در گفتگو با یک نویسنده مطرح شد؛
چرا کتابهای ناداستان با اقبال مواجه میشوند؟
ناداستان را بسیاری نادرست میدانند، به عقیده بسیاری از کارشناسان ادبیات Nonfiction به معنای ناداستان نیست اما ترجمه دیگری برای این واژه وجود ندارد. این حوزه با عنوان نادوستداشتنیاش امروزه چه در میان مخاطبان و چه نویسندگان طرفداران ویژهای پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ناداستان را بسیاری نادرست میدانند، به عقیده بسیاری از کارشناسان ادبیات Nonfiction به معنای ناداستان نیست اما ترجمه دیگری برای این واژه وجود ندارد. این حوزه با عنوان نادوستداشتنیاش امروزه چه در میان مخاطبان و چه نویسندگان طرفداران ویژهای پیدا کرده است.
با اینکه بازار نشر رونقی ندارد اما کتابهای ناداستان با اقبال عدهای از مخاطبان مواجه شده است. این حوزه از ادبیات داستانی و یا ناداستانی، از منظر تاریخ شفاهی اهمیت ویژهای دارد. با اینهمه ناداستان حوزهای است بسیار سلیقهای.
آرش آذرپناه، نویسنده، درباره تازهترین کتاب خود با عنوان «روزی که کتاب باز شدم» به خبرنگار ایلنا گفت: این اثر مجموعهای است که از ناداستان و خاطرهنگاری تا مصاحبه و جستار را دربرمیگیرد و تصویری چندلایه از جهان روایت و تجربه کتابخوانی در ایران ارائه میدهد.
او افزود: هدف اصلی کتاب ارائه تجربهای گسترده از مواجهه با ادبیات، ثبت خاطرات شخصی و تاریخی، و نشان دادن مسیر تحول داستاننویسی و ناداستان در ایران بوده است. این کتاب نه تنها روایت زندگی و تجربه شخصی من است، بلکه تلاش میکند تصویر کلی از فرهنگ کتابخوانی و زیست ادبی ایران را نیز منتقل کند.
مموآر در اهواز
آذرپناه گفت: بخش نخست کتاب شامل مجموعهای از ناداستانها و خاطرهنگاریهاست که بیشتر بر شهر اهواز متمرکز شده است، شهری که دوران نوجوانی من را شکل داد و علاقه به ادبیات در آنجا رشد کرد. بخش زیادی از این نوشتهها پیشتر در مجله داستان منتشر شده بود اما بسیاری از آنها برای اولین بار در این کتاب گردآوری و تکمیل شدهاند. این نوشتهها نه تنها ثبت خاطرات شخصی بلکه ثبت تجربه زیستهای هستند که بازتابدهنده فرهنگ کتابخوانی در جنوب ایران و مواجهههای روزمره من با محیط پیرامون است.
او گفت: خاطرههای بخش نخست کتاب شامل تجربههای سادهای مانند خریدن کتابهای دستدوم، مواجهه با کتابفروشیهای محلی، و کشف نسخههای قدیمی و نایاب است که در نگاه اول معمولی به نظر میرسند اما بخش مهمی از تجربه فرهنگی من را شکل دادهاند. خاطرهنگاری بهویژه برای ثبت تجربههای ملموس و روزمره اهمیت دارد، تجربههایی که برای بسیاری از مخاطبان عام قابل درک و همذاتپندارانه است و این ویژگی ناداستان را به نوعی پل میان مخاطب عام و ادبیات تبدیل میکند.
آذرپناه گفت: بخش دوم کتاب شامل مصاحبههای من با نویسندگان شناختهشده ایران است. برخی از این مصاحبهها پیشتر در روزنامهها و مجلات منتشر شده بودند اما برخی، از جمله مصاحبه با ابراهیم گلستان، برای اولین بار در این کتاب ارائه شدهاند. این مصاحبهها فراتر از گفتوگوی معمولی هستند و در هر یک نویسنده درباره شیوه کار، جهانبینی ادبی و تجربه زیسته خود سخن میگوید و تحلیلهایی ارزشمند درباره روند داستاننویسی ارائه میدهد.
او افزود: این بخش به مخاطب امکان میدهد با تنوع سبکها و نگاههای ادبی نویسندگان ایرانی آشنا شود و درک عمیقتری از تاریخ داستاننویسی پیدا کند.بخش سوم کتاب شامل جستارهایی درباره روند داستاننویسی در ایران است. این جستارها به بررسی مسیر تحول سبکها، تغییرات ادبی، تأثیر جریانهای اجتماعی و سیاسی، و نحوه شکلگیری موضوعات داستانی میپردازند. هدف از این بخش، ارائه تحلیلی جامع و در عین حال ملموس است که از دل تجربه شخصی و مواجهه مستقیم با ادبیات و نویسندگان استخراج شده است.
او افزود: این جستارها کمک میکنند تا مخاطب درک بهتری از روند تحول ادبیات و جایگاه ناداستان در ایران پیدا کند.استقبال از کتاب فراتر از انتظار بوده است.
وی گفت: با وجود وضعیت دشوار بازار کتاب، کتاب با استقبال نسبی مخاطبان روبرو شده و این نشان میدهد علاقه به ناداستان و خاطرهنگاری در میان مردم هنوز زنده است. دلیل اصلی این استقبال آن است که ناداستان تجربههایی ملموس و نزدیک به زندگی روزمره ارائه میدهد، تجربههایی که مخاطب عام میتواند با آن همزادپنداری کند. این تجربههای دمدست و ساده، در عین حال شگفتیهای کوچک خود را دارند که جذابیت ویژهای برای خوانندگان عام ایجاد میکند.
ادبیات جنوب
آذرپناه گفت: درباره ادبیات کارگری، این نوع ادبیات در گذشته جایگاه ویژهای در داستاننویسی ایران داشته است، بهویژه در دهه ۶۰ که یکی از اوجهای داستان کارگری در ایران بود. نویسندگان مکتب جنوب مانند صمد طاهری، اصغر عبداللهی و قاضی رهاوی نقش مهمی در احیای این جریان داشتند و داستان کارگری را از سطح گزارشهای ساده به سطحی متعالیتر رساندند.
او افزود: داستانهایی مانند «کره در جیب» از طاهری نمونهای از بهترین داستانهای کارگری آن دوره است و داستانهای عبداللهی پرترهای کامل از زندگی کارگران جنوب ایران ارائه میدهند. دلیل اینکه بخش عمدهای از ادبیات کارگری از جنوب ایران برخاسته، زیست منحصربهفرد کارگری در خوزستان است؛ زیستی که در هیچ نقطه دیگر ایران تکرار نمیشد.
آذرپناه گفت: شرکت نفت بزرگترین مجموعه صنعتی تاریخ ایران بوده و وجود محلههای کارگری، فروشگاهها، مدارس، کتابفروشیها و باشگاههایی که تنها کارگران و خانوادههایشان از آن استفاده میکردند، محیطی کامل و یکپارچه برای شکلگیری روایتهای کارگری فراهم میکرد. این زیست صنعتی شبیه محیطهای انقلاب صنعتی انگلستان بود و طبیعی است که چنین محیطی بستر شکلگیری داستانهای کوتاه و رمانهای ارزشمند باشد.
آذرپناه گفت: این تجربه زیست کارگری را میتوان در آثار نویسندگانی که خود در جنوب زیستهاند نیز مشاهده کرد، ازجمله در رمان «جننامه» هوشنگ گلشیری که بخش مهمی از آن به زندگی کارگران شرکت نفت در آبادان اختصاص دارد.
او افزود: داستانهای کوتاه دهه ۶۰ که توسط نویسندگان جنوب نوشته شدند، بخش مهمی از جریان ادبی آن دوره را شکل داده و پرترهای از زندگی طبقه کارگر ارائه کردند. چهرههایی مانند محمدرضا صفری نیز در بوشهر ادامهدهنده این مسیر بودهاند و بسیاری از نویسندگان مکتب جنوب نقش مؤثری در توسعه ادبیات کارگری ایفا کردند.
او افزود: اگرچه امروز ادبیات کارگری به قدرت گذشته نیست، اما مسائل طبقه کارگر هنوز در داستانها حضور دارند. کمرنگ شدن این نوع ادبیات دلایل متعددی دارد، از جمله محدودیتهایی که بر انتشار آثار دارای مضامین سیاسی یا اجتماعی اعمال میشود، تغییرات ساختاری در محیطهای صنعتی و اجتماعی ایران و فشارهای اقتصادی و فرهنگی که نویسندگان را محدود میکند.
آذرپناه گفت: بخشی از ادبیات کارگری گذشته بر پایه تجربه مستقیم نویسنده در محیطهای صنعتی شکل گرفته و امروز با تغییر این محیطها، امکان شکلگیری آثار مشابه کمتر شده است. این ادبیات هنوز ظرفیتهای فراوانی برای روایت دارد و نویسندگان جوان میتوانند با بازگشت به این حوزه، جایگاه آن را احیا کنند. ثبت تجربه کارگری نه تنها از نظر ادبی بلکه به لحاظ تاریخ اجتماعی اهمیت دارد و بخشی از تاریخ شفاهی ایران را تشکیل میدهد.
او افزود: خاطرهنگاری درباره زیست کارگری، محیطهای زندگی و روابط اجتماعی آن، بخش مهمی از حافظه تاریخی کشور را حفظ میکند؛ حافظهای که در غیر این صورت ممکن است فراموش شود.ناداستان ابزاری برای ثبت تجربههای واقعی، روزمره و ملموس است. ناداستان به نویسنده امکان میدهد روایتهایی ارائه دهد که در داستانهای کلاسیک امکانپذیر نیست؛ روایتهایی که از دل تجربه زیسته و زندگی واقعی بیرون میآیند و به مخاطب فرصتی برای نزدیک شدن به تجربههای دیگران میدهند. این تجربهها، هرچند ساده به نظر میرسند، ارزش تاریخی و فرهنگی بالایی دارند و به شکلگیری فرهنگ کتابخوانی و ادبیات مدرن کمک میکنند.
او گفت: خاطرهنگاری در کتاب نه تنها ثبت تجربه شخصی بلکه ثبت تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران است.
او افزود: خاطرات اهواز و مواجهههای من با کتاب، فروشگاهها و محلههای کارگری، نمونهای از تجربه زیست روزمره مردم در دهههای گذشته است و این تجربهها میتوانند برای نسلهای جدید منبع الهام و شناخت فرهنگی باشند. مخاطب با خواندن این خاطرات نه تنها با تجربه شخصی نویسنده آشنا میشود، بلکه با تاریخ فرهنگی، اجتماعی و ادبی ایران نیز مواجه میشود.