از ریختن موهای سر تا مشکلات قلب و ریه؛
وقتی ۱۵ سال کار سخت کارگر چاپخانه نادیده گرفته میشود

۷۰ – ۸۰ درصد از موهای سرم ریخته و قطعا شرایط کارِ آن سالها روی این موضوع اثر گذاشته. دوستانی دارم که مشکل ریوی دارند. همکاری دارم که اسپری استفاده میکند و به گفتهی دکتر، عضله قلب و ریهاش به دلیل حضور در آن محیط شیمیایی آسیبپذیر شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از ۳۰ سال کار کرده و حالا درخواست بازنشستگی داده. «احمد» کارگر چاپخانه است و در تعریف شغلش میگوید: «لیتوگرافی یا همان مراحل پیش از چاپ افست؛ شغلی که در طول ۳۰ سال تغییر کرده و حالا شرایطش خیلی با قبل متفاوت است.»
او میگوید: «اوایل دهه ۷۰ که وارد کار شدیم، شغلمان سخت و زیانآور بود و من بیش از ۱۵ سال در آن شرایط کار کردم و آن سالها روی سلامتی ام اثر گذاشت. ۱۵ سال در شرایط سخت و زیانآور کار کردم اما چون بعدها شغلمان از وضعیت سخت و زیانآوری خارج شد، سختیِ کارِ آن ۱۵ سال را هم به من ندادند.»
در آن سالها با دوربینهای ریلی بزرگ، عکاسی صنعتی میکردند و چون مراحل ظهورِ عکس، دستی بود، گاهی بیش از ۵ ساعت در تاریکخانه زیر یک لامپ قرمز میماندند و عکس ظاهر میکردند. کارگران در آن سالها دائم با داروها و مواد شیمیایی در ارتباط مستقیم بودند و این مواجههی مستقیم بر سلامتیِ آنها اثر میگذاشت. این شرایط کار باعث شده بود کارگرانِ لیتوگرافی آن سالها از سنواتِ ارفاقیِ شغل سخت و زیانآور برخوردار و پیش از موعد بازنشست شوند. شغلِ آنها اما از اواسط دهه ۹۰ تغییر کرد و دیگر آن شغلِ سخت و زیانآور سابق نبود و کارگرانِ آن هم دیگر مشمولِ بازنشستگیِ پیش از موعد نشدند.
«احمد» از آسیبهای کار در آن سالها میگوید: «۷۰ – ۸۰ درصد از موهای سر و بدنم ریخته و قطعا شرایط کارِ آن سالها روی این موضوع اثر گذاشته. دوستانی دارم که مشکل ریوی دارند. همکاری دارم که اسپری استفاده میکند و به گفتهی دکتر، عضله قلب و ریهاش به دلیل حضور در آن محیط شیمیایی آسیبپذیر شده است.»
با وجود ۱۵ سال کار سخت، درخواست بازنشستگیِ احمد پذیرفته نشده است. او میگوید: «بعد از پایان ۲۰ سال کار، یکبار به صورت سیستمی درخواست بازنشستگی دادم و پذیرفته نشد و حالا بعد از سی سال کار دوباره درخواست بازنشستگی دادم و خواستم که سنواتِ ارفاقیِ آن ۱۵ سال کارِ سخت و زیانآور را حساب کنند اما باز هم نپذیرفتند. کمیته درخواستم را رد کرد.»
او میگوید: «حوصلهی پیگیری و شکایت در دیوان عدالت اداری را ندارم و نمیدانم در صورت شکایت چقدر امکانِ برگشتنِ حقوقم وجود دارد.»
قانون برای کمتر آسیب رسیدن به کارگری که سالها در شرایط سخت و زیانآور کار کرده، ارفاقاتی درنظر گرفته که بازنشستگیِ پیش از موعد از مهمترین این ارفاقاتِ قانونی است. بسیاری از کارگران مشاغل سخت و زیانآور اما یا از این حق قانونی خود محروم میشوند و یا برای رسیدن به آن باید مسیری طولانی طی کنند.
سازمان تأمین اجتماعی سالهاست که برای رفع مسئلهی ناترازیِ هزینه و درآمد خود از کارگران مایه میگذارد و کارگران مشاغل سخت و زیانآور از قربانیانِ این رفتار سازمان هستند. آنها امروز برای گرفتنِ سنوات ارفاقی با دشواریهای بسیاری مواجه هستند و در این شرایط باز هم عدهای به دنبال سختتر کردنِ قوانین مشاغل سخت و زیانآور هستند.
مازیار گیلانینژاد، فعال کارگری، در گفتگو با «ایلنا» میگوید: اقداماتِ اتاق بازرگانی و تمایلات دولت، تأمین اجتماعی و وزارت کار برای تغییر آییننامه مشاغل سخت و زیانآور شرایط کارگران این مشاغل را از آنچه امروز هست سختتر میکند. کارگران مشاغل سخت و زیانآور سالها در شرایط سخت کار میکنند، آسیب میبینند اما با مشکلاتِ بسیاری برای اثباتِ سخت و زیانآوریِ شغل و استفاده از سنواتِ ارفاقی مواجه هستند؛ از مشکل اشتباه رد شدنِ عناوین شغلی گرفته تا مشکل پرداختِ ۴ درصد مشاغل سخت و زیانآور و گذر از هفتخوانِ کمیته مشاغل سخت و زیانآور و….
گیلانینژاد میگوید: مشکلاتِ امروزِ سازمان تأمین اجتماعی نتیجهی سالها سیاست غلط است. نتیجهی بارِ انجام وظیفهای است که طبق ماده ۲۹ قانونی اساسی بر عهده حاکمیت است اما دولت سالهاست آن وظیفه را روی دوش سازمان تأمین اجتماعی انداخته و بابتِ آن تعهدات خود را انجام نداده است. حالا برای حل مشکل این بحران از حقوق کارگران مایه میگذارند و قصد دارند قوانین حمایتی از کارگران را به نفع دولت تغییر دهند.
این فعال کارگری تأکید میکند: مسئولیتِ بحرانِ سازمان تأمین اجتماعی روی دوش دولت است. این دولت است که مدیرعامل این سازمان را انتخاب میکند پس دولت است که باید بحران سازمان را حل کند اما همانطور که گفتم مجموعهی دولت قصد دارد رفع این بحران را با اقداماتی ضد کارگری انجام دهد. بار اضافی مالی را کم میکنند و موضوع این بار اضافی فعلاً کارگران هستند. پس اینکه کارگر مشاغل سخت و زیانآور نمیتواند به حقوق خود برسد و یا بسیار سخت به آن میرسد، به این دلیل است که سازمان تأمین اجتماعی میخواهد باری را که با بازنشستگی پیش از موعد بر گردن او گذاشته میشود، بردارد.
گیلانینژاد میگوید: با تفکرِ اقتصادی دست راستی میخواهند برای یک سازمان بیمهگرِ اجتماعی تصمیمگیری کنند. این تفکرِ ضد اجتماعی و ضد مردمی نمیتواند بحران را حل کند. آنها میخواهند بار دولت را کم کنند و به سلامتی و جانِ کارگران نگاه نمیکنند. ما همیشه مخالفِ این نگاهِ کالایی به انسان بودیم و از این منظر با این اقدامات مخالفت میکنیم.