زنان ندارند.»

معاونت زنان گرفتار ساختارها

افروز بازنشسته یکی از سازمان‌های علمی و فرهنگی کشور است. او می‌گوید: سال‌هاست مدیران می‌آیند و می‌روند، قول می‌دهند اما بی‌عمل. معاونت زنان هم خارج از این قاعده نیست: «هر خانمی که در صدر این معاونت نشسته تنها حرف زده. اگر زنان جامعه هم بالاخره موفق شدند مسائل خود  را تا حدودی حل کنند به همت خودشان بوده نه هیچیک از افرادی که خودشان را نماینده زنان کشور می‌دانند.

با دنبال کردن اخبار متوجه نمی‌شوید که این معاونت دقیقا چه مشکلی از زنان حل کرده است. این معاونت هم مانند همه سازمان‌های دیگر در چهارچوب یک ساختار کار می‌کند و نمی‌تواند فراتر از آن عمل کند. من به عنوان یک زن به دنبال برابری حقوق زنان و مردان در قوانین هستم منظورم البته بحث مهریه نیست خیلی فراتر از این موضوع است. آیا معاونت زنان می‌تواند ولو به صورت تدریجی و طی لوایح متعدد این مطالبه زنان را پیگیری و برآورده کند؟»

فراهم کردن فرصت‌های برابر برای زنان هم موضوع دیگری است که افروز به آن اشاره می‌کند: «زنان هم مانند مردان علاقه دارند از توانمندی و استعداد خودشان استفاده کنند، اما مگر می‌شود؟ نمونه‌هایی از این دست بسیار است اما با توجه به رویکردی که در مسئولان کشور وجود دارد حتی پیگیری این موضوع هم ممکن نیست، اصلا از دغدغه‌های معاونت هم نیست. از طرف دیگر زنان در محیط کار نیاز به حمایت‌های خاص دارند، حمایت‌هایی که باعث شود زنان و مردان در ازای کار یکسان، حقوقی برابر دریافت کنند. اعطای مرخصی برای زمان‌های خاص به زنان هم از دیگر مسائلی است که باید در محیط کار مورد توجه قرار بگیرد، اما این حمایت‌ها کجاست؟»

زنان بازنشسته در انتظار یک پاسخ

برابری زنان و مردان به لحاظ اجتماعی و در قوانین مساله‌ای است که افروز می‌گوید اگر روزی معاون زنان می‌شد، آن را به جد پیگیری می‌کرد: «به نظر من مسئولیت زنان بسیار بیشتر از مردان است. این روزها بسیاری از زنان برخلاف مردان، هم بیرون از خانه کار می‌کنند و هم در خانه، به همین دلیل هم معتقدم باید برای زنان امتیازات خاصی در نظر گرفته شود. 

به‌عنوان یک زن بازنشسته، هیچ امکاناتی برایم فراهم نیست. در حالی که در کشورهای دیگر برای سالمندان و بازنشستگان امتیازات و امکانات خاصی در نظرگرفته می‌شود.این معاونت از ابتدای تشکیل تا کنون برای زنان بازنشسته چه کرده است؟»

قوانین نابرابری که اصلاح نمی‌شوند

چند ماهی می‌شود که مریم برای نگهداری از فرزندش ناچار شده به صورت موقت حرفه وکالتش را کنار بگذارد تا زمانی که به اصطلاح فرزندش از آب و گل در بیاید: «نام این معاونت را شنیده‌ام، بیشتر در خبرها. همینقدر می‌دانم که وظیفه این ارگان پیگیری مطالبات و مشکلات زنان در دولت است، اما بیشترین اخباری که در همه این سال‌ها شنیده‌ام مرتبط با تشویق زنان به ازدواج و فرزندآوری بوده است. بعید است یک زن مجرد تاثیری از معاونت زنان در زندگی‌اش دیده باشد.»

مریم معتقد است زنان و مردان شهروندانی دارای حقوق برابر هستند و ایجاد یک معاونت جداگانه برای زنان در دولت، نشان می‌دهد که در حق ۵۰ درصد از جمعیت جامعه یعنی زنان کوتاهی‌ها، تبعیض‌ها و احجاف‌هایی روا داشته شده که وجود چنین سازمانی را ایجاب کرده. چرا معاونتی خاص برای پیگیری مطالبات مردان نداریم اما معاونتی مجزا برای زنان داریم؟

باید اول ریشه‌ها و دلایلی که وجود این معاونت جداگانه را ایجاب کرده رفع شود. قطعا اگر زنان و مردان در قواعد اجتماعی و در قوانین برابر بودند نیاز به چنین معاونتی نداشتیم. اینهمه سمینار و همایش درباره حقوق زن، جایگاه زن و مسائلی از این دست نشان می‌دهد که حقوق زنان در اجتماع و در قوانین به قدری مورد بی‌توجهی قرار گرفته که نیاز شده چنین جلسات و نهادهایی در جامعه داشته باشیم. 

او می‌گوید که تا کنون عملکرد این معاونت نتوانسته است تاثیری مطلوب بر زندگیش بگذارد، چیزی که ببیند و از نزدیک لمس کند: «در آستانه ازدواج بودم از معاونت زنان با من تماس گرفته و عنوان شد که وام ازدواج می‌دهند گویا آن زمان به دهه شصتی‌ها برای تشویق به ازدواج وام می‌دادند و این شد تنها ارتباط من با این معاونت. این درحالیست که وقتی یک معاونت جداگانه برای زنان در نهاد رئیس‌جمهوری تعریف می‌شود، آدم انتظار تاثیرگذاری بیشتری دارد.»

برداشت مریم از ماجرای ایجاد معاونت زنان در ریاست‌جمهوری آن است که برای این نهاد زن صرفا در خدمت خانواده تعریف شده و به دنبال این بوده که به زنان در مسیر انجام وظایف مرتبط با خانواده کمک بیشتری کنند. مانند همین خبری که اخیرا منتشر شده درباره اعطای «کارت امید مادر» به مادران که ظاهرا اقدامی برای تشویق زنان به فرزندآوری است. به عنوان یک مادر می‌گویم مادر شدن زیباست اما پیش از هر چیز ما یک انسان هستیم و به حقوقی برابر در جامعه نیازمندیم و انتظار من این است که معاونت زنان پیش و بیش از هر چیز به این موضوع می‌پرداخت.»

ضرورت تدوین لوایح متعدد  در حمایت از زنان

«نقص قوانین در حوزه «حقوق خانواده» زیاد است.» این را مریم می‌گوید: «نه تنها به عنوان یک زن ۳۶ ساله و یک مادر بلکه به عنوان یک وکیل معتقدم که قوانین ما در این حوزه نیازمند تغییرات زیادی است، زیرا مناسب جامعه امروز و انسان قرن ۲۱ نیست که حقوق خانواده تا این حد جانبدارانه و به نفع مردان باشد. در دنیای امروز مهریه و نفقه جایگاهی ندارد همانقدر که حضانت فرزند را حق پدر دانستن یا رضایتنامه شوهر برای خروج زن از کشور.

حضانت فرزند موضوعی مشترک است که هم پدر و هم مادر باید از این حق برخوردار باشند و در این میان جنسیت نباید معیار باشد. حتی اگر مادر به هر دلیلی شاغل نباشد می‌تواند به بهترین نحو از فرزندش مراقبت کند و نفقه فرزند با پدر باشد. امروز اگر یک زوج قصد متارکه داشته باشند، زن چاره‌ای ندارد جز اینکه از همه حقوقش بگذرد تا حضانت فرزندش را بگیرد. درحالی که والدین باید از این نظر در شرایط برابر قرار داشته باشند و دادگاه به صورت بی‌طرفانه و بدون توجه به جنسیت درباره حضانت فرزند تصمیم‌گیری کند. معاونت زنان حتی اگر بخواهد حقوق زن در خانواده را هم پیگیری کند باید در این راستا باشد و برای این برابری‌ها لایحه بدهد.»

زنان خانه‌دار از هیچ‌گونه بیمه و مستمری برخوردار نیستند، این زنان وقتی به سن سالمندی می‌رسند شرایط برای‌شان سخت‌تر هم می‌شود: «مادر من خانه‌دار است و حالا که به سن سالمندی رسیده با توجه به نیازهای ویژه این سن، جای خالی بیمه و دستمزد در زندگی‌اش را کاملا حس می‌کنم. او یک عمر فعالیت شبانه‌روزی داشته و در این مسیر فرسوده شده اما بدون هیچگونه مزایا و دستمزدی.

از طرف دیگر به عنوان یک مادر شاغل یا باید برای مدتی حرفه‌ام را کنار بگذارم یا اینکه پرستار و مهدکودک مورد اعتماد پیدا کنم و همه حقوقم را در همین مسیر خرج کنم. معاونت زنان باید حمایت بیمه‌ای و دستمزدی برای مادر شاغل که در چنین شرایطی قرار دارند در نظر بگیرد و راهکاری داشته باشد.»

