ناترازی برق، ضربهای کاری بر پیکر صنعت؛ فریاد خاموش جنوب در آتش خاموشیها

در اواخر بهار که هنوز گرما به اوج خود نرسیده، سایه سنگین ناترازی برق دوباره بر سر کشور افتاده است. اینبار، نه فقط خانهها، که چرخ تولید، ستون فقرات اقتصاد و امنیت معیشتی مردم در استانهایی همچون هرمزگان، خوزستان، بوشهر و سیستان و بلوچستان زیر تیغ خاموشیها گرفتار شدهاند. خاموشیهایی که دیگر نه موقتی، بلکه مزمن، پیشبینیناپذیر و ویرانگر شدهاند.
به گزارش خبرنگار ایلنا از بندرعباس، در میانه تابستانی که هنوز به اوج خود نرسیده، سایه سنگین ناترازی برق دوباره بر سر کشور افتاده است. اینبار، نه فقط خانهها، که چرخ تولید، ستون فقرات اقتصاد و امنیت معیشتی مردم در استانهایی همچون هرمزگان، خوزستان، بوشهر، سیستان و بلوچستان و.... زیر تیغ خاموشیها گرفتار شدهاند. خاموشیهایی که دیگر نه موقتی، بلکه مزمن، پیشبینیناپذیر شدهاند.
صنعت در برهوت بیبرقی؛ وقتی کارخانه خاموش میشود، سفرهها هم خاموش میشوند
استان هرمزگان یکی از کانونهای استراتژیک اقتصادی کشور است. وجود صنایع عظیم فولاد، آلومینیوم، پالایشگاهها، پتروشیمیها، بنادر تجاری، کشتیسازی، منطقه ویژه اقتصادی خلیجفارس و صدها واحد تولیدی کوچک و متوسط، این استان را به قطب مهم تولید و تجارت ایران تبدیل کرده است. اما در شرایط کنونی، با ادامهدار شدن ناترازی برق، این ظرفیتها به تدریج در حال از دست رفتن است.
خاموشیهای روزانه و غیرقابل پیشبینی باعث توقف خطوط تولید، خرابی ماشینآلات، از بین رفتن مواد اولیه، تأخیر در تحویل سفارشات و اختلال در زنجیره تأمین شدهاند. در صنایعی که زمان، سرمایه و نظم حرف اول را میزند، این بیبرنامگی و بیثباتی به معنای ورشکستگی تدریجی است.
کارخانهای که در هفته چند بار مجبور به توقف کامل فعالیت میشود، دیگر نمیتواند بهرهوری خود را حفظ کند. در این شرایط، نهتنها سودی حاصل نمیشود، بلکه هزینهها روزبهروز بیشتر و بدهیها انباشتهتر میشوند. این اتفاق یعنی تعویق یا قطع دستمزد کارگران، تعدیل نیرو و در نهایت تعطیلی کامل واحدهای تولیدی.
فاجعه خاموش، در ابعاد میلیارد دلاری
برآوردها نشان میدهد که خاموشیهای برق تنها در تابستان گذشته، دهها هزار میلیارد تومان به صنایع کشور آسیب وارد کرده است. در مورد استان هرمزگان، این خسارت با توجه به تنوع و بزرگی صنایعی که دارد، هر روز ابعادی تازه میگیرد. برخی کارشناسان از ضررهای میلیارد دلاری در سطح ملی سخن میگویند؛ ضررهایی که تنها به اقتصاد ختم نمیشوند، بلکه امنیت شغلی هزاران کارگر را نیز تهدید میکنند.
نکته نگرانکنندهتر آنکه این وضعیت در حال تبدیل شدن به یک روال سالانه است. صنعتگرانی که درگیر برنامهریزی بلندمدت هستند، نمیتوانند بر بستری از بیثباتی تصمیمگیری کنند. سرمایهگذاران فراری میشوند و تولیدکنندگان کوچک، یکییکی از صحنه حذف میشوند. صادرات کاهش مییابد، واردات افزایش پیدا میکند، و در نهایت، تراز بازرگانی کشور ضربه میخورد.
با وجود هشدارهای متعدد کارشناسان، فعالان اقتصادی و رسانهها، همچنان نشانی از یک برنامه ملی برای حل این بحران وجود ندارد. در حالی که کشورهای منطقه با بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر، نوسازی زیرساختهای برق و جذب سرمایهگذاری، در حال امنسازی مسیر توسعه خود هستند، ما همچنان درگیر خاموشیهای قرن گذشتهایم.
چرا نیروگاههای کشور نوسازی نمیشوند؟ چرا واردات تجهیزات انرژی پاک با تعرفههای سنگین و قوانین دستوپاگیر روبهروست؟ چرا قاچاق سوخت در حجمی معادل تولید یک پالایشگاه، هر روز ادامه دارد و کسی پاسخگو نیست؟ چرا بخش صنعت در سیاستگذاری انرژی کشور اولویتی ندارد؟
نمایندگان مجلس و مقامات اجرایی، به جای نطقهای احساسی، بهتر است به کارنامه خود نگاه کنند. چند نیروگاه در سالهای اخیر ساخته یا نوسازی شده؟ چند طرح واقعی برای کاهش ناترازی به تصویب رسیده یا اجرا شده؟ پاسخها ناامیدکننده است.
قاچاق سوخت؛ حفرهای در دل زیرساخت انرژی کشور
در شرایطی که برخی نیروگاهها به دلیل کمبود سوخت مایع، از مدار خارج میشوند یا با نصف ظرفیت کار میکنند، هر روز هزاران لیتر سوخت یارانهای از مرزهای کشور خارج میشود. این حجم از قاچاق، عملاً به معنای به آتش کشیدن منابع ملی و نابود کردن توان تولیدی کشور است. وقتی این سوخت به جای نیروگاه، سر از بازارهای منطقه درمیآورد، نباید انتظار داشت صنعت با ثبات بماند یا خانهای در تاریکی نماند.
ادامه خاموشی صنایع، به معنای فروپاشی تدریجی زیرساختهای اقتصادی کشور است. حل مشکل ناترازی برق تنها با صدور بخشنامه و تغییر ساعات اداری ممکن نیست؛ این بحران نیازمند نگاه ریشهای، عزم ملی، سرمایهگذاری جسورانه، تسهیلگری قانونگذار و پیگیری دقیق نهادهای نظارتی است.
کشوری با منابع عظیم گاز، خورشید و سرمایه انسانی نباید درگیر خاموشیهای تحقیرآمیز باشد. حالا که دروازههای خاموشی به روی صنعت باز شده، وقت آن رسیده که سیاستگذاران از خواب برخیزند و کاری کنند. یا از جای خود برخیزند و راهی بگشایند، یا صادقانه کنار بروند تا متخصصانی بیایند که میدانند مدیریت یعنی برنامهریزی، پیشبینی، و پاسخگویی.