شاهین رشیدی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
در ساخت «نُه» از بازیهای کامپیوتری الهام گرفتم/ فیلم ترسناک در ایران با موانع بسیاری روبرو است
شاهین رشیدی با اشاره به اینکه بازیهای کامپیوتری الهامبخش او در ساخت فیلم سینمایی «نُه» بودند، گفت: من در دوران کودکی به گیمهای کامپیوتری علاقه زیادی داشتم و بعضی بازیها مثل «رزیدنت ایول» از بازیهای مورد علاقه من بود که من را به سمت فیلمهای وحشت سوق داد و علاقه داشتم حتی به غلط این ژانر را تجربه کنم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «نُه» به کارگردانی شاهین رشیدی به تازگی به صورت آنلاین در پلتفرم فیلمنت اکران شده است. این فیلم اولین تجربه کارگردانش به حساب میآید که در ژانر معمایی و ترسناک ساخته شده است.
ساخت فیلم ترسناک در سینمای ایران به خودی خود اقدامی خلاف جریان رایج است و میتواند یک نوآوری به حساب آید. تعداد فیلمهای ترسناکی که سالانه در ایران ساخته میشوند به اندازه انگشتان یک دست هم نیستند و به همین دلیل فیلمسازی در این ژانر با ریسک بالایی همراه است.
به بهانه اکران «نه» با شاهین رشیدی گفتوگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
ایده اولیه «نُه» چگونه شکل گرفت؟
ما به عنوان دانشجوهای کارگردانی دانشکده هنر تصمیم گرفتیم اثری بسازیم و در آن دغدغه سینمای ژانر را به شکلی تجربی دنبال کنیم. هدف اصلی ما این بود که فیلمی مستقل و دانشجویی تولید کنیم و برای ما مسئله اکران هم چندان اهمیت نداشت.
با کنار هم قرار دادن خورده روایتها، اتفاقات و دیدن مکانهای مختلف یک پازل تشکیل شد که تصمیم گرفتم در بستر هارور و ساب ژانر اسلشر کار کنیم که نگارش فیلمنامهاش را شروع کردم و آرام آرام قصه را شکل دادم و حتی از اتفاقات واقعی که برای خودمان رخ داده بود الهام گرفتم و ۴۰۰ فیلم ترسناک دیدم و این نکته برای جالب بود که چرا این سینما در دنیا مخاطبان و طرفداران بسیاری دارد اما در ایران علاقه چندانی به این سینما وجود ندارد و فیلمسازانی که در این حوزه کار کردهاند هم موفق نبوده و معمولاً شکست خوردهاند.
در نهایت تصمیم گرفتم به شکلی مستقل و با در نظر گرفتن مسائل قبلی درباره دلیل شکست فیلمهای ترسناک در ایران فیلم سینمایی «نه» را بسازم.
با توجه به اینکه ۴۰۰ فیلم ترسناک را بررسی کردید، میتوان گفت که «نُه» متأثر از چه سینمایی است؟
من سینمای ترسناک کشورهایی چون کره، ژاپن و هند را خیلی بیشتر بررسی کردم تا متوجه شوم که چه آثاری مورد توجه قرار گرفته، این آثار چطور ساخته شدهاند و آثار شکستخورده چه ویژگیهایی داشتند. من این سینما را به این شکل بررسی کردم و اگر وقت داشتم قطعاً فیلمهای بیشتری هم میدیدم.
چرا با دغدغه ژانر، ساخت فیلم ترسناک را انتخاب کردید؟
هر دو دغدغه را داشتم، به این معنا که هم میخواستم یک فیلم ژانر بسازم و هم اینکه فضای ترسناک را تجربه کنم. این فضا برای سینمای ایران یک فضای جدید است و من فیلمنامه و طرحهای مختلفی داشتم که آنها را کنار گذاشتم و به سمت ساخت فیلم وحشت و تریلر رفتم.
در کشور ما معمولاً این آثار موفق نیستند و فقط دو ژانر کمدی و درام اجتماعی هستند که شانس موفقیت دارند. معمولاً دوستانم به من پیشنهاد میدادند که از همین فیلمهای رایج بسازم اما تجربه کردن برایم مهم بود و به سمت ساخت «نُه» رفتم.
یکی از منابع الهام من به تجربه زیستهام مربوط است که من در دوران کودکی به گیمهای کامپیوتری علاقه زیادی داشتم و بعضی بازیها مثل «رزیدنت ایول» از بازیهای مورد علاقه من بود که من را به سمت فیلمهای وحشت سوق داد و علاقه داشتم حتی به غلط این ژانر را تجربه کنم.
تأثیراتی که از بازیهای کامپیوتری گرفتید، مربوط به چه مواردی میشود؟
کاراکتر شاهین دقیقاً از بازی «رزیدنت ایول» آمده، شکل لباس پوشیدن، موهایش،گریم و طرز حرف زدنش از این بازی الهام گرفته شده است. علاوه بر این بخشی در این فیلم وجود دارد که یک مستند جعلی است و من این بخش را از بازی «وولفنشتاین» و «سایلنت هیل» گرفتم که در بخشی از این دو بازی قصه وارد یک فضایی میشود که گویی یک مستند جعلی است.
چرا در فضای مستند جعلی از قصه نازیها و هیتلر استفاده کردید؟
حالا که کمی تجربه کسب کردم و در دانشگاه درس میدهم و در گروههای مختلف سینما، تئاتر و موسیقی کار کردهام همواره سعی داشتم که ارتباطم با نسل جدید حفظ شود و از آنها دور نشوم. جالب است بگویم که نسل جدید راحتتر پذیرای اتفاقات سوررئال و عجیب در فیلمهاست و از طرفی نسبت به فضای VFX و CGI گاردی دارد که اگر به این سمت میروید باید کیفیت کارتان بالا باشد. به همین دلیل رفتن به سمت این فضا قدم زدن بر لبه تیغ است. کار سختی است و متأسفانه ما تکنسین خاصی هم در این زمینه نداریم و سطح کیفی کارهایمان هم پایینتر از حد مطلوب است.
من فیلمهای «پارانورمال اکتیویتی» یا «پروژه جادوگر بلیر» را دیده بودم و ساختار مستند جعلی این آثار نظرم را جلب کرد و تصمیم داشتم بدون جلوههای کامپیوتری به سمت ساخت چنین اثری بروم. پیش از این دو فیلم هم همانطور که گفتم تجربه بازیهایی مثل «وولفنشتاین» ذهن من را درگیر خود کرده بود و همیشه موضوع هیتلر و نازیها در ذهنم چرخ میزد. درباره هیتلر و اقداماتش قصههای تخیلی بسیاری هم وجود دارد، مثلاً اینکه هیتلر از دوستش اشمیت میخواهد که خیلی فوری بمب اتم بسازد و آنها به دلیل نبود نیترات قادر به انجام این کار نیستند و تصمیم میگیرند که نیترات را از ذرات آسمان بگیرند. یا قصهای که هیتلر به دنبال آن بوده و میخواسته سربازانش را نامیرا کند و همه اینها در ذهن من بوده و روی آنها کار کردم تا سال ۹۶ این فیلم را ساختم. همین الان هم نمونههایی از آثار نمایشی هست که قصهشان به تلاش نازیها برای ساخت ارتشی جاودان و نامیرا مربوط است.
این ترس را نداشتید که پرداختن به قصه نازیها در فیلمی ایرانی که قصهاش در ایران روایت میشود، باورپذیری اثر را کم کند؟
این ترس را داشتم اما با توجه به اتفاقاتی که جنگ جهانی دوم در کشور ما رخ داد حضور نازیها در ایران چندان بعید نیست.
یک روز با یکی از دوستانم به سمت فشم میرفتم، آنجا یک پیست اسکی وجود دارد و هوا واقعاً سرد بود که ما به کافهای در آنجا رفتیم. طراحی کافهای که آنجا بود به جنگ جهانی دوم مربوط بود و تصاویری از جنگ و دکورهایی مربوط به نازیها در این کافه وجود داشت که گفته میشد آنجا از زمان جنگ جهانی دوم تا امروز دستنخورده باقی مانده و دلیل این طراحی هم این است که آلمانیها در آن زمان آنجا زندگی میکردند و حتی تعدادی از آنها با ایرانیها ازدواج کردند و خانواده تشکیل دادند. آنجا مطمئن شدم که پرداختن به نازیها در فیلم «نه» نمیتواند چندان موضوعی غیرواقعی و دور از ذهن باشد.
استفاده از راوی به فضای مستندگونه اثر آسیب نزده است؟
قرار نبود که فیلم راوی داشته باشد. انتخاب راوی برای ترمیم سانسورهایی بود که برای پروانه نمایش مجبور به انجامشان شدیم. پس از اینکه بخش زیادی از فیلم حذف شد مجبور شدم برای جبران حفرههایی که در قصه به وجود آمده و همچنین شخصیتپردازی بهتر از چند راوی استفاده کنم که هر کاراکتر خود را در قالب آن معرفی کند.
چرا فیلم را چند سال پس از نمایش در سینماها به اکران آنلاین رساندید؟
فیلم «نه» دچار سانسور فراوانی شد. آن زمان که در سال ۱۳۹۶ این فیلم ساخته شد سختگیری برای صحنههای خشن بسیار زیاد بود و به همین دلیل حدود یک ساعت از فیلم سانسور شد و یکی از دلایل دیر اکران شدن فیلم همین مسئله بود. مسئله دیگر اتفاقات سال ۱۴۰۱ بود که باعث شد برای اکران آنلاین «نه» کمی صبر کنیم.
فیلم در شرایط سختی ساخته شده، هیچ یک از عوامل فیلم «نه» حرفهای نبودند و تقریباً همه افراد اولین تجربه سینمایی خود را کسب میکردند و از طرفی ما بودجه زیادی نداشتیم، حتی در طراحی صحنه و لباس از پدرم کمک گرفتم، جعبهای که در فیلم از زیر خاک بیرون میآورند واقعاً یک جعبه قدیمی ۱۲۰ یا ۱۳۰ساله است. واقعاً میتوانم بگویم که «نه» مستقلترین فیلم ایرانی است، ما به همین دلیل پست پروداشن سختی هم داشتیم و با وجود همه این سختیها، سختگیریهای بسیاری را متحمل شدیم به طوریکه ۴۷ مورد سانسور دیگر هم برای فیلم در نظر گرفته شد تا بتوانیم «نه» را به اکران آنلاین برسانیم.
به عنوان یک کارگردان جوان که فیلمسازی در ژانر وحشت را تجربه کرده، چه چالشهایی را تجربه کردید و چه توصیهای به دیگر فیلمسازان علاقهمند به این ژانر دارید؟
خشونت عنصر مهمی در سینمای ترسناک است و در سینمای ما هر فیلمسازی به سمت سینمای ترسناک میرود باید بداند که در این مورد با چالش سانسور مواجه است. نکته دیگر پیدا کردن سرمایهگذار است، شما اگر بخواهید خارج از جریان رایج سینما کار کنید مجاب کردن سرمایهگذار در این سینما کار سادهای نیست، حتی مخاطب هم نسبت به فیلمهای ترسناک ایرانی گارد دارد و سخت است به مخاطبان بفهمانید که این یک کمدی ناخواسته نیست و میتواند با دیدن آن فضای یک فیلم ترسناک واقعی را تجربه کند.
خیلی از دوستانم و افرادی که میشناسم پس از دیدن «نه» به من گفتند که عهنگام تماشای این فیلم واقعاً ترسیدند. ما در کشورمان پتانسیل بسیار خوبی در سینمای ترسناک داریم اما متأسفانه کشور ترکیه که قرابتهای فرهنگی زیادی با ما دارد از این پتانسیل بسیار خوب استفاده میکند ولی ما با چالشهای بسیاری مواجهیم چرا که برخی فیلمهای ترسناک وارد فضای اعتقادی میشند و در این زمینه هم سختگیریها و محدودیتهای بسیاری برای ما وجود دارد که نمیتوانیم به آنها ورود کنیم و فکر میکنم همه این عوامل در کنار ضعف فیلمنامهنویسی در سینمای ایران، باعث شده که سینمای ترسناکمان ناموفق و کمرمق باشد.
آیا استقبالی که از «نه» در اکران آنلاین صورت گرفته، رضایتبخش بوده؟
اطلاعات کاملی از میزان استقبالی که صورت گرفته ندارم اما میدانم که در این مدت با توجه به اینکه «نه» بازیگر سلبریتی ندارد و قصه پیچیدهای روایت میکند مورد استقبال خوبی قرار گرفته است.