در دهمین نشست نوآوری و فناوری در علوم انسانی و هنر مطرح شد؛
ورود هوش مصنوعی به هنرهای نمایشی با خود فرصتها و چالشهایی دارد

دهمین نشست نوآوری و فناوری در علوم انسانی و هنر، از سوی مرکز نوآوری و فناوری با همکاری خانه خلاق و نوآوری علوم انسانی و فرهنگ با عنوان «هوش مصنوعی و هنرهای نمایشی؛ تئاتر، سینما و پویانمایی (انیمیشن)»، ۶ خرداد ماه ۱۴۰۴ در پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، با سخنرانی دکتر محمد عارف، دکتر ولیاله شالی و دکتر محمد نجاری برگزار شد.
به گزارش ایلنا، در ابتدای این نشست محمد نجاری (معاون مرکز نوآوری و توسعه فناوری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، و دبیر علمی نشست) در سخنانی گفت: «هوش مصنوعی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین فناوریهای قرن بیست و یکم است که با سرعتی چشمگیر در حال پیشرفت و تحول است. این فناوری به سیستمها و ماشینها امکان میدهد تا همانند انسانها فکر کنند، یاد بگیرند، تصمیم بگیرند و مسائل را حل کنند. اهمیت هوش مصنوعی تنها در توانایی آن برای خودکارسازی وظایف پیچیده و افزایش بهرهوری نهفته نیست، بلکه در تأثیر عمیقی است که بر صنایع مختلف، اقتصاد جهانی، آموزش، امنیت و... میگذارد. در عصر دیجیتال، تسلط بر هوش مصنوعی به منزله کلیدی برای پیشرفت و رقابتپذیری کشورها و سازمانها تلقی میشود.
نجاری ادامه داد: با گسترش روزافزون هوش مصنوعی، این فناوری تنها به حوزههای علمی و صنعتی محدود نمانده، بلکه بهطور چشمگیری وارد عرصههای هنری نیز شده است. هنر، به عنوان بازتابی از احساسات، فرهنگ و خلاقیت انسان، اکنون با هوش مصنوعی وارد مرحلهای نوین از آفرینش و تجربه شده است. در حوزه هنرهای نمایشی مانند تئاتر، سینما و پویانمایی (انیمیشن)، هوش مصنوعی ابزارهایی نوین در اختیار هنرمندان قرار داده است. در تئاتر، از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای طراحی نور، صدا، صحنه و حتی خلق نمایشنامههای تعاملی استفاده میشود. در سینما، فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی در تدوین خودکار فیلم، بازسازی چهرهها، شبیهسازی صدا و حتی نوشتن فیلمنامه کاربرد دارند. انیمیشن نیز با بهرهگیری از یادگیری ماشین و مدلسازی پیشرفته، به ساخت شخصیتهای پویاتر، حرکات طبیعیتر و جلوههای بصری پیچیدهتری دست یافته است. از سوی دیگر، هوش مصنوعی مرز بین خالق و ابزار را تا اندازهای کمرنگ کرده و امکان همکاری میان انسان و ماشین در فرآیند خلاقیت را فراهم آورده است. این پیوند تازه نه تنها موجب تحول در روش تولید و اجرای آثار هنری شده، بلکه پرسشهایی بنیادین درباره مفهوم خلاقیت، اصالت و نقش انسان در هنر امروز مطرح کرده است.»
نقاط قوت و ضعف هوش مصنوعی در هنرهای نمایشی
نجاری با بررسی نقاط ضعف و قوت هوش مصنوعی در هنرهای نمایشی افزود: «ورود هوش مصنوعی به حوزه هنرهای نمایشی با خود فرصتها و چالشهایی را به همراه آورده است. از نقاط قوت این فناوری میتوان به تسهیل در روند تولید، کاهش هزینهها، افزایش سرعت اجرای پروژهها، خلق جلوههای بصری پیچیده، و امکان تجربههای نوین تعاملی برای مخاطب اشاره کرد. بهعنوان مثال، هوش مصنوعی میتواند در کوتاهترین زمان، چهره یک بازیگر را شبیهسازی کرده یا دیالوگهایی منطبق بر شخصیتهای نمایشی خلق کند. با این حال، نقاط ضعف و دغدغههایی نیز وجود دارد؛ از جمله کمرنگ شدن نقش خلاقیت انسانی، تهدید حقوق مؤلفان و بازیگران (مانند بازآفرینی دیجیتالی چهرهها بدون رضایت)، وابستگی به فناوری و همچنین خطر از بین رفتن اصالت تجربههای زنده و انسانی در تئاتر و هنرهای اجرا محور.»
دو دیدگاه درباره استفاده از هوش مصنوعی در هنر
وی در ادامه به دیدگاه موافقان و مخالفان همراهی هوش مصنوعی و هنرهای نمایشی پرداخت و گفت: «مدافعان استفاده از هوش مصنوعی در هنرهای نمایشی معتقدند که این فناوری میتواند بهعنوان ابزاری توانمند، مرزهای خلاقیت را گسترش داده و امکان خلق آثار نوآورانه و غیرقابل تصور را فراهم کند. آنان هوش مصنوعی را نه تهدید، بلکه همکار هنرمند میدانند که میتواند الهامبخش روایتهای تازه و تجربیات چندرسانهای پیچیده باشد؛ در مقابل منتقدان هوش مصنوعی هشدار میدهند که استفاده بیرویه از این فناوری ممکن است به تضعیف جایگاه انسان در هنر منجر شود. به باور این گروه، روح انسانی، تجربه زیسته و احساسات زنده، عناصر اساسی در آفرینش هنریاند که نمیتوان آنها را بهطور کامل به ماشین واگذار کرد.»
لزوم برگزاری نشستها و هماندیشیهای بینارشتهای و نقش برجسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
نجاری با تبیین نقش پژوهشگاه علوم انسانی در این عرصه گفت: «با توجه به ابعاد گسترده و پیچیده این موضوع، برگزاری نشستها و هماندیشیهایی با حضور هنرمندان، دانشگاهیان، سرمایهگذاران، متخصصان فنی و صاحبنظران حوزه حقوق و فلسفه یک ضرورت انکارناپذیر است. این گردهماییها میتوانند به تبادل نظر میان دیدگاههای مختلف، تدوین چارچوبهای اخلاقی، تعیین حقوق معنوی و مالی آثار دیجیتال، و تعریف مرزهای بهرهگیری خلاقانه از هوش مصنوعی کمک کنند.
چنین فضاهایی فرصتی خواهند بود تا نهتنها از ظرفیتهای فناورانه به نفع هنر بهرهبرداری شود، بلکه از آسیبهای احتمالی نیز پیشگیری گردد. آینده هنرهای نمایشی، در گرو گفتوگوی عمیق میان خلاقیت انسانی و توانمندیهای هوش مصنوعی است گفتوگویی که هرچه زودتر باید آغاز شود. به همین منظور مرکز نوآوری و توسعه فناوری پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، با همکاری خانه خلاق و نوآوری علوم انسانی و فرهنگ، در ادامه نشستهای پیشین در واکاوی رابطه علوم انسانی و هنر با هوش مصنوعی، دهمین نشست را با نگاهی فرارشتهای و سیاستگذرانه، براساس آرای موافق و مخالفان در این عرصه، نشست هوش مصنوعی و هنرهای نمایشی را برگزار کرده است.»
ریختنگاری تطبیقی هوش انسانی با هوش مصنوعی در نوآفرینیهای درام نویسی
در ادامه نشست محمد عارف (دانشیار انسانشناسی هنر دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز)، سخنران نخست این نشست بود. او در ابتدا به تولید نمایشنامه و فیلمنامه در عصر جدید از دو منظر انسانی و صنعتی (با استفاده از هوش مصنوعی) پرداخت و گفت: «یکی از فنآوریهای شگفتانگیز جهان معاصر، پدیده هوش مصنوعی است که علاوه بر نور امید، هشداری بزرگ به جوامع بشری داده است. درحالیکه، این تِخنِه همان فن کوزهگری کهن است که فوت و هنر آن برای همیشه در دستها و اذهان نوآور انسان خردورز قرار دارد. خداوندگار کیهان، در گاهنبار ششم به انسان، خصلت «برترین آفریده» را داد و از این که با اندیشه و احساس توانسته موجودی فراباشنده بیافریند، خرسند گشت.
این نمایشنامهنویس و پژوهشگر انسانشناسی هنر که بهعنوان مخالف در استفاده از هوش مصنوعی در تولیدات هنری به ویژه در عرصه نمایشنامه و فیلمنامه سخن میگفت، به پژوهشهای جدید در این عرصه اشاره کرد و افزود: «نتایج حاصل از پژوهشها در جنجالهای فنیِ غیرعلوم انسانیِ صنایع دستی جهان قرن بیستم، نشان میدهد که هیچیک از پنج آفریده خداوند نمیتواند در برابر ذهن پویا و خطشکن انسان، فضایی دراماتیک بیافریند که از ذهن انسان خردورز نگذشته باشد. لذا با تکیه بر تجارب گذشته در مقایسه رباطها و آدمکهای فنی با جهانگستری و هوش خدادی انسان، نقش برجسته انسان در تولید آثار هنری، بدون رقیب است.
موقعیتها و ظرفیتهای ممکن در توسعه برنامههای مراکز هنری
ولیاله شالی (معاون مدیرکل آموزش معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی)، دومین سخنران این نشست بود که بر اهمیت و ضرورت توسعه دانش و آفرینش هنری بر بستر هوش مصنوعی و شناخت موقعیتها و ظرفیتهای ممکن در توسعه برنامههای مراکز هنری در رشتههای نمایش با بهرهگیری از فناوری هوش مصنوعی، برای خلق و آفرینش و تجاریسازی آثار هنری تأکید داشت. وی همراهی با هوش مصنوعی در فعالیتهای نمایشی را نیازمند درکی جامع و مؤثر نسبت به آن و استفاده درست و تبیینشده از آن را در راستای تعالی هنر نمایش دانست، بنابراین با ترسیم برنامهای چند وجهی برای این عرصه افزود: «گروههای نمایشی فعال در حوزه هنرهای نمایشی میبایست با اتخاذ استراتژیها و تکنیکها، برنامههای راهبردی خود را در این زمینه تبیین و عملیاتی کنند. این برنامه راهبردی مبتنی بر پژوهش، توانمندسازی هنرمندان و هنرجویان و برگزاری رویدادهای علمی و هنری جهت تبدیل شدن به قطب اجرایی، پژوهشی و آفرینش هنری مبتنی بر هوش مصنوعی است. در حوزه های اجرایی تئاتر، هنرمندان با استفاده از هوش مصنوعی میتوانند در زمینه نویسندگی با خلق دیالوگهای خلاقانه و الهامبخش، در زمینه طراحی صحنه و جلوههای بصری با ایجاد تجربهای نوین و جذابتر برای تماشاگران مؤثر باشند. همچنین در خصوص نور و صوت در نمایش با همراهی هوش مصنوعی، با تحلیل دادهها، ایجاد الگوهای نوری پیچیده، طراحی براساس احساسات و جو حاکم بر هر صحنه و مدیریت زمان در نورپردازی میتوان تصاویر خاص و زیبایی ایجاد کرد. همچنین با کمک هوش مصنوعی میتوان رفتار تماشاگران را تحلیل کرد و براساس بازخوردها و تمایلات مخاطب، برنامهریزی بهتری انجام داد. همینطور میتوان تئاتر را برای افراد دارای نیازهای ویژه قابل دسترس نمود. زیرنویس یا ترجمه همزمان متن میتواند تجربه تماشای تئاتر را برای این افراد بهبود بخشید».
بازیگران فعال در خلق معنا و فرم هنری
نجاری در بخش پایاینی نشست به بررسی پیشینه مطالعاتی تأثیر هوش مصنوعی بر هنرهای نمایشی ایران و جهان و تحول بنیادین آن در حوزه تئاتر، سینما و پویانمایی پرداخت و به نقش فزاینده الگوریتمهای هوشمند در تولید نمایشنامه، فیلمنامه، بازیگری دیجیتال، طراحی صحنه و ساخت موسیقی اشاره کرد؛ فناوریهایی که دیگر تنها ابزار نیستند، بلکه به بازیگران فعال در خلق معنا و فرم هنری بدل شدهاند.»
او با تحلیل محتوای نمونههای معاصر همچون استفاده از چت جی.پی تی4، در تولید فیلمنامه، طراحی شخصیتهای مجازی با هوش مصنوعی، و توسعه ابزارهای خودکارسازی انیمیشن، معتقد بود که هوش مصنوعی به فرصتی نوین برای بازتعریف خلاقیت در هنر تبدیل شده است. در این مسیر، چالشهایی نظیر اصالت اثر، حقوق مؤلف، و حذف تدریجی هنرمندان سنتی، مورد بررسی انتقادی قرار گیرد.
محمد نجاری، بهعنوان موافق استفاده از هوش مصنوعی بهعنوان دستیار و یاور هنرمند، به ابزارهایی در این عرصه و قابلیتهای آنها در کاهش هزینه، تسریع تولید و توسعه سبکهای نوین بصری اشاره کرد و در ادامه به لزوم تدوین چارچوبهای اخلاقی، توسعه سیاستگذاریهای حمایتی و سرمایهگذاری بر آموزش میانرشتهای هنرمندان و مهندسان تأکید کرد و افزود: «فراموش کردن نقش پژوهشگاهها و دانشگاهها در این عرصه برای انجام پژوهشهایی همچون مدلسازی بومی، بازنگری در حقوق مالکیت فکری، و تربیت هنرمندان هوشیار، واگذار کردن هنر و اخلاق به دیگری است که الزاماً نسبتی با فرهنگ و هنر این سرزمین ندارد؛ هنری که قرار است در عصر هوش مصنوعی، نه تنها زنده بماند، بلکه بازآفرینی شود.»
در پایان این نشست دانشجویان تحصیلات تکمیلی ارشد و دکتری رشتههای گوناگون هنر که در این نشست علمی شرکت کرده بودند به پرسش و پاسخ با سخنرانان پرداختند.