در آیین رونمایی از کتاب «داستاننویسی به سبک هوش مصنوعی» مطرح شد؛
هوش مصنوعی؛ رقیب و جایگزین است یا ابزارِ در خدمت؟

سخنرانان در آیین رونمایی از کتاب «داستاننویسی به سبک هوش مصنوعی» درباره نوع نگاه به پدیده هوش مصنوعی و چگونگی بهره گرفتن از آن به بحث پرداختند.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، در ادامه سلسله نشستهای «رواق تورق»، نشست رونمایی از کتاب «داستاننویسی به سبک هوش مصنوعی» اثر مهرداد غفارزاده، عصر روز یکشنبه (۲۷ مهر ۱۴۰۴) در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد. در این برنامه که با دبیری امین خرمی همراه بود، محمد عزیزی (ناشر اثر)، عبدالوهاب مقدمعارفی و مهرداد غفارزاده حضور داشتند و به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
امین خرمی، دبیر نشست، در آغاز به پیشینه فعالیتهای مهرداد غفارزاده در حوزههای فیلمنامهنویسی، کارگردانی، پژوهش و داستاننویسی اشاره کرد. وی سپس با مروری تاریخی بر سیر روایت از دیوارنگارههای غارها تا عصر فناوری اطلاعات، گفت: عرصه ورود به حوزه هوش مصنوعی، جهانی متفاوت را در ساحت قلم فراهم میآورد و خود، دعوتی به اندیشه است.
خرمی در تبیین ساختار کتاب، به چهار ضلع یا محور اصلی آن پرداخت و گفت: این اثر به مسائلی چون فاصله هنر از سرگرمیصرف و دعوت به تعقل، بازتعریف نقش نویسنده در کنار ماشین، مسئله اصالت هنر با ورود فناوری، و در نهایت، چگونگی تعریف «صاحب اثر» در این فضای جدید میپردازد.
محمد عزیزی، نویسنده، ناشر و مدیر نشر روزگار در بخشی از سخنان خود با اشاره به سابقه آشنایی و همکاری با مهرداد غفارزاده گفت: او همواره نویسندهای توانا و کارگردانی خلاق بوده و این کتاب، به نظر من اولین محصولی است که در این شکل و شمایل توانسته خود را به جامعه ادبی عرضه کند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا انتشار نخستین اثر در چنین حوزههای نوظهوری با تردید و نگرانی همراه بوده است یا خیر؟ گفت: طبیعی است که جامعه در برابر ورود به عرصهای ناشناخته و مبهم که چشمانداز روشنی از آیندهاش در دست نیست، با تردید و احتیاط واکنش نشان دهد. من نیز بهعنوان نویسنده، در ابتدا چنین احساسی داشتم؛ چرا که باور دارم هوش مصنوعی نمیتواند تجربه زیسته، احساسات و لحظههای شهودیِ آفرینش را درک کند.
سپس عزیزی با بیان اینکه هیچگاه از راههای نرفته و جستجوهای تازه نترسیده است، افزود: اگر نیما یوشیج از شکستن قواعد هراس داشت، امروز میراث او را نداشتیم. اگر کیارستمی یا شهید ثالث میترسیدند، آن سینمای متفاوت شکل نمیگرفت. من همواره مشوق کسانی بودهام که حرف تازهای برای گفتن دارند.
او تأکید کرد: من به عنوان یک ناشر، نویسنده و شاعر، نگران نیستم که هوش مصنوعی جایگزین نویسندگان و هنرمندان خلاق شود. این ابزار میتواند مانند یک چاقو هم مفید باشد و هم خطرناک؛ این بستگی به کاربر آن دارد. البته این را هم در نظر بگیریم که هوش مصنوعی نمیتواند غزل مولانا بسراید یا جانشیـن خلاقیتی شود که ریشه در تجربه زیستی انسان دارد.
مهرداد غفارزاده، نویسنده کتاب، در شرح انگیزه و فرآیند تألیف این اثر توضیح داد: پس از سالها دوری از داستاننویسی و اشتغال به کارهای سینمایی، در یک دوره خانهنشینی و توقف یک پروژه فیلمسازی، دوباره دلم برای نوشتن و ادبیات تنگ شد.
او افزود: در همین حین، به صورت کاملاً اتفاقی با «چتجیپیتی» آشنا شدم و همان موقع مجذوب آن شدم. برای من این سؤال پیش آمد که «او کیست و قرار است چه کند؟» و این پرسش، به دغدغه اصلی من تبدیل شد.
غفارزاده با بیان اینکه حدود شش تا هفت ماه به طور جدی با این ابزار درگیر شده بود، گفت: از آن پرسیدم آیا میتواند داستان بنویسد و آیا میتواند از نثرهای مختلف تقلید کند. گاهی حتی با هم دعوا میکردیم! این تعامل و آزمون و خطا، سرانجام به شکلگیری این کتاب انجامید.
مهرداد غفارزاده در تشریح ساختار و محتوای کتاب «داستاننویسی به سبک هوش مصنوعی» افزود: این اثر تنها یک تئوری محض نیست، بلکه کتابی کاربردی و راهنمایی عملی است که به نویسندگان میآموزد چگونه میتوان از هوش مصنوعی به عنوان یک دستیار، محرک خلاقیت و حتی همکار در فرآیند نوشتن بهره برد. این کتاب شامل تمرینها و نمونههای عینی است که چگونگی تقلید از سبکهای ادبی مختلف، خلق ایده، توسعه پیرنگ و شخصیتپردازی با کمک این فناوری را به مخاطب نشان میدهد.
وی تأکید کرد: هدف از تألیف این کتاب، نه تنها آگاهیبخشی درباره یک تحول اجتنابناپذیر، بلکه تجهیز نویسندگان به ابزاری نوین برای خلق آثار غنیتر و متنوعتر است. این اثر میکوشد ترس از ناشناختهها را به شناخت و سپس به کاربست خلاقانه تبدیل کند.
او با اشاره به سرعت سرسامآور پیشرفت این فناوری هشدار داد: این کتاب را حدود یک سال و نیم پیش با کمک هوش مصنوعی نوشتم، اما همین امروز حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد محتوای آن به دلیل پیشرفتهای پرشتاب، کهنه شده است. هوش مصنوعی در حال حاضر بیشتر در مرحله تقلید است، اما این تنها دوره ابتدایی و تاتیکردن آن است. باید در نظر داشت که این فناوری به بلوغ خواهد رسید و رشد خواهد کرد.
غفارزاده در تحلیل آینده به نقل از یک دانشمند گفت: ذکر شده که هوش مصنوعی ظرف صد سال آینده چنان تحولی ایجاد خواهد کرد که وضعیت بشر دگرگون خواهد شد. ما باید آمادگی رویارویی با این تحول را داشته باشیم و از آن نترسیم، چرا که این نیز مرحلهای از توسعه تکنولوژی است، همانگونه که روزی رادیو، تلویزیون و اینترنت آمدند.
عبدالوهاب مقدمعارفی، دیگر سخنران این نشست، با ارائه تحلیلی کاربردی از نحوه تعامل با هوش مصنوعی، گفت: به نظر من میتوان دو نگاه به هوش مصنوعی داشت: یک نگاه سیاه که در آن کسبوکارها نابود میشوند و آیندهای خطرناک متصور است و نگاه دوم که من طرفدار آن هستم، دیدن هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار است.
وی با تأکید بر اهمیت «نقشدهی» دقیق به هوش مصنوعی، توضیح داد: اگر از هوش مصنوعی به عنوان یک فرد عادی سؤال کنید، پاسخی معمولی میدهد. اما اگر به آن نقش یک استاد مجرب یا یک نویسنده حرفهای را بدهید، پاسخ آن بسیار جامعتر، دقیقتر و حرفهایتر خواهد بود. این نقشدهی برای همه امور، از نویسندگی تا مشاوره و پژوهش، حیاتی است.
مقدمعارفی با بیان اینکه هوش مصنوعی فاقد «تجربه زیستی» است، ادامه داد: به گمان من، اصطلاح «هوش مصنوعی» چندان دقیق نیست و شاید «حافظه مصنوعی» مناسبتر باشد، زیرا این سیستم بر اساس دادههای از پیش موجود عمل میکند و هوش به معنای انسانی را ندارد.
وی در ادامه به ارائه راهکارهای عملی برای تعامل مؤثر پرداخت و گفت: سوالات خود را شفاف، جزئی و بدون کلیگویی مطرح کنید. به آن زمان کافی بدهید و دقیقاً مشخص کنید که اگر پاسخ را نمیداند، «نه» بگوید و از تعارف و تشکر غیرضروری پرهیز کند. برای پروژههای بزرگ، کار را به بخشهای کوچک تقسیم کنید و از هوش مصنوعی بخواهید تا هر بخش را جداگانه انجام دهد.
در ادامه، محمد عزیزی در پاسخ به پرسشی درباره آینده همنشینی هوش مصنوعی و داستاننویسی، با تشبیه هوش مصنوعی به «همسایه دیوار به دیوار ادبیات و هنر»، تأکید کرد: این فناوری نمیتواند جایگزین خلاقیت انسانی شود. هوش مصنوعی میتواند در کارهای فنی و مقدماتی مانند ویراستاری یا حتی سرودن اشعار موزون و مقفا کمککننده باشد، اما آن «بوی» خاص هنرمند، آن سبک منحصربهفرد و آن حس نابی که از تجربه زیسته میجوشد را هرگز نخواهد داشت. شعر حاصل کشف و شهود در لحظه است و هوش مصنوعی فاقد این کیفیت است.
مهرداد غفارزاده نیز در جمعبندی نهایی خود گفت: ما باید بپذیریم که هوش مصنوعی دارد رخنه میکند و وارد عرصه میشود. نباید از آن ترسید، بلکه باید آن را به عنوان یک ابزار بپذیریم و بیاموزیم که چگونه از آن استفاده کنیم. این نیز دورهای از تاریخ تکنولوژی است و ما نیاز به آمادگی برای همزیستی با آن داریم.