ایلنا گزارش میدهد؛
جشن شب یلدا، مرز نبرد بین تاریکی و روشنی/دهل کوبیدن و آتش افروختن رسم دیرین زاگرس نشینان برای استقبال از اولین سپده دم زمستان
شب یلدا، تنها یک شب طولانی در تقویم ایرانی نیست، بلکه نقطه عطف کیهانی و فرهنگی است که عمیقاً در تار و پود اساطیر و باورهای کهن ایرانیان باستان تنیده شده است. یلدا فراتر از یک آیین فصلی، تلاشی آگاهانه برای حفظ تعادل میان نیروهای متضاد کیهانی به معنای نور و ظلمت است. نمادی از اوج قدرت تاریکی و سرمای اهریمنی است. شب یلدا، با فلسفه و سنتهای کهن ایرانی پیوند خورده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در منظومه فکری ایرانیان، هر پدیده طبیعی تبلور یک نیروی اساطیری دارد. اما مهمتر از آن، جشن میلاد دوباره خورشید، میترا، و آغاز بازگشت روشنایی و گرما به جهان است. فرهنگ ایرانی همواره در تلاش بوده تا این گذرگاه دشوار زمستان را با جشن و گردهمایی همراه سازد تا دل ها از سرمای بیرون، گرم بماند. اهمیت یلدا در حفظ پیوستگی فرهنگی ایران، در توانایی آن برای پیوند دادن نسل هایمختلف از طریق روایتها، خوراکیهای نمادین و آداب و رسوم مشترک نهفته است.
در نگاه زرتشت؛ جهان محل نزاع و جدال جبهه خیر و شر
یک باستانشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از ویژگیهای فرهنگهای هندوایرانی دقیقاً برخلاف فرهنگهای سِمِتیک این است که جشنها و شادیها در میان آنها بسیار برجسته است، گفت: این فرهنگها برای آرامش و سلامت خود دائماً به دامن شادی پناه میبردند. چرا که خوب فهمیده بودند که شادی، سلامتیآفرین و برای روان درست بسیار کارساز است. نخستین جشنی که انسان برگزار کرد از حیث هنر عنوان میشود زمانی بود که انسان آتش را شناسایی میکند و پیرامون آن جمع میشود و میرقصد.
نوروز رجبی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، به نزاع بین خیر و شر در شب یلدا اشاره داشته و افزود: در فرهنگها و سنتهای ایرانی، از یک سو توجه به جشن و از سوی دیگر توجه به نور بسیار اهمیت دارد. جشن شب یلدا، مرز نبرد بین تاریکی و روشنی و نبرد بین خیر و شر است. بلندترین شب سال، جایی که شر و تاریکی و هر آنچه که نماد شر در آن قرار دارد تا آستانه پیروزی پیش میرود. وانگهی در لحظه پایان آنچه که پیروز میشود، شر نیست بلکه خیر است.
وی ادامه داد: نگاه ایرانیها به تمامی مسائل زیستی متأثر از مهرپرستی و اندیشه زرتشت و نگاه دیالکتیک و 2 بُنی است و به هر مقوله در زندگی و زیست، نگاه خیر و شر دارند. شب یلدا از نگاه ایرانیها در چنین جبههای اتفاق میافتد و با برگزاری جشن و شادی و ایستادن در جبهه نور و روشنی سعی میکنند که به مبارزه با شر بپردازند و جبهه خیر را حمایت کنند. اساساً فلسفه شب یلدا چنین موضوعاتی است که البته پیشینه پیشازرتشتی دارد، اما در ساحت دین زرتشت مفهومی والاتر، عمیقتر و استوارتر پیدا میکند.
این باستانشناس و استاد دانشگاه اظهار داشت: در نگاه زرتشت جهان محل نزاع و جدال جبهه خیر و شر، تَرسالی و باران و خشکسالی و برهوت، نزاع بین خنده و گریه، شادی و شیون، نور و تاریکی، آگاهی و جهالت و صلح و جنگ است. هر آنچه که شما در هستی مشاهده میکنید مربوط به یکی از این دو بُن است. ایرانیان با ایستادن در جبهه نور، شادی و خیر سعی کردند زندگی خود را عطر و طراوت ببخشند. شب یلدا در نگاه ایرانیها و فرهنگ آنها چنین مصداقی دارد.
