در گفتوگو با ایلنا عنوان شد؛
رضا پرکاس: فوتبال ایران قربانی مدیریت جزیرهای باشگاهها و آکادمیها ست

نبود وحدت رویه در سطوح پایه، معضل فوتبال ملی
سرمربی اسبق صنعت نفت آبادان و مدرس یوفا معتقد است که مدیریت جزیرهای در تمام ابعاد باشگاهها، به خصوص آکادمیهای فوتبال و نداشتن یک برنامهریزی منسجم ملی، باعث عدم شناخت استعدادهای جوان فوتبال در نقاط مختلف کشور و در نهایت، تضعیف فوتبال ملی ایران شده است.
به گزارش ایلنا از خوزستان، در این گفتوگو با رضا پرکاس، این استان که مهد فوتبال ایران و زادگاه بسیاری از بازیکنان بزرگ تاریخ کشور است، بعنوان یک نمونه، مورد ارزیابی قرار گرفته، زیرا فوتبال در این خطه، سالهاست با یک تناقض عجیب مواجه است؛ استانی سرشار از استعدادهای فوتبالی که در ردههای پایه میدرخشند، اما در ترکیب اصلی تیمهای مطرحش کمتر دیده میشوند. این مسئله، تنها محدود به مرزهای خوزستان نیست و در بسیاری از نقاط کشور نیز تکرار میشود.
در همین خصوص ضعف ساختاری در آکادمیها، نبود ارتباط منسجم بین ردههای پایه و تیم بزرگسال، و بیتوجهی به آموزش علمی مربیان، از مهمترین دلایل این چرخه ناکارآمد است که
رضا پرکاس، مدرس یوفا و سرمربی سابق صنعت نفت آبادان، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، از ریشههای این مشکل و راهکارهای رهایی از آن میگوید.
*به نظر شما چرا تیمهای مطرح خوزستان و یا حتی سایر استانهای دارای آکادمی، کمتر از استعدادهای بومی در ترکیب اصلی خود استفاده میکنند؟ چه عواملی باعث این موضوع میشود؟
- در فوتبال حرفهای، اصل این است که بهترین بازیکنان بازی کنند، فارغ از محل تولدشان. اما واقعیت این است که در بسیاری از مواقع، بازیکنان غیر بومیِ جذبشده از نظر فنی حتی در سطح همترازی با استعدادهای بومی نیستند. یکی از دلایل این موضوع، استفاده محدود از مربیان خارج از دایره بسته انتخابهای تکراری است. این روند گاهی شائبه دخالت افراد غیر فوتبالی در مسائل فنی را به وجود میآورد. نتیجه این چرخه، کمرنگ شدن فرصت حضور بازیکنان بومی در ترکیب اصلی است، حتی وقتی توانایی رقابت دارند.
*چه موانعی میان تیمهای ردههای پایه (امید و جوانان) و سطوح حرفهای باشگاهها وجود دارد؟ این فاصله چه آسیبهایی میتواند به تیم اصلی باشگاهها و تیمهای ملی وارد کند؟
- مشکل اصلی، نبود برنامهریزی و هدفگذاری روشن برای آکادمیهاست. در اغلب باشگاهها، تیمهای پایه و تیم بزرگسال بهطور جزیرهای و بدون تعامل منظم فعالیت میکنند. این گسست باعث میشود بازیکنی که سالها در ردههای پایه رشد کرده، هنگام ورود به سطح حرفهای با یک شکاف بزرگ مواجه شود. چنین وضعیتی، نه تنها استعدادهای بومی را از مسیر پیشرفت دور میکند، بلکه باشگاهها را به جذب بازیکنان غیر بومی وابسته میسازد. این مشکل هم در خوزستان بعنوان مهد فوتبال و استعداد، وجود دارد و هم در بسیاری از باشگاههای کشوری دیده میشود.
*با توجه به تجربه و مدلهای باشگاههای موفق جهانی، چه راهکارهایی برای رفع این موانع و بهرهبرداری بهتر از استعدادهای بومی پیشنهاد میکنید؟
- گام نخست، تعریف دقیق و شفاف مأموریت آکادمی فوتبال است. آکادمی فقط برای قهرمانی در ردههای پایه نیست، بلکه باید بازیکن آماده برای تیم بزرگسال تربیت کند. برای تحقق این هدف، ضروری است از رأس فدراسیون فوتبال تا هیأتهای استانی، یک کارگروه فنی و آگاه به دانش روز تشکیل شود. این کارگروه باید برای آموزش مربیان، پرورش استعدادهای بومی و ایجاد وحدت رویه در سراسر کشور برنامهریزی و نظارت کند. چنین الگویی علاوه بر تأمین نیاز تیمهای باشگاهی، میتواند پشتوانهای محکم برای تیمهای ملی در همهی ردهها باشد.
در باشگاههای موفق دنیا، این وحدت فلسفه و روش، از تیم نونهالان تا بزرگسالان جاری است. همهی تیمها یک زبان فنی مشترک دارند و بازیکن هنگام ارتقا به سطح بالاتر، با همان سبک بازی و انتظارات فنی مواجه میشود؛ رویکردی که باید در فوتبال ایران نیز نهادینه شود.
پرکاس در پایان تأکید میکند که فوتبال ایران برای شکوفایی واقعی استعدادهای بومی، نیازمند یک نقشهراه ملی و تعهد عملی همه ارکان از فدراسیون تا باشگاههاست. به گفتهی او، خوزستان و استانهای مستعد دیگر، اگر در مسیر علمی و منسجم قرار گیرند، میتوانند نهتنها نیاز باشگاههای داخلی را برطرف کنند، بلکه به پشتوانهای دائمی برای تیمهای ملی تبدیل شوند. فوتبال ایران دیگر فرصتی برای هدر دادن استعدادها ندارد.