زنان به کار مناسب و اشتغال نیاز دارند، می‌گویند وام اشتغال‌زایی می‌دهند: «در آزمون‌های استخدامی عمدتا مردان را جذب می‌کنند مثلا اگر سازمانی ظرفیت استخدامی برای سه نفر را دارد قطعا دو نفر مرد هستند. همین چند روز پیش هم یکی از سازمان‌ها نیرو جذب می‌کرد اما ۷۰ نفر آقا. بنابراین به نظر نمی‌رسد که این معاونت در طول دوران فعالیتش، در حوزه اشتغال زنان اقدام قابل توجهی کرده باشد.

وانگهی میان اطرافیانم هرگز ندیده‌ام که نتایج فعالیت‌های این معاونت مورد استفاده آن‌ها قرار گرفته باشد. در واقع تاثیر فعالیت‌های این نهاد باید در زندگی روزمره زنان قابل مشاهده باشد که هرگز چنین نبوده. اصلا ما نمی‌دانیم راه‌های ارتباط با این معاونت چیست، در این باره هیچگونه اطلاع‌رسانی نمی‌شود تا زنان تماس بگیرند و از دغدغه‌ها، نیازها و مطالباتشان بگویند.»

صدای زنان نیستند

یکسالی می‌شود که فاطمه به جرگه شاغلان پیوسته، همزمان کار می‌کند و درس هم می‌خواند در مقطع کارشناسی ارشد. او درباره معاونت زنان همینقدر می‌داند که قرار است مسائل مرتبط با زنان و خانواده را در دولت پیگیری کند: «تا به حال ندیده و نشنیده‌ام که این معاونت دستورات و بخشنامه‌هایی صادر کرده باشد که به نفع همه زنان جامعه باشد. نحوه آشنایی من با این معاونت به این شکل بوده است که هر وقت مساله‌ای مربوط به زنان خبرساز می‌شود یا زنان مطالبه خاصی را با صدای بلند فریاد می‌زنند تازه سر و کله معاون زنان پیدا می‌شود. گاهی رفتارهای معاونت منفعلانه و در حد تقبیح یک رفتار نادرست نسبت به زنان است و گاهی وعده‌هایی می‌دهد. اما تا به حال نشنیده‌ام به این وعده‌ها عمل شده باشد به نحوی که در زندگی روزمره من به عنوان یک جوان ۲۸ ساله و حتی دوستانم موثر بوده باشد.»

در اخبار خبری از پیش قدم شدن معاونت برای پیگیری حقوق یا مطالبات زنان نیست: «معمولاً زنان جامعه خودشان، به هر نحوی، مطالبه‌شان را مطرح کرده‌اند و سپس معاونت بنا بر اقتضائات سیاسی و جناحی دولت متبوعش با آن مطالبه مخالفت کرده یا وعده حل آن را داده است، آنهم تنها در حد حرف، حداقل من خبری از پیشرفت پیگیری‌ها ندیده‌ام. 

در حوزه زنان محدودیت زیاد است و موانع بسیار. مطالبات زنان به دلیل همین موانع به راحتی برآورده نمی‌شود موضوعی که باعث شده فاطمه نتواند به راحتی درباره اولویت مطالباتش به عنوان یک زن تصمیم‌گیری کند. درد بسیار است و راهکار کم: «اخیرا مطالبه مشخص زنان صدور گواهینامه موتورسیکلت است، موضوعی که برای من هم مهم است. سوال من این است که معاونت زنان در این باره چه کرده و نتایج قابل لمس اقدامات چه بوده است؟ با توجه به همه رفتارها و گفتارهای این معاونت در دولت‌های مختلف به نظرم این معاونت، نماینده زنان در دولت نیست. 

اگر معاونت زنان به من سپرده می‌شد مسائلی مانند کسب اجازه همسر برای خروج زن از کشور را مورد توجه قرار می‌دادم تا قوانین نابرابر اصلاح شود. با توجه به اینکه می‌دانم فقه اسلامی پویا است و قابلیت به‌روزرسانی دارد.»

