ایلنا گزارش میدهد:
«شرم از لبخند» درد جدید ایرانیان فقیر شده
کارگر را چه به سلامت دندان!
یک شهروند ۴۴ساله میگوید: «در فک بالا و پایین سمت راست صورتم تنها دوسه دندان باقی مانده است، مابقی کشیده شده و نیاز به ایمپلنت دارد اما واقعا از عهده هزینههای چند ده میلیون تومانی ایمپلنت بر نمیآیم. خجالت میکشم لبخند بزنم و جای خالی دندانهایم مشخص شود. یعنی هم به لحاظ روانی تحت فشار هستم و هم به لحاظ جسمی. بیمه هم فایده ندارد. خدمات دهان و دندان تحت پوشش بیمه نیستند. مراکز دولتی هم شلوغ هستند و هم به لحاظ قیمت تفاوت چندانی با مراکز خصوصی ندارند. حقوق ۲۰ میلیون تومانیام هم با این نرخها همخوانی ندارد.»
به گزارش خبرنگار ایلنا، «مشقتبار، فاجعهبار، توانفرسا» تنها عبارتی است که میتواند وضعیت ایرانیان را برای دسترسی به خدمات دندانپزشکی توصیف کند. بسیاری از ایرانیان به دلیل گرانی و بالابودن نرخ خدمات دندانپزشکی چارهای ندارند به جر اینکه یا درد دندان را مدتهای طولانی تحمل کنند یا اینکه دندان قابل ترمیم خود را بکشند و از آن دست بشویند. موضوعی که سال گذشته حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در سخنانی بر آن صحه گذاشت. جالب آنکه به گفته متخصصان شاخص سلامت دهان، یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع است.
آمارها در این حوزه تاسفبار است. نتایج آخرین پیمایش هزینه درآمد خانوارهای ایرانی در سال ۱۴۰۰، نشان میدهد که خدمات دندانپزشکی بعد از دارو در رتبه دوم سهم از پرداخت از جیب در حوزه سلامت قرار میگیرد. ضمن آنکه در سطح کل جمعیت و خانوارهای شهری، خدمات دندانپزشکی عامل بیشترین مواجهه با هزینههای کمرشکن سلامت بوده است.
آمارها چه میگویند؟
همچنین مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۵ پژوهشی با عنوان «خدمات بهداشتی و درمانی دهان و دندان در ایران؛ چالشها و راهکارها» انجام داده که نشان میدهد در بین ۳۱ استان کشور، استان کردستان در هر دو رده سنی کودکان ۶ و ۱۲ سال دارای بیشترین تعداد در شاخص میانگین دندانهای پوسیده، ازدسترفته و پرشده است و افراد ۳۰ تا ۴۰ ساله هم در کشور ۱۲ تا ۱۳ دندانِ از دسترفته دارند. از طرف دیگر بر اساس همین پژوهش حدود ۵۵ درصد افراد بالای ۶۵ سال نیز همه دندانهای خود را از دست دادهاند و حتی یک دندان ندارند.
آنطور که مرکر پژوهشهای مجلس گزارش داده در حوزه دسترسی به دندانپزشک عمومی و متخصص هم استانهای تهران و سیستان و بلوچستان به عنوان برخوردارترین و محرومترین استانها از نظر سرانه دندانپزشکان عمومی و متخصص در کشور محسوب میشوند. اختلاف سرانه دندانپزشک عمومی و متخصص بین برخوردارترین استان و محرومترین به ترتیب ۸۵ و ۱۲ دندانپزشک به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است.
تعرفههای دندانپزشکی در ایران با وجود نرخنامه مصوب وزارت بهداشت، در مراکز درمانی شهرهای مختلف متفاوت است. به طوری که برخی پزشکان تعرفههای حداکثری برای خود تعیین کردهاند و برخی دیگر با پایین آوردن قیمتها و در نظر گرفتن تسهیلاتی مانند پرداخت قسطی، برای جذب مشتری بیشتر تلاش میکنند.
در حالی که محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران از وجود بیش از ۲۵۰ میلیون دندان پوسیده در دهان ایرانیها خبر داده و این معضل را ناشی هزینههای بالای خدمات دندانپزشکی میداند اما سید جلال پورهاشمی استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص دندانپزشکی کودکان، میگوید، اوضاع بسیار وخیمتر است: «آمار فراتر از ۲۰۰ میلیون عدد دندان پوسیده است یعنی در حدود ۴۰۰ میلیون دندان پوسیده. شاخص سلامت دهان کودکان ایرانی در سالهای ۸۷ تا ۹۷ بدتر شده است.»
زهرا قربانی، سرپرست دفتر سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت نسبت به شیوع گسترده پوسیدگی دندان در همه گروههای سنی هشدار داده است: «مادران باردار به طور متوسط ۷ دندان پوسیده دارند و هنگامی که نوزاد متولد میشود، متأسفانه میکروب پوسیدگیزا را هنگام غذا دادن به نوزادشان منتقل میکنند.» به گفته او ۳۵ تا ۴۴ سالههای ایرانی حدود ۱۳ دندان شامل پوسیده، پرشده و کشیده شده دارند ۵۰ درصد سالمندان ایرانی هم هیچ دندان طبیعی در دهانشان ندارند.»
به هر روی مسئولان و متولیان حوزه درمان کشور متفقالقول هستند که هزینههای گران، در عمل دسترسی مردم را به خدمات دندانپزشکی مناسب را با چالش جدی مواجه کرده است. چالشی که کمتر کسی جرات و توان لازم برای رویارویی با آن را دارد. حالا هرقدر منطقهای محرومتر باشد این سختی دسترسی بیشتر هم میشود. حالا با وجود هزینههای چند ده میلیون تومانی و حتی چند صد میلیون تومانی درمانهای دندانپزشکی دیگر نمیتوان عوامل فرهنگی و آموزشی را زمینهساز پوسیدگی دندان ایرانیان دانست.
حقوق پایین و دندانهایی که از دست میروند
سپیده از سه سال پیش تاکنون موفق نشده بدهیاش را با دندانپزشک صاف کند. از هزینه ۴۰ میلیونی درمان و ایمپلنت دندانش در آن زمان، هنوز چند میلیون تومان دیگر باقی مانده با این حال تفاوت فاحش میزان درآمد و هزینههای زندگی باعث شده او به کندی به تعهداتش در قبال دندانپزشک عمل کند. فقط بخت با او یار بوده که پزشک از نوجوانی درمانگرش بوده و همین آشنایی طولانی باعث شده پزشک شرایط او را بپذیرد: «واقعیت این است به دلیل شرایط جسمی خاصی که دارم و داروهایی که مصرف میکنم سلامت دندانم به شدت در خطر است و روزی نیست که مشکلی به مشکلات دندانهایم اضافه نشود، اما به دلیل بیپولی و همین بدهی سنگین نه توان مالی مراجعه به پزشکم را دارم و نه رویی برای مواجهه با او. تا همین لحظه هم به شدت مرهون لطفش هستم.»
او میگوید: «تابستان سال گذشته یکی از دندانهایم را عصبکشی کردم، ۷ یا ۸ میلیون تومان هم هزینه عصبکشی و پرکردن ریشه دندانم شد. وام گرفتم و مبلغ را پرداخت کردم باید تاج دندان را پر میکردم و مابقی مراحل درمان را انجام میدادم اما پولم نرسید و درمان را متوقف کردم. دو ماه پیش دندانم کاملا شکست و حالا همان نقطه عفونت میکند و دردناک میشود. من هم با مصرف آنتیبیوتیک و مسکن سعی میکنم مشکل را به صورت موقت حل کنم.»
در صورت کشیدن ریشه همین دندان، جای خالی دندان در دهان او به ۶ عدد میرسد آنهم حالا در سن ۴۴ سالگی: «در فک بالا و پایین سمت راست صورتم تنها دو سه دندان باقی مانده است، مابقی کشیده شده و نیاز به ایمپلنت دارد، اما واقعا از عهده هزینههای چند ده میلیون تومانی ایمپلنت بر نمیآیم. خجالت میکشم لبخند بزنم و جای خالی دندانهایم مشخص شود. یعنی هم به لحاظ روانی تحت فشار هستم و هم به لحاظ جسمی. بیمه هم فایده ندارد. خدمات دهان و دندان تحت پوشش بیمه نیستند. مراکز دولتی، هم شلوغ هستند و هم به لحاظ قیمت تفاوت چندانی با مراکز خصوصی ندارند. حقوق ۲۰ میلیون تومانیام هم با این نرخها همخوانی ندارد.»
سپیده اضافه میکند که درمان دندانها برایش بسیار مهم و حتی در اولویت است، اما مخارج زندگی روزمره و آب شدن دستمزدش در همان اولین هفته دریافت آن، فرصتی برای هزینههای درمانی نمیدهد: «من به درمانهای دیگری هم نیاز دارم اما واقعیت این است که آنها را هم پشت گوش میاندازم و به خودم امیدواری میدهم که یک روز خوب خواهد رسید. اما حقیقت دیگری هم هست امروز شرایطم چنین است وای به حال دوران سالمندی.»
درآمد کارگری را چه به هزینه درمان دندان!
طاهر ۶۲ ساله است و از ۶ سال پیش تا کنون موفق نشده هزینه درمان دندانهایش را تامین کند: «درحال حاضر درآمد ماهانهام ۳۰ میلیون تومان است، این مبلغ مجموع حقوق بازنشستگی و حقوقی است که در ازای شغل فعلیام دریافت میکنم. یک حقوق کارگری ساده که میان اجاره خانه و مخارج خورد و خوراک خانواده و اگر برسد پوشاک تقسیم میکنم. درآمدم کم و هزینههای دندانپزشکیام به قدری زیاد است که به این موضوع فکر هم نمیکنم. در واقع چندسالی است که درمان دندانپزشکی برای من و بسیاری دیگر که میشناسم تبدیل به یک اقدام لوکس و دور از دسترس شده.»
او اضافه میکند که از میان دندانهای پوسیده و دردناکی که عذابش میدهند، دو تا را کشیده و از شرشان خلاص شده اما مابقی آنها روی دستش ماندهاند: «هزینه کشیدن دندان هم کم نیست.»
طاهر تعریف میکند: «یک بار به دندانپزشک گفتم وام میگیرم و دوباره درمان را ادامه میدهم، پزشک باور نمیکرد گمانش این بود که شوخی است. اما من واقعا وام گرفتم همان دو تا دندان را کشیدم، اما باقی وام هزینه زندگی شد و تمام. اصلا درآمد حداقلی یک کارگر را چه به هزینه درمان دندان؟»
تا سال گذشته و پیش از انجام عمل باز قلب، طاهر برای تسکین درد و عفونت دندان به مصرف خودسرانه مسکن و آنتیبیوتیک روی آورده بود اما حالا شرایط فرق میکند: «از سال گذشته که عمل قلب انجام دادهام چارهای جز تحمل درد ندارم. مصرف دارو حتما باید با مشورت متخصص قلب باشد که آن هم هزینه خود را دارد. خیلی وقتها حتی نمیتوانم به متخصص قلبم مراجعه کنم، به همین دلیل هم فقط درد را تحمل میکنم.»
طاهر آهی میکشد و ادامه میدهد: «این وضعیت هم البته به قلبم فشار میآورد و اذیتم میکند. اما زندگی ما فعلا همین است.»
برای درمان فرزندم، درمان خودم را کنار میگذارم
مریم هم کارمند قراردادی بخش خصوصی است و حقوقی حداقلی دارد. او هم از هزینههای سرسامآور دندانپزشکی گلایه میکند: «هزینههای درمان دندان همیشه نسبت به درآمدم گران بوده است. ۱۵ سال پیش نیاز به یک اقدام درمانی داشتم. پول انجام آن را نداشتم برای اینکه هزینهها کمتر شود پزشک سه دندان سالمی را که داشتم تراشید و کوچک کرد تا بتواند آن یک دندان را روکش کند. هرچند که همان دندان هم از دستم رفت.»
مریم همین چند روز پیش پی میبرد که فرزند ۶ سالهاش، ۶ دندان خراب و پوسیده در دهان دارد که نمنمک شروع به درد کرده است: «وحشت کردم. چگونه میتوانیم مخارج درمان خودم و پسرم را تامین کنیم. یکی از دندانهای آسیاب خودم هم در حال ریزش است و نیاز به روکش جدید دارد، درمانش نکنم از دست میرود. با این حال چارهای ندارم به جز اینکه درمان خودم را کنار بگذارم. تازه اگر از عهده درمان همه دندانهای پسرم که در سن رشد هم قرار دارد بر بیاییم.»
بخت با مریم یار بوده که همسرش تحت پوشش بیمه شهرداری است: «اگر بیمه او نبود اصلا نمیتوانستم به دندانپزشک مراجعه کنم. هر چند برای استفاده از این نوع بیمهها هم باید روند سختی را بگذرانی تا نهایتا بخشی از هزینه دندانپزشک را به تو بازگردانند. به علاوه اینکه امکان انتخاب دندانپزشکت را نداری و هر کس که معرفی میشود باید از خدمات همان فرد استفاده کنی. سیستم نوبتدهی هم طولانی است و چند ماه طول میکشد. در این مدت حتی اگر درد هم داشته باشی، چارهای نیست به جز انتخاب میان دو گزینه تحمل درد یا مراجعه به مطب خصوصی.»
او از تجربه تلخ یکی از دوستانش که آثار ماندگاری هم بر سلامت دندانش گذاشته میگوید: «دوستم به دلیل شرایط نامساعد مالی، چند سالی درد دندان را تحمل کرد واقعا امکان مراجعه به پزشک را نداشت. وضعیتش هر روز بدتر میشد تا اینکه بالاخره عرصه به او تنگ شد و چارهای ندید به جز مراجعه به دندانپزشک اما کمی دیر شده بود. لثههایش به شدت تحلیل رفته بود. او ناچار شد چند بار جراحی کند تا بتواند اقدامات درمانی را انجام دهد. شرایط انقدر بد بود که غذا خوردنش با شرایط عجیب همراه بود در آن زمان واقعا از زندگی سیر شده بود. همان زمان هم مبلغ بالایی پرداخت کرد. ۲۰۰ میلیون تومان نه ۵ سال پیش مبلغ قابل دسترسی بود و نه حتی امروز.»
هر وقت پولدار شدم، دندانم را درمان میکنم
صحبتهای ندا اما جالب است. او درباره توانایی مالیاش برای بهرهمندی از خدمات دندانپزشکی لحظهای مکث میکند و بعد با صدای بلند میخندد: «من در همان مرحله اول پاپس کشیدم. یعنی وقتی متوجه شدم قیمت OPG (عکس دندان) ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان است. هر وقت پولدار شدم به دکتر مراجعه میکنم تا آن زمان هم چارهای ندارم به جز تحمل درد. دو سه سال است که با مصرف مسکن و آنتیبیوتیک مشکل دندانم را حل میکنم، باز هم تحمل میکنم.»
حمایت ضعیف بیمه تکمیلی از خبرنگاران
سعید بعد از دو سال تحمل درد موفق شده سروسامانی به وضعیت دندانهای پوسیدهاش بدهد: «هزینهها خیلی زیاد و خارج از توان من بود. وقتی بالاخره دل به دریا زدم و به دندانپزشک مراجعه کردم که دیگر تحمل درد را نداشتم. هزینه دندانپزشکی ۳۵۰ میلیون تومان شد، اما دکتر با پرداخت قسطی هزینه موافقت کرد. روندی که دو سال طول کشید.»
او به مراکز دولتی هم مراجعه میکند به امید درمان دندان و پایان دردهایش اما با شرایط سختتری مواجه میشود: «مراکز شلوغ هستند و نوبتدهیشان طولانی است به نحوی که میان هر اقدام درمانی تا اقدام بعدی چند ماه طول میکشد، آنطور که از دندانپزشکها شنیدهام این فاصله طولانی میان اقدامات درمانی هم مضر است و هم میتواند به از دست رفتن دندان منجر شود. به هر حال واقعیت این است که میان قیمتهای درمانی در مراکز درمانی و مراکز خصوصی تفاوت چندانی نیست و من هم مطمئن نبودم که آیا در این مراکز از مواد باکیفیت برای درمان استفاده میشود یا نه. با توجه به همه این شرایط عطای مراکز درمانی دولتی را به لقای آن بخشیدم.»
سعید تعریف میکند که طی دو سالی که از مراجعه به پزشک خودداری کرده است به مصرف آنتیبیوتیک روی آورده بود تا آبسه مکرر دندانهایش را کنترل کند اما در آخر متوجه ضعف بدنی و تاثیر منفی مصرف این دارو میشود: «ای کاش انقدر هزینهها زیاد نبود تا افراد میتوانستند به محض شروع پوسیدگی دندان به درمانگر مراجعه کنند.»
او تاکید میکند که بیمه تکمیلی خبرنگاران هم به شدت ضعیف است و حمایت چندانی نمیکند: «بسیاری از دوستانم به دلیل همین هزینههای گران دندانپزشکی از ترمیم و درمان خودداری کرده و دندانهایشان را کشیدهاند. یعنی دندانهایی که با یک درمان ساده میتوان حفظ کرد قربانی بیپولی، درآمد پایین و گرانی عجیب میشود.»
قیمتهای سنگین را میبینم دردم را فراموش میکنم
علی که مدتهاست دو دندان خراب خود را تحمل میکند به این نتیجه رسیده که اگر دندانهای خراب را نادیده بگیری خودشان از درد میافتند: «مدتی دندانهایم درد میکردند همان داروهای معمول را استفاده کردم و الان مدتی است که دردی حس نمیکنم. به هزینههای دندانپزشکی و درآمد پایین خودم که فکر میکنم دردم خوب میشود. بعد از ۱۴ سال کار میزان دستمزدم ۱۶، ۱۷ میلیون تومان است که قطعا نمیتواند پاسخگوی درمان دو دندان باشد.»
تجربه دندانپزشکی برای سمیرا هم سنگین و ناگوار بوده است: «زمانی که کودک بودم متوجه شدم دندانهایم نیاز به ارتودنسی دارد. با این که این اقدام گرانقیمت نه یک عمل زیبایی بلکه عملی کاملا درمانی است اما تحت پوشش بیمه قرار ندارد، حالا که ۴۵ سال از عمرم میگذرد هم شرایط تغییری نکرده و همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. در حالی که ارتودنسی همیشه یک اقدام درمانی گران بوده است و همیشه هم برای بسیاری از مردم انجام این عمل سخت بوده.»
توان تامین سایر هزینههای زندگی را از دست دادهام
سمیرا در همه این سالها مشکل فکش را تحمل کرده است. مسالهای که روی تنفس و بیان او هم تاثیر گذاشته است: «شغل من به گونهای است که اختلال در گفتار و بیان به معنای اختلال در حرفهام است.»
به این حال او زمانی اقدام به درمان کرده که میان دندانهایش فاصلههای زیادی ایجاد شده و ناهماهنگی میان آنها هم باعث پوسیدگی و تخریب دندانها شده، موضوعی که با درد و عفونت هم همراه بوده است: «یکی از دندانهایم آبسه کرده بود اما دیر متوجه شدم. باید دندان را میکشیدم و به جای آن ایمپلنت میگذاشتم که پولش را نداشتم. چند سال درد را تحمل کردم تا جایی که عفونت نزدیک بود به قلبم آسیب بزند.»
پزشک برای رفع فاصله زیاد میان دندانها، ابتدا اقدام به لمینت میکند عملی که به تنهایی هم گران است: «سقف بیمه تکمیلی برای حمایت از اقدامات دندانپزشکی در یک سال، ۷ میلیون تومان است که البته ۲۰ درصد آن مشمول فرانشیز میشود. یعنی در واقع بیمه تنها ۵ و نیم میلیون تومان را تقبل میکند. این مبلغ تنها میتواند میتواند یک سوم هزینه درمان یک دندانم را تامین کند.»
سمیرا یک فکش را ترمیم و درمان فک دیگر را به آینده موکول کرده است: «هزینه ترمیم همین یک فک ۱۲۰ میلیون تومان شده و قطعا درمان فک بعدی هم حداقل در همین حد هزینه به دنبال دارد. برای تامین هزینه ۱۲۰ میلیون تومانی، ۶۰ میلیون تومان قرض گرفتم و در ازای مابقی هم سه عدد چک به دندانپزشک دادم. اما بابت هزینههای لابراتوار و… روی هر چک یک میلیون تومان هم کشید یعنی ۱۰ میلیون تومان هم از کل هزینههای انجام شده بیشتر پرداخت کردم.»
مبلغ هر یک از چکهایی که سمیرا کشیده ۱.۵ برابر حقوق او است. حقوقی که ابتدا ماه هم پرداخت نمیشود و گاه پرداخت آن با چند ماه تاخیر همراه است: «این وضعیت باعث شده که توان تامین سایر هزینههای زندگیام را نداشته باشم و شرایط بسیار بدی را بگذرانم.»
۱۵ سال تحمل درد
سالمندان اما وضعیت بدتری دارند. مانند آقا محمد که ۱۵ سالی میشود لبخندش کج و معوج و سیاه شده. از آن سال تا کنون دندانهای او با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند به نحوی که دندانهای نصفهنیمهاش از لثه آویزان شدهاند، عفونت آنها با یک نگاه کلی هم قابل تشخیص است.
محمد با وجود شغل آزاد، هرگز نتوانسته در جهان کسب و کار جای پای محکمی داشته باشد به همین دلیل هم درآمدش همیشه حداقلی و بخور و نمیر بوده. با توجه به این وضعیت او چارهای نداشته به جز اینکه همین درآمد کم را میان اجارهخانه و رتق و فتق امور خانواده ۶ نفرهاش تقسیم کند و در این میان دیگر جایی برای پرداخت هزینههای سنگین درمانهای دندانپزشکی برایش نمانده است. حالا هر قدر نرخ هزینههای دندانپزشکی بیشتر شده از قدرت او برای خرید کالایی که لابد «سلامت دندان» نام دارد کاسته شده است.
او تعریف میکند که مبتلا به عارضه قلبی است و اگر به سلامت دندانهایش رسیدگی نکند عفونت دندان شرایطش را بدتر میکند: «از عهده مخارج درمان دندان برنمیآیم، بیمه ندارم، البته اگر داشتم هم فایدهای نداشت. فرزندانم هم آنقدر درآمد ندارند که مخارج درمان دندانهایم را بدهند. حتی توان درمانهای دندانپزشکی خودشان را هم ندارند.»
برای آقا محمدی که حالا غبار پیری بر چهرهاش نشسته و به عنوان سالمندی ۷۵ساله نیازمند مراقبتهایی خاص است، لذت جویدن بدون درد غذا تبدیل به رویایی دستنیافتنی شده. دردی که سالهاست تحمل میکند اما حالا بیش از هر زمان دیگر: «خوردن میوه یا غذایی که کمی سفت باشد حتی یک تکه نان، برایم سخت است. غصهام میگیرد.»
با خندهای تلخ میگوید: «روزگاری برای خودم مرد خوش قیاقهای بودم. اما حالا از دیدن چهرهام در آینه هم ناراحت میشوم. چرا دولت به فکر مردمی که توان پرداخت هزینههای دندان را ندارند نیست. من به خوبی حس میکنم که در این سالها کمکم عفونت دندانهایم در کنار ناتوانیام برای غذا خوردن درست، باعث شدهاند که ضعیف و ضعیفتر شوم.»
تحمل درد در سکوت و بیپولی
فریماه هم سالمند دیگری است که با مشکلات دهان و دندان دست و پنجه نرم میکند. برای او که خانهدار است و محروم مانده از مستمری بازنشستگی هزینههای دندان کمرشکن و غیرقابل پرداخت است. فرزندان او هم توان پرداخت هزینههای درمان دندانپزشکی را ندارند: «برای خودشان هم ندارند. همین که گاهی بتوانند فرزندانشان را درمان کنند باید خدا را شکر کنیم.»
دندانهای فریماه خانم، پوسیده شدهاند انقدر زیاد که گاهی بخشهایی از آنها به داخل دهانش میریزد و ماندههای غذا لابلای پوسیدگی دندانهایش گیر میکند و این یعنی تحمل درد بیشتر: «از خلال دندان زیاد استفاده میکنم شاید که با خارج کردن ماندههای غذا دردم آرامتر شود گاهی هم نتیجه میدهد اما حقیقت این است که به درمان واقعی نیاز دارم. اما وقتی میبینم حتی فرزندانم هم با وجود اشتغال و داشتن درآمد امکان پرداخت هزینههای دندان را ندارند، سکوت میکنم. سعی میکنم درباره دردها و بیماریهایم با آنها صحبت نکنم تا به مشکلاتشان اضافه نشود. اما گاهی نصفهشبها درد دندان امانم را میگیرد و اجازه خواب نمیدهد. ناچارم مسکن و چرک خشک کن استفاده کنم تا دردم کمتر شود.»
معلولان در این بین شرایط ویژه و سختی را تحمل میکنند. از یک سو معلولیت باعث میشود آنها با سرعتی بیشتر با خرابی دندان مواجه شوند و از سوی دیگر بسیاری از آنها اشتغال مناسبی برای تامین هزینههای درمانی خود دارند و حمایتی بابت هزینههای گران دندانپزشکی دریافت میکنند.
بهرام و همسرش هر دو به جامعه افراد دارای معلولیت تعلق دارند. بهرام ۵۳ ساله و همسرش ۴۸ ساله است. این زوج دارای معلولیت اشتغال ندارند و تنها درآمدشان مبلغ یارانه دولتی است در کنار مستمری بهزیستی و حق پرستاری که از سازمان بهزیستی دریافت میکنند. مجموع این مبالغ میشود ماهانه ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان که البته حق پرستاری در جایگاه خود هزینه میشود و البته که کافی هم نیست.
این زوج با چنین درآمد کم و شرایط ناگواری با مشکلات دندان هم دست به گریبان هستند: «هر چند ماه یکبار با دندانهایمان چرک میکند و درد میگیرد، اما جرات فکر کردن به دندانپزشک و هزینههای آن را نداریم. مبالغ به صورت وحشتناکی بالاست. ما هم با مصرف دارو البته بدون مشورت با پزشک سعی میکنیم دردمان را ساکت کنیم. حالا حس میکنیم که بدنمان نسبت به به آنتیبیوتیکها مقاومتر شده. مثلاً دو سال پیش با یک بسته آنتیبیوتیک مشکل به صورت موقت حل میشد اما امروز باید دو بسته از داروی مورد نظر را مصر کنیم. یعنی از بین رفتن چرک و عفونت دندان زمانبرتر شده و نیاز به مصرف بیشتر آنتیبیوتیک پیدا کردهایم.»
بهرام این را هم میگوید که مشکلات جدی دندان و ناتوانی در رفع آنها باعث شده که او و همسرش از نظر روانی هم دچار آشفتگی شوند: «ما نمیدانیم تا چه زمانی توانایی تحمل درد را داریم و چه مدت دیگر باید با درمانهای گران مواجه شویم. این موضوع استرس زیادی را به ما وارد کرده است.»
بهروز مروتی مدیر کمپین معلولان و فعال این حوزه هم به ایلنا توضیح میدهد که «مشکلات دندانپزشکی یکی از مشکلات خاص جامعه افراد دارای معلولیت بهویژه معلولان جسمیحرکتی و ذهنی است. زیرا این افراد به علت نوع معلولیت، نمیتوانند بهداشت دهان و دندان را مانند سایرین رعایت کنند یا رسیدگی مناسبی از دندانهایشان داشته باشند، بنابراین خیلی زودتر و بیشتر از سایر افراد جامعه دچار مشکلات دهان و دندان میشوند.»
او یکی از بزرگترین مشکلات این افراد را تحت پوشش بیمه نبودن خدمات دندانپزشکی میداند: «بهزیستی هم تنها با دو مرکز دندانپزشکی برای خدمت به افراد دارای معلولیت قرارداد دارد و بخشی از هزینههای دندانپزشکی مراجعهکنندگان به این مراکز را میپردازد. سازمان بهزیستی معمولاً ۲ تا ۴ میلیون تومان از هزینههای درمان دندان را پرداخت میکند. این مبلغ هم با توجه به میزان هزینههای دندانپزشکی اصلا کافی نیست. به علاوه اینکه همین روند پرداخت از سوی بهزیستی هم بسیار طولانی است. در سایر استانها شرایط بسیار بدتر است و گاهی هزینههایی که معلولان کردهاند به آنها پرداخت نمیشود که معمولا علت این مساله را هم نبود اعتبار عنوان میکنند.»
این فعال حقوق معلولان بهعدم دسترسپذیری بسیاری از کلینیکهای دندانپزشکی هم اشاره میکند: «این موضوع به مشکلات معلولان برای دسترسی به خدمات دندانپزشکی دامن زده است. از سوی دیگر هر مرکز دندانپزشکیای خدمتدهی به معلولان ذهنی یا مبتلایان به اتیسم را تقبل نمیکند و برخی مراکز با دشواری بسیار و با انجام بیهوشی کامل اقدام به درمان دندان معلولان میکنند که همین بیهوشی کامل و اقدامات مراقبتی خاص بر افزایش قیمت خدمات چنین مراکزی اضافه میکند.»
مروتی از ناامیدی جامعه افراد دارای معلولیت از ترمیم دندان و رفع دردهایشان میگوید: «بسیاری از ما بعد از ۳۰ سالگی به فکر میافتیم که برای رهایی از درد همه دندانهایمان را چه سالم و چه ناسالم بکشیم و دندانهای مصنوعی متحرکی را که نسلهای گذشته در دوران پیری استفاده میکردند، جایگزین دندانهایمان کنیم.»