با حضور خبرنگاران در تمرین ارکستر ملی ایران مطرح شد؛
خوانندگان قبلیِ ارکستر ملی برای همکاری دوباره مبالغ چندصد میلیونی میخواهند!/دفتر موسیقی برای مجوز خوانندگان پاپ شرط بگذارد
پاپ ضعیف موسیقی ارکسترال را به حاشیه برده/ پیشنهاد تشکیل انجمن دوستداران موسیقی فیلارمونیک
ارکستر ملی ایران به رهبری همایون رحیمیان و خوانندگی عبدالحسین مختاباد، صبح روز یکشنبه چهارم آبانماه در تالار رودکی تمرین کرد. برخی از خبرنگاران در این جلسه تمرینی حضور یافتند و با عوامل اصلی نشستی صمیمانه داشتند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ارکستر ملی ایران طبق روال همیشه خود، در حال تمرین کنسرتهای بعدی است. روز یکشنبه چهارم آبان ماه برخی از خبرنگاران در تمرین ارکستر ملی ایران به رهبری همایون رحیمیان، در تالار رودکی حضور یافتند.
در این دور از اجراهای ارکستر ملی، عبدالحسین مختاباد خواننده موسیقی ایرانی اعضا را همراهی خواهد کرد. این آوازخوان در تمرین روز یکشنبه ارکستر ملی ایران حضور داشت و قطعاتی را با نوازندگان و رهبری همایون رحیمیان تمرین کرد.
همایون رحیمیان و عبدالحسین مختاباد در میانه تمرین و در زمان استراحت با خبرنگاران صحبت کردند.
رحیمیان در ابتدا، درباره اهمیت سازها در ارکستر گفت. او با تاکید بر اهمیت سازهای ارکستر و عدم حمایت از نوازندگان، بیان کرد: واقعیت این است که ساز فرسوده نمیشود. ساز هرچه فرسوده شود صدای بهتری خواهد داشت. پس باید گفت ساز هرچه کهنهتر شود، پختهتر خواهد شد. الان ویلون داریم که دویست، سیصدسال پیش ساخته شده و میلیاردها تومان قیمت دارد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره برنامههای آینده ارکستر توضیحاتی ارائه کرد.
بخشی از تمرین ارکستر ملی ایران با رهبری همایون رحیمیان و خوانندگی مختاباد
رحیمیان گفت: هدفم این است که از بزرگان موسیقی ایران یاد شود و به واسطه ارکستر ملی و اجراهایی که داریم برای آنها بزرگداشتی بگیرم, هرچند آنها فراموش نمیشوند و یادشان همواره زنده است.
اجرای آثار تجویدی و یاحقی در آینده نزدیک
قصدمان این است در یک برنامه به استاد تجویدی و در برنامهای دیگر به زندهیاد پرویز یاحقی بپردازیم. حتی پرداختن به استاد بابک بیات و آثارش نیز بخشی دیگر از برنامه ماست. اگر یادتان باشد در اجراهای قبلی ارکستر ملی ایران از استاد سریر و همایون خرم هم اجرا کردیم و اتفاقا تجارب خوبی بود.
همسر فریدون شهبازیان اجازه نداد آثارش را اجرا کنیم
رحیمیان در ادامه گفت: گاه پیش میآید که خانواده هنرمند از دنیا رفته، اجازه اجرای آثارش را به ما نمیدهد و این خیلی بد است. به عنوان مثال همسر زندهیاد فریدون شهبازیان چنین اجازهای به ما نداد و ما باید آثار هنرمندان را اجرا کنیم تا فراموش نشوند. چرا نباید این اتفاق بیفتد؟
وی در ادامه صحبتهایش گفت: این اتفاق و این مخالفتها بارها رخ داده است. به عنوان مثال همسر زندهیاد فرهاد مهراد نیز چنین رفتاری داشت.
ارکستر ملی ایران و تلاش برای دو اجرای ماهانه
او در ادامه به توضیحاتی بیشتر درباره فعالیتهای ارکستر ملی ایران پرداخت و گفت: به طور معمول ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک ایران هرکدام در ماه یک اجرا دارند و تلاش ما این است اگر امکانش باشد، آن را به دو اجرا برسانیم.
رحیمیان درباره میزان استقبال مخاطبان از اجراهای ارکسترال نیز بیان کرد: متاسفانه به دلیل وجود سیاستهای غلطی که وجود داشته، گوش مردم به موسیقی پاپ عادت کرده است. مدام در حال پخش موسیقی پاپ از رادیو و دیگر رسانهها هستیم. شخصا اصلا با موسیقی پاپ مخالف نیستم و در گذشته با خوانندگان مختلفی چون داریوش، ابی و گوگوش اجرا داشتهام و ساز تخصصی من ویلون است. در کل با موسیقی پاپ مخالفتی ندارم؛ اما نه این موسیقی پاپی که حال تولید میشود.
شهر در تسخیر بیلبوردهای پاپ
او با تاکید بر اینکه برخی از آثار پاپ خیلی مبتذل هستند، گفت: اشعار بد است. کارها بد است و فعالیتها و اجراها بی معناست؛ جالب اینکه در کل شهر شاهد بیلبوردهای خوانندگان پاپ هستیم. در حالی که وقتی ارکستر ملی ایران یا ارکستر سمفونیک اجرا دارد ، حتی یکی بیلبورد هم در خیابانها نمیبینیم!
ملودیهای پاپ امروزی در یاد و خاطره مردم ماندگار نیست
رحیمیان در بخش دیگری از نشست صمیمانه با خبرنگاران به واکاوی موسیقی پاپ امروز پرداخت. او گفت: اگر توجه کنید اغلب مخاطبان ملودی آثار پاپ قدیمی را از بر هستند و آنها را میخوانند. آیا موسیقی پاپ امروز هم چنین است؟ باید گفت خیر! آثار امروزی را، مخاطبان فقط در سالن میخوانند. آنهم به این شکل که خواننده زرنگی میکند و میکروفن را سمت آنها میگیرد تا بخوانند و خودش نمیخواند.
وی تاکید کرد: آثار امروزی را هیچکس به خاطر نخواهد سپرد، من این را مطمئن هستم. اشعار و ترانهها بسیار ضعیف و سخیف هستند. آهنگساز مولف نداریم. اگر توجه کنید خیلیها میآیند و آثار آهنگسازان قدیمی را میخوانند.
مختاباد نیز گفت: بله خوانندگان امروزی آثار قدیمی را ضعیف اجرا میکننداما مردم با شنیدن همان اجراهای ضعیف باز هم به وجد میآیند.
همایون رحیمیان نیز گفت: دلیل این اتفاق قوی بودن آثار و ملودیهای قدیمی است.
وی در میان صحبتهایش به ذکر خاطرهای از زندهیاد ناصر چشم آذر پرداخت و گفت: من با ناصر چشمآذر دوست بودم. او آهنگساز خوبی بود و مدتها در خانه نشسته بود. بلاخره او را مجبور کردم که بیاید و کار کند. به او گفتم بیا، ارکستری تشکیل میدهیم و اجرا میگذاریم. این اتفاق افتاد و ما آثار زندهیاد چشمآذر را اجرا کردیم. آن هم چه آثاری؟ قطعاتی که قبلا توسط هایده و گوگوش و دیگر خوانندگان اجرا شده بود. الان نیز این آثار اجرا میشوند. بعد از فوت ناصر گروهی دیگری آمدند و همان آثار را اجرا کردند. این اتفاق خیلی خوب است. کار خوب یعنی همین.
سرودههای امروزی نامشان شعر نیست
رهبر ارکستر ملی ایران در ادامه نسبت به کیفیت اشعار پاپ انتقاد کرد. او گفت: آیا آنچه امروز سروده میشود نامش شعر است؟ آنچه امروز سروده میشود باعث تاسف است. بدتر اینکه مجوزها توسط دفتر موسیقی صادر میشوند.
همایون رحیمیان در پاسخ به سوال ایلنا، مبنی بر همکاری ارکستر ملی با خوانندگان مختلف، گفت: خوانندگانی داریم که به واسطه حضور در ارکستر ملی ایران خواننده شدند. الان اگر به آنها بگوییم بیا با ارکستر ملی اجرا کن، طلب مبالغ سنگین میکنند. مثلا میگویند چهارصد، پانصد میلیون باید بدهید تا همکاری انجام شود. اتفاقا در همین رابطه با مدیریت دفتر موسیقی صحبت کردم. گفتم زمانی که چنین فردی میآید و طلب مجوز میکند او را لااقل به یک اجرای ماهانه با ارکستر ملی ملزم کنید.
تمرین قطعه محبوب مختاباد با عنوان «تا کی به تمنای وصال تو یگانه» توسط ارکستر ملی ایران
ارکسترها باید مورد حمایتهای دولتی باشند
عبدالحسین مختاباد نیز در تکمیل صحبتهای رحیمیان بیان کرد: در همه جای دنیا ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی مانند آموزش و پرورش یا آموزش عالی و سایر وزارتخانهها مورد حمایت دولت است. ارکسترها پولی ندارند و دولت باید برای آنها خرج کند.
جای خالی «انجمن ارکستر فیلارمونیک» در ایران
او افزود: در همه جای دنیا انجمن ارکستر فیلارمونیک یا دوستداران فیلارمونیک دایر است. این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد رودکی هستند که باید چنین بخشی را ایجاد کنند.
