خبرگزاری کار ایران

معیدفر در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

فروپاشی مسئولیت‌پذیری جمعی؛ ریشه پنهان بحران آب در ایران + فیلم

فروپاشی مسئولیت‌پذیری جمعی؛ ریشه پنهان بحران آب در ایران + فیلم

جامعه‌شناس برجسته کشور با تشریح مصادیق عینی بحران آب در طالقان هشدار داد که این بحران، ریشه در «زوال زیست اجتماعی» و «فروپاشی مسئولیت‌پذیری جمعی» دارد. به گفته وی، راه نجات کشور نه در راه‌حل‌های فنی که در «احیای مدیریت محله‌ای» و بازسازی اعتماد اجتماعی است

سعید معیدفر، جامعه‌شناس و استاد بازنشسته گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا به بررسی ابعاد جامعه‌شناختی بحران آب در ایران پرداخت و بر لزوم آسیب‌شناسی نهادهای متولی تأکید کرد.

معیدفر در پاسخ به سؤالی درباره خبر هدررفت ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب در انتقال از سد طالقان به تهران، اظهار داشت: مسئله عمیق‌تر و اساسی‌تر، رویکردی است که متأسفانه در مدیریت این سرزمین وجود دارد. ایران سرزمین پهناوری است که همواره با مسئله کم‌آبی روبرو بوده؛ یعنی میزان بارش باران در این منطقه بسیار کم بوده است.

وی افزود: از گذشته‌های دور، ساکنان این سرزمین تلاش گسترده‌ای داشتند که با به کار بستن عقل و تجربه، راه‌هایی برای زندگی در این سرزمین کم‌آب و خشک بیابند. یکی از این راه‌ها، پخش شدن جمعیت در پهنه سرزمین بود. 

در قنات‌ها، آب در زیر زمین حرکت می‌کرد بدون آن که قطره‌ای از آن تبخیر شود 

این جامعه‌شناس با اشاره به شیوه‌های تاریخی مدیریت آب، گفت: در فلات مرکزی، از طریق احداث قنات‌ها که بهترین شیوه برای انتقال آب در سرزمینی با آفتاب تابان است، استفاده می‌شد. قنات یکی از مهم‌ترین فناوری‌های بزرگ و میراث تمدنی ایران است که امروزه بسیاری بر روی آن مطالعه می‌کنند. در قنات‌ها، آب در زیر زمین حرکت می‌کرد بدون آن که قطره‌ای از آن تبخیر شود تا به نقطه بهره‌برداری برسد.

فروپاشی مسئولیت‌پذیری جمعی؛ ریشه پنهان بحران آب در ایران + فیلم

وی با اشاره به هوشمندی شیوه‌های سنتی در مقابله با تبخیر آب، اظهار داشت: متأسفانه در دوره مدرن، هر دو پارامتر مدیریت پایدار [پراکندگی جمعیت و انتقال زیرزمینی آب] را برهم زدیم. اولاً با ایجاد چند کلان‌شهر، جمعیت‌های چندمیلیونی در آنها مستقر کردیم و جمعیت پراکنده از نقاط مختلف روستایی را به دلیل سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های توسعه ناپایدار، به این چند کلان‌شهر منتقل کردیم. در نتیجه، توزیع جمعیت در کشورمان را کاملاً به هم ریختیم.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: امروزه کمتر از ۲۰ درصد جمعیت، غیرشهرنشین محسوب می‌شوند که حتی این آمار نیز واقعی نیست؛ چرا که بسیاری از روستاها در پاییز و زمستان خالی از سکنه‌اند و تنها به ویلاهایی برای شهرنشینان تبدیل شده‌اند که توسط چند خانوار -که عمدتاً اتباع غیرایرانی مانند افغانستانی‌ها هستند- حراست می‌شوند.

معیدفر سپس به دومین اقدام نادرست اشاره کرد: نتیجه این شده که آب‌های گستره سرزمین را پشت سدها جمع و آنها را به چند کلان‌شهر منتقل کردیم. در حالی که بخش عمده‌ای از این آب در دریاچه پشت سدها و در برابر تابش درخشان آفتاب تبخیر می‌شود. این در تضاد کامل با مدیریت تاریخی منابع آب است که در آن، آب از طریق کانال‌های زیرزمینی بدون تبخیر به مراکز جمعیتی منتقل می‌شد. بنابراین دو حرکت ضد جریان طبیعی سرزمین رخ داده که کشور را به بحران بزرگی مبتلا کرده است.

حجم ویدیو: 2.23M | مدت زمان ویدیو: 00:00:15 دانلود ویدیو

وی با توصیف سیستم آبرسانی منطقه گفت: چندین مجرای کوهستانی وجود دارد که رودخانه‌های کوچکی را تشکیل می‌دهند و به رودخانه بزرگی به نام شاهرود متصل می‌شوند. بسیاری از زمین‌های کشاورزی طالقان که روزی محل کشت گندم بود، امروز به علفزار تبدیل شده؛ زیرا روستاییانی که در اینجا کار می‌کردند، کوچ کرده‌اند.

آب‌ها به جای رفتن به  پشت سد، به جوی‌ها سرازیر می‌شوند

معیدفر با تشریح دقیق مشکل توضیح داد: پس از پایان فصل کشت و زراعت در مهرماه، آب همچنان از سرچشمه‌ها جاری می‌شود. از آنجا که محلی‌ها برای انتقال آب به مزارع، "بند" می‌زنند [مسیر آب را منحرف می‌کنند] و پس از پایان فصل، این بندها را جمع نمی‌کنند، این آب‌ها به جای رفتن به رودخانه اصلی و سپس به پشت سد، به جوی‌ها سرازیر شده و نهایتاً در کوچه‌ها و زمین‌های بایر هدر می‌روند یا به مرداب تبدیل می‌شوند.

حجم ویدیو: 7.11M | مدت زمان ویدیو: 00:00:49 دانلود ویدیو

وی از بی‌تفاوتی مسئولان گفت: سال‌هاست به مدیریت شهرستان تذکر می‌دهم که چند نیرو بفرستند تا این بندها را بردارند و اجازه دهند آب به رودخانه اصلی و پشت سد برسد. اما هیچ‌کس گوش نمی‌دهد. هر نهاد مسئولیتی را به نهاد دیگر واگذار می‌کند. با وجودی که کلان‌شهرها تشنه آب هستند، پاسخ می‌دهند که "ما بهره‌بردار نیستیم" یا "این وظیفه ما نیست".

هیچ‌کس احساس مسئولیت در برابر دیگری نمی‌کند

معیدفر با تحلیل جامعه‌شناختی نتیجه گرفت: نکته قابل تأمل اینجاست که ما مردم را به گونه‌ای به انفعال کشانده‌ایم که هیچ‌کس احساس مسئولیت در برابر دیگری نمی‌کند. هر کارمند یا نهادی کار را به دیگری واگذار می‌کند و می‌گوید "ولش کن". این یک مشکل فرهنگی-نهادی عمیق است.

سعید معیدفر در ادامه تحلیل‌های خود  بحران نهادین و اجتماعی را عمیق‌تر از بحران فنی آب خواند و گفت: متأسفانه مسئولیت اجتماعی در کشور ما از بین رفته است. انسان‌ها به "فرد" تبدیل شده‌اند و هیچ‌کس در مقابل جامعه احساس مسئولیت نمی‌کند.

حجم ویدیو: 5.04M | مدت زمان ویدیو: 00:00:34 دانلود ویدیو

این جامعه‌شناس با بیان مثال‌های عینی از هدررفت آب در طالقان افزود: وقتی به عنوان یک شهروند به کارمند مربوطه تذکر می‌دهی که "خویشاوندان ما در تهران و کرج تشنه‌اند و این آب دارد هدر می‌رود"، در پاسخ می‌شنوی که "این آب بالاخره یک جوری راه خودش را پیدا می‌کند و به جوب می‌ریزد". این پاسخ‌ها نشان می‌دهد که پیوند مسئولیت‌پذیری میان افراد و جامعه گسسته است.

معیدفر با تحلیل ریشه‌های این پدیده هشدار داد: این شرایط حاصل مداخله‌های غلط و تلاش برای از بین بردن هرگونه مسئولیت اجتماعی، تضعیف نهادهای مدنی و به حداقل رساندن احساس هویت جمعی است. نتیجه این شده که امروز سازمان‌های متعددی بودجه دریافت می‌کنند، اما  احساس مسئولیتی در قبال مردم ندارند. 

وی تأکید کرد: نتیجه‌ی یک جامعه‌ای که مدیرانش پیوسته هویت جمعی را مخدوش می‌کنند، بحران ناکارآمدی در همه عرصه‌ها -از اقتصادی و اجتماعی تا محیط زیستی- است. اخلاق اجتماعی به انحصار درآمده و افراد نسبت به یکدیگر هیچ احساس مسئولیتی ندارند.

نتیجه  رویکرد کنونی: کمینه‌شدن زیست اجتماعی

وی در تحلیل پیامدهای این روند هشدار داد: عناصر هویتی پیشین مانند طایفه، قبیله، قوم و محله در حال زوال هستند و عناصر هویتی جدیدی جایگزین آن‌ها نشده است. در کشورهای توسعه‌یافته، نهادهای مدنی متعدد به افراد هویت جمعی و احساس مسئولیت در قبال دیگران می‌بخشند. اما در کشوری که تنها نهاد خانواده اهمیت یافته، افراد به "فرد" تبدیل شده‌اند.

این استاد بازنشسته دانشگاه تهران در ادامه  با بیان یک پارادوکس تأمل‌برانگیز نتیجه گرفت: نظام فردی می‌تواند با این روش‌ها هر جمعیت بالقوه خطرسازی را خنثی کند، اما در نهایت با بحران کارآمدی روبرو می‌شود. وقتی اعضای جامعه و حتی سازمان‌های اداری فاقد هویت جمعی و اجتماعی باشند، تبدیل به افرادی می‌شوند که کار نمی‌کنند؛ به ویژه در شرایط تغییر و تحولات.

وی با بیان مثالی هشدارآمیز از شهرداری طالقان افزود: ظاهرا  پست‌ها بر اساس قوم و خویشی پر می‌شوند و خدمات نیز تنها به همان ها می‌رسد. شهرداری به جای خدمت به جامعه، به نهادی تبدیل شده که تنها به خودش خدمت می‌کند و مردم در حالت استیصال قرار دارند.

معیدفر در پاسخ به راه برون‌رفت از این بحران فراگیر، بر یک راه حل کلیدی تأکید کرد: ما زیست اجتماعی را از بین بردیم، باید آن را احیا کنیم. باید احساس مسئولیت جمعی را با شکل‌گیری نهادهای مدنی، انجمن‌ها و فعال‌سازی محلات بازگردانیم.

مدیریت شهری باید به دست خود مردم در محلات اداره شود

وی توضیح داد: مدیریت شهری باید به دست خود مردم در محلات اداره شود. این امر در دنیا بسیار بااعتبار است. مردم باید تجربه شهروندی را از مدیریت محله خود آغاز کنند. خودشان نیازهای محله را شناسایی کرده و برطرف کنند و حکومت نیز از آنها حمایت کند.

این استاد دانشگاه در پایان با هشداری جدی نتیجه گرفت: مهم‌ترین مسئله کشور از دیدگاه من به عنوان یک جامعه‌شناس، "کمینه‌شدن زیست اجتماعی" است. این مسئله باید زودتر درک شود، وگرنه بحران‌های کشور هیچ‌گاه حل نخواهد شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز