محسن اسلامزاده در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
شهید طهرانچی زندگیام را متحول کرد

به دنبال رمزگشایی از زندگی شهدا هستم
محسن اسلامزاده معتقد است که آثار مستند درباره شهدا باید به رمزگشایی از زندگی آنها بپردازد و دغدغهها و مفاهیمی را دنبال کند که این افراد برای آنها جانشان را از دست دادهاند.
محسن اسلامزاده تهیهکننده مستند «تا آخرین عمود» که اثری درباره شهید محمدمهدی طهرانچی است و روز پنجشنبه ۲۳ مرداد روی آنتن تلویزیون رفت، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: مستند «تا آخرین عمود» یکی از دغدغههای حوزه هنری بود که به من پیشنهاد شد. به عنوان تهیهکننده علاقهمند به تولید این اثر بودم اما از آنجا که حوزه هنری به دنبال آماده شدن سریع این مستند بود ترس داشتم که نتوانم آن را آماده کنم و به همین دلیل با آقای محمدمهدی حبیبی ساخت این اثر را مطرح کردم و از ایشان خواستم که ما یک کار مشترک تولید کنیم و اگر ایشان این همکاری را نمیپذیرفت امکان ساخت این فیلم وجود نداشت چون تمرکز دوستان در حوزه هنری بر این بود که برای اربعین یک نسخه کوتاه از مستند به پخش تلویزیون برسد و بعد نسخه بلندتر را برای جشنواره سینماحقیقت آماده کنند و آمادهسازی اثر کار بسیار سختی بود و وقتی آقای حبیبی ساخت این مستند را قبول کردند این دلگرمی برایم به وجود آمد که میتوان این مستند را در همین بازه زمانی آماده نمایش کرد.
اسلامزاده خاطرنشان کرد: در ابتدا با دوستان شهید و بعد با خانواده ایشان دیدار داشتیم و دیدیم که واقعاً خیلی مشتاق و همراه هستند و همکاری خیلی نزدیکی دارند. فرزند ایشان و دوستانشان در دانشگاه آزاد همکاری ویژهای با ما داشتند و به ما در پیدا کردن افراد و شکل گرفتن نگاهمان بسیار کمک کردند. آقای پژمان عرب و دکتر محمدمهدی اسلامی که در حوزه هنری نیز بر تاریخ شفاهی زندگی دکتر طهرانچی کار میکردند صوتهای بسیار خوبی را در اختیار ما قرار دادند تا ما بتوانیم به این شخصیت نزدیک شویم. تیم تولید خوبی که داشتیم نیز با ما همکاری خوبی داشتند و همه این مسائل باعث شد که بتوانیم مستند را به سرعت در زمان لازم آماده نمایش کنیم و به جای بیست دقیقه تعهدی که داده بودیم مستندی ۴۳ دقیقهای آماده نمایش کردیم که خوشبختانه روز اربعین پخش شد و بازخورد خوبی هم داشتیم.
این مستندساز درباره فضای مستند «تا آخرین عمود» که در آن حال و هوای حزن و اندوه بسیار کمرنگ است، گفت: خانواده دکتر طهرانچی روحیه بسیار بالایی دارد، ایشان سالهای سال با شهادت زندگی میکرد و نه تنها دکتر طهرانچی که کل خانواده سالهای سال آماده شهادت بود. پسر ایشان جملهای دارند که میگویند؛ "خارج از چارچوب معمول هر بار تلفنم زنگ میخورد منتظر شنیدن یک خبر بد بودم". حتی مادر خانواده که همسر شهید طهرانچی بودند و با ایشان به شهادت رسیدند هم همواره شهادت را نزدیک میدیدند و آمادگی و آرزو داشتند که با ایشان به شهادت برسند. نکته دیگر این است که ما در کارهایمان به دنبال رمزگشایی زندگی این شهدا هستیم، همانطور که میدانیم مستندهای موفق مستندهاییاند که کارگردان و عوامل تولید به دنبال کسب تجربه جدید هستند، برای من ساخت اثر درباره این شهدا هم چنین حکمی دارد.
