خبرگزاری کار ایران

گزارش ایلنا از کنسرت حسین زمان پس از هفده سال؛

سفیدی موهایم حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد/می‌گفتند اگر کنسرت برگزار کنی مردم نمی‌آیند و آبرویت می‌رود!/اگر مردم مرا نخواهند می‌روم+قطعه «به تو می‌رسم دوباره»

asdasd
کد خبر : ۷۹۰۵۶۱

حسین زمان شب گذشته (پنج‌شنبه سوم مرداد) پس از هفده سال در مرکز همایش‌های برج میلاد با استقبال بسیار مخاطبان، روی صحنه رفت و خطاب به حاضران در سالن گفت: افراد بسیاری تلاش کردند مرا از اجرای کنسرت پشیمان کنند. می‌گفتند تو به نسل قبل تعلق داری و راه دشواری را در پیش گرفته‌ای و در بازار امروز و فضای فعلی جایی نخواهی داشت. من نیز در پاسخ به آنها گفتم فکر بازار نیستم، بلکه فقط به فعالیت‌های هنری‌ام فکر می‌کنم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، حسین زمان خواننده موسیقی پاپ که حدود ۱۷ سال ممنوع‌الفعالیت بود، بالاخره پنجشنبه شب (سوم مرداد) با حضور سی نفر از اعضای ارکسترش به رهبری صابر جعفری،‌ طی سانس‌های ۱۸:۳۰ و ۲۱:۳۰ در مرکز همایش‌های برج میلاد روی صحنه رفت و به اجرای آثارش پرداخت.

در سانس اول این کنسرت که در ساعت ۱۸:۳۰ برگزار شد، علاوه بر حضور تعداد فراوان مخاطبان و علاقمندان، هنرمندانی چون محمدعلی بهمنی (شاعر و ترانه‌سرا)، قاسم افشار، محمدرضا عیوضی، مجید خراطها، علی تفرشی، حمید غلامعلی (خوانندگان موسیقی پاپ)، محمدرضا چراغعلی (آهنگساز)، حمیدرضا هاتفی (معاون اجرایی خانه موسیقی) حضور داشتند و به دیدن اجرای حسین زمان و اعضای ارکسترش نشستند.

«بغض» نخستین آهنگی بود که توسط حسین زمان و اعضای ارکسترش اجرا شد و مورد تشویق و تمجدید مخاطبان قرار گرفت. حسین زمان پس از اجرای این قطعه از حضور تماشاگران اظهار خوشحالی کرد و خطاب به آنها گفت: شما خوب و عزیز و قدرشناس هستید و من از شما، به‌خصوص از آنهایی که از مشهد، رشت، کرمان و دیگر شهرستان‌ها به اینجا آمده‌اند، شرمنده‌ام و خجالت می‌کشم.

حسین زمان در ادامه خطاب به حاضران گفت: روی صحنه نرفتن و ندیدن روی شما اتفاق بسیار سختی بود.

این خواننده در ادامه سخنانش افزود: آخرین باری که روی این صحنه رفتم موهایم تا این حد سفید نبود و این سفیدی مو حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد اما من نمی‌توانم همه آن حرف‌ها را اینجا بیان کنم؛‌ هرچند شما به خوبی می‌دانید چه می‌خواهم بگویم.

«من هنوز فکر تو بودم وقتی آیینه‌ها شکستن» دومین قطعه‌ای بود که توسط حسین زمان و اعضای گروه‌ش اجرا شد.

حسین زمان، پس از اجرای این اثر گفت: متاسفانه موسیقی ما خواننده‌محور شده و این اتفاق ناحق و ناعادلانه است و این درحالی است که اگر نوازنده‌ها، ترانه‌سراها، تنظیم‌کننده‌ها و صدابرداران و دیگر دوستان نباشند آثار ما خریداری نخواهد داشت و من نیز سعی می‌کنم که در میان قطعات همکارانم را به شما معرفی کنم.

زمان در ادامه کنسرت به معرفی قطعه «مسافر» پرداخت و درباره آن گفت: قطعه «مسافر» اثری از زنده یاد بابک بیات است. ایشان زمانی که این اثر را برایم می‌ساخت نیمه شب بود و شخص دیگری حضور نداشت تا حس خودنمایی ایجاد کند. در آن شب بابک بیات هربار که نت‌هایش را روی کاغذ می‌آورد و بخشی از آهنگ را می‌ساخت آن را یک بار برای من می‌خواند و همزمان صورتش از اشک خیس می‌شد.

زمان در ادامه گفت: چنین هنرمندانی که تمام وجودشان را به کار اختصاص می‌دهند ماندگار می‌شوند.

حسین زمان سپس قطعه «مسافر» را اجرا کرد و پس از آن به حاضران گفت: محمدرضا چراغعلی یکی از افرادی است که از بدو فعالیتم در کنارم بود و باعث افتخار من است که بسیاری از آثار مرا او ساخته است.

این خواننده  افزود: قصد دارم  امشب به عنوان هدیه اثری را با پیانو‌نوازی محمدرضا چراغعلی و ترومپت‌نوازی حسن براهنی به شما تقدیم کنم.

حسین زمان در ادامه کنسرتش به اجرای قطعه «آخرین مرد عروج» پرداخت و پس از تشویق حاضران گفت: چند ماه پیش بود که تصمیم به اجرای کنسرت گرفتم و پس از پشت سر گذاشتن هفت‌خوان که در واقع هفتاد‌خوان بود، افراد بسیاری تلاش کردند مرا از این کار پشیمان کنند. می‌گفتند تو به نسل قبل تعلق داری و راه دشواری را در پیش گرفته‌ای و در بازار امروز و فضای فعلی جایی نخواهی داشت. من نیز در پاسخ به آنها گفتم فکر بازار نیستم، بلکه فقط به فعالیت‌های هنری‌ام فکر می‌کنم.

زمان افزود: بسیاری دیگر گفتند اگر کنسرت برگزار کنی سالن خالی می‌ماند، زیرا مردم نمی‌آیند و آبرویت می‌رود. من در پاسخ به آنها گفتم به هرحال من بازگشته‌ام و امیدوارم با این اتفاق دیگران هم بیایند.

حسین زمان درباره دلایل فعالیتش در دهه هفتاد نیز اینگونه توضیح داد: ما در دهه هفتاد نیز خطر کردیم؛ زیرا آمده بودیم تا موسیقی پاپ را احیا کنیم. حالا نیز من به خاطر خودم نیامده‌ام و اگر مردم مرا نپسندند و نخواهند، به احترام آنها دست از فعالیت می‌کشم و ادامه نخواهم داد.

پس از صحبت‌های حسین زمان، حاضران به تشویق بی‌وقفه و طولانی او پرداختند.

پس از تشویق حاضران، حسین زمان «دوراهی» یکی از قطعات جدیدش را اجرا کرد، اما پیش از آن رادین فخار و داوود رحمت‌اللهی را به‌عنوان آهنگساز و ترانه‌سرای این اثر معرفی کرد و در ادامه گفت: داوود رحمت‌اللهی علاوه بر قطعه «دوراهی»،‌ قطعه «زندان» را نیز سروده است.

«هبوط»، «بوی تنهایی»، «به تو می‌رسم دوباره»، «تو تنها ماندی»، «روشن‌تر از ستاره»، «مشق عشق»، «تو خود منی»، «یکی لیلی یکی مجنون»، «برادرجان»، «گریه‌های بعد تو»، «ایران، ایران» و «زندونی» دیگر آثاری بودند که حسین زمان با همکاری اعضای ارکسترش به اجرای آنها پرداخت و پس از آن با تشویق بسیار حاضران مواجه شد.

گفتنی است اعضای ارکستر حسین زمان در کنسرت «به تو می‌رسم دوباره» بیش از سی نفر بوده‌اند که اسامی آنها به قرار زیر است:

صابر جعفری (رهبر ارکستر، طراح و کارگردان)، بابک ریاحی‌پور (نوازنده گیتار بیس)، حسین شریفی (نوازنده ترمبون)، حسن فراهانی (نوازنده ترومپت)، محمود عربانی (مایستر گروه زهی و نوازنده ویلن)، النا یزدان‌بخش و عطیه پدیدار و مینا جعفری (همخوان)، عباس معالجی (نوازنده کلارینت)، علی رضوانی (نوازنده تار و گیتار)، محمدرضا سلیمیان (نوازنده پرکاشن)، داریوش مشکین (نوازنده گیتار الکتریک)، آریا شاه رستم بیک (نوازنده پیانو)، بردیا کریمخان زند (نوازنده درامز)، سحر شاطری (نوازنده کاخون)، مهدی نایینی (کیبورد)، راژان بیات (نوازنده فلوت)، همایون هاشم‌زاده و داریوش حجازی (نوازنده ویولا)، غزاله شیرازی و ابراهیم قائدی و زهرا ساجدی (نوازنده ویلنسل)،  بهراد سوخکیان، پریا کاظمی، رمیصا نفیسی، ستار ترابی، سرمد انکشافی، محمودرضا میرصیافی، نازنین طهرانی، هدیه حجازی و یگانه حسینی‌نیا (نوازنده ویلن).

قطعه «به تو می‌رسم دوباره» ترانه‌سرا: بابک صحرایی، ملودی: حامد حنیفی، تنظیم: میلاد اکبری با صدای حسین زمان؛ بشنوید و دانلود کنید؛

متن ترانه؛

فکرِ چشمای تو بودم وقتی که این خونه می‌سوخت
وقتی شب ستاره‌هاشو به یه ابرِ تیره می‌فروخت
فکرِ چشمای تو بودم وقتی دریا زجه می‌زد
وقتی جنگلا می‌مردن اما بارون نمی‌اومد
نگرانِ خنده‌هاتم که پَسه پنجره خشکید
این که هیشکی بغضِ مارو به غریبی‌مون نبخشید
من و تو پَر نکشیدیم اما پرواز و می‌فهمیم
چه قفس‌ها که شکستیم توی این گردشِ تقدیر
به تو می‌رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه‌ی زخمی با همین دستای خالی
به تو می‌رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه‌ی زخمی با همین دستای خالی
فکرِ چشمای تو بودم وقتی که گریه نکردی
وقتی می‌دیدم که داری سمتِ طوفان برمی‌گردی
فکرِ چشمای تو بودم که هنوز آروم و زیبان
که هنوز مثلِ گذشته غرقِ رویاهای فردان
دستِ من حتی به مرزِ سایه‌ی تو نرسیده
چه کسی این همه دیوار میونِ منو تو چیده
دستِ من حتی به مرز سایه‌ی تو نرسیده
چه کسی این همه دیوار میونِ منو تو چیده
به تو می‌رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه‌ی زخمی با همین دستای خالی
به تو می‌رسم دوباره توی این شکسته بالی
با همین شونه‌ی زخمی با همین دستای خالی

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز