مؤمنی در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
دلایل و پیامدهای پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم/ نگاه روسیه به تعمیق نفوذ اسرائیل و آمریکا در آسیای میانه
کارشناس مسائل قفقاز گفت: قزاقستان در پی پیشبینی و احتیاط است تا با بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی، از بروز بحرانهای داخلی جلوگیری کند.
قاسم مؤمنی، کارشناس مسائل قفقاز با اشاره به پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: اگر به وضعیت قزاقستان و نقش آن در منطقه نگاه کنیم، باید یک نکته کلیدی را در نظر گرفت که آمریکا در حال طراحی و اجرای سیاستی است که آن را «صلح ابراهیم» مینامد و معنای این طرح، نمادینسازی و تقویت همبستگی همهجانبه با رژیم صهیونیستی است. از نگاه واشنگتن، مسیر اصلی تقویت و عادیسازی روابط دیرپای یک کشور با آمریکا، از کانال اسرائیل میگذرد؛ بنابراین هر کشوری که روابطش را با اسرائیل تثبیت نکند یا از پذیرش این رویکرد امتناع ورزد، عملاً فرصت نزدیکی استراتژیک با آمریکا را از دست خواهد داد. در این میان قزاقستان (همچون سایر کشورهای آسیای میانه و قفقاز مانند تاجیکستان، گرجستان، پاکستان و ارمنستان) از دههٔ ۱۹۹۰ به بعد روابط نسبی با اسرائیل داشته و حتی سفارتها برقرار شد، رفتوآمدها وجود داشت و تنشهای بزرگ سابقه نداشت. اما اکنون آمریکاییها درصدد ادامه نوعی «پیمان» هستند که عضویت در آن را معادل کنشگری پذیرفتهشده در نظام بینالملل میدانند؛ بهعبارت دیگر، پیوستن به پیمان ابراهیم را نشانهٔ تعهدی میدانند که کشورهای شریک باید روابط سیاسی و اقتصادی عمیق و رسمی با اسرائیل برقرار کنند.
وی ادامه داد: این رویکرد بهطور ضمنی مرز جدید میان کشورهای موافق و مخالف رژیم صهیونیستی ایجاد میکند و کشورهایی را که به این مرز تن ندهند، در معرض بازتعریف جایگاه بینالمللی قرار میدهد. پیامدهای این سیاست برای آسیای میانه، ایران و دیگر کشورهای منطقه قابل توجه است. قزاقستان که از نظر جمعیتی، اقتصادی و سیاسی یکی از توانمندترین کشورهای منطقه است، بهدلیل ویژگیهای داخلی و ترکیب جمعیتی، وضعیت پیچیدهای دارد. گذار آرام قدرت از دورهٔ نخبگان سابق (نظربایف) به ساختارهای فعلی سیاسی، وجود اقوام و تنوع قومی همه از عوامل تأثیرگذار در پایداری سیاسی این کشور هستند. از سوی دیگر، قزاقستان در برابر دو تهدید امنیتی مهم احساس آسیبپذیری میکند که نخست، نفوذ چین است. طی سه دههٔ گذشته جمعیت قابلتوجهی از شهروندان و سرمایهگذاران چینی در بخشهایی از قزاقستان حضور یافتهاند و این امر ترکیب جمعیتی و اقتصادی مناطق غربی را تحت تأثیر قرار داده است. دوم، حضور گسترده و تاریخی روسها در مناطق شرقی است که موجب شده مسألهٔ امنیت و نفوذ مسکو همیشه جزء ملاحظات راهبردی قزاقها باشد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: این دو عامل، همراه با خاطرهٔ دخالت نیروهای روسی در مواقع ناآرامی سالهای اخیر، سبب شده قزاقستان نسبت به احتمال مداخلهٔ روسیه در بزنگاهها حساس باشد. در چنین فضایی، قزاقستان بهدنبال حمایتهای خارجی (بهویژه از جانب آمریکا) است تا از تکرار سناریویی مشابه اوکراین جلوگیری کند. چشمانداز همکاری نظامی و اطلاعاتی با آمریکا و نیز با اسرائیل (که میتواند در زمینهٔ آموزش نظامی، سامانههای پهپادی و اطلاعاتی کارآمد باشد) برای برخی از نخبگان قزاقستان جذاب است؛ زیرا ورود قدرتهای غربی میتواند توازن نفوذ چین و روسیه را در داخل کشور تغییر دهد و حس استقلال و امنیت را تا حدودی تقویت کند. از منظر واشنگتن و همچنین از نگاه گروههای مختلف در منطقه، دورهٔ احتمالی بازگشت یا تثبیت نفوذ آمریکا در زمان دولت ترامپ فرصتی راهبردی است. به این ترتیب، آمریکاییها و متحدانشان میکوشند در سه-چهار سال باقیمانده از دورهٔ احتمالی زمامداری خود، ساختارهای نظامی و سیاسی جدیدی را در منطقه شکل دهند و مرزهای نفوذ را بازتعریف کنند؛ اسرائیل نیز بهعنوان میانجی و عامل تسهیلکننده در این معادله ایفای نقش میکند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نگرانی اصلی روسیه از هرگونه پیوند عمیقتر قزاقستان با پیمان ابراهیم و در عین حال با آمریکا، واضح است؛ به گونهای که آنجا حوزه نفوذ سنتی مسکو قلمداد میشود و هر تغییر ساختارمند در گرایشهای راهبردی و امنیتی قزاقستان، بالقوه تهدیدی برای منافع روسیه محسوب خواهد شد. از طرف دیگر، دولت قزاقستان در پی پیشبینی و احتیاط است تا با بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی، از بروز بحرانهای داخلی جلوگیری کرده و در عین حال توازنهای منطقهای را به نحوی مدیریت کند که استقلال و تمامیت ارضی آن حفظ شود.