خبرگزاری کار ایران

پاسخ مارگارت اتوود به پرسش‌های برخی نویسندگان:

در عصر اطلاعات غلط، احتمال اینکه مردم به فرد درستی رای بدهند، کم است/ بزرگ‌ترین دموکراسی‌های معاصر از آرمان‌ها روی‌گردان هستند

در عصر اطلاعات غلط، احتمال اینکه مردم به فرد درستی رای بدهند، کم است/ بزرگ‌ترین دموکراسی‌های معاصر از آرمان‌ها روی‌گردان هستند

مارگارت اتوود، نویسنده سرشناس به پرسش‌های تعدادی از نویسندگان که درباره دوران مدرن از او سوالاتی را پرسیده‌اند، پاسخ داده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بعد از موفقیت جهانی سریالی که از رمان مارگارت اتوود ساخته شده، یعنی سرگذشته ندیمه در سال ۲۰۱۷، مارگارت اتوود به جایگاهی رسید که آن‌را  قدیس می‌داند، او این عبارت را در کتاب جدیدش Book of Lives (کتاب زندگی‌ها) که خاطره نگاری از نوع خاص است، آورده است. این کتاب بیش از ۶۰۰ صفحه بوده و زندگی اتوود را از کودکی تا زمان حال توصیف می‌کند. 

اما در همین‌باره برخی  نویسندگان پرسش‌هایی از مارگارت اتوود پرسیده‌اند که در ادامه می‌خوانید: 

جورج مونبیو از او پرسیده‌است:  اکثریت قریب به اتفاق ما مردم روان‌پریش نیستیم، پس چرا باز هم چنین افرادی را انتخاب می‌کنیم برای مدارج بالای سیاست و چطور می‌توانیم جلوی این چرخه را بگیریم؟ 

پاسخ اتوود:  در انتخابات، اغلب مردم گزینه‌ای که به راستی مدنظرشان باشد را ندارند. بنابراین به بهترین رای نمی‌دهند بلکه میان بد و بدتر انتخاب می‌کنند. طبیعی است که گاهی اشتباه کنند. در عصر اطلاعات غلط، احتمال اینکه به فرد درستی رای بدهند، کاهش می‌یابد. 

جاناتان فرنزن نیز از این نویسنده پرسیده است:  شما همواره از طرفداران سرسخت تکنولوژی برای نویسندگی بودید، به ویژه شبکه‌های اجتماعی. آیا قدرت مخرب غول‌های تکنولوژی؛ نظرتان را تغییر نداده است؟ 

پاسخ اتوود:  قطعاً. پروژه‌های اتوپیایی (آرمان‌شهری) مثل آن رویای اولیه اینترنت که «بالاخره می‌توانیم افکار زیبا و مفیدمان را با هم در میان بگذاریم» معمولا نتایج بدی خواهند داشت؛ افکار مشترک ما همیشه منتج به اتفاقاتی زیبا نخواهند شد. اگر قرار بود زمان را عقب ببریم چطور؟ مثلا به دوران پیشاکشاورزی؟ قطعا مشکلات بسیاری داشتیم. 

ربکا سولنیت از این نویسنده پرسیده است: یکی از لذت‌ها یا هراس‌های داشتن عمری طولانی، مشاهده تغییرات است. بزرگ‌ترین تغییراتی که شاهدش بودید چه بوده‌است؟ 

پاسخ اتوود:  دو قطبی‌شدن دهه ۱۹۳۰، و بعد از جنگ جهانی دوم. من ۱۹۳۹ به دنیا آمدم و تغییرات بسیاری دیده‌ام. برای نمونه: 

۱. در ۱۹۳۹ هیچ پلاستیکی وجود نداشت. موج بزرگش اوایل دهه ۵۰ آمد و همه فکر می‌کردند خارق‌العاده است. 

۲. گذار از زغال‌سنگ به نفت در دهه ۵۰. 

۳. پیدایش تلویزیون در دهه ۵۰. پیش از آن رادیو بود و همه دورش جمع می‌شدند. 

۴. ظهور آنتی‌بیوتیک‌ها جادوی محض! و واکسن‌های دیگر، از جمله فلج اطفال. نسل من بیماری‌های زیادی دید، از جمله دیفتری که کودکان را می‌کشت؛ چهار تا از پسرعموهایم از آن مردند. 

۵. نسل ما کاملاً درباره اخلاق کار می‌کرد. انتظار می‌رفت سخت کار کنید. ما به هیپی‌های دهه ۶۰ می‌گفتیم تنبل. 

۶. اما جنبش حقوق مدنیِ دهه ۶۰؟ از آن حمایت می‌کردیم. 

۷. با ریگان (۱۹۸۰) آغاز پایان «نیو دیل» و ظهور «راست مذهبی» به‌عنوان نیروی سیاسی. همین شد که The Handmaid’s Tale را نوشتم؛ آن زمان بسیاری فکر می‌کردند چنین چیزی در آمریکای لیبرالِ پیشرو ممکن نیست. 

۸. فروپاشی شوروی و بلوک شرق (۱۹۸۹–۱۹۹۰). پیامدهایش عمیق بود، هرچند همان موقع کاملاً قابل‌دیدن نبود. یک مهره شطرنج را تکان دهید، همه مهره‌ها جابه‌جا می‌شوند. 

۹. آیا درباره تغییرات رسانه‌ای صحبت کرده بودم؟ موسیقی از صفحه‌های وینیل شد نوار کاست، بعد CD، بعد اینترنت، گوشی‌های هوشمند و بعد شبکه‌های اجتماعی.

و اکنون؛ ظهور اقتدارگرایان و تمامیت‌خواهان. همان‌طور که می‌گویم: اینجاست که وارد شدم. به الگوهای قبضه قدرت توجه کنید، به نزاع‌های درونی، به فروپاشی حاکمیت قانون. 

ای آی ویوی از او پرسیده است:  چگونه می‌توانیم تظاهر و ریاکاری سیاستمداران و رسانه‌ها و شعارهای آرمان‌های جهانی همچون آزادی، برابری و عدالت را در برابر واقعیات ژئوپلیتیکی امروز، جنگ‌ها و اعمال نسل‌کشی تعبیر کنیم؟ 

پاسخ اتوود:  کلمه کلیدی ایده‌آل است. ایده‌آل همواره آرمان‌گرایانه است. افراد ایده‌آل‌گرا هرگز عمل‌گرا نبوده‌اند. پرسش اصلی اینجاست که آیا ما مردم، هنوز این آرمان‌ها را هدفی مطلوب یا ممکن و دست‌یافتنی می‌دانیم؟ یا این‌ها صرفا شعارهایی هستند که در مناسبات رسمی بیان می‌شوند؟ 

تظاهر و ریاکاری نیز همواره در جوامع انسانی وجود داشته است. اکنون شاهدیم بزرگ‌ترین دموکراسی‌های معاصر از این آرمان‌ها روی‌گردان شده است. بدون این آرمان‌ها چه خواهیم کرد و چه افرادی خواهیم بود؟

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز