خبرگزاری کار ایران

نایب رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در گفت‌و‌گو با ایلنا:

رد پای جریان استیضاح ربیعی در دولت/ورود دستوری به روابط اجتماعی، کار و تامین اجتماعی، بدترین شکل تفکر است

کد خبر : ۶۵۵۴۰۷

علیرضا حیدری گفت: آنچه در استیضاح شاهد بودیم حاکی از این بود که جریانی برای جایگزینی تدارک دیده شده و حتی می‌شد رد پاهایی از آن را در مجموعه دولت دید. بعضی وزرای کابینه، همسو با استیضاح‌کنندگان، اراده‌ای ایجاد کرده بودند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، استیضاح علی ربیعی (وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی) جدا از حواشی‌ای که در مجلس داشت، موجبات نگرانی‌ و عدم اطمینان از آینده‌ای نامعلوم را برای جامعه کارگری و تولیدگران کشور ایجاد کرده است. در گفتگوی پیش‌رو، علیرضا حیدری (نایب رییس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) به ارزیابی اقدامات وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مسائل و چالش‌های در مقابل جامعه کارگری و تولیدی کشور پرداخته است.

رفتن علی ربیعی از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به دلیل آشنایی‌ که از جامعه کارگری و دغدغه‌های آنها داشت، موجبات نگرانی جامعه کارگری را فراهم آورده است. ارزیابی شما از این وضعیت چیست؟

اقتصاد کشور تقریبا در یک دهه اخیر، دچار رکود بود و نرخ بیکاری هم مرتبا در حال افزایش بود. وزارت کار در چارچوب مسئولیت‌های قانونی و تکالیف اخلاقی که بر آن مترتب بود و با توجه به اینکه نرخ بالای بیکاری، تهدید امنیت شغلی را دربرداشت، تلاش کرد تا جایی که ممکن است از بدتر شدن شرایط جلوگیری کند. اما شاهد بودیم کارخانجات متعدد مرتبا با مشکل عدم پرداخت حقوق روبرو بودند و کارگران بسیاری بودند که ماه‌ها حقوق نگرفته بودند. در حقیقت، مجموعه شرایط به نفع کارگران نبود. اما جامعه کارگری به مدیریت آقای ربیعی در راس وزارتخانه امیدوار بود. برداشت آنها این بود که وی هر آنچه امکان‌پذیر بود برای مهار شرایط و جلوگیری از وخامت اوضاع انجام خواهد داد. بنابراین، اگر روحیه مطالبه‌گری‌شان فراتر از آنچه که الان دیده می‌شود، نمی‌رفت به‌خاطر این بود که تصور می‌کردند هر آنچه توسط تیم مدیریتی وی می‌‌توانست محقق شود، در حال انجام بود. اما دولت همراهی کاملی با وزیر تعاون در خصوص تخصیص امکانات لازم برای پیش‌برد اهدافش انجام نداد و به همین دلیل، این وزارتخانه به‌لحاظ منابع، برای فراهم کردن امکانی که بتواند جلوی هجوم مشکلات را بگیرد دست‌و‌پا بسته بود. قضاوت درباره اینکه بعد از وی، تیم مدیریتی جدید دغدغه و تفکرات مشابه وی را داشته باشد اکنون امکان‌پذیر نیست. با این حال، بعید است فردی با قد و قواره وی، مجددا در وزارتخانه حضور یابد.

دولت همراهی کاملی با وزیر تعاون در خصوص تخصیص امکانات لازم برای پیش‌برد اهدافش انجام نداد به همین دلیل، این وزارتخانه به‌لحاظ منابع، برای فراهم کردن امکانی که بتواند جلوی هجوم مشکلات را بگیرد دست‌و‌پا بسته بود.

قابل ذکر است آنچه در روز استیضاح و ایام قبل از آن شاهد بودیم حاکی از این بود که یک جریانی برای جایگزینی تدارک دیده شده و حتی می‌شد رد پاهایی از آن را در مجموعه دولت دید. چنین چیزی خوشایند نیست. من فکر می‌کنم بعضی وزرای کابینه، با قدرت و همسو با استیضاح‌کنندگان، اراده‌ای را ایجاد کرده، و تلاش می‌کردند پیش ببرند و انرژی هم برای آن گذاشته بودند. این مسائل موجب می‌شود شما احساس خوبی نسبت به آینده پیش‌رو نداشته باشید و فکر کنید که بر مشکلات کارگران افزوده خواهد شد و برای صندوق‌ها، به‌خصوص تامین اجتماعی که این روزها محور بسیاری بحث‌ها قرار گرفته‌اند، مشکلاتی ایجاد شود. قضاوتی از پیش ندارم اما علائم و شواهد حاکی از چنین اتفاقاتی است. در زمان حضور ربیعی، در خصوص برخی از اراده‌ها و تصمیماتی که در واقع در پس ذهن افراد بود و تلاش زیادی برای دستیابی به آنها می‌شد مقاومت‌هایی از ناحیه وزارتخانه صورت می‌گرفت که خیلی خوشایند آن افراد نبود و ضریب موفقیت‌شان را کاسته بود و البته آنها هم چنین انتظاری را نداشتند.

 جریانی برای جایگزینی ربیعی تدارک دیده شده و حتی می‌شد رد پاهایی از آن را در مجموعه دولت دید. بعضی وزرای کابینه با قدرت و همسو با استیضاح‌کنندگان، اراده‌ای را ایجاد کرده و پیش می‌بردند. این یعنی بر مشکلات کارگران افزوده خواهد شد و برای صندوق‌ها، به‌خصوص تامین اجتماعی که این روزها محور بسیاری بحث‌ها قرار گرفته‌، مشکلاتی ایجاد می‌شود.

فکر می‌کنید در دوران ربیعی، چه کمبودها و مشکلاتی در مجموعه وزارت کار وجود داشت و وزیر بعدی کار، چه مسائلی را باید در اولویت برنامه‌هایش قرار دهد؟

ابتدا باید یک آسیب‌شناسی از جامعه مخاطب صورت گیرد. وزیر بعدی در ابتدا باید یک شناخت کاملی از آنچه که می‌خواهد در آن کار کند، به دست آورد. باید مسائل صندوق‌ها را به‌طور کامل درک کند. در حوزه روابط کار هم بدین صورت است. آنچه که بیش از هر چیز می‌تواند به وی کمک کرده، و ایجاد هارمونی و هماهنگی در سطحی گسترده کند؛ به بازخوانی شرایط و مشکلات برای گروه‌های مختلف اجتماعی بپردازد و برای حل آنها، شرکای اجتماعی را باید به‌طور جدی به کار گیرد. مشکلات پیش‌رو مطلقا از ناحیه تغییر مدیریت دستگاه اجرایی امکان‌پذیر نیست و حل کردن آن با تغییر یک وزیر و یا مدیر، انجام نمی‌شود و در واقع، خیلی فراتر از تغییر در ساختار یک وزارتخانه است.

من فکر می‌کنم کسی که بخواهد در این وزارتخانه بیاید باید از قبل روحیه پیش‌آگاهی در قبال صورت مساله‌های موجود به طور جامع و کامل داشته باشد و این تصور را داشته باشد حل این مشکلات بدون مشارکت همه گروه‌های اجتماعی در سطح ملی امکان‌پذیر نیست. گرچه حتی اگر این هماهنگی‌ها و هم‌آوایی‌ها هم اتفاق افتد شاید مشکلات پیش‌رو به سادگی حل نشود.

این را تاکید می‌کنم که به هیچ‌عنوان، به شکل دستوری نباید وارد این حوزه‌ها شد. ورود دستوری و آوردن نسخه‌های از قبل تعریف شده، به‌خصوص در حوزه روابط اجتماعی، روابط کار و تامین اجتماعی، بدترین شکل تفکر در این حوزه است.

ورود دستوری و آوردن نسخه‌های از قبل تعریف شده، به‌خصوص در حوزه روابط اجتماعی، روابط کار و تامین اجتماعی، بدترین شکل تفکر در این حوزه است.

آیا تفکر تولیدمحور، جایگاهی در استیضاح وزیر سابق کار داشت؟

نه در این دولت و نه در دولت قبلی، من معتقد نیستم که چندان به فکر تولید بوده‌اند و یا تفکر تولیدمحور داشته‌اند. برای این حرف هم دلیل دارم. وقتی که شما شاخص‌های تولید ناخالص داخلی و حجم صادرات و واردات را در نظر می‌گیرید می‌بینید که عموما درآمدها متصل به نفت هستند. تولید در این کشور تقریبا فراموش شده است. گرچه بخشی از همین تولید نیم‌بندی که به‌واسطه درگیری تنگاتنگی که با درآمدهای نفت دارد به فعالیت خودش ادامه می‌دهد و بعضا یارانه برای تولید و ادامه فعالیت‌شان می‌گیرند و اگر آن را قطع کنند بسیاری از کارخانجات و واحدهای تولیدی صنعتی ممکن است تعطیل شوند ولی آنچه مسلم است ما به‌عنوان یک کشور تولیدکننده از نوع صنعتی در جهان مطرح نیستیم. اراده و تلاشی هم در این راستا صورت نگرفته است. اگر قرار باشد تفکر با محوریت اینکه حیات و بقا در گروی تولید باشد اشاعه یابد، بسیاری از چیزهایی که با آنها روبرو هستیم تغییر می‌کند.

شما اگر همین تغییرات اخیر در حوزه سیاست‌های پولی و مالی کشور را در نظر بگیرید دقیقا متوجه می‌شوید سیاست‌هایی که در حوزه اقتصاد جاری شده اصلا با محوریت قراردادن تولید بیگانه است و چرخه تولید را کند و بی‌ثبات می‌کند. تولیدکننده را دچار تردید در ادامه فعالیتش می‌کند. آیا اصلا در چنین شرایطی برای تولید، ثبات و پایداری را می‌توان در نظر گرفت؟ آیا این اشتغال امکان تضمینش برای آینده وجود دارد؟ اینها مسائل و مشکلات بی‌پاسخ این کشور است و به نظر من، با این نگاه موجود، نمی‌توان اطمینانی از وجود تفکر تولیدمحور داشت.

نه در این دولت و نه در دولت قبلی چندان به فکر تولید نبوده‌اند.

بنابراین شما به اینکه تفکر تولیدمحور به دنبال استیضاح و حذف وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود، باور ندارید؟

مطلقا نه. در حقیقت، تفکر تولیدمحوری که بتواند خودش را در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به حوزه اجتماعی متصل کند، در دولت وجود نداشت و شاید بخشی از آسیب‌هایی که این حوزه دید از همین ناحیه بود. اکنون وقتی وضعیت معیشت نیروی کار، امنیت شغلی، نرخ بالا و صعودی بیکاری را لحاظ می‌کنید متوجه می‌شوید ما چنین نگاهی را در اقتصاد نداشته، و نداریم. اکنون بسیاری از کارخانجات در ایران با مشکلات متنوع و گسترده‌ای روبرو هستند. هیچ نهاد مشخصی برای پیگیری مشکلات و شناسایی دلایل آنها در کوتاه‌مدت، میان‌‌مدت و بلندمدت وجود ندارد و عملا آنها به حال خود رها شده‌اند. نگاه تولیدی اینگونه نخواهد بود که کارخانجات را در چنین وضعیتی رها سازد. در این رویکرد، در همه حوزه‌ها، ما هر آنچه سیاست‌گذاری می‌کنیم باید با نگاه تولید ملی صورت گیرد یعنی باید چسبندگی مطلق با تولید ملی داشته باشد. اما آیا واقعا چنین چیزی هست؟ برای مثال، اکنون صحبت‌هایی دارد می‌شود که خط تولید کارخانجات خودروسازی در حال کاهش است. جدا از اینکه آیا ما مسیر درستی را در این صنعت طی کرده‌ایم یا خیر، مساله‌ای دیگر است. آنچه مهم است این است که یک مجموعه اشتغال مستقیم و غیرمستقیم که متصل به این واحدها است وضعیت مناسبی ندارد و ممکن است شرایط‌شان در آینده، بدتر هم شود. بنابراین باید این پرسش را مطرح کرد که آیا تصمیمات تاکنون اتخاذ شده، تولیدمحور بوده که موجب شده یک‌چنین کارخانجات معظمی، که هم اشتغال مستقیم دارند و هم غیرمستقیم، تحت تاثیر قرار گیرند؟

مطلقا تفکر تولیدمحور نبود که ربیعی را استیضاح کرد. در حقیقت، تفکر تولیدمحوری که بتواند خودش را در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به حوزه اجتماعی متصل کند، در دولت وجود نداشت.

شما در جایی به مشکلات اقتصادی‌‌ یک‌دهه اخیر که گریبان‌گیر کشور شده، اشاره کردید. می‌توانید این مشکلات را به‌طور مشخص‌تر توضیح دهید؟

دقیقا از دولت نهم و دهم بود که این وضعیت رکود و بیکاری بالا شروع شد و تا دولت یازدهم و دوازدهم ادامه یافت. اگر تغییری جزئی هم در این حوزه به وقوع پیوست ناشی از اتفاقاتی بود که در حوزه سیاست بین‌الملل از ناحیه ما و کشورهای طرف ما اتفاق افتاد که البته چندسال کوتاه بیش نبود. هم‌چنین، رشد قیمت نفت و محصولات پتروشیمی موجب تقویت بخش سرمایه‌گذاری‌ای در کنار آن شد. این امر حرکت رو به جلویی را ایجاد کرد و موجب شد از رکود چنددرصدی خارج شویم اما این هم، به مفهوم رشد نیست. وقتی رشد غیرنفتی و اشتغال متاثر از آن را نگاه می‌کنید چندان چنگی به دل نمی‌زند. این یک پدیده ناخوشایند است که سال‌هاست ما را گرفتار خود کرده است. البته دولت روحانی در مواجهه با اقتصاد مبتلا به تورم توام با رکود، اراده کنترل آن را داشت. ولی کنترل تورم را به قیمت رکود انجام داد. در حقیقت، دولت برای اینکه ظرف یک‌سال، تورم نزدیک به ۴۰ درصد به ۱۵ درصد برسد، اقدام جدیدی انجام نداد. تنها کاری که کرد این بود که از ابزار مالی استفاده کرده، تا تقاضا را محدود کند و از طریق آن هم بتواند رشد قیمت‌ها را محدود کند. این امر به‌طور طبیعی خودش را در اقتصاد نشان می‌دهد.                   

گفتگو: علی رفاهی

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز