چرا بایستی ایران بجنبد تا از قافله هوش مصنوعی جا نماند؟

در حالی کشور ما دههها درگیر مسأله هستهای است که به نظر میرسد بیتوجهی به رشد سریع هوش مصنوعی، بهزودی کشور را با چالشهای متعددی روبرو خواهد کرد.
یکی از پدیدههایی که افراد امروزه بیش از هر زمان دیگری با آن روبرو شده و نامش را میشنوند، پدیده «هوش مصنوعی» (Artificial intelligence) است. فرقی ندارد یک کارمند ساده دولتی هستید و یا یک متخصص در شرکتی خصوصی و یا حتی یک فروشنده مغازه و یا فروشگاه و حتی باز فرقی ندارند جزو افرادی هستید که پیگیر اخبار حوزه علم و تکنولوژی هستند و یا جزو افرادی هستید که به دلیل مشغله فراوان، وقت کافی برای پیگیری این موارد را نداشته و یا اصلا علاقهای به این حوزه ندارند؛ چرا که رشد سریع هوش مصنوعی آن قدر در جهان سریع و گسترده بوده که حتما همه ما با سلایق و مشاغل و سطح تحصیلات مختلف تا به امروز اخبار گوناگونی را در خصوص آن از دوست و آشنا گرفته تا رسانهها و جراید و اینترنت شنیدهایم، دیدهایم و خواندهایم.
هوش مصنوعی آن چنان در جهان با سرعت در حال رشد است که بسیاری از افراد با تخصصهای گوناگون را با این پرسش نگران کننده و جدی مواجه کرده است: نکند در سایه رشد سریع هوش مصنوعی، در آیندهای نزدیک دیگر به حرفه و شغل من نیازی نباشد؟
کافی است برای رفع خستگی هم که شده، به بخش اکسپلور اینستاگرام سری بزنید، تا با انبوهی از پستها و ویدئوهایی روبرو شوید که از آینده هوش مصنوعی برای شما سخن میگویند. همین روز گذشته بود که نگارنده بطور اتفاقی به ویدئویی فارسی در اینستاگرام برخوردم که منتشر کنندگان آن تلاش داشتند به مخاطب بگویند بهزودی چه شغلهایی دیگر در جهان خریدار ندارد و هوش مصنوعی به راحتی کار آنها را انجام میدهد و چه مشاغلی همچنان از عهده هوش مصنوعی بر نمیآید و به دلیل نیاز به قدرت بدنی و یا لزوم بازنگری انسانی برای جلوگیری از خطای ماشین، همچنان به نیروی انسانی نیاز دارد.
آیا با انقلابی صنعتی جدیدی در جهان روبرو هستیم؟
اکنون که بحث فراگیری و گستردگی هوش مصنوعی بطور خلاصه روشن شد، این پرسش پدید میآید که آیا گسترده شدن آرام آرام هوش مصنوعی در تمامی ابعاد زندگی بشری، نشان از آن دارد که بشر با یک پدیده انقلابی جدیدی روبروست؟
حقیقت آن است که وقتی که تاریخ تمدن بشری را تا به امروز نگاه میکنیم، متوجه میشویم اختراعهای متعددی سبب شده است زندگی انسان در طول ادوار تاریخ با تحولهای فراوانی مواجه شود؛ تا جایی که تاریخ نویسان مجبور شدهاند، زندگی انسان را به قبل و بعد از آن دوره تقسیم کنند.
بطور مثال اختراع و سرانجام تکمیل ماشین بخار در قرن ۱۸ از سوی «جیمز وات» نخستین انقلاب صنعتی را در زندگی بشر شکل داد و سبب شد تا پس از این اختراع که زمینه ساز ساخت لوکوموتیو بخار شد، انسانها دیگر مجبور نباشند بوسیله حیوانات جابجا شده؛ بلکه با پیدایش لوکوموتیو بخار توانستند مسیرهای زمینی را سریعتر طی کنند.
دومین انقلاب صنعتی که از آن با نام «انقلاب فناوری» نیز یاد میشود، از نیمه دوم قرن نوزدهم شروع شد و تا آغاز جنگ جهانی اول (اوایل قرن بیستم) بهطول انجامید و شاخصه آن، پیشرفتهای چشمگیر در زمینه صنایع فولادی و جایگزینی آن با آهن بود که ساخت خطوط ریلی ارزانتر را فراهم میکرد. اوج این انقلاب در تجهیز کارخانجات به برق و همچنین مسأله تولید انبوه بود.
سومین انقلاب صنعتی که از آن با نام «انقلاب دیجیتال» یاد میشود، از اواخر قرن بیستم آغاز شد. انقلاب صنعتی سوم که از دهه پنجاه قرن بیستم میلادی آغاز شد، شاخصهاش انتقال از فناوری مکانیکی و آنالوگ به دنیای دیجیتال بود.
از شاخصههای مهمی که در خصوص انقلاب صنعتی سوم ذکر میکنند، ظهور فناوریهایی نظیر کامپیوتر و اینترنت است.
حال مسأله اینجاست که اگرچه برخی «پدیده هوش مصنوعی» را نیز در امتداد همان انقلاب صنعتی سوم و ظهور پدیدههایی نظیر کامپیوتر و اینترنت قلمداد میکنند، اما برخی دیگر بر این باورند که رشد برخی پدیدهها نظیر «هوش مصنوعی»، «رباتیک» و «اینترنت اشیاء» (IOT) آنچنان سریع و گسترده بوده است که بایستی آنها را نه در راستای انقلاب صنعتی سوم، بلکه بطور مجزا در چارچوب «انقلاب صنعتی چهارم» قلمداد کنیم.
آیا آینده در دستان رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی است؟
همانطوری که گفتیم، پیشرفت سریع هوش مصنوعی در کنار پیشرفتهای رباتیک و نیز رشد اینترنتهای پرسرعت نظیر اینترنت نسل پنجم تلفن همراه (۵G) که زمینه را برای «اینترنت اشیاء» فراهم میکند، همه و همه سبب شده است تا این ذهنیت را به وجود بیاورد که ترکیب این چند پدیده در کنار هم، بهزودی انقلابی صنعتی در زندگی بشریت ایجاد خواهد کرد و آینده در دستان رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی است.
مثالی ساده بزنیم: فرض کنید یک کارخانه تولیدی وجود دارد که کارگران در خطوط تولید مشغول به کار هستند و در این میان، مهندسانی بر خطوط تولید نظارت کرده و در صورت بروز مشکل راهنماییهایی را ارائه داده و یا حتی در برخی موارد تصمیمهای پیچیدهای را برای افزایش بهره وری در خطوط تولید اتخاذ میکنند. این مهندسان ناظر همگی با هم نیز در تعامل بوده و پس از اشتراکگذاری دادهها با یکدیگر و با مقامات بالادستی، در نهایت سبب میشوند تصمیمات کلان در جهت پایداری، بقا و نیز بهره وری بیشتر کارخانه گرفته شود.
حال در صورتی که سه عنصر هوش مصنوعی، رباتیک و اینرتنت اشیا با همدیگر ترکیب شوند، به راحتی میتوانند عوامل انسانی را بطور کامل در چنین کارخانهای در آیندهای شاید نه چندان دور کنار بزنند. رباتها، نقش همان کارگران کارخانه را ایفا کرده که اطلاعات کاری خود را پیوسته بوسیله اینترنت اشیاء به دیگر بخشهای ذیربط فرستاده و «هوش مصنوعی» (Artificial Intelligence) به عنوان مغز هوشمند مجموعه، وظیفه نظارت، پایش و در سطحی کلانتر حتی انجام تصمیمهای سخت در موارد بحرانی را داشته و نتایج تصمیمهای خود را باز به رباتهای هوشمند ارسال میکند.
شاید در چنین کارخانهای دیگر حتی برای فروش و تحویل اجناس کارخانه نیز به عوامل انسانی نیاز نبوده؛ بلکه خود هوش مصنوعی از طریق فروشگاههای اینترنتی، اجناس را برای فروش گذاشته و پس از خرید، از طریق خودروهای خودران و یا حتی پهپادها بتواند آن را درب خانه تحویل مشتری دهد.
شاید اگر از این منظر نگاه کنیم، هوش مصنوعی در آیندهای نه چندان دور دیگر نه فقط رقیب شغلهایی که صرفا فکری هستند، بلکه به زودی حتی شغلهایی که نیازمند ترکیبی از دانش و نیروی بدنی است، (مانند مثالی که ذکر شد) و یا حتی جراحیهای سخت پزشکی را نیز در بر بگیرد و از همین منظر است که هوش مصنوعی را در کنار رباتیک و اینترنت اشیاء بایستی انقلاب چهارم نامید.
وقتی هوش مصنوعی به دنبال مسائل لاینحل ریاضی میرود!
اما ابعاد مسأله وقتی جالبتر میشود که بفهمیم پدیده هوش مصنوعی نه فقط به ابعاد روزمره زندگی، بلکه اکنون در حال وارد شدن به ابعاد جدیدی است که انسان قرنهاست از انجام آن درمانده است؛ گویی ما آرام آرام در حال رویارویی با یک «اَبَر انسان» و حتی «ابر رایانه» هستیم که نه تنها میتواند کارهای روزمره بشری را انجام دهد؛ بلکه حتی مسائل لاینحلی که بشر با آن روبرو بوده است را نیز با محاسباتی پیچیده حل میکند.
جای دوری نرویم، همین دو روز پیش بود که رسانههای خبری فارسی زبان مطلبی با این عنوان منتشر کردند: ««ChatGPT» یک مسئله ریاضی ۲۰۰۰ساله را حل کرد! » اگرچه با رجوع به اصل خبر در منابع انگلیسی زبان، نظیر پایگاه «لایوساینس» متوجه میشویم، که چتجیپیتی به واقع این مسأله را حل نکرده، اما چیزی که سبب انتشار این خبر و سروصدا به پا کردن آن شده، این بوده است که چون پاسخی که هوش مصنوعی داده، مبتنی بر استدلالی خلاقانه بوده، سبب شده است تا دانشمندان در این زمینه شگفت زده شوند.