وی افزود: شاید بتوانم بگویم که طهرانچی و آشنایی با چنین سوژهای زندگی من را متحول کرد. شخصیت و زندگی شهید طهرانچی دستورالعملهایی دارد که گمشده ما در زندگی امروزمان است. بسیار تأسف میخورم که با ایشان در زمان حیاتشان آشنا نشدم ولی واقعاً زندگی این آدم برای من الگو است؛ شبها برای فرزندانم و خانوادهام از طهرانچی میگویم و سعی میکنم از همان چیزهایی که برای خانوادهام جذاب است فیلم بسازم. این نگاه در فیلمسازی ساده است اما آنقدر ساده است که ما آن را نمیبینیم و من سالها فیلم ساختم تا به این نتیجه رسیدم. پیشتر به سفر میرفتم، چیزهایی برایم جذاب بود که از آن فیلم نمیگرفتم و در چارچوب مشخصی فیلم میگرفتم تا اینکه استادم سیدمحسن اصغرزاده به من گفت باید همان چیزهایی که برایت جذاب است را فیلم بگیری و برای مخاطب بیاوری نه اینکه در یک چارچوب تعریف شده فقط کار کنی چراکه برای مخاطب هم همان چیزهایی که تو جذاب میدانی، جذاب است.
کارگردان مستند «تنها میان طالبان» در ادامه تأکید کرد: مدل زندگی طهرانچی، منش و رفتار او، سبک زندگی علمی، تعاملش را خانواده و نوههایش نمونههایی هستند که به نظر من بهتر است مخاطب با آنها آشنا شود. او با همه مشغلههایی که یک دانشمند در سطح طهرانچی میتواند داشته باشد به جشن تکلیف نوهاش میرفته و در کنار دیگر پدربزرگها در آن جشن شرکت میکرده و شخصیتی بوده که خانواده و کار و خدمت را در کنار هم داشته است. او همیشه دوست داشت به عنوان یک هیئتی شناخته شود نه به عنوان یک تیپ روشنفکری خاص که اداهای و رفتارهای خاصی هم دارند. او دانشمندی بوده که همیشه با مباحث خشک فیزیک سر و کار داشته ولی تعادلی بین زندگی معنوی و علمی خود ایجاد کرده بود.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اهمیت مستندسازی با موضوع شخصیتهایی چون محمدمهدی طهرانچی، گفت: یکی از دلایلی که ما پس از شهادت این افراد را میشناسیم و اصطلاحاً نامشان بر سر زبانها میافتد این است که ما توسط افراد مختلفی در زمینههای مختلف ادعاهایی را میشنویم ولی وقتی یک نفر در راه عقیده و کارش جانش را از دست میدهد همه به این اثبات میرسند که این فرد خیلی صادق و مخلص بوده؛ در واقع خون این افراد برکت دارد و تبدیل به یک رسانه برای شناساندنشان به جامعه میشود که به شخصه این کمتر شناخته بودن در زمان حیات و شناخته شدن پس از شهادت را امری طبیعی میدانم.
این کارگردان در ادامه افزود: سالهای سال است که ما سعی میکنیم شهدا را از روی بیلبوردها و دیوارنگارهها پایینتر بیاوریم و بگوییم که این افراد الگو هستند، زندگی آنها باید رمزگشایی شود و به آنها نزدیکتر شویم و ببینیم که حرف حسابشان چه بوده که شهیدشان کردند، به دنبال چه بودند و چه دغدغهای داشتند و جانشان را در چه راهی فدا کردند. من فکر میکنم کشف این موضوعات بسیار مهم است و رسالت ما در مستندسازی هم پرداختن به همین موضوع است. سالها پیش درباره شهیدی در سیستان و بلوچستان فیلم ساختم، سفارشدهنده آن کار خیلی اصرار داشت که ما بگوییم شهید مدنظر نماز اول وقت میخواند و خانوادهدار بود و برای فرزندش کاردستی درست میکرد و… اما استادم به من نکتهای کلیدی گفت، او از من خواست کشف کنم که این شهید دوست داشته شهادتش چه پیامی داشته باشد. کسی منکر این نمیشود که ایشان نماز اول وقت میخواندند یا خانوادهدار بودند اما این فرد جانش را در راه امنیت این کشور از دست داده و دغدغههایی داشته که در جزئیات فهم میشود که شهید میخواهد با خونش آنها را فریاد بزند. من باید با نزدیک شدن به این شخصیتها چنین مسائلی را رمزگشایی کنم و تلاشم هم همیشه برای رسیدن به همین مسائل است.
اسلامزاده در پایان اظهار کرد: «تا آخرین عمود» یک مقدمه بر آن مستند اصلی است که قرار است درباره شهید طهرانچی کامل شود و به جشنواره سینماحقیقت امسال ارسال خواهد شد. فیلم اصلی با یک نگاه ویژهتر به ایشان خواهد پرداخت که فیلمبرداریاش در حال تکمیل شدن است و تدوین خاصی هم خواهد داشت.