رجبی تصریح کرد: در برخی از مناطق سنتها، آدابها و آیینهای متنوعی برای شب یلدا در نظر گرفته شده است. یکی از برجستهترین آیینهایی که در میان زاگرسنشینان به ویژه مردمان لُر و کُرد بسیار رایج بوده و به آن توجه خاصی داشتند، شاهنامهخوانی است. در این آیین افراد خانواده در خانه یکی از بزرگان گِرد هم جمع میشدند و سعی میکردند روایتها و حماسههای فردوسی را با آواز و موسیقی بخوانند. در شادیهای شاهنامه میخندیدند و در غم و غصه حماسهها و روایتهای آن میگریستند.
وی بیان داشت: شاهنامه بخش جداییناپذیر از سنتهای مردمان زاگرسنشین بوده است. همچنین خواندن شعر حافظ که عطر و طراوت و جوانی و شادابی خاصی در آن وجود داشته، در میان این مردمان رایج بوده است. البته به جز حافظ کتابهای دیگری نیز وجود داشته که به آن توجه میکردند. اما در میان متون کلاسیک ادبیات فارسی، نخست شاهنامه و پس از آن حافظ و در گام سوم داستانها و حکایتهای سعدی است که مورد توجه این مردمان بوده است.
این باستانشناس و استاد دانشگاه به فرهنگ غذایی و خوراکیهایی که به آیینهای سنتی و به ویژه شب یلدا ارتباط پیدا میکند اشاره داشته و در این خصوص تأکید کرد: در دورهمنشینیهای شب یلدا، ایرانیها خوراکهای متناسب با این موضوع را داشتند که این خوراکها بسیار متنوع است و انواع آجیلها را برای خود طبخ میکردند.
رجبی به فرهنگ روشن کردن آتش در شب یلدا اشاره کرده و در این رابطه نیز ابراز داشت: یکی از رفتارها و آیینهای زاگرسنشینان این بود که در پایان شب هنگامی که شب میخواست از نیمه بگذرد، این مردمان آتش روشن میکردند و دُهُل میزدند و دَف مینواختند و سعی میکردند که خورشید را در سحرگاه نخستین روز زمستانی برای برآمدن حمایت کنند. این بخش از داستان، ریشه کاملاً مهرپرستی دارد که البته بعدها تفاسیری و تأویلهایی از نگاه دو بُنی زرتشت را میتوانیم در آن به خوبی ببینیم.
وی اضافه کرد: امیدوارم که شب یلدای ایرانیان در ساحت گسترده فرهنگی و تاریخی آنها به نیکی و به شادی برود. میدانیم که جامعه ما در یک شرایط بسیار بد اقتصادی و شرایط نامناسب اجتماعی قرار دارد و ایرانیان سعی میکنند روایتها و رویدادهای اجتماعی خود را اساساً در چنین قالبهایی تبدیل کنند. نگاه ایرانیان به مسائل روز و به زندگی شخصی اساساً از دریچه خیر و شر است. خیر را برای فرهنگ ایرانی اعم از ساکنان آن در جغرافیای کنونی ایران تا پهنه خراسان بزرگ، تاجیکستان و افغانستان، آرزو دارم.
2 دوره چله در آیینهای کهن ایرانی
رئیس مرکز کرمانشناسی، پژوهشگر و نویسنده کرمانی هم در ادامه با بیان اینکه شب یلدا یا همان شب چله در واقع شب زایندگی خورشید در روزگار قدیم است و به همین دلیل از آن یاد میشود، گفت: همانطور که میدانید نیاکان ایرانیان برای نور و روشنی احترام خاصی قائل بودند و اعتقاد آنها بر این بود که زایش خورشید یا جشن تولد مهر که به آن خورشید شکستناپذیر میگفتند، در این شب اتفاق افتاده که بلندترین و طولانیترین شب سال است.
