خلعسلاح حماس پایان درگیری است یا آغاز بحران جدید؟
واشنگتن و تلآویو در آستانه آغاز «مرحله دوم» طرح ترامپ درباره نوار غزه، با معضلی راهبردی مواجه هستند؛ فقدان نهادی که بتواند بدون درگیری مستقیم با جنبش حماس، سلاحهای آن را جمعآوری کند، بزرگترین چالش این مرحله است.
به گزارش ایلنا به نقل از الاخبار، اگرچه اجرای مرحله دوم طرح دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا هنوز آغاز نشده است، اما نشانههای آن در روزهای اخیر مشهود است. ایالات متحده و اسرائیل در حال انجام تفاهمات اولیه با جنبش حماس از طریق کانال ترکیه هستند تا بحران مبارزان محاصرهشده در تونلهای رفح حل و فصل شود و در مقابل، اسرائیل جسد یک افسر خود را تحویل بگیرد که از زمان درگیریهای سال ۲۰۱۴ در غزه باقی مانده بود.
با وجود تحویل جسد افسر هدار گلدین، تلآویو هنوز نتوانسته «فرمول مشخصی» برای اجرای تعهدات خود طبق این توافق به دست آورد و نحوه خروج امن حدود ۲۰۰ مبارز حماس را، چه به مصر و چه به خود غزه، بدون اینکه دو پرونده به صورت مستقیم به هم گره بخورد، مشخص کند.
این توافق مقدماتی بخشی از «مرحله دوم» طرح ترامپ نیست، اما شرط لازم برای آن به شمار میرود؛ زیرا جداسازی پروندههای انسانی (اسرا و اجساد) از پرونده امنیتی و سیاسی، امکان ورود به مذاکرات پیچیدهتر درباره مسائل اصلی را فراهم میکند.
سؤالات کلیدی همچون اینکه چه کسی مسئول جمعآوری سلاحهای حماس خواهد بود، چه نهادی اداره غزه را بر عهده خواهد گرفت، چه سرنوشتی برای سلاحهایی که داوطلبانه تحویل داده نمیشوند پیش خواهد آمد و هویت و اختیارات نیروی بینالمللی چه خواهد بود، همچنان بیپاسخ مانده است.
کارشناسان امنیتی تأکید دارند که این مأموریتها تقریبا غیرممکن است؛ زیرا مصادره سلاح و فروپاشی ساختار نظامی حماس، ناگزیر به درگیری مستقیم با جنبش منجر خواهد شد.
تلاشهای دیپلماتیک آمریکا و فشار بر تلآویو
در همین حال، سفر جرد کوشنر و استیو ویتکاف، فرستادگان آمریکایی، به اراضی اشغالی انجام شد. کوشنر روز گذشته با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در جلسات محرمانه دیدار کرد؛ هدف از این دیدار فشار بر تلآویو برای پیشبرد توافقاتی است که به صورت محرمانه پذیرفته اما علنا انکار میکند و مربوط به رفع موانع میدانی آغاز مرحله دوم طرح ترامپ است.
همزمان، عمیث هالیوی، نماینده حزب لیکود در کنست (پارلمان اسرائیل)، در گفتوگوی رادیویی تأکید کرد که «هیچ چیزی رایگان به دست نمیآید». او با این هشدار که حماس «تونلهای خود را ظرف تنها دو هفته با سرعت حیرتآور بازسازی کرده است»، افزود: «هیچ کس این کار را برای ما انجام نخواهد داد؛ نه آمریکاییها، نه آذربایجانیها و نه پاکستانیها.»
نگرانی تلآویو از مرحله دوم
اظهارات مقام صهیونیستی یادآور این است که توافقات مربوط به مبارزان محاصرهشده ممکن است با دشواری اجرا شود، اما مرحله دوم، که هدف آن «غزه بدون سلاح تحت مدیریت مدنی» است، در عمل هنوز روی کاغذ باقی مانده است.
به نظر میرسد تلآویو نسبت به طرح ترامپ دچار تردید است؛ طرحی که اهداف بلندپروازانه دارد اما فاقد جزئیات عملی و نقشه راه مشخص است. این امر آمریکا را ناچار میکند دیپلماسی روزانه خود را با فشار مداوم و سفرهای مکرر دنبال کند، نه تنها به سمت حماس، بلکه به سمت متحد خود یعنی تلآویو.
حمایت بینالمللی و خلأ اجرایی
در حالیکه پایتختها به سرعت از «بازسازی غزه» و «نیروی ثباتبخش بینالمللی» حمایت میکنند، اما مکانیزم اجرای آنچه «ثبات دائمی» نامیده میشود، همچنان در خلأ قرار دارد. با وجود توافق آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای بزرگ خلیجفارس بر این هدف، پروژه قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت تنها «احساس پیشرفت» ایجاد میکند و هیچ راهکار عملی برای حل مشکلات کلیدی ارائه نمیدهد.
واقعیت میدانی نشان میدهد که اسرائیل هماکنون حدود ۵۰ درصد از مساحت نوار غزه را تحت کنترل خود دارد، یا به صورت مستقیم و یا با تسلط از راه دور، در حالی که حماس نیمی دیگر را در اختیار دارد. مذاکرات ممکن است این توازن را کمی تغییر دهد، اما آنچه اسرائیل از طریق جنگ نتوانسته به دست آورد- یعنی فروپاشی ساختار نظامی حماس- به سختی از مسیر سیاسی یا واگذاری به طرف سوم حاصل خواهد شد.