مختاباد ادامه داد: باید اینگونه باشد که مثلا در سال صدها نفر در این انجمن ثبتنام کنند. در وین یا دیگر شهرهای اروپا بلیتها به همین شکل و به صورت پیشپیش و سالانه خریداری میشوند. به این واسطه مثلا میآیند و هزار پوند یا هزار یورو میدهند و بلیتهای چندین برنامه را خریداری میکنند؛ اینگونه است که ارکسترها میتوانند روی پای خود بایستند و فعالیت کنند. یا مثلا شهرداری میآید و برای ارکستر فیلارمونیک در سطح شهر تبلیغ میکند.
مختاباد گفت : متاسفانه کسی برای موسیقی هنری کاری نمیکند. زمانی که ارکستر ملی یا سمفونیک ما اجرا دارد، باید توسط مجاری اصلی حمایت شود. باید رادیو و تلویزیون یا شهرداری با افتخار ارکسترهای مذکور را مورد حمایت قرار دهند.
در اروپا اجازه تبلیغهای شهری به نهادها، منوط به حمایت از ارکستر است
وی اذعان داشت: اصلا باید اینطور باشد که شهرداری یا هر حامی دیگر چیزی هم به ارکستر بدهد نه اینکه چیزی طلب کند! در دیگر کشورها هم چنین است. به طور مثال شهرداری باید بیاید و ده شب بلیت را بخرد تا اجازه تبلیغ داشته باشد؛ این یعنی ارتباط دوگانه.
مختاباد در ادامه صحبتهایش بر لزوم حمایت از نوازندگان ارکسترها تاکید کرد و گفت: در حال حاضر یک ساز عادی، چهل، پنجاه میلیون تومان است! قاعدتا نوازنده ارکستر نمیتواند از چنین سازی استفاده کند. ساز چنین فردی باید کیفیت بالایی داشته باشد. و باید بگویم ساز نوازنده ارکستر بالای صد- صد و پنجاه و دویست میلیون تومان است. در چنین شرایطی باید امکاناتی در اختیار ارکستر و اعضای آن قرار بگیرد.
دولت باید برای موسیقی هنری، ولخرجی کند!
این آوازخوان ایرانی تاکید کرد: بارها گفتهام، دولت نباید برای موسیقی هنری خرج کند؛ بلکه باید ولخرجی کند، که اینطور نیست. مطمئنا باید اتفاقات دیگری هم رخ دهد.
او بیان کرد: یکی از این کارها، تشکیل انجمن دوستداران موسیقی ملی است. باید عضوگیریها انجام شود و موسسات و شرکتها و نهادهای خصوصی و وزاتخانهها هرکدام باید سهمی داشته باشند. این مراکز در صورت عضویت باید بیایند و دهها بلیت را پیشخرید کنند. آنها باید صورت توامان حمایتهای مالی و فرهنگی را از ارکسترها داشته باشند. متاسفانه چنین برنامهریزیهایی وجود ندارد.
بنیاد رودکی بانکها و موسسات را پای کار بیاورد
او ادامه داد: مثلا بنیاد رودکی میتواند برود و با بیست، سی شرکت یا حتی چند بانک، مذاکره کند . این شرکتها و بانکها میتوانند بیایند و مبلغی را هزینه کنند. واقعا نمیدانم چرا چنین پروژههایی اجرا نمیشود؟ اگر این اتفاق بیفتد موسسات و بانکها و نهادها و وزاتخانهها با افتخار میآیند و همکاری میکنند.
مختاباد با تاکید دوباره اینکه باید حمایتهای مالی وجود داشته باشد، گفت: ارکسترها هزینههای بسیار دارند. به طور مثال اگر ارکستر سمفونیک لندن بخواهد به وین برود و اجرا کند. بسیار هزینهبر است. با صد دلار و چند صد یورو حتی پول بلیت هواپیمایِ ارکستری صد نفره، تامین نخواهد شد. چنین هزینهای را همان انجمن دوستداران موسیقی فیلارمونیک تامین میکند. اگر این حمایتها نباشد ارکسترها نمیتوانند ادامه حیات دهند.
کمپانی «لکسوز» حامی ارکستر وین
او گفت: من زمانی که به وین و سالن موزارت رفته بودم، دیدم لوگوی شرکت لکسوز را بر دیوار نصب کردهاند. وقتی سوال کردم به من گفتند این کمپانی هر سال به ارکستر ما کمک مالی میکند. چنین اتفاقاتی در ایران رخ نداده است؛ در صورتی که میتوان با همین چهارچوب با بانکها وارد تعامل شد.
مختاباد در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: من زمانی که در شهرداری مسئولیت داشتم میخواستم انجمن دوستداران فیلارمونیک را راهاندازی کنم که دوره مدیریتیام کفاف نداد. اتفاقا رفته بودیم و ساختمانی را هم در تهران و منطقه دیده بودیم و میخواستم چنین بخشی را راهاندازی کنم که مسیر نشد.