سید محمدعلی گلابزاده در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، افزود: تقریباً میتوانیم بگوییم که تمامی شخصیتهای علمی که در بازه زمانی تاریخ داشتیم و در خصوص مباحث فرهنگی و تاریخی ایران مطالبی دارند، راجع به شب چله یا شب یلدا اظهار نظر میکردند. برای مثال ابوریحان بیرونی در آثارالباقی به این شب توجه میکند و معتقد است که شب یلدا را شب خور یا همان تولد خورشید نامگذاری میکردند. یا قانون مسعودی و دیگر کتبی که وجود دارد به شب یلدا اشاره کرده است.
وی به روند دورهای چله در آیینهای کهن ایرانی اشاره کرده و در این خصوص ادامه داد: در سنتها، آیینها و آداب کهن ایرانی در خصوص شب یلدا، 2 دوره چله وجود داشت. یک دوره، شب چله بزرگ بود که از ابتدای دی ماه آغاز میشد و تا 10 بهمن ماه ادامه داشت و این دوره 40 روز بود. یک دوره نیز، شب چله کوچک بود که از 10 بهمن ماه تا 20 اسفند ماه داشت و این دوره هم 40 روز بود. دوره نخست را چله بزرگ و دوره دوم را چله کوچک نامگذاری میکردند.
رئیس مرکز کرمانشناسی، پژوهشگر و نویسنده کرمانی اظهار داشت: نکته مهم این است که جشن شب یلدا بعدها از کشور ایران به سایر کشورهای جهان راه یافته است. از جمله این کشورها بریتانیا است که در پایتخت این کشور شهر لندن این جشن ثبت شد و در این کشور مورد احترام است. در برخی کشورهای دیگر نیز حتی با نام شب تولد مسیح، شب یلدا را جشن میگیرند. در این کشورها مردم معتقد هستند که آن شب مهر یا میترای شکستناپذیری که از آن سخن میگویند، شب چله یا شب یلدا است.
رئیس مرکز کرمانشناسی، پژوهشگر و نویسنده کرمانی به دیگر اعتقادات و باورهای مردمان کهن ایرانزمین در شب یلدا اشاره کرده و گفت: موضوع دیگری که ایرانیان کهن به آن معتقد بودند جنگ اهمن و بهمن هست. پیرزن و پیرمرد زمستانی که اعتقاد داشتند اگر پیرزن شب یلدا اشک بریزد و گریهآلود شود، باران خواهد آمد. اگر ننه سرما لحاف خود را پاره کند، به علت آنکه از پنبه است به مثابه برف خواهد بود. یا اگر گردنبند خود را پاره کند به صورت تگرگ شاهد نزولات آسمانی خواهیم بود.
گلابزاده افزود: استان کرمان به علت انکه از جمله استانهای مرکزی کشور است، آیینهایی را که در شب یلدا داشته برگزار میشود چندان متفاوت با آیینهای استانهای همجواری دیگر نیست. اساساً در استانهای مرکزی چندان تفاوتی در این مراسمها احساس نمیشود. اما استانهای مرزی همواره یک تفاوتهایی با استانهای مرکزی دارند. دلیل تفاوت موجود این است که در مرز قرار گرفتهاند و شاید بخشی از فرهنگ آنها برگرفته از سرزمینها و کشورهای نزدیک به ایران باشد.
وی ادامه داد: البته تمامی آیینها به باور من به این دلیل بود که میخواستند زندگی را شاد برگزار کنند، حرمت با هم بودن را حفظ کنند و از جداییها و تفرقهها بپرهیزند. همان چیزی که متأسفانه امروز گریبانگیر بسیاری از انسانها شده که یا دور هم جمع نمیشویم و یا اینکه اگر هم دور هم جمع میشویم همگی یک موبایل داریم و سر در موبایلها فرو بردیم و کمتر به نکات مهم اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و حتی خانوادگی خود توجه میکنیم.