آیا مهاجرت پرستاران متوقف شده است؟

سلامت، مهمترین نیاز جامعه و شهروندان امروز است. و البته بخش بزرگی از این سلامت، نیاز به ابزارهایی انسانی و غیرانسانی به نام کادر درمان و تجهیزات پزشکی و بیمارستان دارد. وقتی که این پیشنیازها موجود نباشد، سلامت شهروندان هم دچار خلل جدی خواهد شد. مدتهاست که بحث مهاجرت پرستاران سر زبانها افتاده است.
پرستار و پزشکی که سالها تحصیل میکند تا به کار نظام سلامت کشور بیاید، به دلایل مختلف ترجیح میدهد که به کشوری دیگر برود. همیشه نیز نسبت به این امر هشدار داده شده است که آینده نظام سلامت ایران را تهدید میکند. اخیرا اما، وزارت بهداشت گفته ۳۵ درصد تقاضای مهاجرت پرستاران کم شده است. [مهاجرت پرستاران متوقف نشده، مسیرش تغییر کرده است] در اینباره، میزگردی در تلویزیون همشهری برگزار کردهایم تا جنبههای مختلف این ادعا را بررسی کنیم. مهمانان این میزگرد، محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار و همچنین دکتر هومن شهسواری، رییس دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که نظرات مختلفی در اینباره داشتند. فیلم این برنامه را میتوانید با کلیک روی این لینک ببینید.
تاییدیه وزارت بهداشت
دکتر عباس عبادی، معاون پرستاری وزارت بهداشت پیشتر درباره واقعیت کاهش مهاجرت پرستاران به همشهری گفته بود: «در خصوص مهاجرات همکاران نظام سلامت به خصوص همکاران پرستاری به سه منبع اشاره میکنم؛ منبع اول آماری است که سازمان نظام پرستاری در سال ۱۴۰۲ اعلام کرده است. حدود ۲۰۰۰ نفر از همکاران پرستاری برای برای مهاجرت و دریافت good standing (سابقه حسن شهرت و عدم سوءپیشینه) مراجعه کردند. در ۱۴۰۳ این آمار به کمتر از ۱۳۰۰ نفر کاهش پیدا کرد، یعنی کاهش ۳۵ درصدی داشتیم.»
به گفته این مسئول آمار دوم هم مربوط به مکاتبات با دانشگاههای علوم پزشکی از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ درباره مهاجرت، ترک خدمت، استعفا داده یا مرخصی بیش از یکسال و همچنین همکاران بازنشسته بود. این بررسی هم نشان داد که در سال ۱۴۰۰ تعداد همکارانی که مهاجرت قطعی کردهاند ۱۸۷ نفر بوده که در ۱۴۰۱ به ۱۰۵ نفر و در ۱۴۰۲ به ۵۸۷ نفر رسید که رشد قابل توجهی داشت. سال ۱۴۰۳ هم آمار مهاجرت به ۵۸۶ نفر رسید، یعنی عدد مشابه ۱۴۰۲. این نشان میداد که شیب تند مهاجرت متوقف شده بخش و قابل توجهی از آن هم مربوط به نیمه دوم سال گذشته بود. عبادی درباره منبع سوم هم به گزارش وزارت امورخارجه که سفیر ایران در دانمارک ارسال کرده اشاره کرده و گفته بود: «در این گزارش به این نکته اشاره شده بود که طی ۴ یا ۵ سال گذشته بالغ بر ۳ هزار پرستار ایرانی به دانمارک مهاجرت کردهاند. اما از این ۳ هزار نفر تنها هزار نفر موفق شدهاند مجوز کار در حرفه پرستاری بگیرند و در بیمارستانها مشغول به کار شوند.»
وضعیت بدتر شده
اما شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار آمارهای اعلام شده را تایید نمیکند و میگوید: اگر کاهش مهاجرتی وجود داشته، باید ببینیم دلایلش چه بوده است. البته اول باید به دلایل مهاجرت بپردازیم تا بعد درباره اینکه آیا کاهش مهاجرت رخ داده یا نه صحبت کنیم. دویا سه سال پیش که بحث مهاجرت را مطرح کرده بودیم، میگفتند پرستاران اصلا مهاجرت نمیکنند، ما در آن زمان میگفتیم که پدیده مهاجرت پرستاران باید مورد پذیرش مسئولان قرار بگیرد. این پدیده انکارناپذیر است، شما به هر بیمارستانی مراجعه کنید متوجه خواهید شد که قاطبه پرستاران آن بیمارستان به دنبال مهاجرت هستند. اکنون اما آمار مهاجرت را پذیرفته و از انکار درآمدهاند. در حال حاضر بحث بر سر آمار مهاجرت هست.
او ادامه میدهد: چندین دلیل برای افرادی که مهاجرت میکنند وجود دارد؛ دستمزد پائین، هزینههای بالای زندگی، عدم حمایت از پرستاران در فرصتهای اقتصادی، شرایط ناسازگاری کاری و حجم کار زیاد، ناامیدیهای حرفهای. هیچکدام از این متغییرها کاهش یا بهبود پیدا نکرده که عامل کاهش مهاجرت پرستاران باشد. آخرین استخدام پرستاری هم سال ۱۳۹۹ بوده، امسال پس از ۴ سال میخواهند ۱۱ هزار پرستار استخدام کنند که هنوز انجام نشده است. دلایل مهاجرت پرستاران نه تنها سیر نزولی داشته که سیر صعودی داشته است.
گوداستندینگ ملاک کاهش مهاجرت نیست
شریفی مقدم درباره کاهش درخواست گوداستندنیگ هم بیان میکند: این برگه اصلا ملاک مهاجرت یا کاهش آن نیست. بابت این برگه سازمان نظام پرستاری ۷.۵ میلیون تومان از پرستار میگیرد و پرستاران ما در ابتدا تصور میکردند اگر این برگه الزام استخدام آنها در بیمارستانهای خارجی است. اما بسیاری از کشورها اکنون این الزام را ندارند. به عنوان مثال آلمان و کشورهای حوزه خلیج فارس اصلا گوداستندینگ نمیخواهند. به همین دلیل آماری که از سوی سازمان نظام پرستاری اعلام میشود اصلا ملاک معتبری در زمینه مهاجرت پرستاران نیست. گرفتن این مدرک هم دلیلی بر رفتن پرستار نیست. خیلی از همکاران امکان دارد برگه صلاحیت حرفهای گرفته و به خارج از از کشور نرفته باشند.
نباید معضل مهاجرت پرستاران را سادهسازی کرد
شهسواری، رئیس دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران هم درباره اینکه آیا کاهش مهاجرت پرستاران رخ داده یا خیر، عنوان میکند: ما آماری دقیقی نداریم چون سیستمی برای ثبت آمار دقیق نداریم، در نتیجه روی چیزهایی که وجود دارد قضاوت کردهایم. یک زمانی عنوان شد، آمار مهاجرت زیاد است و اکنون نیز بر اساس همان آمارها میگوئیم این آمار کاهش پیدا کرده است. در همان زمان هم مشخص نبوده که آیا آمار مهاجرت پرستاران تا این حد زیاد بوده یا خیر؟ اکنون در دانشگاه چیزی که ملاک است تائیدیههایی است که برخی افراد برای مهاجرت به کشورهای مختلف دریافت میکنند. این تائیدیهها اکنون کمتر شده است.
او ادامه میدهد: در تابستان ۱۴۰۲ طی یک ماه، ۲۸ مورد تائیدیه صادر کردیم و اکنون این آمار کم شده اما اگر از منظر آکادمیک و دانشگاهی بخواهیم مساله این است که نباید نسبت به این موضوع سادهسازی کرد. چون مهاجرت یک پدیده چند وجهی است و فاکتورهای خیلی زیادی روی آن اثر دارد، نمیتوان آن را با یک معادله خطی حل کرد. هزاران عامل وجود دارد که یک پرستار به عنوان کادر درمان، تصمیم به مهاجرت بگیرد و فاکتورهای زیادی در آن تاثیر دارد. ممکن است فرد در جو دوستان خود قرار گرفته باشد، به خاطر فرزندانش تصمیم به مهاجرت بگیرد یا از حقوق و دستمزد پائین خود به ستوه آمده باشد. یک پرستار چه بخواهد و چه نخواهد اجارهخانه بدهد و زمانی که هزینههای مسکن بالاست آنها چگونه اضافه بهای اجاره سالانه خود را تامین کنند؟
کاهش آمار مهاجرت به معنای کم شدن مشکلات نیست
شهسواری با تاکید بر این که حتی اگر آمار کاهش مهاجرت پرستاران درست باشد، به معنای کم شدن مشکلات نیست، عنوان میکند: این مساله میتواند موج دیگری از مهاجرت پرستاران را ایجاد کند که ما نمیتوانیم آن را پیشبینی کنیم. یکی از مفاهیم مهاجرت مربوط به مهاجرت به خارج از کشور است ما مهاجرت از شغل پرستاری به مشاغل دیگر هم نوعی مهاجرت است. نمیتوانیم بدون عدد و آمار دقیق درباره این مسائل حرف بزنیم، اما آموزش و تربیت پرستار کم هزینهای نیست و فرقی نمیکند که یک پرستار به خارج از کشور مهاجرت کند یا خانهنشین شود. هر دو آسیب است. ساده کردن پدیده مهاجرت باعث ارائه اطلاعات نادرست و از دست رفتن بخشی از اطلاعات در این باره میشود، اگر میخواهیم مشکل را حل کنیم، باید همه جنبههای آن را ببینیم. به نظر من آمار مهاجرت از نظر کمیت کم شده و این یک فرصت برای ما ایجا میکند که به دنبال حل مشکلات باشیم.
پرستاران فراری شدهاند
شریفیمقدم معتقد است پر رنگ شدن موضوع مهاجرت، منجر به مغفول ماندن سایر مشکلات پرستاران شده است و در این باره میگوید: پرستاران ما در حال فرار از این حرفه هستند. راهی که سیاستهای وزارت بهداشت پیش روی پرستار گذاشته است، مهاجرت، ترک شغل و تغییر شغل است. از همه اینها بدتر نیز خانهنشینی است. پرستاری که هزینه تربیت او بسیار زیاد است چرا باید خانهنشین شود. این دستاوردی برای دولت یا وزارت بهداشت نیست که بگویند آمار مهاجرت کاهش پیدا کرده، دستاورد زمانی محقق میشود که نیروی پرستاری پای کار باشد. بیمارستانها آگهی استخدام پرستار میزنند، اما کسی استقبال نمیکند. در استانهای ما تعداد پرستار نسبت به تخت و جمعیت در حد نصف یا کمتر از نصف استانداردهای جهانی است.
به گفته او، هدف از طرح کاهش مهاجرت پرستاران انحراف افکار عمومی است و این که وضعیت پرستاران بهتر شده. اما سوال اینجاست که آیا پرستاری داریم که از مهاجرت پشیمان شده و به کشور برگشته باشد؟ پاسخ خیر است.
چرا خودمان را با دانمارک مقایسه میکنیم؟
شریفی مقدم در مورد مشکلات شغلی پرستاران در دانمارک هم بیان میکند: ۳ هزار پرستار ایرانی به دانمارک رفتهاند که تاکنون فقط هزار نفر از آنها جذب کادر درمان شدهاند. باید همه چیز دانمارک را ببینیم. دانمارک به ازای هزار نفر ۱۱.۸ پرستار دارد و این عدد در کشور ما ۱.۸ است. یعنی ما نسبت به دانمارک ۱۰ پرستار به ازای هر هزار نفر جمعیت عقب هستیم. دانمارک پیش بینی کرده که تا ۲۰۳۵ به ۱۵ هزار پرستار نیاز دارد و قرار است سالانه هزار تا هزار و پانصد پرستار جذب کند. در ایران اما ۱۰ سال است که میگوییم ۱۰۰ هزار پرستار کمبود داریم. پرستاران ایرانی در مهاجرت به این کشور، حتی تا زمان ورود به حرفه اصلی خودشان بیکار نمیمانند و در مشاغل دیگری مشغول به کار میشوند. به همین دلیل مسوولان ما بهتر است به دنبال آمارسازی و توجیه افکار عمومی نباشند ویک نظر سنجی انجام دهند تا ببینند چقدر تمایل رفتن به خارج در میان پرستاران وجود دارد؟
پدیده مهاجرت پرستاران فقط برای ایران نیست
شهسواری معتقد است تفاسیر از صحبتهای وزیر بهداشت درباره روند کاهش مهاجرت پرستاران بیشتر از توضیحات او بوده و در توضیح بیشتر بیام میکند: مساله مهاجرت یک نیروی رانشی دارد و یک نیروی کششی، نباید صرفا نیروی رانشی را نگاه کرد. پدیده مهاجرت صرفا برای ایران نیست و در حال حاضر بسیاری از پرستاران آمریکایی به استرالیا مهاجرت میکنند. پدیده مهاجرت برای هر کسی، معنای خاص خودش را دارد، البته میتوان آیتمهای مشترک پیدا کرد اما آیتمهای خصوصی هم وجود دارد. نکته مهم این که حتی مهاجرت یک نفر هم آسیب است و حاصل تلاش و هزینهکرد آموزش یک نفر را بر باد میدهد.
او تاکید میکند: ما منکر کمبود یا مشکلات پرستاران نیستیم اما نباید همهچیز را سادهسازی کرد. قطعا منظور وزیر بهداشت هم از اعلام کاهش آمار مهاجرت، تاکید بر رفع مشکلات نبوده، اما باید این مساله را هم اشاره کرد که به هر صورت کارهایی هم هر چند اندک انجام شده است. اتفاقی که باعث شده در دانشگاه علوم پزشکی تهران، تمایل هیات علمی به پرستار شدن بیشتر شود و این روند با گذشته متفاوت است. یکی از دلایلش تغییر در پرداختی است و درآمد افزایش پیدا کرده، نه ۱۰۰ اما به ۲۰ رسیده است.
منت فوقالعاده خاص را سر پرستاران نگذارید
شریفی مقدم اما در واکنش به این ادعا بیان میکند: یک هیات علمی چیزی حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون دریافتی دارد، اما پرستار بالینی امسال با افزایش دستمزدها ۲۰ میلیون درآمد دارد. پرستاران بالین در سطح وزارت بهداشت هم کمترین دستمزد را در سطح کارکنان دولت میگیرند به همین دلیل هیات علمی شاید مهاجرت کند، اما به حوزه پرستاری ورود نخواهد کرد. در مساله پرستاران مساله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی، سیاسی و... هم وجود دارد. نه تنها مشکلات اقتصادی که گاهی برخوردها هم باعث دلسردی پرستاران میشود اما در حال حاضر اولویتها عنوان میشود که همان مساله اقتصادی و معیشتی است. در وضعیتی قرار گرفتهایم که در همین بیمارستان امام خمینی دانشگاه علوم پزشکی تهران، چندین آگهی جذب پرستار منتشر شده اما کسی برای استخدام مراجعه نکرده است!
او با اشاره به این که اکنون در بیمارستانها سفرهای مختلفی پهن است و دریافتیها هم متفاوت شده، عنوان میکند: رئیسجمهور چند کلیدواژه را مطرح کردهاند؛ شافیت، عدالت، پاسخدهی و حسابدهی. کدام یک از این موارد را در وزارت بهداشت داریم و آیا کسی میداند که نخوه توزیع پول در سیستم بیمارستانی چگونه است؟ در بیمارستان کار تیمی داریم، اما معنا ندارد. آخر ماه یک نفر چند صد میلیون میگیرد و یک نفر ۴ میلیون! میگویند فوقالعاده خاص را برای پرستاران اجرا کردهاند که حرف اشتباهی است. برای خیلی از دستگاههای دولتی که کار چندان سختی هم ندارند، این مساله اجرا شده و برای کل کارکنان دولت پرداخت میشود، نه صرفا پرستاران. نباید منت آن را بر سر پرستاران گذاشت. ما اکنون دچار مشکل ساختاری و تعارض منافع هستیم و به جای این که اولویت بیمار و مردم باشد، بحث اصلی پول شده است. یک پرستار اگر دو ساعت تاخیر داشته باشد، باید به هزار سیستم پاسخگو باشد اما همین حالا چند جراح در سطح پایتخت در حال جراحی است و چرا باید رزیدنتها جای آنها عمل کنند.