معاونت ضروری اما بی‌اثر

مینا جعفری وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان علت وجودی معاونتی با عنوان «معاونت زنان و خانواده» در ریاست‌جمهوری را شرایط نامساعد نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان در حوزه‌های مختلف حقوقی، فرهنگی، اداری و اقتصادی می‌داند: «قرار بود این نهاد در راستای بهبود وضعیت زنان گام‌هایی بردارد. از طرف دیگر در مراسم‌ها و نشست‌های بین‌المللی که در خارج از ایران برگزار می‌شود، نیاز بود که از سوی دولت ایران نمایندگانی رسمی در این کنفرانس‌ها حضور داشته باشند. پیش از انقلاب هم در سازمان‌های بین‌المللی و نشست‌های بین‌المللی مرتبط با زنان، نمایندگی از سوی دولت ایران حضور داشتند.»

او اضافه می‌کند: «بعد از دوران جنگ به تدریج مسئولان به فکر ایجاد تغییراتی افتادند که تشکیلاتی به صورت منسجم و سازمان‌یافته ایجاد شود. سرانجام هم بعد از تغییرات بسیار، معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری تشکیل شد.»

به گفته این وکیل دادگستری این معاونت تاکنون اقدامی اثرگذار و ماندگار در حوزه زنان انجام نداده است: «زیرا این معاونت زیرمجموعه بخش اجرایی یعنی دولت است و توانایی قانون‌گذاری ندارد. از طرف دیگر، حتی اگر این معاونت پیشرو در حوزه زنان هم باشد و لوایح مرتبط با مطالبات و نیازهای زنان را به مجلس ارائه دهد، اما باید این واقعیت را هم در نظر گرفت که تا در مجلس رویکردهای مناسب، متعادل و منطبق با خواسته‌های جامعه وجود نداشته باشد، تدوین چنین لوایحی اثرگذار نخواهد بود.

مجلس بسیار عقب‌تر از خواسته‌های جامعه است به این دلیل که  بخش سختی از قدرت ظاهرا تمایلی به تغییر وضعیت زنان در جامعه ندارد و به همین دلیل تأثیرگذاری معاونت بسیار محدود بوده است. به همین دلیل هم هر تغییری که ایجاد شده از سوی جامعه زنان رخ داده نه الزاما از سوی دولت. 

بسیاری از زنان انتقاد می‌کنند که چرا نام این نهاد «زن و خانواده» است؟ به نظر آن‌ها این ترکیب نشان می‌دهد که زنان خارج از خانواده استقلال و هویت مستقلی ندارند، رویکردی که جعفری درباره آن می‌گوید: «این تغییر نام در دولت احمدی‌نژاد رخ داد. گفتند معاونت «زن و خانواده» به این معنی که زن الزاما باید در خانواده وجود داشته باشد زیرا آن بخش سنتی حاضر در حلقه سخت قدرت بر همین باور هستند. یعنی این معاونت تنها یک پوسته ظاهری در حوزه حقوق زنان است اما به نظر می‌رسد در بطن واقعیت   تمایل و اراده‌ای برای بهبود وضعیت زنان وجود ندارد، بنابراین می‌گویند زن باید در خانواده مورد توجه قرار گیرد.»

نگاه جامعه و مسئولان در حوزه زنان، همخوانی ندارد

او معتقد است که این معاونت حتی اقدامات اثرگذاری که منجر به بهبود وضعیت زنان در خانواده شود هم انجام نداده است: «مجلس یک‌سره در حوزه مهریه و کاهش اثرگذاری آن قانون‌گذاری می‌کند اما موضوعاتی مانند حق طلاق زنان را در نظر نمی‌گیرد، از طرف همین معاونت زنان و خانواده هم اقدام خاصی که منجر به ایجاد تغییرات مثبت در حوزه زنان شود مشاهده نمی‌کنیم.

رویکرد بخشی از مسئولان بسیار سنتی است و با نگاه غالب جامعه که زن را به عنوان یک فرد مستقل در نظر می‌گیرد و الزاما او را در خانواده تعریف نمی‌کند، همخوانی ندارد. شرایط به‌گونه‌ای است که حتی زنانی هم که به جایگاه‌های دولتی می‌رسند الزاما بر موضوعاتی مانند فرزندآوری و ازدواج زنان تمرکز می‌کنند، بدون اینکه شرایط اقتصادی را بهبود بخشند، در حالی که با وضعیت اقتصادی کنونی، این موضوعات عملاً دشوار یا غیرممکن شده است. 

جعفری تاکید می‌کند که حتی اگر شرایط زنان در ایران بهشت‌گونه هم می‌شد، وجود چنین معاونتی ضروری بود،   هر چند که راهی طولانی تا بهبود شرایط زنان در جامعه ما درپیش است.

انتهای پیام/
خبرنگار : شادی مکی
ارسال نظر
پیشنهاد امروز