بمب اتم یا هوش مصنوعی؟
اما شاید مسألهای که نگارنده را واداشت تا این یادداشت را بنویسم، سخنانی بود که مدیرعامل شرکت «انویدیا» (Nvidia) به تازگی در خصوص اهمیت هوش مصنوعی در جهان بیان کرد؛ جملهای کوتاه که تمامی استدلالهایی که در بالا بیان کردیم را به راحتی در خود نهفته دارد. او در مصاحبهای گفت: «هیچ کس نیاز به بمب اتم ندارد؛ اما همه نیازمند هوش مصنوعی هستند» او در این مصاحبه تأکید کرد ساخت و ایجاد زیرساختهای هوش مصنوعی برای تمامی کشورها امروزه به امری ضروری مبدل شده است و این مسأله آنقدر اهمیت دارد که اگر شما پتانسیل طولانی مدت این فناوری را درنظر بگیرید، شاید حتی از ساخت بمب اتم نیز مهمتر به نظر برسد.
چرا بایستی ایران بجنبد تا از قافله جا نماند؟
اکنون با همه این تفاصیل بایستی گفت متأسفانه درگیر شدن ایران در تحریمهای طولانی مدت هستهای آن هم به مدت چندین دهه از یکسو وعدم تعامل دانشگاههای ایرانی با دانشگاههای مطرح جهان و حتی دسترسی نداشتن دانشجویان ایرانی به بسیاری از مقالات خارجی در کنار نبود زیرساختهای لازم همه و همه سبب شده است تا ما نتوانیم آنچنان که ضرورت دارد، در مسأله هوش مصنوعی و انقلاب چهارم صنعتی در جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم.
اگرچه اکنون حرکتهایی اولیه در راهاندازی شرکتهای دانش بنیان فعال در زمینه هوش مصنوعی صورت گرفته که البته در جای خود قابل تقدیر است، اما با اندکی نگاه هوشمندانه میتوان متوجه شد بیشتر این شرکتها بیآنکه به دنبال ایجاد زیرساختهای بومی برای هوش مصنوعی باشند، صرفا واسطهای میان کاربران ایرانی و شرکتهای بزرگ خارجی ارائه دهنده خدمات هوش مصنوعی هستند و یا در نهایت مدل خارجی را گرفته و برای کاربر فارسی زبان ایرانی بومیسازی کردهاند. این بدان معناست که همچنان ما دارای زیرساختهای حیاتی در این زمینه نیستیم و بایستی در کنار بومی سازی، به دنبال ایجاد مدلهای واقعا مستقل در زمینه هوش مصنوعی باشیم؛ چرا که آینده در دستان هوش مصنوعی است.
بجای بمب اتمی به دنبال هوش مصنوعی باشید
همین ماه گذشته بود که رسانهها، خبری منتشر کردند مبنی بر اینکه ۷۱ نماینده مجلس در نامهای به سران قوا خواهان ساخت سلاح هستهای شدند. در متن خبر آمده بود بیش از ۷۰ نماینده مجلس در نامهای به شورایعالی امنیت ملی و روسای سه قوه به ضرورت بازنگری در دکترین دفاعی ایران اشاره کردند.
حال خطاب به این نمایندگان محترم مجلس بایستی گفت در دنیایی که سرعت رشد علم آنچنان سریع شده است که هرساله و حتی هرچند ماه یکبار شاهد اختراع و یا پیشرفت در بخشی از فناوریهای پیشرفته جهانی هستیم و در دنیایی که اکنون کشورها به دنبال توسعه «جنگ افزارهای لیزری» بجای پدافندهای هوایی مبتنی بر موشک به منظور افزایش دقت و کاهش هزینه هستند، صرف متکی بودن به داشتن بمب اتمی که فناوری آن به زمان جنگ جهانی دوم یعنی هشتاد سال پیش باز میگردد، بیآنکه یک کشور به فناوریهای نوین نظیر جنگ افزارهای لیزری و سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی استوار باشد، نه تنها سبب ایجاد بازدارندگی نمیشود بلکهای بسا بلای جان دارندهاش نیز شود. صرف داشتن بمب اتم یک مسأله هست و مجهز بودن آن کشور به سامانهها و ابزارهای پرتاب آن بمب و مقابله با جنگ افزارهای جدید دشمن برای آنکه این بمب به خودمان آسیب نزند، مسألهای دیگر است.
از سوی دیگر، اگرچه غنیسازی اورانیوم حق مسلم ماست؛ اما داشتن فناوری و زیرساختهای ملی مبتنی بر هوش مصنوعی هم که آینده جوانان به آن متکی است، حق مسلم ماست و اگر نتوانیم میان این موارد توازنی در کشور ایجاد کنیم، قافیه را نه به کشورهای ابرقدرت نظیر آمریکا و چین، بلکه حتی به کشورهای عربی همسایهمان نیز باختهایم.