نگرانی درباره مهاجرتنکردهها
شهسواری هم در ادامه بیان میکند: ساختار وزارت بهداشت از نظر این که سایر گروههای غیرپزشکی سهمی در سیاستگذاریها و تصمیمسازیها داشته باشند، تغییر نکرده است. دو مساله باید از هم تفکیک شود، اول تمایل به یک مساله و دیگر انجام آن. مهاجرت هم همین است، افراد تمایل به مهاجرت دارند، اما دو گروه داریم، گروه اول موفق به مهاجرت میشوند و گروه دوم خیر. به نظر من نباید نگران تعداد مهاجران بود، بلکه نگرانی بیشتر برای کسانی است که تمایل به مهاجرت دارند و موفق نشدهاند. پرستاران ما کارشان زیاد است اما به طور کلی این شغل چه در ایران و چه سایر کشورهای دنیا کار سختی است. اما در کشورهای دیگر هم استانداردهای سفت و سختی وجود دارد و پرستاران حتی باید درباره نحوه برخورد با یک بیمار هم پاسخگو باشند. سلام و احوالپرسی آنها با بیماران هم استاندارد خاصی دارد. خارج از این استانداردها، مردم شکایت میکنند و غرامت میگیرند.
او ادامه میدهد: برخی تصور میکنند که یک تزریقات و پانسمان یعنی پرستاری. حتی برخی مسئولان مملکت هم همین تصور را دارند، اما مساله اینجاست که یک بیمار برای یک شبانهروز به پرستار سپرده میشود و دائم باید کنترل شود و جانش زیر دست یک پرستار است. به همین دلیل معتقدم مشکلات پرستاری که منجر به مهاجرت میشود، بسیار زیاد است و نمیتوان ساده عنوان کرد که کاهش پیدا کرده است. البته ممکن است قوانین سایر کشورها هم درباره جذب پرستاران تغییر کرده باشد. همین حالا هم جذب پرستار در کشورهای دیگر رقابتی است و پرستاران فیلیپینی و هندی هم مهاجرت میکنند. هر چند که به اندازه پرستاران ایرانی کیفیت ندارند اما بسیار کاری و فعال هستند.
شهسواری در پاسه به این سوال هم که سالانه ۱۲ تا ۱۵ هزار پرستار در کشور آموزش میبینند اما طی ۴ سال اخیر فقط ۱۰ هزار پرستار جذب شده، میگوید: فقط این نیست که ما استخدام نمیکنیم، واقعیت این است که پرستاران هم تمایلی به اشتغال ندارند. ما دو بیمارستان جدید داریم که خالی از پرستار است. تلاشهایی در حال انجام است که منجر به بهبود شرایط شود اما هنوز کافی نیست. به طور کلی هم باید گفت که همه چیز علیه پرستاران هدفمند نیست و باید به این مساله هم توجه کرد که اگر دلار افزایش دارد، همه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد و پرستاران استثنا نیستند.
بزرگترین مشکل پرستاران
شریفی مقدم هم در پایان عنوان میکند: بزرگترین مشکل پرستاران تبعیض است. اگر میگویند پول کم است برای همه همین باشد. چرا پرستار و پزشک ۴۰ ساعت کار میکنند اما اختلاف کارانه ۱۰۰ برابر دارند؟ برای یک بیمار روی تخت بیمارستان، هزینه کل خدمات پرستاری (پرستار صبح، شب، مستقیم خدمت به بیمار، سوپروایز، سرپرستار و کمک پرستار) برای ۲۴ ساعت چیزی حدود ۳۵۰ هزار تومان است که حتی هزینه یک حق مشاوره ۴۵ دقیقهای هم نمیرسد. به همین دلیل معتقدم که کاملا هدفمند همه چیز علیه پرستاران است و آنها را استثمار میکنند. در آمریکا پزشک ۱۲ هزار دلار میگیرد و پرستار نصف این مبلغ دریافتی دارد. حتی در کشور مثل غنا هم این نسبت برابر وجود دارد و پزشک ۱۲۰۰ دلار و پرستار ۶۰۰ دلار دریافت میکنند. باید غده سرطانی سیستم معیوب علیه پرستاران درمان شود.